• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن ابی داود سجستانی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابن ابی داوود، ابو بکر عبدالله بن سلیمان بن اشعث بن اسحاق ابن بشیر بن شداد بن عمرو (یحیی) بن عمران ازدی سجستانی (۲۳۰- ۳۱۶ ق/ ۸۴۴- ۹۲۸ م)، قاری، فقیه و از حافظان بنام حدیث در قرن سوم هجری می باشد.



وی در سیستان یا شهری در اطراف کابل یا دهی در بصره زاده شد
[۱] معجم‌البلدان، یاقوت حموی، ج۳، ص۱۹۲.
[۲] وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۲، ص۴۰۵.
و در کودکی همراه پدرش ابو داوود سلیمان (۲۰۲- ۲۷۵ ق/ ۸۲۰- ۸۸۸ م)، نویسنده سنن، از زادگاه خویش کوچ کرد و به گفته ابن عماد در نیشابور و دیگر شهرها بالید ، و از شیوخ پدرش در مصر و شام سود جست
[۳] وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۲، ص۴۰۵.
.
====
با اینکه ابن ابی داوود زمانی دراز زیسته است، اطلاع زیادی از احوال او در دست نیست. همین اندازه گفته شده که وی به شهرهای بسیاری در شرق و غرب سفر کرده و از محدثان و دانشمندان در این سرزمینها دانش و حدیث آموخته است: در بغداد از احمد بن منیع، در بصره از محمد بن بشار، در مصر از احمد بن صالح طبری، در شام از محمد عون حمصی، در نیشابور از محمد بن یحیی ذهلی و در مرو از ابو داوود سلیمان بن معبد سنجی. افزون بر این، ابن ابی داوود به خراسان ، جبال، اصفهان ، فارس ، بصره، کوفه ، مدینه ، مکه ، جزیره و ثغور سفر کرده و از این محدثان و فقیهان نیز حدیث آموخته و نقل کرده است: عیسی بن حماد، ابو طاهر بن سرح، محمد بن اسلم، علی بن خشرم مروزی، مسیب بن واضح، ابو سعید اشج، سلمة ابن شبیب، احمد بن ازهر نیشابوری، اسحاق بن منصور کوسج، محمد بن مثنی، عمرو بن علی بصری، نصر بن علی بصری، اسحاق بن ابراهیم نهشلی، زیاد بن ایوب، محمد بن عبدالله مخرمی، یعقوب دورقی، یوسف بن موسی قطان، محمد بن عبد الرحیم صاعقه (سبکی، ۳/ ۳۰۸؛ علیمی، ۱۵- ۱۶)، محمد بن سلمه مرادی (داوودی، ۱/ ۲۳۰)، عیسی [۱]     زغبه (ذهبی، العبر، ۱/ ۴۷۲)، سلیمان خلاد، حسن ابن ابح، ابو زید عمر بن شبه، یونس بن حبیب اصفهانی، موسی بن حزام ترمذی، یعقوب بن سفیان فسوی (ابن جزری، ۱/ ۴۲۰- ۴۲۱). عباد بن یعقوب رواجنی، محمد بن مصفی حمصی، علی بن حرب موصلی (خطیب بغدادی، ۹/ ۴۶۵) و پدرش ابو داوود سجستانی (عبد الحمید، ۸). ابن ابی داوود روزگاری در اصفهان اقامت گزید. به گفته ابن بدران برخی از عالمان این شهر بدو رشک بردند و نزد فرمانروای شهر از وی سعایت کردند و او را به دشمنی با امام علی علیه‌السّلام و وابستگی به ناصبیان و خوارج متهم ساختند، فرمانروا قصد جان او کرد، اما او به یاری یکی از بزرگان به نام محمد بن عبدالله بن حسن از مرگ نجات یافت و اصفهان را ترک گفت (۷/ ۴۴۲). عبدالله در بغداد نیز جایگاهی ممتاز یافت. خلیفه منبری در مسجد به وی اختصاص داد که او از آن به مثابه کرسی تدریس و نقل حدیث بهره می‌گرفت (خطیب بغدادی، ۹/ ۴۶۵). وی در روزگار خویش پیشوای محدثان شمرده می‌شد (سیوطی، ۳۲۵) و بیش تر راویان حدیث آن سامان در سده ۳ ق/ ۹ م و نخستین دهه سده ۴ ق از او حدیث آموخته‌اند. این گروه اینانند:
عبد الرحمن بن ابی حاتم، ابو بکر بن مجاهد، دعلج بن احمد، محمد بن مظفر وراق، دارقطنی، ابو عمر بن حیویه، ابو حفص بن شاهین، ابو بکر وراق، ابو حسین بن سمعون، ابو احمد حاکم، ابو طاهر مخلص، عیسی ابن جراح، محمد بن زنبور، ابو مسلم کاتب (سبکی، ۳/ ۳۰۸)، عبد الباقی ابن قانع، ابو بکر شافعی، ابو القاسم بن حبابه، ابو عبدالله بطه، عیسی بن وزیر (علیمی، ۱۶)، نقاش، عبد الواحد بن عمر، محمد بن احمد بن علی بغدادی، زید بن ابی بلال (ابن جزری، ۱/ ۴۲۱)، محمد بن عبدالله بن شخیر و ابو بکر بن شاذان (خطیب بغدادی، ۹/ ۴۶۵). از مؤلفین صحاح، حافظ نیشابوری و ابن حمزه اصفهانی، به او استناد کرده‌اند (ابن خلکان، ۲/ ۳۰۵). چنانکه از احوال ابن ابی داوود بر می‌آید او را حافظه‌ای نیرومند بود و بیش از پدرش حدیث از حفظ داشت. ابن شاهین، یکی از شاگردانش، می‌گوید که هرگز در دست او کتابی ندیدم، همه احادیث را از حفظ املاء می‌کرد (داوودی، ۱/ ۲۳۱). گویند که در اصفهان بی آنکه کتابی در دست داشته باشد، ۰۰۰، ۳۰ حدیث بر خواند (سیوطی، ۳۲۵).
خود نیز ادعا کرده است که ۰۰۰، ۳۰ حدیث به یاد دارد (علیمی، ۱۶).
همچنین خود گفته: هر چه ابراهیم حربی از حفظ داشت، من نیز از حفظ دارم (سیوطی، همانجا). وی افزون بر حدیث و فقه در ستاره شناسی نیز دستی داشت که ابراهیم حربی از آن بی بهره بود (داوودی، ۱/ ۲۳۲). و ثاقت ابن ابی داوود در نقل و حدیث محل تردید است. بیش تر رجال شناسان و تاریخ نگاران وی را پارسا و موثق دانسته‌اند (ذهبی، المغنی، ۱/ ۳۴۱؛ سمعانی، ۷/ ۸۵؛ ابن جزری، ۱/ ۴۲۰؛ ابن حجر، ۳/ ۲۹۳)، ولی پدرش او را کذاب خوانده و از اینکه فرزندش بر مسند قضا نشیند، ابراز ناخشنودی کرده است (جرجانی، ۴/ ۱۵۷۷؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ۲/ ۴۳۳). این شهادت پدر در مورد فرزند سبب شده است که کسانی چون ابن صاعد، عبدالله را غیر قابل اعتماد بدانند.
ولی ذهبی به دلیل دشمنی ابن صاعد با ابن ابی داوود این سخن را بی اعتبار شمرده است (همانجا) و خود، او را موثق می‌داند و بر این باور است که نسبت کذب از سوی پدر بدو در زمینه‌های دیگر جز حدیث بوده است (المغنی، ۱/ ۳۴۱). این سخن ذهبی با این شهادت دار قطنی، شاگرد ابن ابی داوود، که می‌گوید: «او ثقه است ولی در بیان حدیث بسیار خطا می‌کند» (میزان الاعتدال، همانجا) با روایتی دیگر از ابی داوود که در آن فقط از تمایل فرزندش به پذیرفتن مقام قضا اظهار ناخشنودی کرده (جرجانی، ۴/ ۱۵۷۸)، سازگار است. با اینکه از برخی از روایات تاریخی بر می‌آید که ابن ابی داوود چندان دلبستگی به کتاب و کتابت نداشته، در عین حال قطعی است که چند کتاب و رساله در تفسیر، کلام، حدیث و علوم قرآنی نوشته است.
تا آنجا که می‌دانیم دو کتاب از وی در سالهای اخیر چاپ شده است:
المصاحف، قاهره، ۱۳۵۵ ق/ ۱۹۳۶ م؛ البعث و النشور، قاهره، ۱۳۷۴ ق/ ۱۹۵۴ م. اثر دیگری نیز از او به نام رسالة فی متشابه التعبیر باللفظ فی آیات القرآن، به صورت خطی در دمشق موجود است. نوشته‌های دیگر ابن ابی داوود که در حال حاضر جز نام، اطلاعی از آنها در دست نیست، اینهاست: المسند و السنن، هر دو در حدیث؛ الناسخ و المنسوخ؛ فضائل القرآن؛ شریعة القاری؛ شریعة التفسیر؛ نظم القرآن؛ المصابیح، در حدیث؛ القراءات و التفسیر (ابن ندیم، ۳۲۴؛ بغدادی، ۱/ ۴۴۴؛ داوودی، ۱/ ۲۳۰؛ حاجی خلیفه، ۲/ ۱۷۰۲). مذهب ابن ابی داوود چندان روشن نیست. نیای بزرگ او عمرو- ابن عمران از یاران امام علی علیه‌السّلام بود و در پیکار صفین شهید شد (سمعانی، ۷/ ۸۵)، اما ابن ابی داوود خود در اصفهان و بغداد به ناصبی بودن متهم گردید که از آن تبری جسته و تبرئه شده است (ذهبی، میزان الاعتدال، ۲/ ۴۳۴، ۴۳۵؛ ابن بدران، ۷/ ۴۴۲). با آنکه روایاتی نیز حاکی است که وی در فضایل علی علیه‌السّلام سخن می‌گفته است، شیعی بودن او غیر محتمل است؛ به ویژه آنکه طبری تجلیل وی از علی علیه‌السّلام را ناشی از ترس دانسته است (ذهبی، میزان الاعتدال، ۲/ ۴۳۵). از سوی دیگر، نام وی هم در سلسله فقیهان و محدثان حنبلی آمده (ابن ابی یعلی، ۱/ ۵۱) و هم در طبقات فقیهان شافعی (عبادی، ۶۰؛ سبکی، ۳/ ۳۰۷)، اما احتمال حنبلی بودن او بیش تر است. ابن بدران تصریح می‌کند که ابن ابی داوود پس از تبرئه شدن از انتساب به ناصبیان در بغداد به نقل فضایل علی علیه‌السّلام پرداخت، سپس مذهب حنبلی گزید و از مشایخ آنان شد (۷/ ۴۴۲). از سخنان اوست؛ همه مردمان از من بهلند، مگر آنان که مرا به بغض علی رضی الله عنه متهم داشته‌اند (ذهبی، میزان الاعتدال، ۲/ ۴۳۴). گفته‌اند که ابن ابی داوود در اواخر زندگی نابینا گشت، ولی همچنان به تدریس و ترویج حدیث ادامه داد. هنگامی که در گذشت، مردم بغداد از وی تجلیل بسیار کردند و آورده‌اند که ۸۰ بار بر او نماز گزاردند و عده نمازگزاران از ۰۰۰، ۳۰۰ تن گذشت. سرانجام وی را در گورستان باب بستان بغداد به خاک سپردند (
[۴] ذهبی، دول الاسلام، ۱/ ۱۳۹؛
علیمی، ۱۹؛ ابن بدران، ۷/ ۴۴۲- ۴۴۳). [۲]     (۱) منبع:
[۵] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۹- ۶۴۷، حسن یوسفی اشکوری.



۱. معجم‌البلدان، یاقوت حموی، ج۳، ص۱۹۲.
۲. وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۲، ص۴۰۵.
۳. وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۲، ص۴۰۵.
۴. ذهبی، دول الاسلام، ۱/ ۱۳۹؛
۵. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۹- ۶۴۷، حسن یوسفی اشکوری.



نرم افزار مشکات الانوار، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار