• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احمد بن عبدالله اشجعی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





احمد بن عبدالله اشجعی (۳۸۲ ـ ۴۲۶ ه)، شاعر، ادیب و سیاست‌مدار برجسته قرطبه بود که به دلیل مهارت در بلاغت به جاحظ تشبیه می‌شد.
وی آثار مهمی چون التوابع، الزوابع و حانوت عطار برجای گذاشت و اشعارش به تصویرپردازی‌های بدیع و هزل شهرت داشت.
او در اواخر عمر فلج شد و در قرطبه درگذشت.




ابوعامر احمد بن عبداللّه لملک بن احمد اشجعی اندلسی، ملقب به ابن شُهَیْد، از خاندان معروف بنی‌ شهید در اندلس بود که در سال ۳۸۲ه در قرطبه اندلس به دنیا آمد و در محله منیة المغیره آن‌جا ساکن شد.



در رشته‌های ادب، تاریخ، فقه، طب، صنعت و حکمت به تحصیل پرداخت. گرچه استادان او در زمینه های فوق شناخته نیستند، او در قلمرو بلاغت از عمرو جاحظ و سهل بن هارون بهره برد.
ابن شُهَیْد در شعر و ادب برجسته گشت و در زمره شاعران و ادیبان آن عصر درآمد.
او کاتب و در نظم و نثر نمونه بود، با معانی اشعار و اقسام بلاغت آشنایی داشت؛ به طوری که او را در این صنعت به جاحظ تشبیه می‌کردند.



ابوعامر در زمینه سیاست نیز از سیاستمداران قرطبه بود، ابتدا مظفر عامری حاکم وقت وی را در هشت سالگی به ریاست افتخاری آن شهر منصوب ساخت که در سایه این قدرت از رفاه نسبی برخوردار گشت. احمد در سال ۴۱۴ ه وزیر مستظهر حاکم قرطبه گشت و با سقوط مستظهر که بعد از ۴۵ روز اتفاق افتاد، عزل شد و به شهر مالقه رفت.
ولی بعد از آن‌که یحیی بن حمود قرطبه را تصرف کرد، به شهرش بازگشت و به حیات علمی خود ادامه داد.
گرچه با بدگویی حسودان به زندان یحیی افتاد، بعدها آزاد شد.
زندگی او سراسر لهو و خوشگذرانی بود؛ ولی به بخشندگی و بزرگواری نیز شهره بود. در مقام معارضه با رقیبان، آنان را به طعن و ریشخند می‌گرفت.



احمد اشجعی، این شاعر اشعار بسیاری سروده
که بیشتر آن‌ها در مدح و وصف و هزل است؛ تصویرپردازی‌های بدیع و بیان مضامین کهن در شکل‌هایی تازه، بهره‌گیری از شیوه گفتگو با حیوانات و استفاده از الفاظ و معانی محکم از خصوصیات اشعار او می‌باشد.
از او ادبیات گوناگونی در اثرش التوابع و الزوایع آمده است.
[۱۷] هیکل، احمد، تاريخ الادب الاندلسي، ص ۳۷۱.

علاوه بر آن رساله‌های بسیاری از ابوعامر در فکاهیات، کنایه‌گویی، هزل و شوخی برجای مانده است که در آن‌ها هنر خود را به نمایش گذاشته و به این وسیله آن‌ها را ماندگار ساخته است.
از دیگر آثار او حانوت عطار در پزشکی می‌باشد.
کشف الدک و ایضاح الشک فی الحیل و الشعبذه آثار دیگر اوست.



ابوعامر سال ۴۲۵ ه فلج شد و در بستر افتاد و بعد از هفت ماه بیماری دردناک، در سال ۴۲۶ ه درگذشت. تشییع باشکوهی از او به عمل آمد و ابوالخرم حاکم شهر بر او نماز خواند و در قرطبه به خاک سپرده شد.
(دیگر منابع:
[۵۰] عتیق، عبدالعزیز، الأدب العربی فی الأندلس، ج۱، ص۱۸۲ و ۲۴۳ و ۲۶۷.
[۵۱] شکعه، مصطفی، الأدب الأندلسی، ج۱، ۶۴۱.
[۵۲] جمعی از دانشمندان، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۹۴.
[۵۳] ابن ماکولا، علی بن هبةالله، الاکمال، ج۵، ص۹۰.
)



۱. عباس، احسان، تاریخ الادب الاندلسی عصر سیاده قرطبه، ص۲۱۵.    
۲. ذهبی، محمد بن احمد، الاشاره الی وفیات الاعیان، ص۱۱۶.    
۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۰۱.    
۴. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۹۶.    
۵. لطفی ریاض‌زداه، عبداللطیف بن محمد، اسماء الکتب، ص۱۱۳.    
۶. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۷۴.    
۷. حمیدی، محمد بن فتوح، جذوة المقتبس، ص۱۳۳.    
۸. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۹، ص۱۶۹.    
۹. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۰۱.    
۱۰. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ص۳۵۸.    
۱۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۰۱.    
۱۲. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۵، ص۱۲۵.    
۱۳. اسعد بن مماتی، لطائف الذخیره وطرائف الجزیره، ص۵۴.    
۱۴. احسان عباس، تاریخ الادب الاندلسی عصر سیاده قرطبه، ص۲۲۰.    
۱۵. ابن الابار، محمد بن عبدالله، اعتاب الکتاب، ص۲۰۳.    
۱۶. حمیدی، محمد بن فتوح، جذوة المقتبس، ص۱۳۳.    
۱۷. هیکل، احمد، تاريخ الادب الاندلسي، ص ۳۷۱.
۱۸. ابن مماتی، اسعد، لطائف الذخیره و طرائف الجزیره، ص۵۴.    
۱۹. ذهبی، محمد بن احمد، الاشاره الی وفیات الاعیان، ص۱۱۶.    
۲۰. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۹۷.    
۲۱. ابن مماتی، اسعد، لطائف الذخیره و طرائف الجزیره، ص۵۴.    
۲۲. ذهبی، محمد بن احمد، الاشاره الی وفیات الاعیان، ص۱۱۶.    
۲۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۹، ص۱۷۰.    
۲۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۰۱.    
۲۵. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۹۷.    
۲۶. لطفی ریاض‌زداه، عبداللطیف بن محمد، اسماء الکتب، ص۱۱۳.    
۲۷. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ص۳۰۲.    
۲۸. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۹۷.    
۲۹. لطفی ریاض‌زداه، عبداللطیف بن محمد، اسماء الکتب، ص۱۱۳.    
۳۰. حمیدی، محمد بن فتوح، جذوة المقتبس، ص۱۳۵.    
۳۱. ذهبی، محمد بن احمد، الاشاره الی وفیات الاعیان، ص۱۱۸.    
۳۲. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۹، ص۱۷۱.    
۳۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۰۲.    
۳۴. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۹۷.    
۳۵. لطفی ریاض‌زداه، عبداللطیف بن محمد، اسماء الکتب، ص۱۱۳.    
۳۶. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۷۴.    
۳۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۵، ص۱۲۵.    
۳۸. ابن مماتی، اسعد، لطائف الذخیره و طرائف الجزیره، ص۵۴.    
۳۹. ذهبی، محمد بن احمد، الاشاره الی وفیات الاعیان، ص۱۱۶.    
۴۰. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۹، ص۱۷۱.    
۴۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۰۲.    
۴۲. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۹۷.    
۴۳. لطفی ریاض‌زداه، عبداللطیف بن محمد، اسماء الکتب، ص۱۱۳.    
۴۴. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۷۴.    
۴۵. ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمة الدهر، ج۲، ص۴۱.    
۴۶. مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۳، ص۵۹۸.    
۴۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۵، ص۱۲۵.    
۴۸. فتح بن خاقان، أبو نصر، مطمح الأنفس ومسرح التأنس فی ملح أهل الأندلس، ص۱۸۹.    
۴۹. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۴۴۵.    
۵۰. عتیق، عبدالعزیز، الأدب العربی فی الأندلس، ج۱، ص۱۸۲ و ۲۴۳ و ۲۶۷.
۵۱. شکعه، مصطفی، الأدب الأندلسی، ج۱، ۶۴۱.
۵۲. جمعی از دانشمندان، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۹۴.
۵۳. ابن ماکولا، علی بن هبةالله، الاکمال، ج۵، ص۹۰.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «احمد بن عبدالله اشجعی»، ج۳، ص۵۵.






جعبه ابزار