ام ایمن 1
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اُمّ اَیمن، پرستار،
صحابی و کنیز آزاد شده
رسول خدا(ص) دختر
ثعلبة بن عمرو حبشیه است. او کنیز
عبدالله بن عبدالمطلب بود و به رسول خدا(ص) رسید. بعد از مرگ مادر پیامبر، ام ایمن پرستاری ایشان را بر عهده گرفت. او بعد از ازدواج پیامبر(ص) با
خدیجه(س) آزاد و با
عبید بن زید ازدواج کرد. بعد از مرگ عبید با تشویق پیامبر با
زید بن حارثه ازدواج کرد. او از اولین مسلمانان بوده و در جنگهای
احد و
خیبر حضور داشته و به مداوای مجروحان پرداخت. ام ایمن یکی از راویان پیامبر(ص) بوده است. او مورد اعتماد
حضرت زهرا(س) بوده و در ماجرای
فدک از شاهدان به شمار میرفته است. وی در دوران خلافت
عثمان درگذشت و در
قبرستان بقیع مدفون شد.
برکه دختر ثعلبة بن عمرو حبشیه مشهور به ام ایمن از زنان مشهور صحابی و کنیز آزاد شده رسول خدا(ص)
بود.
کنیه او را ام ظباء نیز گفتهاند
که وجه آن دانسته نیست. وی کنیز عبدالله بن عبدالمطلب بود که به ارث به رسول خدا(ص) رسید.
هنگامی که
آمنه، مادر رسول خدا(ص) برای زیارت آرامگاه شوهر و نیز دیدار با خویشاوندانش رهسپار
یثرب شد، ام ایمن همراه آنان بود. در پی بازگشت از مدینه، آمنه در محلی به نام «
ابواء» رحلت کرد و از آن پس پرستاری پیامبر را ام ایمن بر عهده گرفت.
وی همواره همراه رسول خدا بود و ایشان او را مادر خطاب میکرد و همانند مادر خود به او احترام میگذاشت
و میگفت: او تنها باقیمانده از خاندان من است.
رسول خدا(ص) پس از ازدواج با حضرت خدیجه(س)، ام ایمن را آزاد ساخت و او با عبید بن زید خزرجی ازدواج کرد و همراه وی به یثرب رفت و ایمن را به دنیا آورد. شهرت او به ام ایمن نیز از نام همین پسر است.
با درگذشت عبید در یثرب، ام ایمن همراه فرزندش ایمن به
مکه بازگشت. از آنجا که رسول خدا او را از زنان بهشتی و ازدواج با او را مایه شادمانی مشتاقان ازدواج با زنان بهشتی دانست، زید بن حارثه، آزاد شده و پسر خوانده ایشان، با او ازدواج کرد. ثمره این ازدواج،
اسامه بود.
ام ایمن را از نخستین گروندگان به
اسلام و در شمار هجرتکنندگان به
حبشه دانستهاند.
اما برخی در هجرت او به حبشه تردید کردهاند؛ زیرا او و همسرش زید از خادمان رسول خدا(ص) بودند و از آنان کسی به حبشه هجرت نکرده است. پس اگر از شخصی به نام ام ایمن در شمار مهاجران به حبشه یاد شده، گویا برخاسته از تشابه اسمی است.
ام ایمن همچنان در مکه بود تا آنکه به گزارشی، رسول خدا(ص) هنگام هجرت به مدینه، امانتهای مردم را به او سپرد تا به
علی بن ابی طالب(ع) دهد و او نیز آنها را به صاحبانشان بازگرداند.
سپس همراه امام علی(ع) به مدینه هجرت کرد و در
قبا به رسول خدا(ص) پیوست.
شماری از منابع، کرامتی از او را در مسیر هجرتش به مدینه گزارش کردهاند.
ام ایمن در برخی جنگها همراه لشکر اسلام شرکت داشت. در نبرد اُحد به سال دوم ق. و خیبر در سال هفتم ق. به مداوای مجروحان و خستگان و واماندگان میپرداخت و برای آنان آب میآورد.
پس از شکست نخست مسلمانان در نبرد
احد و شایعه کشته شدن رسول خدا(ص) وی به چهره فراریان از نبرد خاک پاشید
و آنان را سرزنش کرد.
رسول خدا(ص) پیوسته از ام ایمن دیدار میکرد. پس از رحلت رسول خدا(ص) خلیفه اول و دوم نیز به پیروی از ایشان(ص) به دیدار او میرفتند.
او نزد عموم مسلمانان مقام و مرتبهای والا داشت. به گزارشی، در ستیز میان
حسن بن اسامه با ابن ابی الفرات مولای اسامة بن زید، وی حسن را از روی تحقیر، پسر برکه خطاب کرد. پس از شکایت حسن نزد قاضی مدینه، او با یادآوری آنکه رسول خدا(ص) او را مادر خطاب کرده است، به سبب این بیحرمتی ۷۰ تازیانه به ابن ابیالفرات زد.
ام ایمن هنگام رحلت رسول خدا(ص) نگران پایان یافتن وحی بود و میگریست.
وی راوی حدیث پیامبر(ص) بود.
انس بن مالک،
حَنَش بن عبدالله صنعانی و
ابوزید المَدینی در زمره کسانی هستند که از او روایت کردهاند.
از روایتهای او، حدیثی مبسوط درباره ازدواج حضرت زهرا(س) و هدایای الهی و نثار
ملائکه،
پیشگویی ایشان درباره شهادت امام حسین(ع)
و فضیلت تربت آن امام است.
گزارش کردهاند که وی در ایام ولادت
امام حسین(ع)، خواب دید که قطعهای از بدن مبارک رسول خدا(ص) جدا شد و در خانه او افتاد. وی از این خواب دچار آشفتگی شد. پیامبر تعبیر آن را ولادت امام حسین(ع) دانست و به ام ایمن بشارت داد: او به خانه تو نیز رفت و آمد خواهد داشت.
روز هفتم تولد امام حسین(ع)، ام ایمن نوزاد را از حضرت زهرا(س) گرفت و در پـارچـهای پـیچید و نزد رسول خدا آورد و ایشان هر دو را ستود.
ام ایمن همواره نزد
اهل بیت گرامی بود. شماری از منابع، وی را مورد اعتمادترین زن نزد حضرت زهرا(س) خواندهاند.
او را از شاهدان
حضرت زهرا(س) در رویداد
فدک دانستهاند.
سر انجام وی در اوایل
خلافت عثمان درگذشت.
منابع به محل دفن او اشاره نکردهاند؛ اما به نظر میرسد که مدفن او
قبرستان بقیع باشد.
• الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق
• اسد الغابه: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق
• الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
• الامالی: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ق
• الامالی: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة البعثه، ۱۴۱۷ق
• امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
• انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق
• بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
• البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (م. ۳۵۵ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۳م
• تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی
• تفسیر العیاشی: العیاشی (م. ۳۲۰ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه
• تهذیب الکمال: المزی (م. ۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، ۱۴۱۵ق
• دلائل النبوه: البیهقی (م. ۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق
• روضة الواعظین: الفتال النیشابوری (م. ۵۰۸ق.)، به کوشش سید محمد مهدی، قم، الرضی
• السجود علی الارض: علی الاحمدی، بیروت، مرکز جواد، ۱۴۱۴ق
• شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید (م. ۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق
• الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
• علل الشرایع: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق
• عوالم العلوم: عبدالله البحرانی (م. ۱۱۳۰ق.)، قم، مدرسة الامام المهدی [، ۱۴۰۷ق
• غریب الحدیث: ابن سلام الهروی (م. ۲۲۴ق.)، به کوشش محمد عبدالمعید خان، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۳۹۶ق
• کامل الزیارات: ابن قولویه القمی (م. ۳۶۸ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق
• المجموع شرح المهذب: النووی (م. ۶۷۶ق.)، دار الفکر
• مروج الذهب: المسعودی (م. ۳۴۶ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
• المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. ۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
• المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق
•المناقب: الخوارزمی (م. ۵۶۸ق.)، به کوشش مالک محمودی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق
•المنتظم: ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق