• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آتش‌بس (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آتش‌بس، پیمانی موقت برای ترک مخاصمه بین مسلمانان و کفار است که با شرایط خاصی مانند وجود مصلحت، تعیین مدت و توسط امام (علیه‌السلام) یا نایب او منعقد می‌شود.
نقض آتش‌بس جز در موارد خاص جایز نیست و شروطی که خلاف موازین اسلامی باشد، باطل است.



آتش‌بس، پیمان موقت صلح میان مسلمانان و کافران است، به عبارتی دیگر پیمانی است که برای ترک جنگ در مدتی معین (خواه با گرفتن عوض و امتیاز، یا بدون آن) میان مسلمانان و کافران منعقد می‌شود. از آتش‌بس که هدنه، مهادنه، معاهده و مواعده نامیده می‌شود در باب جهاد بحث شده است.
آتش‌بس با حصول شرایط آن جایز است در وجوب آتش‌بس هنگام نیاز مسلمانان به آن، اختلاف است.


پیمان آتش‌بس با آنچه بر انشای آن دلالت کند، اعم از لفظ و فعل، مانند اشاره، منعقد می‌شود.


جواز و صحت قرارداد آتش‌بس منوط به تحقق شرایط زیر است:

۳.۱ - وجود مصلحت

آتش‌بس، تنها در صورت وجود مصلحتی همچون ضعف مسلمانان و نیاز آنان به زمان برای تقویت نیرو، امید به مسلمان شدن کافران و مانند آن جایز است.

۳.۲ - تعیین مدت

آتش‌بس بدون تعیین مدت؛ آغاز و انجام آن، باطل است، مگر اینکه امام (علیه‌السّلام) در فرض عدم تعیین مدت، شرط کند که در هر زمان حق نقض آن را داشته باشد، که در این صورت، عقد، صحیح است.
آتش‌بس در موقعیت توانمندی مسلمانان تا چهار ماه جایز است و بیش از یک سال جایز نیست. در جواز آن بیش از چهار ماه و کمتر از یک سال با مراعات اصلح و یا عدم جواز آن، حتی در صورت اصلح بودن آتش‌بس، اختلاف است. در موقعیت ضعف مسلمانان، مدت آتش‌بس منوط به نظر امام (علیه‌السّلام) یا نایب او است؛ هرچند مدت را ده سال یا بیشتر قرار دهد. البته به قولی، بیش از ده سال جایز نیست؛

۳.۳ - حضور امام یا نایب او

آتش‌بس، تنها به وسیلۀ امام یا نایب او بسته می‌شود؛ اما بنابر تصریح برخی، نقض اتش بسی که به وسیله حاکم ستمگر کشور اسلامی با کافران بسته شده، جایز نیست.


نقض آتش‌بس تا پایان مدت تعیین‌شده، جز در صورت پیمان‌شکنی کافران، جائز نیست.
شرط کردن اموری‌که انجام دادن آنها بر مسلمانان جایز نیست، موجب بطلان آتش‌بس است؛ از این رو، اگر در قرارداد آتش‌بس بازگرداندن زنانی که به کشور اسلامی مهاجرت کرده و مسلمان شده‌اند، شرط شود، قرارداد باطل است.
بازگرداندن مردان، در صورت عدم اشتراط آن در قرارداد آتش‌بس، جایز نیست و در صورت اشتراط، با ایمن بودن از افتادن آنان در فتنه، جایز است.
جان و مال کافران معاهد، محترم است و تعرض به آنان جایز نیست.
[۱۸] عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۵، ص۱۹۰.



۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۹۲.    
۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۹۵- ۲۹۶.    
۳. کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۴، ص۳۵۱.    
۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۹۹.    
۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۹۷-۲۹۸.    
۶. خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۴۰۱.    
۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۹۸-۲۹۹.    
۸. کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۴، ص۳۵۱.    
۹. روحانی، سیدمحمدصادق، فقه الصادق، ج۱۳، ص۸۶-۸۷.    
۱۰. کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۴، ص۳۵۲.    
۱۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۹۴.    
۱۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۰۰.    
۱۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۰۰-۳۰۳.    
۱۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۱۳.    
۱۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۱۰.    
۱۶. کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۴، ص۳۵۲.    
۱۷.هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، فرهنگ فقه، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۹.    
۱۸. عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۵، ص۱۹۰.



عمید زنجانی، عباسعلی، دانشنامه فقه سیاسی، برگرفته از مقاله «آتش بس»، ج۱، ص۱.


رده‌های این صفحه : آتش بس | مباحث فقهی




جعبه ابزار