اجنبی فقه سیاسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اجنبی به معنای نامحرم یا بیگانه است و مفهوم آن نسبی است و بسته به موضوع فرق میکند.
غیر خویشاوندان نسبت به انسان، غیر ولی اصلی نسبت به مولیعلیه، کافر نسبت به مسلمان، غیر شوهر نسبت به زوجه اجنبی هستند.
غیر دو طرف عقد نسبت به عقد، غیر مالک یا کسی به منزله مالک نسبت به مال، غیر شریک نسبت به مال مشترک و غیر مديون نسبت به دین همچنین است.
این نسبیت باعث شده احکام مختلفی برای اجنبی وجود داشته باشد. مثالها: هبه به اجنبی تا زمانی که مال باقی است قابل بازگشت است.
در زکات و دفن میت، اولویت با خویشاوندان است. حق خيار در معاملات برای اجنبی صحیح است. سهم سود در مضاربه برای اجنبی باطل است.
تصرف در مال اجنبی بدون اجازه مالک، فضولی محسوب میشود. همچنین اجنبی میتواند بدهی بدهکار را بدون اجازه او به طلبکار بپردازد و موجب برائت ذمه شود.
اجنبى به معنای نا محرم و بيگانه است. بهمعناى دوم مفهومى نسبى، و نسبت به موضوعات مختلف، متفاوت است.
غير خويشاوندان نسبى (ارحام) نسبت به انسان؛ غير ولى اصلى (پدر و جد پدرى) نسبت به مولّى عليه (كودك و ديوانه) كافر نسبت به مسلمان، غير شوهر نسبت به زوجه، غير دو طرف عقد نسبت به عقد، غير مالك يا كسى همچون ولى و وكيل - كه به منزلۀ مالك است، نسبت به مال، غير شريك نسبت به مال مشترك و سرانجام، غير مديون نسبت به دين، اجنبى و بيگانهاند.
اجنبى با توجه به نسبيت مفهوم آن، احكام گوناگونى دارد كه در بابهاى مختلف، مانند زكات، تجارت، دين، ضمان، مضاربه، هبه، نكاح، شفعه و قصاص آمده است كه در اين جا به نمونههايى از آنها اشاره مىشود.
• اجنبى از انسان (غير ارحام): اگر شخصى كه به او هبه شده، اجنبى باشد، هبه كننده تا زمانى كه عين مال هبه شده باقى است، مىتواند به مال خود رجوع كند و از هبۀ آن منصرف شود
در صورت عدم حضور محارم ميت زن، ارحام وى براى دفن او بر اجنبى مقدماند
اگر در ميان ارحام شخص، كسى مستحق زكات باشد، وى براى دريافت زكات بر اجنبى مقدم است.
• اجنبى از عقد (غير دو طرف عقد): قراردادن حق خيار در عقد معاملات براى اجنبى صحيح است.
بنا بر قول مشهور، شرط كردن سهمى از سود براى اجنبى (غير مالك و عامل) در عقد مضاربه باطل است.
اجنبى از مولى عليه (غير پدر وجد پدرى): اگر پدر با مشاركت اجنبى فرزند خود را بكشد، ولى مقتول تنها مىتواند اجنبى را قصاص كند. با قصاص اجنبى، پدر بايد نصف ديه اجنبى را به ولى او بدهد و در صورت قصاص نشدن اجنبى، بايد آن نصف را به ولى مقتول بپردازد.
• اجنبى از مسلمان (كافر): كافر، اجنبى از مسلمان به شمار مىرود؛ از اين رو، بر مسلمان حاكميت و ولايت ندا رد.
• اجنبى از زوجه (غير شوهر): باردار كردن زن با نطفه مرد اجنبى بنا بر قول مشهور معاصران حرام است.
اجنبى از مال (غير مالك و كسىكه به منزله او است، مانند وكيل و ولى): بر اجنبى در صورت تصرف در مال، مانند فروختن يا اجاره دادن آن، عنوان فضولى اطلاق مىشود و صحت آن، منوط به اجازه مالك يا كسى است كه به منزله مالك باشد. .
• اجنبى از مال مشترك (غير شريك): اگر شريك سهم خود از مال مشترك را به اجنبى بفروشد، براى شريك او، حق شفعه ثابت است.
• اجنبى از دين (غير مديون): اجنبى مىتواند بدهى بدهكار را به طور مجانى - حتى بدون اجازه وى - بهطلبكار بپردازد كه در اين صورت، ذمۀ مديون برى مىشود.
•
عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۱، ص۹۸.