• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

۷. شبهه نقصان ایمان زن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عنوان موضوع اصلي: قرآن
عنوان موضوع فرعي اول: پرسش و پاسخ
عنوان موضوع فرعي دوم: معارف قرآن
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: مهديه موسوى
عنوان مقاله: شبهه نقصان ايمان زن‌
چكيده مقاله: متن مقاله: يكى از شبهاتى كه پيرامون موضوع زن همواره مطرح مى‌گردد، شبهه نقص ايمان زن است، كه برخى در اين مورد به خطبه ۸۰ نهج البلاغه تمسك مى‌نمايند. در اين خطبه، امير مؤمنان على (عليه‌السلام)، پس از فراغ از جنگ جمل، در نكوهش زن‌ها مى‌فرمايد:
«معاشِرَ الناسِ، ان النساء نواقص الايمان، نواقص الحُظوظ، نواقصُ العقول فَامّا نقصانُ ايمانِهِنَّ فقعودهن عن الصلاة و الصيام فى ايام حَيْضِهِنّ و اما نقصانُ عُقُولِهِنّ فَشَهادَةُ اِمرأتَين كَشهادة الرّجُل الواحِد و امّا نُقصانِ حُظُوظِهِنَّ فَمَواريثُهنَّ على الانصافِ مِن مَواريثِ الرّجال فاتّقوا شِرار النِّساء و كُونُوا من خِيارِهِنَّ على حَذرٍ و لاتُطيعُوهُنَّ فِى المَعْروفِ حَتى لايَطْمَعْنَ فِى المُنكر». ۱
اى مردم! همانا زنان، از ايمان و عقل و ارث كم بهره هستند؛ اما كاستى ايمانشان، به جهت بركنار بودن آن‌ها از نماز و روزه در ايام خاص مى‌باشد، و نقصان خردشان، آن است كه در اسلام گواهى دو زن برابر با گواهى يك مرد است، و از جهت نقصان نصيب و بهره، ارث آنان نصف ارث مردان است. پس از زن‌هاى بد پرهيز كنيد و مراقب نيكانشان باشيد. از آنان پيروى نكنيد، تا در گفتار و كردار ناشايسته طمع نكنند.
براى پاسخ به اين شبهه كه در اعصار مختلف، دست آويز عدّه‌اى براى سركوب كردن شخصيت زن و بهانه‌اى براى دشمن جهت تبليغ سوء عليه اسلام بوده است، ذكر مقدماتى چند ضرورى مى‌رسد.
۱- زمان ايراد اين خطبه، پس از غائله جمل مى‌باشد، كه در آن از زن به عنوان ابزارى براى پيشبرد اهداف سياسى استفاده گرديد.
۲- هر چند عدّه‌اى اين خطبه را مختص به مورد خاص و شخص «عايشه» مى‌دانند، اما به طور كل، مى‌توان گفت كه خطبه در پى تبيين يك مفهوم كلى است و قصد هشدار به زنانى را دارد كه در تشخيص اجتماعى خويش دچار اشتباه مى‌گردند.
۳- اين گونه نكوهش‌ها به طبيعت و ذات زن برنمى گردد، هر چند تأثير مقطعى آن محفوظ است.
۴- نقص بيان شده در كلام امام (عليه‌السلام) به معنى كاستى و كاهش ارزش انسانى زن نيست، بلكه بيان حدود و مسؤوليت‌هاى زن مى‌باشد. كه ناشى از تفاوت‌هاى طبيعى بين زن و مرد است.
نقصان ايمان زن
بنابر خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه، زن ايمانش ناقص است؛ زيرا در ايام خاصّى از ماه از نماز و روزه محروم مى‌گردد.
براى روشن شدن مطلب، ابتدا بايد دانست ايمان به چه معنى است و منظور امام (عليه‌السلام) از ايمان، در اين خطبه، چه مفهومى مى‌باشد.
معانى ايمان
ايمان به چند معنا به كار رفته است:
۱- طبق نظر راغب در مفردات، ايمان گاهى به شريعت محمّدى اطلاق مى‌گردد، و گاه، به عقيده قلبى به اضافه اقرار به زبان و عمل به جوارح. و گاهى نيز به هر يك از عقيده قلبى، اقرار به زبان و عمل به جوارح، ايمان گفته مى‌شود.۲
امّا ايمان در مفهوم ديگرى نيز به كار رفته است و آن عبارت است از: عمل به مسؤوليت‌هايى كه در مقوله‌هاى حقوقى و در نظام ارزشى و به تعبير ديگر، در شرع از انسان خواسته‌اند. ايمان آن گونه مسؤوليت‌هايى است كه شرع براساس عقايد انسان از او طلب مى‌كند.۳
ايمان به اين معنا موارد استعمالش كم نيست و در سخن امام (عليه‌السلام)، ايمان به همين معنا به كار رفته است؛ چرا كه به دنبالش تفسير شده: «و امّا نقصان ايمانهن...»، يعنى اما اين كه مسؤوليت‌هاى زن سبك و كمتر است، دليلش اين است كه اسلام نماز و روزه را در زمان عادت ماهيانه‌اش از او نخواسته است. مى‌بينيم كه در اينجا دقيقاً ايمان، به معناى مسؤوليت‌هايى كه بر عهده زن گذاشته شده و نقصان وظايفى كه از زن خواسته شده، نه اهانت به مقام زن است، نه كمبودى در شخصيت او، و نه چيزى از مقام و منزلت زن مى‌كاهد.۴
دفع شبهه
اين كه هنگامى كه زن، در ايام مخصوصى از ماه، نماز و روزه را ترك مى‌كند، بدان معنا نيست كه زن در اين مدت، عقيده‌اش سست مى‌شود و يا اين كه مشكل معرفتى پيدا مى‌نمايد و يا فاسق گرديده، از درجه عدالت ساقط مى‌شود، بلكه به دليل يك سلسله مصالح، از عمل به برخى واجبات معاف مى‌گردد.
علامه محمد تقى جعفرى در اين زمينه مى‌فرمايد: «زن در دوران قاعدگى، به جهت وضع روانى خاصى كه پيدا مى‌كند و به جهت لزوم رهايى روان زن از توجه دقيق كه در حال نماز پيش مى‌آيد و لزوم آزاد ساختن دستگاه گوارش و معده در غذا و آشاميدنى‌ها در اين دوران، تكليف نماز و روزه از زن برداشته مى‌شود.»۵
امّا آنچه روشن است، رابطه زن با پروردگارش و اعتقاد و ايمان حقيقى او در اين زمان، محفوظ و برقرار است.
بنابراين، منظور از نقص ايمان زن، نقص اعتقادى نيست، بلكه مقصود، رفع تكليف از زن در بعضى از اعمال عبادى در ايامى خاص است.
لذا، ترك اين اعمال، نه تنها رذيلتى براى زن محسوب نمى‌شود، بلكه خود، عين عبادت و اطاعت الهى است؛ زيرا زن در اين زمان، عمل به امر پروردگار مبنى بر ترك روزه و نماز مى‌نمايد.
از سوى ديگر، اگر كسى بخواهد اين مسأله را نقص و ضعفى براى زن بشمارد و در عوض، امتيازى در اين زمينه براى مرد قائل باشد، سخت در اشتباه است، چرا كه زن و مرد هر چند از نظر جسم و روح تفاوت‌هايى با هم دارند، ولى هيچ يك از اين تفاوت‌ها دليل بر تفاوت شخصيت انسانى زن و مرد و يا تفاوت مقامشان در پيشگاه خداوند نيست، و آيات قرآنى فراوانى مؤيد اين مطلب مى‌باشد. هر كدام از اين دو كه داراى عقيده و ايمان خالص باشد و در مسير اعمال صالح گام بردارد، به طور يكسان به حيات طيبه‌اى كه وعده‌اى الهى است، خواهند رسيد و در اين مسير هيچ تفاوتى بين زن و مرد نيست. بنابراين اگر كسى بپندارد كه زن در ايمان حقيقى داراى نقصان و نارسايى است، و توانايى رسيدن به كمال را ندارد، اشتباه كرده است؛ چرا كه در حقيقت، اين انديشه مغاير با آيات صريح قرآنى است.
علاوه بر اين‌ها، زن اگر چه ممكن است در طى دوران ويژه، از برخى عبادات محروم باشد، اما تمام آن‌ها جبران‌پذير است؛ چرا كه قضاى روزه‌ها را به جا مى‌آورد و اگر براى هر نماز وضو گرفته و در مصلاى خود رو به قبله بنشيند و به مقدار نماز ذكر بگويد، ثواب نماز را برده است.
از همه اين‌ها كه بگذريم، زن تقريباً شش سال زودتر از مرد به تكليف مى‌رسد و اين خود يك امتياز بزرگ، براى زن محسوب مى‌شود.
حضرت آيت‌الله جوادى آملى مى‌فرمايند: «تقريباً شش سال قبل از اين كه مرد مكلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است. زن همين كه از نه سالگى گذشت و وارد دهمين سال زندگى شد، خدا او را به حضور مى‌پذيرد و با او سخن مى‌گويد و روزه را بر او واجب مى‌كند.
آن وقتى كه هنوز مرد به عنوان يك نوجوان مشغول بازى است، زن مشغول راز و نياز و نماز است. شش سال زمينه سازى كردن و از دوران نوجوانى او را به حضور پذيرفتن، نماز را كه عمود دين است بر او واجب كردن، روزه را كه سپر دين است و حج را كه وفد الى الله است و مهمانان آن سفر به ضيافت‌گاه خداوند مى‌روند، بر زن واجب كردن؛ اين‌ها همه نشانه آن است كه زن براى دريافت فضائل، شايسته‌تر از مرد است واگر اين منطق درست تبيين و اجرا گردد، نتيجتاً معلوم خواهد شد كه زن بالاتر از مرد و لااقل همتاى مرد است.»۶
از اين رو، اگر نقصان در ايمان كه زاييده نقص در عبادت است را براى زن قائل شويم، اين مطلب نه تنها قابل جبران است، بلكه اگر زنان اين شش سال را مغتنم شمرده و عبادات خويش را انجام دهند، از مردان جلوتر نيز خواهند بود.
گذشته از اين مطالب، وجود زنانى با ايمان و معتقد در طول تاريخ كه در نهايت تقواى الهى بودند و كمتر مردى به پايه آن‌ها مى‌رسيد، شاهد ديگرى بر اين مدعاست كه زن نه تنها در مقامات معنوى و ايمانى چيزى كم ندارد، بلكه گاه سرآمد مردان نيز مى‌باشد.
پى نوشت ها:
۱- صبحى صالح، نهج البلاغه، خطبه ۸۰؛ كلينى، فروع كافى، ج ۵، ص ۵۱۷.
۲- راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، ص ۹۱.
۳- فاطمه علائى رحمانى، زن از ديدگاه نهج البلاغه، ص ۸۴.
۴- همان.
۵ - محمد تقى جعفرى، شرح نهج البلاغه، ج ۱۱، ص ۲۸۹.
۶- آيت‌اللّه جوادى آملى، زن در آينه جلال و جمال، ص ۳۷۹.
منابع: ماهنامه ياس - شماره ۱۱
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۸/۱۸



جعبه ابزار