۴۹. امکان و موانع فهم صحیح قرآن کریم از منظر امام خمینی(ره)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عنوان موضوع اصلي: قرآن
عنوان موضوع فرعي اول: علوم قرآن
عنوان موضوع فرعي دوم: تفسير و مفسران قرآن
عنوان موضوع فرعي سوم: تعاريف و كليات
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: ابراهيم كانترى
عنوان مقاله: امكان و موانع فهم صحيح قرآن كريم از منظر امام خمينى(ره)
چكيده مقاله: متن مقاله: در آمد
امكان فهم صحيح قرآن كريم از جمله موضوعات مهمى است كه در زمانى است انظار انديشمندان و محققان علوم دين را در حوزههاى مختلف به ويژه در حوزه علوم قرآن و تفسير به خود معطوف داشته است. اگر چه حضور شخص پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در ميان مسلمانان از بدو نزول قرآن كريم به مدت بيست و سه سال و پس از ايشان، حضور امامان معصوم عليهالسلام در جامعه اسلامى به مدت بيش از دو قرن، امكان فهم صحيح و فراگيرى دقيق و مطمئن پيامهاى قرآن را به بهترين وجه براى مؤمنان و حق جويان آن دوران فراهم ساخته بود و همين امر سبب مى گرديد تا موضوعامكان فهم قرآن» به عنوان يك مسلأله جدى آن عصر تلقى نگردد؛ ليكن آغاز عصر غيبت و كوتاه شدن دست بشر از دامان پر بركت معصومان عليهالسلام از يكسو و تطور زمان و به تبع آن پيشرفت زندگى و ظهور و بروز مسايل تازه و بى سابقه در صحنه حيات آدميان از ديگر سوى، دوران جديدى، همراه با نيازها و سئوالهاى تازه پيش روى مسلمانان قرار داد كه به طور طبيعى مسألهامكان فهم صحيح قرآن» نيز از جمله مهمترين آنها به حساب مى آمد. اينك در عصر جديد، مسلمانان به طور مستقيم تنها از يكى از دو ميراث گرانسنگ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم(كتاب الله و عترت) بر خوردارند، سئوال اساسى اين است كه آيا عموم مردم، با رعايت آداب، شرايط و مقدمات لازم، قادر به درك و دريافت پيامهاى نورانى اين يگانه كتاب آسمانى در عصر خاتميت خواهند بود؟
به تعبير ديگر آيا الفاظ و جملههاى بكار گرفته شده در آيات قرآن كريم، به گونهاى است كه عموم آدميان حتى آنان كه قرنها پس از نزول وحى پا به عرصه وجود گذاشتهاند، بتوانند با تكيه بر زبان و تمسك به ظواهر الفاظ و آيات آن به گونه مستقيم، به درك و فهم صحيح مقاصد و پيامهاى آن نايل گردند؟
پاسخ منفى يا مثبت به سئوال بالا نتايج و آثار علمى و عملى فراوانى براى حوزههاى گوناگون از جمله فقه، اصول فقه، كلام، تفسير و اخلاق در پى دارد. تأمل و دقت در همى سئوال و كاوش پاسخ منطقى و مستدل براى آن مى تواند راز گشاى بسيارى از سئوالات اساسى انديشمندان مسلمان در حوزه مسايل اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى نيز باشد/
نگرش سنتى به موضوع محل بحث، بيشتر آن در قالب يك مسأله از صدها مسأله رايج در حوزه اصول فقه، كه محل نزاع اخبارى و اصولى است، قرار داده و تحت عنوانحجيت ظواهر كتاب» با نتايج مشخصى محدود ساخته؛ اما به نظر مى رسد ويژگى موضوع و ابعاد گسترده آن نه تنها آن را از حدود يك مسأله اصلى فراتر برده كه حوزههاى مختلف علوم اسلامى و جامعه دينى را نيز از آن متأثر ساخته است/
بازگشت و حضور قرآن در عرصه زندگى فردى و اجتماعى آدميان در همه دورانها، اشتغال مداوم مؤمنان به تدبر و انديشه در آيات آن، بهرهگيرى انسانهاى دوارن پس از رحلت پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم از هدايتهاى سازنده و نورانى اين كتاب الهى و برخوردارى اسلام و معتقدان به آن از گنجينه غنى، پويا و منحصر بفرد معارف قرآنى، همگى از نتايج ارزشمند همين مبحث و رويكرد مثبت به آن بشمار مى آيند/
همان گونه كه مهجوريت و انزواى قرآن كريم در عرصه زندگى فردى و اجتماعى بشر و قرار گرفتن آن در رديف كتب تاريخى و متعلق به دوران گذشته، تعطيل شدن بسيارى از آيات قرآن كريم كه آدميان را به تدبر و تفكر در آيات آن فرا خواندهاند، عدم بر خوردارى انسانهاى عصر خاتميت از كتاب گوياى الهى كه آنان را در جاده كمال هدايت نمايد و جز آن، نيز از نتايج همين مبحث و رويكرد منفى به آن به حساب مى آيند/
متفكر و انديشمند برجسته اسلام در عصر حاضر، حضرت مام خمينى(قدس سره) از جمله محققان بزرگى است كه به مناسبتهاى مختلف موضوع محل بحث را با ويژگىها و ابعاد گوناگون آن مورد توجه و دقت علمى قرار داده و پاسخ جامع و كار آمدى براى سئوال بالا ارايه نموده است/
نگارنده اين سطور بر آنست در اين مختصر طى مباحثى به جمع بندى ديدگاه مترقى و محققانه آن يگانه دوران پيرامونامكان و موانع فهم صحيح قرآن كريم» بپردازد و بواسطه آن، اندكى از دين سنگين خود را نسبت به آن مراد سفر كرده ادا نمايد و دريچهاى از رحمت و نور بى پايان و حيات بخش وحى الهى بر مشتاقان حقيقت و سالكان طريق كمال بگشايد. باشد كه مقبول درگاه حضرت حق قرار گيرد/
ان شأ الله
فهم قرآن كريم از ديدگاه امام خمينى(ره)
اهميت پرداختن به موضوع محل بحث و موضعى كه در قبال آن از سوى صاحب نظران اتخاذ مى شود از نگاه هيچ انسان آگاه به معارف دينى پوشيده نيست؛ ليكن آنچه نبايد از نگاهها پنهان بماند و در جاى خود از اهميت ويژهاى بر خوردار است، روش و شيوهاى است كه محقق براى بررسى موضوع و رسيدن به حل نهايى آن در پيش مى گيرد. بكار گرفتن روش منطقى، مستدل و جامع نگر در بررسى هر موضوعى، نتيجهگيرى را آسان و ضريب خطا را به حداقل ممكن مى رساند. اگر چه طرح مسألهامكان فهم قرآن» و رويكرد مثبت امام خمينى به آن با آنچه در بسيارى از عالمان گرانقدر دينى ديده مى شود يكسان است؛ اما از ديدگاه نگارنده روش و شيوهاى كه وى پيرامون اين مسأله در پيش گرفته است، روشى جامع و منسجم و در نوع خود بديع و تازه مى باشد. همين امر بر ارزش علمى كار او افزوده و آن را از جذابيت بالايى بر خوردار كرده است. آثار قلمى و بيانى حضرت امام در خصوص موضوع محل بحث به زمانهاى مختلف به فاصلههاى چندين ساله متعلق است، اما تعلق و وابستگى عميق آن عزيز به قرآن و چشيدن قطرهاى از آن درياى بيكران، چنان شناخت و معرفت جامع و منسجمى براى او پديد آورده است كه به خوبى مى توان آثار ارزشمند آن را در مباحث قرآنى وى نظاره نمود. روش حضرت امام در اين مبحث كه به يقين متأثر از همان شناخت است، از چنان انسجام و ترتيبى بر خوردار است كه به طور منطقى به پاسخ روشن، جامع و مستدلى منتهى مى گردد. روش مذكور به يك برهان شباهت دارد كه دقت در مقدمات آن، انسان را به نتيجه مطلوب سوق مى دهد. مقصد اصلى قرآن، بكارگيرى نوع زبان، حجيت ظواهر، مسأله تفسير به رأى و جايگاه معصومان عليهالسلام در فهم قرآن كريم، مباحثى هستند كه حضرت امام با تبيين آنها، به بيان ديدگاه خود در موضوع محل بحث پرداختهاند/
مقصد اصلى قرآن
موضعى كه پژوهشگر معارف قرآن در قبال سئوال از مقصد اصلى و هدف نهايى اين كتاب آسمانى اتخاذ مى كند، مبناى مهمى بشمار مى آيد كه به خوبى راه را براى شناختزبان قرآن»،حجيت ظواهر» و در نهايتامكان فهم قرآن» از منظر همان محقق، هموار مى سازد. مطالعه آثار قلمى و بيانى حضرت امام خمينى(قدس سره) نشان مىدهد كه آن فقيد را حل بهرهگيرى از رهنمودهاى قرآن كريم، به تشريح مقصد اصلى و هدف نهايى اين كتاب الهى پرداخته و با اتخاذ موضعى اصولى در اين مسأله به حل و فصل بسيارى از مسايل ديگر و از جمله مسألهامكان فهم قرآن» به گونهاى منسجم همت گماشته است. حضرت امام، قرآن را كتاب هدايت آدميان به قلههاى كمال، راهنماى سير و سلوك الى الله، يگانه كتاب تهذيب نفوس و بزرگترين وسيله اتصال بين خالق و خلق مى داند و در اين خصوص چنين مى گويد:
ما بايد مقصود از تنزيل اين كتاب را قطع نظر از جهات عقل برهانى، كه خود به ما مقصد را مى فهماند، از خود كتاب خدا اخذ كنيم. مصنف كتاب، مقصد خود را بهتر مى داند. اكنون به فرمودههاى اين مصنف راجع به شؤون قرآن نظر كنيم، مى بينيم خود مى فرمايد:ذلك الكتاب لا ريب فيه هدى للمتقين»(بقره، ۲ / ۲) اين كتاب را كتاب هدايت خوانده، مى بينيم در يك سوره كوچك چندين مرتبه مى فرمايد:و لقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر»(قمر، ۵۴ / ۱۷) مى بينيم مى فرمايد:و انزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم و لعلهم يتفكرون»(نحل، ۱۶ / ۴۴). مى فرمايد:كتاب انزلناه اليك مبارك ليدبروا آياته و ليتذكر اولو الالباب»(ص، ۳۸ / ۲۹) الى غير ذلك از آيات شريفه كه ذكرش به طول انجامد... راه استفاده از اين كتاب شريف را، كه تنها كتاب سلوك الى الله و يكتا كتاب تهذيب نفوس و آداب و سنن الهيه است و بزرگتر
[۱] وسيله رابطه بين خالق و خلق و عروْ الوثقى و حبل المتين تمسك به عز ربوبيت است، بايد به روى مردم مفتوح نمود.»(۱۲)
حضرت امام(قدس سره) در جاى ديگر بر همين موضوع تأكيد ورزيده و چنين مى آورد:
بدان كه اين كتاب شريف، چنانچه خود بدان تصريح فرموده، كتاب هدايت و راهنماى سلوك انسانيت و مربى نفوس و شفاى امراض قلبيه و نور بخش سير الى الله است... اين كتاب، كتاب دعوت حق و سعادت است و بيان كيفيت وصول بدين مقام است؛ و مندرجات آن اجمالاً آن چيزى است كه در اين سير و سلوك الهى مدخليت دارد و يا اعانت مى كند سالك و مسافر الى الله را.»(۱۳)
تصريح و تأكيد بر همين مبناى اساسى، كه خود مبتنى بر آيات بسيارى از قرآن كريم است، در مواضع مختلفى از آثار حضرت امام به چشم مى خورد. اتخاذ اين ديدگاه سبب شده است حضرت امام آيه شريفه ۸۹ از سوره نحل را كه قرآن راتبياناً لكل شئ» معرفى كرده در ارتباط با همان مقصد نهايى قرآن(هدايت) تشريح نمايد/
قرآن مجيد و سنت، شامل همه دستورات و احكامى است كه بشر براى سعادت و كمال خود احتياج دارد. در كافى، فصلى است به عنوانتمام احتياجات مردم در كتاب و سنت بيان شده است»(۱۴)وكتاب» يعنى قرآن،تبيان كل شيئ» است. روشنگر همه چيز و همه امور است.»(۱۵)
بر طبق آنچه گذشت در انديشه حضرت امام، قرآن كريم كتاب هدايت انسانها به جاده كمال و قرب حضرت حق است و در راستاى تحقق اين مقصد والا از بيان و روشنگرى هيچ نكتهاى فروگذار نكرده است/
زبان قرآن
هدايت قافله بشريت به جاده كمال، كه مقصد اصلى قرآن و همه كتابهاى آسمانى است، اختصاص به جمع مشخصى انسانها و يا دوره معينى از زمان ندارد، اين مقصد والا كه ارتباط وثيق با فلسفه آفرينش انسان دارد همه انسانها را از بدو تا ختم آفرينش بدون قيد زمان و مكان شامل مى شود. قرآن كريم كه آخرين كتاب از سلسله كتب و حياتى است، نسخه شفا بخشى است كه امر هدايت را در عصر خاتميت بر عهده دارد. انسان هايى كه در اين عصر طولانى پا به عرصه وجود مى گذارد، به طور يكسان مخاطب قرآن در امر هدايت و پيمودن راه كمال به شمار مى آيند/
روشن شدن اين مطلب مهم به گونه منطقى ما را در شناخت ابزار، لغات، تركيبها و زبان بكار آمده در اين كتاب آسمانى يارى مى كند، نيل به مقصد بزرگى كه عموم انسانها را شامل مى شود مستلزم بكار گرفتن زبانى است كه در نوح خود براى عموم انسانها قابل فهم باشد/
حضرت امام(قدس سره) مطابق با مبناى پيشين خود پيرامون مقصد اصلى قرآن، در مسألهزبان قرآن» معتقد به زبانى است كه براى عموم مخاطبان اين كتاب الهى قابل فهم است. وى از اين زبان، بهزبان عامه» تعبير كرده و ويژگى آن را قابل فهم بودن براى عموم مخاطبان آن مى داند:
حقايق عقليه را حق تعالى در قرآن شريف و انبيا و ائمه معصومين عليهم الصلوْ و السلام، در احاديث شريفه، نوعاً به لسان عرف و عامه مردم بيان مى كنند. براى شفقت و رحمت بر بنى الانسان است كه هر كسى به مقدار فهم خود از حقايق نصيبى داشته باشد، پس آنها حقايق غيبيه عقليه را نازل فرمايند تا به درجه محسوسات و مأنوسات عامه مردم رسانند، تا آنها كه در اين وجه هستند حظى از عالم غيب به اندازه خود ببرند.»(۱۶)
حضرت امام بر اين باوراند كه استفاده اززبان عامه» در قرآن مجيد هرگز مستلزم آن نيست كه متخصصان حوزههاى گوناگون علوم از قبيل فيلسوفان، فقيهان، عارفان و... از بهره مندى از اين درياى رحمت الهى محروم بمانند، زيرا:
قرآن يك سفره گستردهاى است از ازل تا ابد كه از او همه قشرهاى بشر استفاده مى كنند و مى توانند استفاده كنند. منتها هر قشرى كه يك مسلك خاصى دارد روى آن مسلك خاص تكيه مى كند؛ فلاسفه روى مسايل فلسفى اسلام، عرفا روى مسايل عرفانى اسلام، فقها روى مسايل فقهى اسلام، سياسيون روى مسايل سياسى و اجتماعى اسلام تكيه مى كنند.»(۱۷)
همين مطلب را آن فقيد را حل در جاى ديگر به بيان شفافترى اين گونه آوردهاند:
قرآن يك سفرهاى است كه انداخته شده است براى همه طبقات
منابع: بينات ، پاييز ۷۸
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۸/۱۰