ابوجهلذخیره مقاله با فرمت پی دی افاَبوجَهْل، ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیرة مخزومی، مشهور به ابوجهل (مقـ رمضان ۲ق/مارس ۶۲۴م)، از اشراف قریش و از مشرکان بنام مکه . از روایت بلاذری [۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، ج۱، ص۱۳۰، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
برمیآید که ابوجهل در ۵۵۴م زاده شد. پدرش هشام از اشراف مکه بود و بر بنی مخزوم ، شاخهای از قریش ، ریاست داشت. [۴]
زبیری، مصعب بن عبدالله، ج۱، ص۳۰۱، نسب قریش، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۵۳م.
مادرش اسماء دختر مخربة بن جندل حنظلی از بنیتمیم بود. به روایتی نگاهداری پیماننامه قریش برای تحریم بنیهاشم و مسلمانان را او یا خواهرش جُلاس (ام جُلاس)، خاله ابوالحکم، بر عهده داشت. [۵]
بلاذری، احمد بن یحیی، ج۱، ص۲۳۵، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
اسماء سپس اسلام آورد و به تجارت عطر پرداخت. [۸]
ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، ج۸، ص۱۰، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۷ق.
ابوجهل را به مادرش نیز منسوب کرده، ابنحنظلیه هم نامیدهاند. [۱۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، ج۱، ص۲۹۱، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
ابوجهل چون دیگر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت [۱۱]
واقدی، محمد بن عمر، ج۱، ص۹، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
و مردی ثروتمند بود و همانند پدر و برادرش از بخشندگان قریش در عصر جاهلیت به شمار میرفت. [۱۳]
ابن حبیب، محمد، ج۱، ص۲۷۳، المنمق، به کوشش خورشید احمد فاروق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
وی در جوانی میان اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت. در۵۸۴م، هنگامی که ۳۰ سال بیش نداشت، از آن روی که مردی کاردان بود، به عضویت دارالندوه پذیرفته شد، در حالیکه به رسم آن روزگار، اعضای دارالندوه (بجز بنیقصی) میبایست افزون بر ۴۰سال میداشتند. [۱۵]
ازرقی، محمد بن عبدالله، ج۲، ص۲۵۳، اخبار مکة، به کوشش رشدی صالح ملحس، مکه، ۱۹۶۵م.
[۱۶]
ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، ج۲، ص۲۳۰، عیون الاخبار، قاهره، دارالکتب المصریة.
[۱۷]
ابن درید، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۵۵، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
تا ۱ق/۶۲۲م که ولید بن مغیره زنده بود [۱۸]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۹۸.
و بر بنیمخزوم ریاست داشت، [۱۹]
کلبی، هشام بن محمد، ج۱، ص۸۵، جمهرة النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
[۲۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، ج۱، ص۱۳۳، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
نتوانست پیشوایی آن تیره را به دست آورد، با اینهمه کلامش در قریش نافذ بود. نقش مهمی که در ناکامی قبیله یثربی اوس در انعقاد پیمان دفاعی با قریش ایفا کرد، گذشته از دوراندیشی، بر نفوذ او نیز دلالت دارد. [۲۲]
یعقوبی، احمد بن اسحاق، ج۲، ص۳۷، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
[۲۳]
ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص۶۷۷.
با آغاز رسالت محمد صلیاللهعلیهوآله، ابوجهل به اقدامات بسیار برای جلوگیری از اشاعه اسلام دست زد و اینگونه اعمال او، شأن نزول شماری از آیات قرآنی دانسته شده است. [۲۶]
۱۷۲، فخرالدین رازی، ج۱۵، ص۱۵۵، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء، التراث العربی.
[۲۷]
فخرالدین رازی، محمد بن عمر، ج۳۱، ص۱۰۱، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء، التراث العربی.
[۲۸]
زمخشری، محمد بن عمر، ج۱، ص۴۷، الکشاف، قم، نشر ادب الحوزة.
[۲۹]
زمخشری، محمد بن عمر، ج۲، ص۲۰۸، الکشاف، قم، نشر ادب الحوزة.
با توجه به سابقه او در نفی برتری بنیهاشم بر سایر تیرههای قریش، چنین مینماید که سخنان و اعمال پیامبر صلیاللهعلیهوآله را اقدام بنیهاشم برای سروری بر قریش میپنداشت که کاهش قدرت دیگر اشراف مکه ـاز جمله خود اوـ نتیجه آن بود. [۳۱]
واقدی، محمد بن عمر، ج۱، ص۳۰، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۳۲]
حلبی، علی ابن برهان الدین، ج۲، ص۱۴۴، السیرة الحلبیة، بولاق، ۱۲۸۰ق.
[۳۳]
سهیلی، عبدالرحمن، ج۵، ص۲۴۰، الرّوض الانف، به کوشش عبدالرحمن وکیلی، قاهره، دارالکتب الحدیثة.
از همین رو بیش از سایر مشرکان با پیامبر صلیاللهعلیهوآله دشمنی میورزید.. [۳۴]
ابن اسحاق، محمد، ج۱، ص۱۴۵، السیر و المغازی، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۳۵]
بلاذری، احمد بن یحیی، ج۱، ص۱۲۴، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
تلاش ابوجهل در قطع رابطه قریش با بنیهاشم که به شکست انجامید، [۳۶]
ابن اسحاق، محمد، ج۱، ص۱۶۱ـ۱۶۶، السیر و المغازی، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۳۸]
ابن سعد، محمد، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۱۰، الطبقات الکبری، بیروت، ۱۹۶۰م.
ممانعت از حمایت ابولهب از پیامبر صلیاللهعلیهوآله بعد از مرگ ابوطالب [۴۰]
حلبی، علی ابن برهان الدین، ج۱، ص۲۵۳، السیرة الحلبیة، بولاق، ۱۲۸۰ق.
و نیز طراحی توطئه ناموفق قتل پیامبر صلیاللهعلیهوآله با مشارکت طوایف مختلف [۴۴]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۷۱ـ۳۷۲.
را میتوان مهمترین اقدامات وی بر ضد پیامبر صلیاللهعلیهوآله دانست. مسلمانان نیز از شدت عمل و کینهتوزی وی در امان نبودند. [۴۷]
یعقوبی، احمد بن اسحاق، ج۲، ص۲۸، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
در این راه برادر مادری او عیاش بن ابی ربیعه را که پس از قبول اسلام جهت پیوستن به مهاجرین عازم مدینه بود، از قُبا به مکه بازگرداند و در آن شهر زندانی کرد. [۴۸]
ابن اسحاق، محمد، ج۱، ص۱۷۶، السیر و المغازی، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
متقابلاً پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز او را «ابوجهل» نامید و به مسلمانان دستور داد که وی را چنان خطاب کنند. [۵۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، ج۱، ص۱۲۵، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
گویا حُسن خدمت عکرمة بن ابی جهل به اسلام موجب شد که پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از مرگ ابوجهل مسلمانان را از سبّ وی و انتساب عکرمه به این کنیه بازدارد. [۵۱]
مبرد، محمد بن یزید الکامل، ج۳، ص۱۲۰۷، به کوشش محمد احمد الدالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۵۲]
ابن عبدربه، احمد بن محمد، ج۲، ص۳۹۳، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
پس از هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مدینه و در پی تعرض مسلمانان به راه تجاری مکه و شام، موجبات درگیری ابوجهل با ایشان فراهم آمد. در سال اول هجری کاروان تجاری که ابوجهل ریاست آن را داشت، [۵۳]
یعقوبی، احمد بن اسحاق، ج۲، ص۶۹، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
به رغم مواجهه با حمزة بن عبدالمطلب و یارانش در سیف البحر، با وساطت مجدیّ بن عمرو الجُهَنی بدون خونریزی راه خود را به سوی مکه ادامه داد. [۵۴]
واقدی، محمد بن عمر، ج۱، ص۹، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
در سال بعد هنگامی که کاروان دیگری از قریش به سالاری ابوسفیان مورد تهدید مسلمانان قرار گرفت، ابوجهل با لشکری که خود از عاملان بسیج آن بود، [۵۶]
واقدی، محمد بن عمر، ج۱، ص۳۳، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۷]
واقدی، محمد بن عمر، ج۱، ص۳۷-۳۸، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
برای حمایت از آن کاروان از مکه خارج شد. با آنکه کاروان به سلامت گذشت، به اصرار ابوجهل لشکر مکه به سوی چاههای بدر حرکت کرد. ظاهراً علاوه بر ریاست طلبی، او در پی آن بود که اقتدار قریش را نه تنها بر مسلمانان بلکه بر تمام کسانی که قادر به مخاطره انداختن کاروانهای قریش بودند، اثبات کند [۵۸]
واقدی، محمد بن عمر، ج۱، ص۴۳-۴۴، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۹]
ابنهشام، عبدالملک، ج۱، ص۶۱۸-۶۱۹، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م.
اما لشکر مکه با وجود برتری در بدر از مسلمانان شکست خورد و ابوجهل به همراه شماری دیگر از سران قریش به هلاکت رسید. [۶۱]
ابنهشام، عبدالملک، ج۱، ص۶۳۵-۶۳۶، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م.
[۶۲]
واقدی، محمد بن عمر، ج۱، ص۸۹-۹۰، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
(۱) ابن اثیر، الکامل. (۲) ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. (۳) ابن حبیب، محمد، المحبَر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتنر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م. (۴) ابن حبیب، محمد، المنمق، به کوشش خورشید احمد فاروق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۵) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۷ق. (۶) ابن درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م. (۷) ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، ۱۹۶۰م. (۸) ابن عبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م. (۹) ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، قاهره، دارالکتب المصریة. (۱۰) ابن کثیر، البدایة. (۱۱) ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م. (۱۲) ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکة، به کوشش رشدی صالح ملحس، مکه، ۱۹۶۵م. (۱۳) بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م. (۱۴) حلبی، علی ابن برهان الدین، السیرة الحلبیة، بولاق، ۱۲۸۰ق. (۱۵) زبیری، مصعب بن عبدالله، نسب قریش، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۵۳م. (۱۶) زمخشری، محمد بن عمر، الکشاف، قم، نشر ادب الحوزة. (۱۷) سهیلی، عبدالرحمن، الرّوض الانف، به کوشش عبدالرحمن وکیلی، قاهره، دارالکتب الحدیثة. (۱۸) طبری، تاریخ. (۱۹) طوسی، محمد بن حسن، التبیان، بیروت، دارالکتاب العربی. (۲۰) فخرالدین رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء، التراث العربی. (۲۱) کلبی، هشام بن محمد، جمهرة النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م. (۲۲) مبرد، محمد بن یزید الکامل، به کوشش محمد احمد الدالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۲۳) واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م. (۲۴) یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوجهل»، ج۵، شماره۲۰۴۸. |