اعلون (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَعْلَوْن:
(وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مؤْمِنينَ) اَعْلَوْن: جمع «اعلى» به معنى «برتر و بالاتر» است.
اين آيه از نتايج جنگ احد سخن مىگويد و به مسلمانان هشدار مىدهد كه مبادا از باختن يک جنگ، سستى به خود راه دهيد و غمگين شويد، زيرا افراد بيدار همانطور كه از پيروزیها استفاده مىكنند از شكستها نيز درس مىآموزند.
جمله
(وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مؤْمِنينَ) «شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد»، يک جمله بسيار پرمعنى است، يعنى شكست شما در حقيقت براى از دست دادن روح ايمان و آثار آن بوده، شما اگر فرمان خدا و پيامبر را در اين ميدان زير پا نمىگذاشتيد گرفتار چنين سرنوشتى نمىشديد و باز هم غمگين نباشيد، اگر بر مسير ايمان ثابت بمانيد پيروزى نهايى از آن شماست و شكست در يک ميدان، به معنى شكست نهايى در جنگ نيست.
به موردی از کاربرد
اَعْلَوْن در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحْزَنوا وَ أَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مّؤْمِنينَ) (هرگز سست نشويد و غمگين نگرديد و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
جمله:
(وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ ...) در مقام تعليل مطلب واقع شده و شاهد بر اين است كه نهى از وهن و حزن، نهى از وهن و حزنى است كه در خارج واقع شده بوده نه از وهن و حزن فرضى و مبادايى و اگر اين جمله را مطلق آورد و بالا دست بودن مسلمانان را مقيد به هيچ قيدى به جز ايمان نكرد، براى اين بود كه به ما بفهماند شما مسلمانان اگر ايمان داشته باشيد نبايد در عزم خود سست شويد و نبايد به خاطر اينكه بر دشمنان ظفر نيافتهايد و نتوانستهايد از آنان انتقام بگيريد اندوهناک گرديد، براى اينكه ايمان امرى است كه با علو شما قرين و توأم است و به هيچ وجه ممكن نيست با حفظ ايمان خود زير دست كفار واقع شويد، چون ايمان ملازم با تقوا و صبر است و ملاک فتح و ظفر هم در همين دو است و اما قرح و آسيبهايى كه به شما رسيده، تنها به شما نرسيده بلكه طرف شما (مشركين) هم اين آسيبها را ديدهاند، و روى هم چيزى از شما جلوتر نيستند، تا باعث وهن و اندوه شما شود.
اگر علو مسلمانان را مشروط كرد به ايمان، با اينكه خطاب به مسلمانان با ايمان است، براى اين بود كه اشاره كند به اينكه هر چند مخاطبين مسلمان و مؤمن بودند و ليكن به مقتضاى ايمانشان عمل نكردند و صفاتى چون صبر و تقوا كه داشتن آن مقتضاى ايمان است نداشتند و گرنه اثر خود را مىبخشيد و در اين جنگ ضربه نمىخوردند و آن آسيبها را نمىديدند و اين حال هر جماعتى است كه در داشتن ايمان مختلف باشند، يک عده ايمان حقيقى داشته باشند، عدهاى ديگر ايمانشان سست باشد، جمعى ديگر منافق و بيماردل باشند، به همين جهت مىتوان گفت كلامى چون آيه مورد بحث به هر سه طايفه نظر دارد، هم تشويق مؤمنين حقيقى است و هم اندرز به مؤمنين سست ايمان است و هم عتاب و توبيخ منافقين و بيماردلان آنان است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اَعْلَوْن»، ج۳، ص۲۳۱.