" name="
" title="
" >۱۱ -
۱.۱ - معنای لغوی و اصطلاحیامرا جمع امیر از ریشه «اـ مـ ر» به معنای فرمان دادن و از اَمرَ به معنای گفتن و دستور دادن است. در اصطلاح، امیر به کسی گفته میشود که سرپرستی امری را بر عهده گیرد. [۳۷۷]
الصحاح، ج۲، ص۵۸۱؛ لسان العرب، ج۴، ص۳۱؛ تاج العروس، ج۶، ص۳۲، «امر.
از برابرهای واژه امیر میتوان به عامل، والی، سالار، زعیم، رئیس و حاکم اشاره کرد. [۳۷۸]
نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۲۴۲-۲۴۳.
۱.۲ - پیشینهکاربرد این اصطلاح در دوران اسلامی درباره حاکمان شهرها، از جمله حجاز، به سده اول ق. بازمیگردد [۳۷۹]
تاریخ طبری، ج۵، ص۳۳۸.
و در نامهها و سخنان برخی اشخاص برجسته در خطاب به حاکمان حرمین، از جمله در سخن پیامبر خطاب به عتاب بن اسید [۳۸۰]
تاریخ مکه، سباعی، ص۵۹.
امیر مکه و نیز امام حسین(ع) خطاب به ولید بن عتبه اموی، حاکم مدینه، به کار رفته است. [۳۸۱]
الفتوح، ج۵، ص۱۴.
در سدههای پسین، به حاکم مکه، افزون بر امیر، صاحب مکه نیز گفته میشد؛ چنانکه در دوران عباسیان (حک: ۱۳۲-۶۵۶ق.)، فاطمیان (حک: ۲۹۷-۵۶۷ق.)، ایوبیان (حک: ۵۶۷-۶۴۸ق.) [۳۸۲]
نک: رحلة ابن جبیر، ص۵۱؛ نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۵؛ النجوم الزاهره، ج۵، ص۱۰۹.
و دولت ممالیک (حک: ۶۴۸-۹۲۳ق.) در منابع از عنوان صاحب مکه فراوان یاد شده است. [۳۸۳]
نک: الروض المعطار، ص۴۲۴؛ مسالک الابصار، ج۱۶، ص۷۷.
در دوران کنونی نیز که آل سعود بر مکه تسلط دارند، از عنوان امیر برای حاکمان حرمین شریفین استفاده میشود. [۳۸۴]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۰۷.
مکه پیش از اسلام، افزون بر آن که به سبب وجود کعبه از قداست و جایگاهی والا برخوردار بود، از آنجا که در مسیر تجارت جنوب به شمال و رفت و آمد حاجیان به آن شهر قرار داشت، به کانون تجارت تبدیل شده بود و اهمیتی ویژه داشت. پس از اسلام نیز به علل یاد شده و نیز از این رو که مکّه محل ظهور اسلام و جایگاه پیشگامان این دین بود، مکانتی بلند داشت. از این رو، امارت آن شهر نزد عرب جاهلی و مسلمانان از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است. شمار امیران مکه از هنگام شکلگیری آن، جزئیات و انواع امارت و نیز وظایف امیران تا ظهور اسلام به طور دقیق مشخص نیست. اما از آن دوران، این شهر شاهد انواع امارت استکفایی، امارت خاصه، استیلایی، استنابهای، افتخاری و امارت شرف بوده است. مبحث مربوط به امیران مکه را با توجه به گستره زمانی و خاندانهای حکومتگر و نیز نفوذ قدرتهای همجوار در امارت آن، میتوان چنین تقسیمبندی کرد: امیران مکه پیش از اسلام شامل امارت قبایل جرهم، ایاد، خزاعه و قریش؛ و امیران مکه در دوره اسلامی شامل دوران نبوی، خلفای راشدین، بنیامیه، بنیعباس، امارت اشراف در دوران فاطمیان، ایوبیان، ممالیک و عثمانی و نیز امارت مکه در دوران آل سعود. مکه و به طور کلی حجاز، تا پیش از اسلام فاقد دولت بوده و با نظام قبیلگی اداره میشده است. با وجود این، در منابع، از زمان ساخته شدن یا بازسازی کعبه به دست ابراهیم و فرزندش اسماعیل(ع) از کسانی به عنوان حاکم، رئیس و حتی پادشاه مکه یاد شده است. جز امارت ابجد، عمالقه، جدیس و طسم [۳۸۵]
الارج المسکی، ص۳۱۷-۳۱۸.
که بیشتر به افسانه میماند، خاندانهایی بر مکه حاکم بودند. مشهورترین اینان شامل پنج خاندان و قبیله هستند که عبارتند از:۳.۱ - اسماعیل و فرزندانشاسماعیل(ع) همراه پدرش در پی بازسازی [۳۸۶]
جامع الیبان، ج۱، ص۷۴۹؛ مجمع البیان، ج۲، ص۳۸۲؛ ج۸، ص۳۲۳.
یا ساخت کعبه، [۳۸۷]
التبیان، ج۱، ص۴۶۲.
تولیت بیت الله الحرام و ریاست مکه را تا هنگام رحلت در اختیار داشت. [۳۸۸]
الکافی، ج۴، ص۲۰۳-۲۰۵؛ علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۷.
مدت این تولیت دقیقاً دانسته نیست. طول عمر اسماعیل را ۱۳۰سال دانستهاند. [۳۸۹]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۲.
بر پایه برخی گزارشها، اسماعیل با دختری از جرهمیها، از قبایل یمنی ساکن در مکّه، وصلت کرد و برخی نوادگانش بر مکه ریاست داشتند. [۳۹۰]
تاریخ مکه، سباعی، ص۱۹-۲۰.
شماری از تاریخنگاران مدت ریاست اسماعیل و فرزندانش تا تسلط جرهم بر مکه را حدود دو سده دانستهاند. [۳۹۱]
تاریخ مکه، سباعی، ص۲۰.
از فرزندان اسماعیل، نابت و قیدار در شمار متولیان کعبه یاد شدهاند. [۳۹۲]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲؛ الکامل، ج۲، ص۴۲؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۳.
بر پایه گزارش فاسی، قیدار/ قیدر به معنای پادشاه است. [۳۹۳]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۵.
۳.۲ - امارت جرهمیانقبیله جُرهم در شمار عرب قحطانی است که از یمن به پیرامون مکه کوچ کردند. [۳۹۴]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲.
در پی پیدایش آب زمزم، دو قبیله جرهم و قَطوراء، از عرب جنوبی در مکه ساکن شدند. [۳۹۵]
السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲.
محل سکونت جرهم در بخش بالای مکه و قُعَیقعان و مکان جای گرفتن قطورا در اجیاد و پایین مکه و نواحی آن بود. این هر دو قبیله از کسانی که از قلمرو ایشان وارد مکه میشدند، مالیات میگرفتند و ستیزی میان ایشان نبود [۳۹۶]
السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲.
تا اینکه برای تسلط بر تمام شهر مکه، کارشان به نبرد و خونریزی انجامید و با کشته شدن سُمیدع، بزرگ قطوراء [۳۹۷]
السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۲؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۱-۸۲؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۲۴.
آنها به صلح با جرهم و ریاست آنان رضایت دادند. [۳۹۸]
السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۷۳؛ معجم البلدان، ج۵، ص۱۸۵.
به گزارش زبیر بن بکار، نخستین کسی که از جرهمیان ولایت و سرپرستی کعبه را بر عهده گرفت، فردی به نام مُضاض بن عمرو از نوادگان دختری اسماعیل(ع) بود. [۳۹۹]
شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰.
امارت او بر مکه در پی صلح قَطورا با جُرهمیان برپا گشت. [۴۰۰]
اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۲.
در گزارش فاسی، ایاس بن جرهم نخستین کس از این قبیله دانسته شده که بر مکه حکومت یافت. [۴۰۱]
شفاء الغرام، ج۱، ص۴۶۹.
برخی مدت حکومت مضاض را حدود ۱۰۰ سال یاد کردهاند. [۴۰۲]
مروج الذهب، ج۲، ص۲۴؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰.
در پی درگذشت او، تولیت کعبه و نیز ریاست مکه بر عهده فرزندانش و بازماندگان آنان از عمرو بن مضاض (۱۲۰سال)، حارث بن عمرو (حدود ۱۰۰سال)، عمرو بن حارث (۲۰۰سال) و مضاض بن عمرو اصغر (۴۰ سال) قرار گرفت. [۴۰۳]
شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰.
بر پایه گزارش دیگر، حارث بن مضاض بن عمرو از نوادگان جرهم، سرپرست قبیله خود و پدر حنفاء همسر اسماعیل(ع) بود که در پی مرگ فرزندان بزرگ اسماعیل و نیز پدرش مضاض، به ریاست مکه دست یافت. [۴۰۴]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۲.
مدت تسلط جرهم بر مکه را ۳۰۰ یا ۵۶۰ یا ۶۰۰ سال دانستهاند. [۴۰۵]
نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰.
به گزارش مسعودی، هنگامی که جرهمیها با سُمیدع بن حوثر [۴۰۶]
معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۵.
به نبرد پرداختند و شکست خوردند، ولایت کعبه به عَمالیق، از ساکنان پیشین مکه [۴۰۷]
اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۴-۸۶؛ مروج الذهب، ج۱، ص۲۲-۲۳.
و سپس دیگر بار به جرهم رسید. شماری از پژوهشگران این دیدگاهها را شاذ دانستهاند. [۴۰۸]
مروج الذهب، ج۲، ص۲۲-۲۳؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰.
عبدالله بن جدعان، از بزرگان تیره تَیم قریش، به گفته خود، قبر حارث بن مضاض اکبر را کنار دیگر حکمرانان جرهمی مکه در غاری در پیرامون مکه دیده که نام و مدت حکومت هر کدام بر لوحی مکتوب بوده است. [۴۰۹]
الروض الانف، ج۲، ص۷۹؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۱۷.
از رویدادهای حکومت آنان، وقوع سیل و آسیب دیدن کعبه بود که جرهمیان آن را همچون حالت پیشین بازسازی کردند. [۴۱۰]
تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۵.
ساخت نخستین دَرِ کعبه را نیز به جرهم نسبت دادهاند. [۴۱۱]
اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۲۲۵.
فاسی بابی درباره خاندان جرهم و تولیت ایشان بر مکه و شاهان آن از این قبیله آورده و به اختلاف نظرها درباره آنان پرداخته است. [۴۱۲]
شفاء الغرام، ج۱، ص۲۱.
۳.۳ - امارت ایاد بن نزارنسب قبیله ایاد به عنوان قبیلهای بزرگ [۴۱۳]
الانساب، ج۱، ص۲۲؛ معجم قبائل العرب، ج۱، ص۵۲.
به نزار، جد هجدهم پیامبر، فرزند معد بن عدنان میرسد. [۴۱۴]
انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲.
مدت امارت آنان روشن نیست. گفته شده واپسین کس از ایادیها که تولیت کعبه را بر عهده داشت، ثعلبة بن ایاد بود. [۴۱۵]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۴.
بر پایه گزارشی، نزار هنگام رحلت، تولیت کعبه را به ایاد سپرد و در پی او مدتی در دودمانش باقی ماند. [۴۱۶]
شفاء الغرام، ج۲، ص۳۰-۳۳.
سرانجام درگیری میان بنیایاد با فرزندان مُضر، جد هفدهم پیامبر، به اخراج بنو ایاد از مکه انجامید و [۴۱۷]
مروج الذهب، ج۲، ص۲۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸.
آنان در تهامه، بخشی از ساحل شرقی دریای سرخ، ساکن شدند. [۴۱۸]
انساب الاشراف، ج۱، ص۵۷.
بنو ایاد پیش از ترک مکه، حجرالاسود را از کعبه جدا و در محلی دفن کردند [۴۱۹]
تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸.
؛ اما قبیله خزاعه با آگاهی از پنهانگاه حجرالاسود، مضر را به پذیرش تولیت خزاعه بر کعبه واداشتند. [۴۲۰]
مروج الذهب، ج۲، ص۲۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸.
۳.۴ - خزاعهخزاعه از قبایل یمنی از فرزندان قحطان بودند که گویا در پی شکسته شدن سد مارب، از یمن به مکه کوچ کردند. [۴۲۱]
المعارف، ص۱۰۸؛ نک: المفصل، ج۸، ص۳۳.
هنگام دقیق این کوچ دانسته نیست. آنان در اواخر سده سوم یا آغاز سده چهارم پیش از میلاد، در نبردی سه روزه که گروهی از بنیکِنانه از قبایل عدنانی نیز آنان را یاری کردند، جرهم را شکست دادند و با راندن آنان از مکه، [۴۲۲]
السیرة النبویه، ج۱، ص۷۴.
امارت آن شهر را در اختیارگرفتند. علت اقدام خزاعه بر ضد جرهم را ستمگری آنان بر زائران کعبه، سرقت هدایای کعبه و نیز حلال کردن برخی حرامها دانستهاند. [۴۲۳]
نک: اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۹۰-۹۲.
بزرگ خزاعه در این زمان، ربیعة بن حارثه بود که به امارت مکه دست یافت. خزاعه به پاس همکاری کنانه در اخراج جرهم، اجرای بخشی از مناسک و شعائر حج همانند اجازه، افاضه و نسیء را به آنان واگذار کردند. این اختیارات نوعی مرجعیت دینی و افتاء در امور حج را برای کنانیها به ارمغان آورد. [۴۲۴]
المفصل، ج۲، ص۱۲؛ ج۷، ص۱۴.
از دیگر امیران مشهور خزاعه در مکه، عمرو بن لُحیّ، رئیس خزاعه، بود که جایگاهی والا در میان مردم داشت و سخن او برای مردم در حکم فرمان دین تلقی میشد. ثروت فراوان عمرو منشا برخی کارها در مکه بود. وی را نخستین کسی دانستهاند که حاجیان را اطعام نمود و در یک سال سه بُرد یمنی به یکایک حاجیان عرب بخشید. در منابع اسلامی، عمرو از این رو نکوهش شده که به عنوان نخستین کس، دین ابراهیم را تغییر داد و بتهایی را در پیرامون کعبه [۴۲۵]
اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۲۴.
و نیز بت هبل را بر کعبه نصب کرد. [۴۲۶]
الاصنام، ص۸؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲۷؛ المفصل، ج۶، ص۱۴-۱۵.
در روایتی، پیامبر او را نخستین گسترش دهنده بتپرستی در جزیرة العرب خوانده است. [۴۲۷]
المعجم الاوسط، ج۱، ص۷۲؛ بحار الانوار، ج۹، ص۸۴.
افزون بر این، عمرو بن لحی، تلبیه ابراهیم(ع) را که به شکل «لبیک لاشریک لک لبیک» در میان مردم رواج داشت، به صورت تحریف شده «لبیک لا شریک لک الا شریکا هو لک تملکه و ما ملک» درآورد. [۴۲۸]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۹، ۲۵۴-۲۵۵؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۵۰۱.
گفتنی است که امور نسبت داده شده به عمرو، پشتوانهای استوار ندارد. واپسین امیر مکه از خزاعه، حُلیل بن حُبشی خزاعی بود و در پی او ریاست مکه به قریش رسید. [۴۲۹]
اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۰۱.
۳.۵ - قریشپیش از قریش، شماری از نیاکان پیامبر همانند عدنان، جد بیستم [۴۳۰]
انساب الاشراف، ج۱، ص۲۰؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۳؛ سبل الهدی، ج۱، ص۲۹۵.
و الیاس، جد شانزدهم [۴۳۱]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸.
بر مکه ریاست داشتند. در امارت خزاعه، نسل اسماعیل در سرزمینهایِ پیرامون حجاز پراکنده شدند. به گزارشی، ابومغیره قصیّ بن کلاب، جد چهارم پیامبر، که از نسل مُضر بود و در میان قبیله مادرش قُضاعه میزیست، در پی اجنبی خوانده شدنش از سوی فردی قضاعی، نسب خود را از مادرش شنید [۴۳۲]
تاریخ مکه، سباعی، ص۲۳-۲۴.
و به مکه بازگشت و با دختر حُلیل بن حبشی خزاعی که بر این شهر امارت داشت و کلید کعبه در اختیارش بود، ازدواج کرد. [۴۳۳]
انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵-۵۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۵-۲۵۶.
حلیل به هنگام مرگ، ولایت کعبه و کلید آن را به قصی تسلیم کرد. [۴۳۴]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵-۵۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۶.
هر چند خزاعه حاضر به پذیرش این امر نشد، در نبردی که میان یاران قصی از بنی کِنانه، از عرب شمالی و از خویشاوندان قصی و قضاعه با خزاعه رخ داد، خزاعه شکست خورد و به سازش تن داد. با حکمیت یعمر بن عوف کنانی، قصی افزون بر ریاست مکه، تولیت و پردهداری کعبه را نیز بر عهده گرفت. [۴۳۵]
السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۴؛ اعلام النبوه، ص۱۸۰؛ الانوار فی مولد النبی، ص۱۹.
قصی تیرههای گوناگون قریش را که در پیرامون مکه پراکنده بودند، گرد آورد و برای آنها در مکه مکانهایی مشخص کرد. از این رو، او را «مُجمع» و به این دسته از قریش در برابر قریش ظواهر یعنی ساکنان پیرامون مکّه، «قریش بِِطاح» گفتند. [۴۳۶]
انساب الاشراف، ج۱، ص۵۶-۵۸؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۷.
از دیگر تلاشهای قصی، تاسیس دارالنَدوه (مجلس مشورتی قریش) [۴۳۷]
انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸.
و تقسیم مناصب بیت الله الحرام و مکه میان فرزندانش بود. [۴۳۸]
اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ الکامل، ج۲، ص۲۱-۲۲؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۱۰-۵۱۱.
امارت قصی در مکه را حدود میانه سده پنجم میلادی دانستهاند. [۴۳۹]
تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵.
پس از درگذشت قصی تا ظهور اسلام، ریاست مکه در اختیار نسل او بود. البته در مکه حاکمیتی متمرکز وجود نداشت و مناصب آن شهر میان برخی تیرههای قریشی تقسیم شده بود؛ اما ریاست مکه از آن فرزندان قصی بود. از رویدادهای مهم این دوران، رقابت بنیعبدالدار و بنیعبد مناف بر سر مناصب مکه بود که موجب پدید آمدن دو پیمان حلف المطیبین و حلف الاحلاف شد. [۴۴۰]
السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳؛ المنمق، ص۵۴؛ المعارف، ص۶۰۴.
برخی گزارشها از انتقال ریاست مکه به عبد مناف در پی وفات قصی خبر میدهد. [۴۴۱]
تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۱؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۱۰؛ اعلام النبوه، ص۱۹۲.
همچنین شماری از منابع، از تلاشهای قصی در خرید زمینهای مکه و تقسیم آن میان قریش یاد کردهاند که ثمره آن، گسترش و آبادانی مکه و نیز ایجاد پیمان میان خزاعه و قریش بود که امنیت مکه را در پی داشت. [۴۴۲]
السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۰.
با ریاست هاشم، جد دوم رسول خدا، بر مکه، برادرزادهاش امیه به رقابت با او پرداخت که برای امیه دستاوردی نداشت. هاشم در دوران ریاستش بر مکه، با برپایی دو سفر زمستانی و تابستانی و بستن پیمان با شامیان، تجارت را گسترش داد. [۴۴۳]
الطبقات، ج۱، ص۷۵؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۲.
امارت مکه در پی هاشم، به برادرش مطلب و سپس فرزندش عبدالمطلب رسید. [۴۴۴]
السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۷، ۱۴۲.
در این دوران، میان او و عموزادگان امویاش همچنان رقابت وجود داشت. اما جایگاه او در شرف و ریاست و وجاهت در قریش چندان بود که عموزادگانش توانایی برابری با او را نداشتند. از رویدادهای دوران امارت او بر مکه، حفر زمزم و لشکرکشی ابرهه به مکه بود. [۴۴۵]
السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰، ۱۴۳.
در آستانه ظهور اسلام، ابوطالب بر مکه و بنیهاشم ریاست داشت. [۴۴۶]
نک: تاریخ امراء مکه، ص۶۳.
در پی رحلت ابوطالب به سال دهم بعثت، گزارشی از ریاست مکه در دست نیست. شاید بتوان حدس زد که در این سالها، بزرگ امویان، ابوسفیان، در پی کشته شدن کسانی مانند ابوجهل مخزومی و دیگر سران قریش در نبرد بدر [۴۴۷]
المغازی، ج۱، ص۹۱، ۱۵۷.
و نیز فقدان چهرههای هاشمی در مکه، ریاست را کنار منصب موروثی «قیادت» (فرماندهی قریش در نبردها) در دست داشته است. یاد کردنی است که عبد مناف، هاشم و عبدالمطلب به عنوان نیاکان پیامبر، همراه ریاست مکه، مناصبی مهم چون سقایت (آب دادن به حجاج) [۴۴۸]
الطبقات، ج۱، ص۶۳؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۲.
و رفادت (پذیرایی از حجاج) [۴۴۹]
انساب الاشراف، ج۱، ص۶۳.
را نیز بر عهده داشتند.==امیران مکه در دوران اسلامی====امارت مکه در دوران ممالیک [۴۵۰] السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. [۴۵۱]
السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵.
امرای مکه فرمان امارت خود را از ممالیک میگرفتند. هنگامی که یکی از آنان با زور شمشیر بر مکه غلبه میکرد، چیزی نمیگذشت که مورد تایید ممالیک قرار میگرفت. آنان هیچ بخلی در حمایت از فرد پیروز به خرج نمیدادند. [۴۵۲]
تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰.
امیران مکه کنار نام سلطان مملوکی، نام خلیفه عباسی را نیز در خطبه میآوردند. [۴۵۳]
اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷.
در دوران ممالیک، اشراف آل ابی نمی (۶۵۱-۱۰۷۹ق.) بر مکه امارت داشتند. آنان را به دو شاخه ابونمی اول و دوم تقسیم کردهاند. [۴۵۴]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵.
نسل آنان به شریف ابونمی اول محمد بن ابی سعد حسن از آل قَتاده• [۴۵۵]
عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹.
امیر مکه میرسد. پدرش وی را از اوان جوانی در امارت خود شریک کرد. [۴۵۶]
عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳.
در پی درگذشت پدرش به سال ۶۵۲ق. وی با عمویش ادریس بن قتاده، امارت این شهر را بر عهده گرفت. [۴۵۷]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰.
از رویدادهای دوران امارتش، غلبه کوتاه مدت ابن برطاس، فرمانده سپاهیان ملک مظفر حاکم یمن، بر مکه [۴۵۸]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴.
و نیز تسلط چهل روزه پسرعمویش غانم بن ادریس بر آن شهر بود که به خونخواهی پدر و با یاری گرفتن از جماز بن شیحه حسینی امیر مدینه و حمایت قلاون سلطان مصر که امارت مکه را نیز در سال ۶۶۸ق. به وی واگذار کرده بود، صورت گرفت. [۴۵۹]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸.
ابونمی که از سال ۶۶۷ق. یا ۶۶۹ق. تا ۷۰۱ق [۴۶۰]
السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱.
امیر مکه بود، در این سال به سود فرزندانش رمیثه و حمیضه از امارت کناره گرفت. [۴۶۱]
عمدة الطالب، ص۱۴۳.
پس از درگذشت ابونمی، به رغم تعیین جانشینش، فرزندان او برای عهدهداری امارت مکه با یکدیگر درگیر شدند. سرانجام ابوالغیث با غلبه بر برادرانش رمیثه و حمیضه و با تایید سلطان مملوکی، امارت مکه را در دست گرفت. [۴۶۲]
اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹.
وی در ۷۱۴ق. به دست برادرش حمیضه کشته شد [۴۶۳]
عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱.
و امارت مکه به او رسید. با غلبه رمیثه بر مکه (۷۱۸ق.) حمیضه به ایلخانیان مغول در ایران پناه آورد و برای بازپسگیری امارت مکه، مورد حمایت آنان قرار گرفت و بدین سان، پای مغولان به مکه باز شد. [۴۶۴]
تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰.
رمیثه به دست سپاه مصر دستگیر و نزد ملک ناصر مملوکی فرستاده شد. در پی آزادی رمیثه (۷۲۲ق.) او در امارت برادرش عطیفه شریک گشت و پس از مرگ عطیفه، مستقلاً امیر مکه شد. به سال ۷۴۶ق. ملک صالح سلطان یمن ولایت مکه را در اختیار فرزند رمیثه، عجلان، قرار داد. [۴۶۵]
اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲.
از میان پسران او، ثقبه (۷۵۴ق.)، [۴۶۶]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.
مغامس (۷۶۴ق.) [۴۶۷]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.
و عجلان حدود ۳۰ سال از ۷۴۵ق. امیر مکه بودند. [۴۶۸]
السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰.
فرزندان عجلان، احمد [۴۶۹]
الاعلام، ج۱، ص۱۶۸.
و حسن نیز به امارت مکه رسیدند. حسن (حک: ۸۰۹-۸۲۱ق.) در ۸۰۹ق. فرزندش برکات را شریک ساخت و در سال بعد، فرزند دیگرش احمد را در امارت مکه شرکت داد. جمع سه نفره آنها تا ۸۱۸ق. بر سراسر حجاز ولایت یافت. [۴۷۰]
نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷.
علی بن عنان [۴۷۱]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸.
نیز مدتی کوتاه از سوی ممالیک، حاکم مکه شد. [۴۷۲]
الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵.
از مشهورترین امیران مکه در این دوران، میتوان به برکات بن حسن اشاره کرد. [۴۷۳]
خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲.
وی پیش از این نیز در یک دوره از سال ۸۱۰ق. در امارت مکه با پدر شریک بود. [۴۷۴]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱.
او تا پایان عمر (۸۵۹ق.) چهار بار به امارت مکه رسید و توانست با آرامش و عدالت بر مکه حکومت کند. [۴۷۵]
تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵.
وی ازاندک اشرافی است که در معلات (قبرستان ابوطالب) بر قبرشان قبهای ساختند. [۴۷۶]
خلاصة الکلام، ص۴۳.
پس از برکات، ولایت فرزندش محمد از سوی ممالیک تایید شد و امارت او ۴۳ سال به طول انجامید. [۴۷۷]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷.
فرزندش، برکات دوم، از ۸۷۷ق. در امارت پدرش تا هنگام درگذشتش (۹۰۳ق.) شرکت داشت. [۴۷۸]
بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰.
ساختن رباط در مکه برای فقیران و اختصاص موقوفههایی برای آبرسانی به نُواریه، میان جده و مکه، از کارهای او است. فرزندان او جازان، برکات، هَزاع، قایتبای، علی و راجِح در پی مرگ پدر، برای کسب قدرت به ستیز برخاستند [۴۷۹]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰.
که دست به دست شدن امارت مکه، پیامد آن بود. [۴۸۰]
افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸.
از میان امیران آل برکات، برکات دوم حدود ۵۴ سال تا هنگام مرگش (۹۳۱ق.) بر مکه حکومت کرد. [۴۸۱]
تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵.
امارت اشراف در نسل او از طریق فرزندش شریف محمد ابی نمیدوم استمرار یافت.از گفتنیهای این دوران و دورههای پیشین، رقابت امیران مکه با امیران مدینه است؛ چنانکه اشراف مکه با آل مهنا که در مدینه امارت داشتند، چند نوبت درگیر شدند که از پیامدهای آن، پایمال شدن حقوق زائران و مجاوران دو حرم بود. [۴۸۲]
نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸.
(← امیران مدینه)" name="_ (حک: ۶۴۷-۹۲۳ق.) در پی تشکیل دولت ممالیک در مصر و روی کار آمدن بیبرس، امیر مکه شریف ابونمی محمد بن ابوسعید در ۶۶۷ق. به نام بیبرس خطبه خواند و امارتش بر مکه از سوی سلطان مملوکی تایید شد. از آن پس این شیوه ادامه یافت و امارت اشراف از جانب ممالیک تفویض میشد. بیبرس به امیران حجاز نیکی نمود و هر سال برای ابونمی و عمویش ادریس مبلغی پول و غله میفرستاد؛ زیرا آنان ورود به مسجدالحرام را رایگان کرده بودند. [۴۸۳]
السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷.
همو در اختلاف میان ادریس و ابونمی میانجیگری کرد. البته اختلاف این دو دیگر بار آغاز شد که به کشته شدن ادریس و بازگشت ابونمی به مکه و حکومت مستقل او بر این شهر انجامید. [۴۸۴]
السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵.
امرای مکه فرمان امارت خود را از ممالیک میگرفتند. هنگامی که یکی از آنان با زور شمشیر بر مکه غلبه میکرد، چیزی نمیگذشت که مورد تایید ممالیک قرار میگرفت. آنان هیچ بخلی در حمایت از فرد پیروز به خرج نمیدادند. [۴۸۵]
تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰.
امیران مکه کنار نام سلطان مملوکی، نام خلیفه عباسی را نیز در خطبه میآوردند. [۴۸۶]
اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷.
در دوران ممالیک، اشراف آل ابی نمی (۶۵۱-۱۰۷۹ق.) بر مکه امارت داشتند. آنان را به دو شاخه ابونمی اول و دوم تقسیم کردهاند. [۴۸۷]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵.
نسل آنان به شریف ابونمی اول محمد بن ابی سعد حسن از آل قَتاده• [۴۸۸]
عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹.
امیر مکه میرسد. پدرش وی را از اوان جوانی در امارت خود شریک کرد. [۴۸۹]
عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳.
در پی درگذشت پدرش به سال ۶۵۲ق. وی با عمویش ادریس بن قتاده، امارت این شهر را بر عهده گرفت. [۴۹۰]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰.
از رویدادهای دوران امارتش، غلبه کوتاه مدت ابن برطاس، فرمانده سپاهیان ملک مظفر حاکم یمن، بر مکه [۴۹۱]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴.
و نیز تسلط چهل روزه پسرعمویش غانم بن ادریس بر آن شهر بود که به خونخواهی پدر و با یاری گرفتن از جماز بن شیحه حسینی امیر مدینه و حمایت قلاون سلطان مصر که امارت مکه را نیز در سال ۶۶۸ق. به وی واگذار کرده بود، صورت گرفت. [۴۹۲]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸.
ابونمی که از سال ۶۶۷ق. یا ۶۶۹ق. تا ۷۰۱ق [۴۹۳]
السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱.
امیر مکه بود، در این سال به سود فرزندانش رمیثه و حمیضه از امارت کناره گرفت. [۴۹۴]
عمدة الطالب، ص۱۴۳.
پس از درگذشت ابونمی، به رغم تعیین جانشینش، فرزندان او برای عهدهداری امارت مکه با یکدیگر درگیر شدند. سرانجام ابوالغیث با غلبه بر برادرانش رمیثه و حمیضه و با تایید سلطان مملوکی، امارت مکه را در دست گرفت. [۴۹۵]
اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹.
وی در ۷۱۴ق. به دست برادرش حمیضه کشته شد [۴۹۶]
عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱.
و امارت مکه به او رسید. با غلبه رمیثه بر مکه (۷۱۸ق.) حمیضه به ایلخانیان مغول در ایران پناه آورد و برای بازپسگیری امارت مکه، مورد حمایت آنان قرار گرفت و بدین سان، پای مغولان به مکه باز شد. [۴۹۷]
تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰.
رمیثه به دست سپاه مصر دستگیر و نزد ملک ناصر مملوکی فرستاده شد. در پی آزادی رمیثه (۷۲۲ق.) او در امارت برادرش عطیفه شریک گشت و پس از مرگ عطیفه، مستقلاً امیر مکه شد. به سال ۷۴۶ق. ملک صالح سلطان یمن ولایت مکه را در اختیار فرزند رمیثه، عجلان، قرار داد. [۴۹۸]
اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲.
از میان پسران او، ثقبه (۷۵۴ق.)، [۴۹۹]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.
مغامس (۷۶۴ق.) [۵۰۰]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.
و عجلان حدود ۳۰ سال از ۷۴۵ق. امیر مکه بودند. [۵۰۱]
السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰.
فرزندان عجلان، احمد [۵۰۲]
الاعلام، ج۱، ص۱۶۸.
و حسن نیز به امارت مکه رسیدند. حسن (حک: ۸۰۹-۸۲۱ق.) در ۸۰۹ق. فرزندش برکات را شریک ساخت و در سال بعد، فرزند دیگرش احمد را در امارت مکه شرکت داد. جمع سه نفره آنها تا ۸۱۸ق. بر سراسر حجاز ولایت یافت. [۵۰۳]
نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷.
علی بن عنان [۵۰۴]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸.
نیز مدتی کوتاه از سوی ممالیک، حاکم مکه شد. [۵۰۵]
الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵.
از مشهورترین امیران مکه در این دوران، میتوان به برکات بن حسن اشاره کرد. [۵۰۶]
خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲.
وی پیش از این نیز در یک دوره از سال ۸۱۰ق. در امارت مکه با پدر شریک بود. [۵۰۷]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱.
او تا پایان عمر (۸۵۹ق.) چهار بار به امارت مکه رسید و توانست با آرامش و عدالت بر مکه حکومت کند. [۵۰۸]
تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵.
وی ازاندک اشرافی است که در معلات (قبرستان ابوطالب) بر قبرشان قبهای ساختند. [۵۰۹]
خلاصة الکلام، ص۴۳.
پس از برکات، ولایت فرزندش محمد از سوی ممالیک تایید شد و امارت او ۴۳ سال به طول انجامید. [۵۱۰]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷.
فرزندش، برکات دوم، از ۸۷۷ق. در امارت پدرش تا هنگام درگذشتش (۹۰۳ق.) شرکت داشت. [۵۱۱]
بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰.
ساختن رباط در مکه برای فقیران و اختصاص موقوفههایی برای آبرسانی به نُواریه، میان جده و مکه، از کارهای او است. فرزندان او جازان، برکات، هَزاع، قایتبای، علی و راجِح در پی مرگ پدر، برای کسب قدرت به ستیز برخاستند [۵۱۲]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰.
که دست به دست شدن امارت مکه، پیامد آن بود. [۵۱۳]
افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸.
از میان امیران آل برکات، برکات دوم حدود ۵۴ سال تا هنگام مرگش (۹۳۱ق.) بر مکه حکومت کرد. [۵۱۴]
تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵.
امارت اشراف در نسل او از طریق فرزندش شریف محمد ابی نمیدوم استمرار یافت.از گفتنیهای این دوران و دورههای پیشین، رقابت امیران مکه با امیران مدینه است؛ چنانکه اشراف مکه با آل مهنا که در مدینه امارت داشتند، چند نوبت درگیر شدند که از پیامدهای آن، پایمال شدن حقوق زائران و مجاوران دو حرم بود. [۵۱۵]
نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸.
(← امیران مدینه)">۴ - (حک: ۶۴۷-۹۲۳ق.) در پی تشکیل دولت ممالیک در مصر و روی کار آمدن بیبرس، امیر مکه شریف ابونمی محمد بن ابوسعید در ۶۶۷ق. به نام بیبرس خطبه خواند و امارتش بر مکه از سوی سلطان مملوکی تایید شد. از آن پس این شیوه ادامه یافت و امارت اشراف از جانب ممالیک تفویض میشد. بیبرس به امیران حجاز نیکی نمود و هر سال برای ابونمی و عمویش ادریس مبلغی پول و غله میفرستاد؛ زیرا آنان ورود به مسجدالحرام را رایگان کرده بودند. [۵۱۶]
السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷.
همو در اختلاف میان ادریس و ابونمی میانجیگری کرد. البته اختلاف این دو دیگر بار آغاز شد که به کشته شدن ادریس و بازگشت ابونمی به مکه و حکومت مستقل او بر این شهر انجامید. [۵۱۷]
السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵.
امرای مکه فرمان امارت خود را از ممالیک میگرفتند. هنگامی که یکی از آنان با زور شمشیر بر مکه غلبه میکرد، چیزی نمیگذشت که مورد تایید ممالیک قرار میگرفت. آنان هیچ بخلی در حمایت از فرد پیروز به خرج نمیدادند. [۵۱۸]
تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰.
امیران مکه کنار نام سلطان مملوکی، نام خلیفه عباسی را نیز در خطبه میآوردند. [۵۱۹]
اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷.
در دوران ممالیک، اشراف آل ابی نمی (۶۵۱-۱۰۷۹ق.) بر مکه امارت داشتند. آنان را به دو شاخه ابونمی اول و دوم تقسیم کردهاند. [۵۲۰]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵.
نسل آنان به شریف ابونمی اول محمد بن ابی سعد حسن از آل قَتاده• [۵۲۱]
عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹.
امیر مکه میرسد. پدرش وی را از اوان جوانی در امارت خود شریک کرد. [۵۲۲]
عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳.
در پی درگذشت پدرش به سال ۶۵۲ق. وی با عمویش ادریس بن قتاده، امارت این شهر را بر عهده گرفت. [۵۲۳]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰.
از رویدادهای دوران امارتش، غلبه کوتاه مدت ابن برطاس، فرمانده سپاهیان ملک مظفر حاکم یمن، بر مکه [۵۲۴]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴.
و نیز تسلط چهل روزه پسرعمویش غانم بن ادریس بر آن شهر بود که به خونخواهی پدر و با یاری گرفتن از جماز بن شیحه حسینی امیر مدینه و حمایت قلاون سلطان مصر که امارت مکه را نیز در سال ۶۶۸ق. به وی واگذار کرده بود، صورت گرفت. [۵۲۵]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸.
ابونمی که از سال ۶۶۷ق. یا ۶۶۹ق. تا ۷۰۱ق [۵۲۶]
السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱.
امیر مکه بود، در این سال به سود فرزندانش رمیثه و حمیضه از امارت کناره گرفت. [۵۲۷]
عمدة الطالب، ص۱۴۳.
پس از درگذشت ابونمی، به رغم تعیین جانشینش، فرزندان او برای عهدهداری امارت مکه با یکدیگر درگیر شدند. سرانجام ابوالغیث با غلبه بر برادرانش رمیثه و حمیضه و با تایید سلطان مملوکی، امارت مکه را در دست گرفت. [۵۲۸]
اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹.
وی در ۷۱۴ق. به دست برادرش حمیضه کشته شد [۵۲۹]
عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱.
و امارت مکه به او رسید. با غلبه رمیثه بر مکه (۷۱۸ق.) حمیضه به ایلخانیان مغول در ایران پناه آورد و برای بازپسگیری امارت مکه، مورد حمایت آنان قرار گرفت و بدین سان، پای مغولان به مکه باز شد. [۵۳۰]
تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰.
رمیثه به دست سپاه مصر دستگیر و نزد ملک ناصر مملوکی فرستاده شد. در پی آزادی رمیثه (۷۲۲ق.) او در امارت برادرش عطیفه شریک گشت و پس از مرگ عطیفه، مستقلاً امیر مکه شد. به سال ۷۴۶ق. ملک صالح سلطان یمن ولایت مکه را در اختیار فرزند رمیثه، عجلان، قرار داد. [۵۳۱]
اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲.
از میان پسران او، ثقبه (۷۵۴ق.)، [۵۳۲]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.
مغامس (۷۶۴ق.) [۵۳۳]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.
و عجلان حدود ۳۰ سال از ۷۴۵ق. امیر مکه بودند. [۵۳۴]
السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰.
فرزندان عجلان، احمد [۵۳۵]
الاعلام، ج۱، ص۱۶۸.
و حسن نیز به امارت مکه رسیدند. حسن (حک: ۸۰۹-۸۲۱ق.) در ۸۰۹ق. فرزندش برکات را شریک ساخت و در سال بعد، فرزند دیگرش احمد را در امارت مکه شرکت داد. جمع سه نفره آنها تا ۸۱۸ق. بر سراسر حجاز ولایت یافت. [۵۳۶]
نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷.
علی بن عنان [۵۳۷]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸.
نیز مدتی کوتاه از سوی ممالیک، حاکم مکه شد. [۵۳۸]
الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵.
از مشهورترین امیران مکه در این دوران، میتوان به برکات بن حسن اشاره کرد. [۵۳۹]
خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲.
وی پیش از این نیز در یک دوره از سال ۸۱۰ق. در امارت مکه با پدر شریک بود. [۵۴۰]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱.
او تا پایان عمر (۸۵۹ق.) چهار بار به امارت مکه رسید و توانست با آرامش و عدالت بر مکه حکومت کند. [۵۴۱]
تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵.
وی ازاندک اشرافی است که در معلات (قبرستان ابوطالب) بر قبرشان قبهای ساختند. [۵۴۲]
خلاصة الکلام، ص۴۳.
پس از برکات، ولایت فرزندش محمد از سوی ممالیک تایید شد و امارت او ۴۳ سال به طول انجامید. [۵۴۳]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷.
فرزندش، برکات دوم، از ۸۷۷ق. در امارت پدرش تا هنگام درگذشتش (۹۰۳ق.) شرکت داشت. [۵۴۴]
بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰.
ساختن رباط در مکه برای فقیران و اختصاص موقوفههایی برای آبرسانی به نُواریه، میان جده و مکه، از کارهای او است. فرزندان او جازان، برکات، هَزاع، قایتبای، علی و راجِح در پی مرگ پدر، برای کسب قدرت به ستیز برخاستند [۵۴۵]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰.
که دست به دست شدن امارت مکه، پیامد آن بود. [۵۴۶]
افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸.
از میان امیران آل برکات، برکات دوم حدود ۵۴ سال تا هنگام مرگش (۹۳۱ق.) بر مکه حکومت کرد. [۵۴۷]
تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵.
امارت اشراف در نسل او از طریق فرزندش شریف محمد ابی نمیدوم استمرار یافت.از گفتنیهای این دوران و دورههای پیشین، رقابت امیران مکه با امیران مدینه است؛ چنانکه اشراف مکه با آل مهنا که در مدینه امارت داشتند، چند نوبت درگیر شدند که از پیامدهای آن، پایمال شدن حقوق زائران و مجاوران دو حرم بود. [۵۴۸]
نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸.
(← امیران مدینه)[ [۵۴۹] السلوک،_ج۲،_ص۵۹؛_النجوم_الزاهره،_ج۷،_ص۹۷. _همو_در_اختلاف_میان_ادریس_و_ابونمی_میانجیگری_کرد._البته_اختلاف_این_دو_دیگر_بار_آغاز_شد_که_به_کشته_شدن_ادریس_و_بازگشت_ابونمی_به_مکه_و_حکومت_مستقل_او_بر_این_شهر_انجامید. [۵۵۰]
السلوک،_ج۲،_ص۷۲؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۵۵.
[۵۵۱]
تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۲۰.
_امیران_مکه_کنار_نام_سلطان_مملوکی،_نام_خلیفه_عباسی_را_نیز_در_خطبه_میآوردند. [۵۵۲]
اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۴۹۷.
[۵۵۳]
موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰-۱۱۵.
_نسل_آنان_به_شریف_ابونمی_اول_محمد_بن_ابی_سعد_حسن_از_آل_قَتاده• [۵۵۴]
عمدة_الطالب،_ص۱۴۲؛_النجوم_الزاهره،_ج۸،_ص۱۹۹.
_امیر_مکه_میرسد._پدرش_وی_را_از_اوان_جوانی_در_امارت_خود_شریک_کرد. [۵۵۵]
عمدة_الطالب،_ص۱۴۲-۱۴۳.
_در_پی_درگذشت_پدرش_به_سال_۶۵۲ق._وی_با_عمویش_ادریس_بن_قتاده،_امارت_این_شهر_را_بر_عهده_گرفت. [۵۵۶]
شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۸۶؛_العقد_الثمین،_ج۱،_ص۳۳۱؛_غایة_المرام،_ج۱،_ص۶۴۰.
_از_رویدادهای_دوران_امارتش،_غلبه_کوتاه_مدت_ابن_برطاس،_فرمانده_سپاهیان_ملک_مظفر_حاکم_یمن،_بر_مکه [۵۵۷]
شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۴۱؛_الجامع_اللطیف،_ص۲۷۴.
_و_نیز_تسلط_چهل_روزه_پسرعمویش_غانم_بن_ادریس_بر_آن_شهر_بود_که_به_خونخواهی_پدر_و_با_یاری_گرفتن_از_جماز_بن_شیحه_حسینی_امیر_مدینه_و_حمایت_قلاون_سلطان_مصر_که_امارت_مکه_را_نیز_در_سال_۶۶۸ق._به_وی_واگذار_کرده_بود،_صورت_گرفت. [۵۵۸]
تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۵۲۹؛_اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۰۱؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۴۷-۷۴۸.
_ابونمی_که_از_سال_۶۶۷ق._یا_۶۶۹ق._تا_۷۰۱ق [۵۵۹]
السلوک،_ج۲،_ص۳۴۵،_۳۵۱؛_شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۴۱.
_امیر_مکه_بود،_در_این_سال_به_سود_فرزندانش_رمیثه_و_حمیضه_از_امارت_کناره_گرفت. [۵۶۰]
عمدة_الطالب،_ص۱۴۳.
[۵۶۱]
اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۳۴-۱۳۵؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۴۸-۷۴۹.
_وی_در_۷۱۴ق._به_دست_برادرش_حمیضه_کشته_شد [۵۶۲]
عمدة_الطالب،_ص۱۴۳؛_الرحلة_الحجازیه،_ص۱۸۱.
_و_امارت_مکه_به_او_رسید._با_غلبه_رمیثه_بر_مکه_(۷۱۸ق.)_حمیضه_به_ایلخانیان_مغول_در_ایران_پناه_آورد_و_برای_بازپسگیری_امارت_مکه،_مورد_حمایت_آنان_قرار_گرفت_و_بدین_سان،_پای_مغولان_به_مکه_باز_شد. [۵۶۳]
تاریخ_اولجایتو،_ص۱۹۹-۲۰۰.
_رمیثه_به_دست_سپاه_مصر_دستگیر_و_نزد_ملک_ناصر_مملوکی_فرستاده_شد._در_پی_آزادی_رمیثه_(۷۲۲ق.)_او_در_امارت_برادرش_عطیفه_شریک_گشت_و_پس_از_مرگ_عطیفه،_مستقلاً_امیر_مکه_شد._به_سال_۷۴۶ق._ملک_صالح_سلطان_یمن_ولایت_مکه_را_در_اختیار_فرزند_رمیثه،_عجلان،_قرار_داد. [۵۶۴]
اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۳۴_به_بعد؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۶۲-۲۷۲.
[۵۶۵]
موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰.
_مغامس_(۷۶۴ق.)_ [۵۶۶]
موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰.
_و_عجلان_حدود_۳۰_سال_از_۷۴۵ق._امیر_مکه_بودند. [۵۶۷]
السلوک،_ج۴،_ص۲۹۳؛_الدرر_الکامنه،_ج۱،_ص۲۳۷؛_النجوم_الزاهره،_ج۱۱،_ص۱۳۹-۱۴۰.
_فرزندان_عجلان،_احمد [۵۶۸]
الاعلام،_ج۱،_ص۱۶۸.
_و_حسن_نیز_به_امارت_مکه_رسیدند._حسن_(حک:_۸۰۹-۸۲۱ق.)_در_۸۰۹ق._فرزندش_برکات_را_شریک_ساخت_و_در_سال_بعد،_فرزند_دیگرش_احمد_را_در_امارت_مکه_شرکت_داد._جمع_سه_نفره_آنها_تا_۸۱۸ق._بر_سراسر_حجاز_ولایت_یافت. [۵۶۹]
نزهة_النفوس،_ج۳،_ص۲۴۷.
_علی_بن_عنان [۵۷۰]
تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۱۸۸.
_نیز_مدتی_کوتاه_از_سوی_ممالیک،_حاکم_مکه_شد. [۵۷۱]
الضوء_اللامع،_ج۱،_ص۲۵۷؛_ج۵،_ص۲۷۲؛_سمط_النجوم،_ج۴،_ص۲۷۴-۲۷۵.
_از_مشهورترین_امیران_مکه_در_این_دوران،_میتوان_به_برکات_بن_حسن_اشاره_کرد. [۵۷۲]
خلاصة_الکلام،_ص۴۱؛_تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۱۲.
_وی_پیش_از_این_نیز_در_یک_دوره_از_سال_۸۱۰ق._در_امارت_مکه_با_پدر_شریک_بود. [۵۷۳]
تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۱۹۰-۱۹۱.
_او_تا_پایان_عمر_(۸۵۹ق.)_چهار_بار_به_امارت_مکه_رسید_و_توانست_با_آرامش_و_عدالت_بر_مکه_حکومت_کند. [۵۷۴]
تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۴-۷۶۵.
_وی_ازاندک_اشرافی_است_که_در_معلات_(قبرستان_ابوطالب)_بر_قبرشان_قبهای_ساختند. [۵۷۵]
خلاصة_الکلام،_ص۴۳.
[۵۷۶]
تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۴۹-۲۵۰؛_خلاصة_الکلام،_ص۴۴؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۶-۷۶۷.
_فرزندش،_برکات_دوم،_از_۸۷۷ق._در_امارت_پدرش_تا_هنگام_درگذشتش_(۹۰۳ق.)_شرکت_داشت. [۵۷۷]
بلوغ_القری،_ج۱،_ص۱۰۲۰.
_ساختن_رباط_در_مکه_برای_فقیران_و_اختصاص_موقوفههایی_برای_آبرسانی_به_نُواریه،_میان_جده_و_مکه،_از_کارهای_او_است._فرزندان_او_جازان،_برکات،_هَزاع،_قایتبای،_علی_و_راجِح_در_پی_مرگ_پدر،_برای_کسب_قدرت_به_ستیز_برخاستند [۵۷۸]
تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۸۹-۲۹۰.
_که_دست_به_دست_شدن_امارت_مکه،_پیامد_آن_بود. [۵۷۹]
افادة_الانام،_ج۳،_ص۳۲۰-۳۵۰؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۸.
_از_میان_امیران_آل_برکات،_برکات_دوم_حدود_۵۴_سال_تا_هنگام_مرگش_(۹۳۱ق.)_بر_مکه_حکومت_کرد. [۵۸۰]
تاریخ_مکه،_طبری،_ص۴۰۵.
_امارت_اشراف_در_نسل_او_از_طریق_فرزندش_شریف_محمد_ابی_نمیدوم_استمرار_یافت. [۵۸۱]
نک:_شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۷۸؛_العقد_الثمین،_ج۳،_ص۴۴۸.
_(←_امیران_مدینه)امیران مکه در روزگار عثمانی [۵۸۲] تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. [۵۸۳]
اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹.
بدین ترتیب، روابط میان امیران مکه و عثمانیها آغاز شد و اشراف همچنان به عنوان صاحبان مکه باقی ماندند و حتی امارت مدینه نیز مدتی به مکه افزوده شد. [۵۸۴]
سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹.
تعیین امیر مکه، نخست از سوی خود اشراف انجام میپذیرفت و در صورت عدم توافق آنان بر یک شخص، دولت عثمانی یکی از اشراف را انتخاب میکرد. گاه رشوه صنجق جده نیز موجب روی کار آمدن امیر میشد. [۵۸۵]
اشراف مکه، ص۴۹.
درصورت غلبه شریف جدید بر اشراف دیگر، وی در نامهای به سلطان عثمانی، او را از اوضاع جدید آگاه میکرد و منتظر دستور سلطان عثمانی میماند. با انتخاب امیر جدید، فرمان امارت او در حرم شریف و نزد بزرگان اشراف و دانشوران در مراسمی با شکوه و ضمن آداب و رسوم ویژه قرائت میشد. [۵۸۶]
اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴.
مناسبات میان امیران مکه و عثمانی در طول حدود چهار سده، نشیب و فراز داشت. به طور کلی عثمانیها در مکه، بر خلاف دیگر سرزمینهای قلمرو خود، به صورت مستقیم حکومت نکردند. [۵۸۷]
تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰.
در بیشتر این دوره، آنان جز در برکناری و تعیین قاضی و محتسب که ماموران آنها بودند، دخالت نداشتند. وظیفه افتاء در این شهر بر عهده دانشوران مکه و با حکم امیر و تایید دولت عثمانی بود. [۵۸۸]
تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹.
در این دوران، در شهرهای مدینه، ینبع و جده، حاکمی ترک به عنوان نماینده دولت عثمانی با کسی که از سوی امیر مکه منصوب بود، در اداره امور مشارکت داشت. افزون بر آن، در جده لشکری عثمانی به فرماندهی یک صنجق نظامی مستقر بود. مَشْیَخَةُ الحرمین نیز برای پرداختن به تعمیرات مکه و نیز اشراف بر اداره کارها در مکه وجود داشت که دستورهای خود را به گونه مستقیم از استانبول و گاه از والی ترک در مصر دریافت میکرد و در برکناری امیر معزول از اشراف و نصب دیگری و تقدیم خلعت، همراهی میکرد. [۵۸۹]
اشراف مکه، ص۶۰-۶۱.
تا سالها در دربار عثمانی رسم بود که حاکم نظامی جده تحت نظارت اداری امیر مکه باشد. اما شریف عبدالمحسن به دست صنجق جده بر مکه امارت یافت و فرمان آن با تشریفات ویژه در مسجدالحرام قرائت شد. این کاری تازه بود که عثمانیها انتخاب امیر مکه را به صنجق جده سپردند. [۵۹۰]
نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴.
نخستین امیر مکه در دوران عثمانی ابونمی دوم بود. وی از سوی دولت عثمانی به سال ۹۷۴ق. افزون بر امارت مکه، جده، مدینه، ینبع و همه حجاز از خیبر تا نجد را به قلمرو خود افزود. حکومت وی، خواه شراکتی و خواه مستقل، حدود ۷۳ سال به طول انجامید. [۵۹۱]
سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲.
از رویدادهای مهم دوران او، حمله پرتغالیها به جده بود. ابونمی با اعلان جهاد، سپاهیانی بسیار فراهم آورد و از ورود پرتغالیها که نزدیک جده جای گرفته بودند، پیشگیری کرد. [۵۹۲]
امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷.
در پی ابونمی، فرزندش شریف حسن به سال ۹۹۲ق. امارت را به دست گرفت. از خدمات او بنای دار السعاده مکه است که آن را جایگاهی برای امارت خویش و جانشینان پس از خود قرار داد. [۵۹۳]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲.
در پی درگذشت حسن (۱۰۱۰ق.) فرزندش ابوطالب دو سال امیر مکه شد. در دوران امارت وی، مکه صحنه رقابت برادرانش و ستیز میان اشراف و دست به دست شدن امارت میان او و ادریس بن حسن، محسن بن حسین و احمد بن عبدالمطلب بن حسن بود. [۵۹۴]
نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰.
در امارت ادریس، برادرانش فُهید و محسن نیز مدتی با او در امارت شریک بودند. [۵۹۵]
اشراف مکه، ص۱۴۱.
اشراف به سال ۱۰۳۴ق. بر امارت محسن توافق کردند و امارت او را سلطان عثمانی نیز تایید کرد. وی تا سال ۱۰۳۷ق. بر مکه حکومت کرد. با برکناری محسن، احمد بن عبدالمطلب از سوی احمد پاشا، حکمران یمن، به حکومت مکه رسید. او به سال ۱۰۳۹ق. به قتل رسید و مسعود بن ادریس امیر شد. امارت وی یک سال و اندی بیش نپایید. در پی درگذشت او، عبدالله بن حسن به حکومت رسید و نُه ماه بعد به سود فرزندش محمد و نیز زید بن محسن که آن هنگام در یمن بود، کنارهگیری کرد. آن دو مدتی کوتاه به صورت مشترک بر مکه حکم راندند [۵۹۶]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳.
؛ اما اختلافهایی که از سوی خویشاوندان آن دو دامن زده میشد، موجب قتل محمد و فرار زید از مکه شد. سپس نامی بن عبدالمطلب در ۱۰۴۱ق. به امارت رسید. اما زید دیگر بار به سال ۱۰۴۳ق. بر حکومت مکه دست یافت و به مدت ۳۶ سال تا ۱۰۷۷ق. که درگذشت، به حکومت پرداخت. [۵۹۷]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰.
او توانست عثمانیها را قانع کند تا مالیات واردات جده را که به خزانه عثمانی سرازیر میشد، به امارت مکه بازگردانند. از دیگر تلاشهای او، بازسازی برخی آثار حرم به سال ۱۰۷۳ق. بود. [۵۹۸]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴.
وی در پی حدود ۵۳ سال حکومت درگذشت (۱۰۷۷ق.) و فرزندش سعد به امارت رسید که با اختلاف اشراف بر سر حکومت مکه مواجه گشت. از این هنگام، امارت مکه از آل زید به برکات بن محمد بن ابراهیم بن ابی نمیانتقال یافت و او تا ۱۰۹۵ق. امارت کرد. در این سال، سعید بن برکات جانشین پدر شد و اختلاف او با عموزادگان ذوو زید مایه ستیزهای فراوان و تغییرهای پیاپی در حاکمیت مکه شد. پس از یحیی، فرزندش برکات چهارم در ۱۱۳۵ق. امارت یافت. او در نبرد با مبارک بن احمد شکست خورد و حکومت دیگر بار به آل زید انتقال یافت. [۵۹۹]
نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷.
از سده دوازدهم همواره حکومت مکه میان اشراف آل زید و آل عبدالکریم و بنیبرکات دست به دست میشد. از خاندان برکات، عبدالکریم برکاتی تا ۱۱۲۳ق. و یحیی بن برکات نیز بیش از دو سال حاکم مکه شدند. واپسین فرد از خاندان برکات، عبدالله بن حسین برکاتی بود که در ۱۱۸۴ق. با یاری نظامیان مصر در ۱۱۸۴ق. برمکه چیره شد؛ اما امارت او چند ماه بیشتر دوام نیاورد. [۶۰۰]
خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵.
پدرش حسین، جد اشراف بنیحسین یکی از شاخههای آل برکات است. [۶۰۱]
خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸.
سپس شریف احمد، شریف سرور و افرادی از آل زید تا ظهور آل سعود بر مکه حکومت کردند. [۶۰۲]
تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶.
واپسین حاکم مکه از آل قتاده شریف حسین بود که به دست انگلیسیها فریفته شد و او و فرزندش علی که مدتیاندک پس از پدر بر حجاز حاکم بود، به سال ۱۹۲۵م. به دست آل سعود از حکومت مکه بر کنار گردیدند. از فرزندان او، فیصل در عراق و عبدالله در اردن حکومت را به دست گرفتند. با کودتای عبدالکریم قاسم در عراق، فیصل برکنار شد؛ اما عبدالله و فرزندانش تا امروز بر حکومت اردن باقی ماندهاند. [۶۰۳]
ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱.
به طور کلی از نیمه اول سده یازدهم تا سده چهاردهم ق. سه طایفه از نوادگان ابونمی دوم بر سر امارت مکه با یکدیگر رقابت داشتند. این سه طایفه ذوو زید، ذوو عبدالله، و ذوو برکات بودند. [۶۰۴]
تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶.
" name="_ در پی تسلط عثمانیها بر مصر و شام، شریف برکات امیر مکه، فرزند خود ابونمی دوم را به سال ۹۲۳ق. برای تبعیت از عثمانی با کلیدهای مکه و هدایای گرانبها نزد سلطان سلیم فرستاد. وی مورد استقبال و اکرام قرار گرفت و امارت برکات تنفیذ شد [۶۰۵]
تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲.
و امپراتور عثمانی، سلطان سلیم، مبلغی فراوان را برای توزیع میان اهالی حرمین، در اختیار ابونمی قرار داد. [۶۰۶]
اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹.
بدین ترتیب، روابط میان امیران مکه و عثمانیها آغاز شد و اشراف همچنان به عنوان صاحبان مکه باقی ماندند و حتی امارت مدینه نیز مدتی به مکه افزوده شد. [۶۰۷]
سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹.
تعیین امیر مکه، نخست از سوی خود اشراف انجام میپذیرفت و در صورت عدم توافق آنان بر یک شخص، دولت عثمانی یکی از اشراف را انتخاب میکرد. گاه رشوه صنجق جده نیز موجب روی کار آمدن امیر میشد. [۶۰۸]
اشراف مکه، ص۴۹.
درصورت غلبه شریف جدید بر اشراف دیگر، وی در نامهای به سلطان عثمانی، او را از اوضاع جدید آگاه میکرد و منتظر دستور سلطان عثمانی میماند. با انتخاب امیر جدید، فرمان امارت او در حرم شریف و نزد بزرگان اشراف و دانشوران در مراسمی با شکوه و ضمن آداب و رسوم ویژه قرائت میشد. [۶۰۹]
اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴.
مناسبات میان امیران مکه و عثمانی در طول حدود چهار سده، نشیب و فراز داشت. به طور کلی عثمانیها در مکه، بر خلاف دیگر سرزمینهای قلمرو خود، به صورت مستقیم حکومت نکردند. [۶۱۰]
تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰.
در بیشتر این دوره، آنان جز در برکناری و تعیین قاضی و محتسب که ماموران آنها بودند، دخالت نداشتند. وظیفه افتاء در این شهر بر عهده دانشوران مکه و با حکم امیر و تایید دولت عثمانی بود. [۶۱۱]
تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹.
در این دوران، در شهرهای مدینه، ینبع و جده، حاکمی ترک به عنوان نماینده دولت عثمانی با کسی که از سوی امیر مکه منصوب بود، در اداره امور مشارکت داشت. افزون بر آن، در جده لشکری عثمانی به فرماندهی یک صنجق نظامی مستقر بود. مَشْیَخَةُ الحرمین نیز برای پرداختن به تعمیرات مکه و نیز اشراف بر اداره کارها در مکه وجود داشت که دستورهای خود را به گونه مستقیم از استانبول و گاه از والی ترک در مصر دریافت میکرد و در برکناری امیر معزول از اشراف و نصب دیگری و تقدیم خلعت، همراهی میکرد. [۶۱۲]
اشراف مکه، ص۶۰-۶۱.
تا سالها در دربار عثمانی رسم بود که حاکم نظامی جده تحت نظارت اداری امیر مکه باشد. اما شریف عبدالمحسن به دست صنجق جده بر مکه امارت یافت و فرمان آن با تشریفات ویژه در مسجدالحرام قرائت شد. این کاری تازه بود که عثمانیها انتخاب امیر مکه را به صنجق جده سپردند. [۶۱۳]
نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴.
نخستین امیر مکه در دوران عثمانی ابونمی دوم بود. وی از سوی دولت عثمانی به سال ۹۷۴ق. افزون بر امارت مکه، جده، مدینه، ینبع و همه حجاز از خیبر تا نجد را به قلمرو خود افزود. حکومت وی، خواه شراکتی و خواه مستقل، حدود ۷۳ سال به طول انجامید. [۶۱۴]
سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲.
از رویدادهای مهم دوران او، حمله پرتغالیها به جده بود. ابونمی با اعلان جهاد، سپاهیانی بسیار فراهم آورد و از ورود پرتغالیها که نزدیک جده جای گرفته بودند، پیشگیری کرد. [۶۱۵]
امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷.
در پی ابونمی، فرزندش شریف حسن به سال ۹۹۲ق. امارت را به دست گرفت. از خدمات او بنای دار السعاده مکه است که آن را جایگاهی برای امارت خویش و جانشینان پس از خود قرار داد. [۶۱۶]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲.
در پی درگذشت حسن (۱۰۱۰ق.) فرزندش ابوطالب دو سال امیر مکه شد. در دوران امارت وی، مکه صحنه رقابت برادرانش و ستیز میان اشراف و دست به دست شدن امارت میان او و ادریس بن حسن، محسن بن حسین و احمد بن عبدالمطلب بن حسن بود. [۶۱۷]
نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰.
در امارت ادریس، برادرانش فُهید و محسن نیز مدتی با او در امارت شریک بودند. [۶۱۸]
اشراف مکه، ص۱۴۱.
اشراف به سال ۱۰۳۴ق. بر امارت محسن توافق کردند و امارت او را سلطان عثمانی نیز تایید کرد. وی تا سال ۱۰۳۷ق. بر مکه حکومت کرد. با برکناری محسن، احمد بن عبدالمطلب از سوی احمد پاشا، حکمران یمن، به حکومت مکه رسید. او به سال ۱۰۳۹ق. به قتل رسید و مسعود بن ادریس امیر شد. امارت وی یک سال و اندی بیش نپایید. در پی درگذشت او، عبدالله بن حسن به حکومت رسید و نُه ماه بعد به سود فرزندش محمد و نیز زید بن محسن که آن هنگام در یمن بود، کنارهگیری کرد. آن دو مدتی کوتاه به صورت مشترک بر مکه حکم راندند [۶۱۹]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳.
؛ اما اختلافهایی که از سوی خویشاوندان آن دو دامن زده میشد، موجب قتل محمد و فرار زید از مکه شد. سپس نامی بن عبدالمطلب در ۱۰۴۱ق. به امارت رسید. اما زید دیگر بار به سال ۱۰۴۳ق. بر حکومت مکه دست یافت و به مدت ۳۶ سال تا ۱۰۷۷ق. که درگذشت، به حکومت پرداخت. [۶۲۰]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰.
او توانست عثمانیها را قانع کند تا مالیات واردات جده را که به خزانه عثمانی سرازیر میشد، به امارت مکه بازگردانند. از دیگر تلاشهای او، بازسازی برخی آثار حرم به سال ۱۰۷۳ق. بود. [۶۲۱]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴.
وی در پی حدود ۵۳ سال حکومت درگذشت (۱۰۷۷ق.) و فرزندش سعد به امارت رسید که با اختلاف اشراف بر سر حکومت مکه مواجه گشت. از این هنگام، امارت مکه از آل زید به برکات بن محمد بن ابراهیم بن ابی نمیانتقال یافت و او تا ۱۰۹۵ق. امارت کرد. در این سال، سعید بن برکات جانشین پدر شد و اختلاف او با عموزادگان ذوو زید مایه ستیزهای فراوان و تغییرهای پیاپی در حاکمیت مکه شد. پس از یحیی، فرزندش برکات چهارم در ۱۱۳۵ق. امارت یافت. او در نبرد با مبارک بن احمد شکست خورد و حکومت دیگر بار به آل زید انتقال یافت. [۶۲۲]
نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷.
از سده دوازدهم همواره حکومت مکه میان اشراف آل زید و آل عبدالکریم و بنیبرکات دست به دست میشد. از خاندان برکات، عبدالکریم برکاتی تا ۱۱۲۳ق. و یحیی بن برکات نیز بیش از دو سال حاکم مکه شدند. واپسین فرد از خاندان برکات، عبدالله بن حسین برکاتی بود که در ۱۱۸۴ق. با یاری نظامیان مصر در ۱۱۸۴ق. برمکه چیره شد؛ اما امارت او چند ماه بیشتر دوام نیاورد. [۶۲۳]
خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵.
پدرش حسین، جد اشراف بنیحسین یکی از شاخههای آل برکات است. [۶۲۴]
خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸.
سپس شریف احمد، شریف سرور و افرادی از آل زید تا ظهور آل سعود بر مکه حکومت کردند. [۶۲۵]
تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶.
واپسین حاکم مکه از آل قتاده شریف حسین بود که به دست انگلیسیها فریفته شد و او و فرزندش علی که مدتیاندک پس از پدر بر حجاز حاکم بود، به سال ۱۹۲۵م. به دست آل سعود از حکومت مکه بر کنار گردیدند. از فرزندان او، فیصل در عراق و عبدالله در اردن حکومت را به دست گرفتند. با کودتای عبدالکریم قاسم در عراق، فیصل برکنار شد؛ اما عبدالله و فرزندانش تا امروز بر حکومت اردن باقی ماندهاند. [۶۲۶]
ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱.
به طور کلی از نیمه اول سده یازدهم تا سده چهاردهم ق. سه طایفه از نوادگان ابونمی دوم بر سر امارت مکه با یکدیگر رقابت داشتند. این سه طایفه ذوو زید، ذوو عبدالله، و ذوو برکات بودند. [۶۲۷]
تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶.
">۵ - در پی تسلط عثمانیها بر مصر و شام، شریف برکات امیر مکه، فرزند خود ابونمی دوم را به سال ۹۲۳ق. برای تبعیت از عثمانی با کلیدهای مکه و هدایای گرانبها نزد سلطان سلیم فرستاد. وی مورد استقبال و اکرام قرار گرفت و امارت برکات تنفیذ شد [۶۲۸]
تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲.
و امپراتور عثمانی، سلطان سلیم، مبلغی فراوان را برای توزیع میان اهالی حرمین، در اختیار ابونمی قرار داد. [۶۲۹]
اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹.
بدین ترتیب، روابط میان امیران مکه و عثمانیها آغاز شد و اشراف همچنان به عنوان صاحبان مکه باقی ماندند و حتی امارت مدینه نیز مدتی به مکه افزوده شد. [۶۳۰]
سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹.
تعیین امیر مکه، نخست از سوی خود اشراف انجام میپذیرفت و در صورت عدم توافق آنان بر یک شخص، دولت عثمانی یکی از اشراف را انتخاب میکرد. گاه رشوه صنجق جده نیز موجب روی کار آمدن امیر میشد. [۶۳۱]
اشراف مکه، ص۴۹.
درصورت غلبه شریف جدید بر اشراف دیگر، وی در نامهای به سلطان عثمانی، او را از اوضاع جدید آگاه میکرد و منتظر دستور سلطان عثمانی میماند. با انتخاب امیر جدید، فرمان امارت او در حرم شریف و نزد بزرگان اشراف و دانشوران در مراسمی با شکوه و ضمن آداب و رسوم ویژه قرائت میشد. [۶۳۲]
اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴.
مناسبات میان امیران مکه و عثمانی در طول حدود چهار سده، نشیب و فراز داشت. به طور کلی عثمانیها در مکه، بر خلاف دیگر سرزمینهای قلمرو خود، به صورت مستقیم حکومت نکردند. [۶۳۳]
تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰.
در بیشتر این دوره، آنان جز در برکناری و تعیین قاضی و محتسب که ماموران آنها بودند، دخالت نداشتند. وظیفه افتاء در این شهر بر عهده دانشوران مکه و با حکم امیر و تایید دولت عثمانی بود. [۶۳۴]
تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹.
در این دوران، در شهرهای مدینه، ینبع و جده، حاکمی ترک به عنوان نماینده دولت عثمانی با کسی که از سوی امیر مکه منصوب بود، در اداره امور مشارکت داشت. افزون بر آن، در جده لشکری عثمانی به فرماندهی یک صنجق نظامی مستقر بود. مَشْیَخَةُ الحرمین نیز برای پرداختن به تعمیرات مکه و نیز اشراف بر اداره کارها در مکه وجود داشت که دستورهای خود را به گونه مستقیم از استانبول و گاه از والی ترک در مصر دریافت میکرد و در برکناری امیر معزول از اشراف و نصب دیگری و تقدیم خلعت، همراهی میکرد. [۶۳۵]
اشراف مکه، ص۶۰-۶۱.
تا سالها در دربار عثمانی رسم بود که حاکم نظامی جده تحت نظارت اداری امیر مکه باشد. اما شریف عبدالمحسن به دست صنجق جده بر مکه امارت یافت و فرمان آن با تشریفات ویژه در مسجدالحرام قرائت شد. این کاری تازه بود که عثمانیها انتخاب امیر مکه را به صنجق جده سپردند. [۶۳۶]
نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴.
نخستین امیر مکه در دوران عثمانی ابونمی دوم بود. وی از سوی دولت عثمانی به سال ۹۷۴ق. افزون بر امارت مکه، جده، مدینه، ینبع و همه حجاز از خیبر تا نجد را به قلمرو خود افزود. حکومت وی، خواه شراکتی و خواه مستقل، حدود ۷۳ سال به طول انجامید. [۶۳۷]
سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲.
از رویدادهای مهم دوران او، حمله پرتغالیها به جده بود. ابونمی با اعلان جهاد، سپاهیانی بسیار فراهم آورد و از ورود پرتغالیها که نزدیک جده جای گرفته بودند، پیشگیری کرد. [۶۳۸]
امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷.
در پی ابونمی، فرزندش شریف حسن به سال ۹۹۲ق. امارت را به دست گرفت. از خدمات او بنای دار السعاده مکه است که آن را جایگاهی برای امارت خویش و جانشینان پس از خود قرار داد. [۶۳۹]
موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲.
در پی درگذشت حسن (۱۰۱۰ق.) فرزندش ابوطالب دو سال امیر مکه شد. در دوران امارت وی، مکه صحنه رقابت برادرانش و ستیز میان اشراف و دست به دست شدن امارت میان او و ادریس بن حسن، محسن بن حسین و احمد بن عبدالمطلب بن حسن بود. [۶۴۰]
نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰.
در امارت ادریس، برادرانش فُهید و محسن نیز مدتی با او در امارت شریک بودند. [۶۴۱]
اشراف مکه، ص۱۴۱.
اشراف به سال ۱۰۳۴ق. بر امارت محسن توافق کردند و امارت او را سلطان عثمانی نیز تایید کرد. وی تا سال ۱۰۳۷ق. بر مکه حکومت کرد. با برکناری محسن، احمد بن عبدالمطلب از سوی احمد پاشا، حکمران یمن، به حکومت مکه رسید. او به سال ۱۰۳۹ق. به قتل رسید و مسعود بن ادریس امیر شد. امارت وی یک سال و اندی بیش نپایید. در پی درگذشت او، عبدالله بن حسن به حکومت رسید و نُه ماه بعد به سود فرزندش محمد و نیز زید بن محسن که آن هنگام در یمن بود، کنارهگیری کرد. آن دو مدتی کوتاه به صورت مشترک بر مکه حکم راندند [۶۴۲]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳.
؛ اما اختلافهایی که از سوی خویشاوندان آن دو دامن زده میشد، موجب قتل محمد و فرار زید از مکه شد. سپس نامی بن عبدالمطلب در ۱۰۴۱ق. به امارت رسید. اما زید دیگر بار به سال ۱۰۴۳ق. بر حکومت مکه دست یافت و به مدت ۳۶ سال تا ۱۰۷۷ق. که درگذشت، به حکومت پرداخت. [۶۴۳]
تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰.
او توانست عثمانیها را قانع کند تا مالیات واردات جده را که به خزانه عثمانی سرازیر میشد، به امارت مکه بازگردانند. از دیگر تلاشهای او، بازسازی برخی آثار حرم به سال ۱۰۷۳ق. بود. [۶۴۴]
تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴.
وی در پی حدود ۵۳ سال حکومت درگذشت (۱۰۷۷ق.) و فرزندش سعد به امارت رسید که با اختلاف اشراف بر سر حکومت مکه مواجه گشت. از این هنگام، امارت مکه از آل زید به برکات بن محمد بن ابراهیم بن ابی نمیانتقال یافت و او تا ۱۰۹۵ق. امارت کرد. در این سال، سعید بن برکات جانشین پدر شد و اختلاف او با عموزادگان ذوو زید مایه ستیزهای فراوان و تغییرهای پیاپی در حاکمیت مکه شد. پس از یحیی، فرزندش برکات چهارم در ۱۱۳۵ق. امارت یافت. او در نبرد با مبارک بن احمد شکست خورد و حکومت دیگر بار به آل زید انتقال یافت. [۶۴۵]
نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷.
از سده دوازدهم همواره حکومت مکه میان اشراف آل زید و آل عبدالکریم و بنیبرکات دست به دست میشد. از خاندان برکات، عبدالکریم برکاتی تا ۱۱۲۳ق. و یحیی بن برکات نیز بیش از دو سال حاکم مکه شدند. واپسین فرد از خاندان برکات، عبدالله بن حسین برکاتی بود که در ۱۱۸۴ق. با یاری نظامیان مصر در ۱۱۸۴ق. برمکه چیره شد؛ اما امارت او چند ماه بیشتر دوام نیاورد. [۶۴۶]
خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵.
پدرش حسین، جد اشراف بنیحسین یکی از شاخههای آل برکات است. [۶۴۷]
خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸.
سپس شریف احمد، شریف سرور و افرادی از آل زید تا ظهور آل سعود بر مکه حکومت کردند. [۶۴۸]
تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶.
واپسین حاکم مکه از آل قتاده شریف حسین بود که به دست انگلیسیها فریفته شد و او و فرزندش علی که مدتیاندک پس از پدر بر حجاز حاکم بود، به سال ۱۹۲۵م. به دست آل سعود از حکومت مکه بر کنار گردیدند. از فرزندان او، فیصل در عراق و عبدالله در اردن حکومت را به دست گرفتند. با کودتای عبدالکریم قاسم در عراق، فیصل برکنار شد؛ اما عبدالله و فرزندانش تا امروز بر حکومت اردن باقی ماندهاند. [۶۴۹]
ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱.
به طور کلی از نیمه اول سده یازدهم تا سده چهاردهم ق. سه طایفه از نوادگان ابونمی دوم بر سر امارت مکه با یکدیگر رقابت داشتند. این سه طایفه ذوو زید، ذوو عبدالله، و ذوو برکات بودند. [۶۵۰]
تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶.
[ [۶۵۱] تاریخ_مکه،_طبری،_ص۳۵۹-۳۶۰؛_سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۲۰؛_اشراف_مکه،_ص۱۳۲. _و_امپراتور_عثمانی،_سلطان_سلیم،_مبلغی_فراوان_را_برای_توزیع_میان_اهالی_حرمین،_در_اختیار_ابونمی_قرار_داد. [۶۵۲]
اشراف_الحجاز،_ص۳۰؛_اشراف_مکه،_ص۳۹.
_بدین_ترتیب،_روابط_میان_امیران_مکه_و_عثمانیها_آغاز_شد_و_اشراف_همچنان_به_عنوان_صاحبان_مکه_باقی_ماندند_و_حتی_امارت_مدینه_نیز_مدتی_به_مکه_افزوده_شد. [۶۵۳]
سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۲۹.
[۶۵۴]
اشراف_مکه،_ص۴۹.
_درصورت_غلبه_شریف_جدید_بر_اشراف_دیگر،_وی_در_نامهای_به_سلطان_عثمانی،_او_را_از_اوضاع_جدید_آگاه_میکرد_و_منتظر_دستور_سلطان_عثمانی_میماند._با_انتخاب_امیر_جدید،_فرمان_امارت_او_در_حرم_شریف_و_نزد_بزرگان_اشراف_و_دانشوران_در_مراسمی_با_شکوه_و_ضمن_آداب_و_رسوم_ویژه_قرائت_میشد. [۶۵۵]
اشراف_مکه،_ص۴۹،_۵۴.
[۶۵۶]
تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۵۶۵؛_اشراف_مکه،_ص۵۹-۶۰.
_در_بیشتر_این_دوره،_آنان_جز_در_برکناری_و_تعیین_قاضی_و_محتسب_که_ماموران_آنها_بودند،_دخالت_نداشتند._وظیفه_افتاء_در_این_شهر_بر_عهده_دانشوران_مکه_و_با_حکم_امیر_و_تایید_دولت_عثمانی_بود. [۶۵۷]
تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۵۸۹.
_در_این_دوران،_در_شهرهای_مدینه،_ینبع_و_جده،_حاکمی_ترک_به_عنوان_نماینده_دولت_عثمانی_با_کسی_که_از_سوی_امیر_مکه_منصوب_بود،_در_اداره_امور_مشارکت_داشت._افزون_بر_آن،_در_جده_لشکری_عثمانی_به_فرماندهی_یک_صنجق_نظامی_مستقر_بود._مَشْیَخَةُ_الحرمین_نیز_برای_پرداختن_به_تعمیرات_مکه_و_نیز_اشراف_بر_اداره_کارها_در_مکه_وجود_داشت_که_دستورهای_خود_را_به_گونه_مستقیم_از_استانبول_و_گاه_از_والی_ترک_در_مصر_دریافت_میکرد_و_در_برکناری_امیر_معزول_از_اشراف_و_نصب_دیگری_و_تقدیم_خلعت،_همراهی_میکرد. [۶۵۸]
اشراف_مکه،_ص۶۰-۶۱.
[۶۵۹]
نک:_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۹۴.
[۶۶۰]
سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۷۴؛_تاریخ_امراء_مکه،_ص۷۰۲.
_از_رویدادهای_مهم_دوران_او،_حمله_پرتغالیها_به_جده_بود._ابونمی_با_اعلان_جهاد،_سپاهیانی_بسیار_فراهم_آورد_و_از_ورود_پرتغالیها_که_نزدیک_جده_جای_گرفته_بودند،_پیشگیری_کرد. [۶۶۱]
امراء_البلد_الحرام،_ص۷۶؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۴۷.
_در_پی_ابونمی،_فرزندش_شریف_حسن_به_سال_۹۹۲ق._امارت_را_به_دست_گرفت._از_خدمات_او_بنای_دار_السعاده_مکه_است_که_آن_را_جایگاهی_برای_امارت_خویش_و_جانشینان_پس_از_خود_قرار_داد. [۶۶۲]
موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۵-۱۱۶؛_منائح_الکرم،_ج۳،_ص۴۳۲.
_در_پی_درگذشت_حسن_(۱۰۱۰ق.)_فرزندش_ابوطالب_دو_سال_امیر_مکه_شد._در_دوران_امارت_وی،_مکه_صحنه_رقابت_برادرانش_و_ستیز_میان_اشراف_و_دست_به_دست_شدن_امارت_میان_او_و_ادریس_بن_حسن،_محسن_بن_حسین_و_احمد_بن_عبدالمطلب_بن_حسن_بود. [۶۶۳]
نک:_اشراف_مکه،_ص۱۳۹-۱۵۰.
_در_امارت_ادریس،_برادرانش_فُهید_و_محسن_نیز_مدتی_با_او_در_امارت_شریک_بودند. [۶۶۴]
اشراف_مکه،_ص۱۴۱.
[۶۶۵]
تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۲۲۷-۲۳۳.
_؛_اما_اختلافهایی_که_از_سوی_خویشاوندان_آن_دو_دامن_زده_میشد،_موجب_قتل_محمد_و_فرار_زید_از_مکه_شد._سپس_نامی_بن_عبدالمطلب_در_۱۰۴۱ق._به_امارت_رسید._اما_زید_دیگر_بار_به_سال_۱۰۴۳ق._بر_حکومت_مکه_دست_یافت_و_به_مدت_۳۶_سال_تا_۱۰۷۷ق._که_درگذشت،_به_حکومت_پرداخت. [۶۶۶]
تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۲۴۰.
_او_توانست_عثمانیها_را_قانع_کند_تا_مالیات_واردات_جده_را_که_به_خزانه_عثمانی_سرازیر_میشد،_به_امارت_مکه_بازگردانند._از_دیگر_تلاشهای_او،_بازسازی_برخی_آثار_حرم_به_سال_۱۰۷۳ق._بود. [۶۶۷]
تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۱۶؛_الحرم_المکی،_ص۸۴.
_وی_در_پی_حدود_۵۳_سال_حکومت_درگذشت_(۱۰۷۷ق.)_و_فرزندش_سعد_به_امارت_رسید_که_با_اختلاف_اشراف_بر_سر_حکومت_مکه_مواجه_گشت._از_این_هنگام،_امارت_مکه_از_آل_زید_به_برکات_بن_محمد_بن_ابراهیم_بن_ابی_نمیانتقال_یافت_و_او_تا_۱۰۹۵ق._امارت_کرد._در_این_سال،_سعید_بن_برکات_جانشین_پدر_شد_و_اختلاف_او_با_عموزادگان_ذوو_زید_مایه_ستیزهای_فراوان_و_تغییرهای_پیاپی_در_حاکمیت_مکه_شد._پس_از_یحیی،_فرزندش_برکات_چهارم_در_۱۱۳۵ق._امارت_یافت._او_در_نبرد_با_مبارک_بن_احمد_شکست_خورد_و_حکومت_دیگر_بار_به_آل_زید_انتقال_یافت. [۶۶۸]
نک:_اشراف_مکه،_ص۱۵۰-۱۷۷.
[۶۶۹]
خلاصة_الکلام،_ص۲۰۳؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۳۵.
_پدرش_حسین،_جد_اشراف_بنیحسین_یکی_از_شاخههای_آل_برکات_است. [۶۷۰]
خلاصة_الکلام،_ص۲۰۳؛_افادة_الانام،_ج۳،_ص۶۴۸.
_سپس_شریف_احمد،_شریف_سرور_و_افرادی_از_آل_زید_تا_ظهور_آل_سعود_بر_مکه_حکومت_کردند. [۶۷۱]
تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۳۹-۴۵۶.
_واپسین_حاکم_مکه_از_آل_قتاده_شریف_حسین_بود_که_به_دست_انگلیسیها_فریفته_شد_و_او_و_فرزندش_علی_که_مدتیاندک_پس_از_پدر_بر_حجاز_حاکم_بود،_به_سال_۱۹۲۵م._به_دست_آل_سعود_از_حکومت_مکه_بر_کنار_گردیدند._از_فرزندان_او،_فیصل_در_عراق_و_عبدالله_در_اردن_حکومت_را_به_دست_گرفتند._با_کودتای_عبدالکریم_قاسم_در_عراق،_فیصل_برکنار_شد؛_اما_عبدالله_و_فرزندانش_تا_امروز_بر_حکومت_اردن_باقی_ماندهاند. [۶۷۲]
ریشههای_بحران_در_خاور_میانه،_ص۱۳۷-۱۷۶؛_آثار_اسلامی_مکه،_ص۶۱.
[۶۷۳]
تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۶۶.
امارت مکه در دوران آل سعود [۶۷۴] موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. [۶۷۵]
نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰.
به سال ۱۲۳۰ق. شخصی به نام اوزون اوغلی امارت مکه را بر عهده گرفت. [۶۷۶]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸.
امارت محمد علی پاشا بر حجاز و مکه تا سال ۱۲۵۶ق. ادامه داشت. در این سال، دولت عثمانی وی را از این سمت برکنار کرد و خود حکومت عثمانی منطقه حجاز و مکه مکرمه را در دست گرفت و پس از چندی این منصب را به اشراف واگذار کرد. [۶۷۷]
جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱.
فروپاشی عثمانی در جنگ اول جهانی (۱۹۱۴-۱۹۱۸م.) به شریف حسین فرصت داد تا در سال ۱۳۳۵ق. خود را خلیفه مسلمانان خوانده، پادشاهی حجاز را مستقل اعلام نماید. [۶۷۸]
قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴.
وی مدینه را نیز به سال ۱۳۳۷ق. از عثمانی بازستاند. [۶۷۹]
فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵.
در این هنگام، آل سعود که بار سوم در نجد قدرت گرفته بودند، در پی ناکامی شریف حسین، به سال ۱۳۴۳ق. دیگر بار به رهبری عبدالعزیز بن عبدالرحمن بر حجاز و مکه استیلا یافتند. [۶۸۰]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹.
سعودیها به امارت مکه نگاهی ویژه دارند. از این رو، امیران این شهر را از میان شاهزادگان سعودی انتخاب میکنند. امیران سعودی در مکه عبارتند از: خالد بن لؤی (حک: ۱۳۴۳ق.)، فیصل بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۴۴-۱۳۷۸ق.)، معتب بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۷۸-۱۳۸۰ق.)، عبدالله بن سعود (حک: ۱۳۸۰-۱۳۸۲ق.)، مشعل بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۸۲- ۱۳۹۰ق.)، فواز بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۹۰-۱۴۰۰ق.) و ماجد بن عبدالعزیز (حک: ۱۴۰۰ق.) .در باره چگونگی رفتار امیران مکه با پردهداران کعبه، یعنی بنیشیبه، آگاهی اندکی در دست است. امیران مکه در دوران اشراف، هنگام تعویض پرده کعبه، جامه قدیمی را با بنیشیبه تقسیم میکردند و با ارسال آن نزد حاکمان به عنوان تبرّک، هدایا و مبالغی به دست میآوردند. [۶۸۱]
نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱.
به گزارش فاسی، امیران مکه در ازای شش هزار درهم که در اختیار پردهداران قرار میدادند، همواره پرده آویخته بر درِِ کعبه و قسمت بزرگی از جامه را از آنِ خویش میکردند. شریف عنان بن مغامس به سال۷۸۸ق. این سنت را رسم کرد و دیگر امیران مکه نیز معمولاً از او پیروی کردند. [۶۸۲]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳.
این وضع در دوران امارت شریف عون الرفیق (م. ۱۳۲۳ق.) و شریف علی بن عبدالله که به سال ۱۳۲۶ق. برکنار شد و نیز شریف حسین بن علی به هنگام امارت او و اعلان استقلال، ادامه داشت. امیران مکه، پردة دَر کعبه و کمربند و جامه مقام ابراهیم خلیل(ع) را از آن خود میکردند.شریف حسن بن عجلان نیز در پی سالها امارت بر مکه، پرده و دَرِ کعبه و جامه مقام ابراهیم را از بنیشیبه گرفته، در اختیار بزرگان و پادشاهان مینهاد و از عطایای آنها برخوردار میشد. [۶۸۳]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳.
به گزارش ابن ظهیره (م. ۹۵۰ق.) امیران مکه پس از حسن، همچنان این سنت را جاری ساختند. پادشاهان مصر نیز گاهی در این زمینه با پردهداران در تقسیم جامه شریک میشدند و به قسمتی از آن دست مییافتند. برخی از این پادشاهان در برابر پولی که از بیت المال در اختیار پردهداران و اشراف قرار میدادند، سراسر جامه را از آن خود میکردند. [۶۸۴]
کعبه و جامه آن، ص۲۸۵.
گاهی آنان برای دستیابی به همه آن، مبلغی پول به پردهداران و اشراف میپرداختند. در این دوره، جامه کعبه همواره میان امیران مکه و خاندان بنیشیب تقسیم میشد و امیران مکه، پرده در کعبه و کمربند و جامه مقام ابراهیم خلیل(ع) را از آن خود میکردند. این وضع در دوران امارت شریف عون الرفیق (م. ۱۳۲۳ق.) و شریف علی بن عبدالله که به سال ۱۳۲۶ق. برکنار گردید و نیز شریف حسین بن علی جریان داشت. گویا این رسم در امارت پیش از افراد یاد شده نیز برقرار بوده است.از دیگر نمونههای رفتار امیران مکه با بنیشیبه این بود که اگر پردهداری عقیم بود یا فرزندی خردسال داشت، کفالت او را بر عهده میگرفتند. در پی درگذشت عبدالقادر شیبی که عقیم بود، پردهداری به فردی به نام محمد بن زین العابدین رسید که کودکی بیش نبود. شریف غالب بن مسعود، امیر مکه، کفالت او را بر عهده گرفت و چون وی بزرگ شد، او را رسماً به عنوان پردهدار تعیین کرد. [۶۸۵]
التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹.
نظام مالی امیران مکه: مالیات بر حاجیان (مکوس) از جمله درآمدهای امیران مکه در دوران امارت اشراف بود که برخی حکمرانان مانند صلاح الدین ایوبی در ازای کمکهای دیگر خواستار حذف آن شدند. [۶۸۶]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷.
در این زمینه، گاه پیمانی میان امیران مکه و دولت صاحب نفوذ تنظیم میشد و آن را در مسجدالحرام پیش چشم همگان مینهادند. اما برخی امیران مکه با گچاندود کردن آن، از حاجیان مالیات میگرفتند؛ چنانکه پیمان نقش بسته بر ستون نزدیک «بابالحزوره» که از سوی «اشرف شعبان» پادشاه مصر صادر شده بود، گچاندود شد. [۶۸۷]
سفرنامه حجاز، ص۲۱۱.
از دیگر درآمدهای امیران مکه در هنگامههای بحرانی، برداشتن جواهرات اهدایی کعبه بود. در قحطی سخت سال ۴۶۲ق. طلاهای باب الکعبه به دست امیر مکه کنده و هزینه شد. [۶۸۸]
البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹.
تقسیم پرده کعبه با خاندان بنیشیبه به عنوان پردهداران را نیز میتوان منبع درآمد آنان دانست. [۶۸۹]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳.
کمک قدرتهای ذی نفوذ در حرمین نیز از در آمدهای امیران مکه بود. به گفته ناصر خسرو، امیر مکه برای اینکه اجازه ساختن چهار طاقی را به پسر شاد دل•، امیر عدن، بدهد، از وی هزار دینار گرفت. [۶۹۰]
سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹.
نیمی از درآمد گمرک جده نیز متعلق به امیران مکه بود. [۶۹۱]
اشراف مکه، ص۵۵.
والی ترک جده به نام قانصو به سال ۱۰۴۰ق. در پی حوادثی که روی داد، به سبب ضعف امیر مسعود در مکه در آن سال، توانست بر همه این درآمد دستاندازی و آن را به خزانه دولت عثمانی منتقل کند. این وضع چندان ادامه نیافت. شریف زید که در راس امیران آل زید بود، حکومت را در اختیار گرفت و خواستار بازگشت درآمد به خزانه امیر مکه شد. اما تلاش زید تنها به بازگشت نیمی از درآمد انجامید. سپس والی عثمانیها در جده در دوران امارت مسعود بن سعید تلاش کرد تا از پرداخت حق امیر مکه خودداری ورزد. از این رو، مسعود جده را تصرف نمود و والی ترک را از آنجا بیرون راند. سپس امیر مکه نامهای در شرح این اوضاع به دربار عثمانی نوشت که موجب برقراری حق امیر مکه شد. [۶۹۲]
تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷.
عثمانیها هرسال ۲۵۰۰۰ قرش به امیر مکه اعطا میکردند. این مبلغ نصف جوایز سلطان بود که عطیه سلطانی نام داشت. [۶۹۳]
اشراف مکه، ص۵۵.
" name="_به سال ۱۲۲۲ق. با استیلای آل سعود بر مکه، آنان تا سال ۱۲۲۸ق. به امارت مکه دست یافتند. [۶۹۴]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸.
اما در همین سال، با حمله محمد علی پاشا حاکم مصر و پسرش به حجاز، مکه مکرمه بار دیگر زیر سلطه عثمانیها قرار گرفت و حکومت اول سعودی پایان یافت. [۶۹۵]
نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰.
به سال ۱۲۳۰ق. شخصی به نام اوزون اوغلی امارت مکه را بر عهده گرفت. [۶۹۶]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸.
امارت محمد علی پاشا بر حجاز و مکه تا سال ۱۲۵۶ق. ادامه داشت. در این سال، دولت عثمانی وی را از این سمت برکنار کرد و خود حکومت عثمانی منطقه حجاز و مکه مکرمه را در دست گرفت و پس از چندی این منصب را به اشراف واگذار کرد. [۶۹۷]
جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱.
فروپاشی عثمانی در جنگ اول جهانی (۱۹۱۴-۱۹۱۸م.) به شریف حسین فرصت داد تا در سال ۱۳۳۵ق. خود را خلیفه مسلمانان خوانده، پادشاهی حجاز را مستقل اعلام نماید. [۶۹۸]
قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴.
وی مدینه را نیز به سال ۱۳۳۷ق. از عثمانی بازستاند. [۶۹۹]
فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵.
در این هنگام، آل سعود که بار سوم در نجد قدرت گرفته بودند، در پی ناکامی شریف حسین، به سال ۱۳۴۳ق. دیگر بار به رهبری عبدالعزیز بن عبدالرحمن بر حجاز و مکه استیلا یافتند. [۷۰۰]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹.
سعودیها به امارت مکه نگاهی ویژه دارند. از این رو، امیران این شهر را از میان شاهزادگان سعودی انتخاب میکنند. امیران سعودی در مکه عبارتند از: خالد بن لؤی (حک: ۱۳۴۳ق.)، فیصل بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۴۴-۱۳۷۸ق.)، معتب بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۷۸-۱۳۸۰ق.)، عبدالله بن سعود (حک: ۱۳۸۰-۱۳۸۲ق.)، مشعل بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۸۲- ۱۳۹۰ق.)، فواز بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۹۰-۱۴۰۰ق.) و ماجد بن عبدالعزیز (حک: ۱۴۰۰ق.) .در باره چگونگی رفتار امیران مکه با پردهداران کعبه، یعنی بنیشیبه، آگاهی اندکی در دست است. امیران مکه در دوران اشراف، هنگام تعویض پرده کعبه، جامه قدیمی را با بنیشیبه تقسیم میکردند و با ارسال آن نزد حاکمان به عنوان تبرّک، هدایا و مبالغی به دست میآوردند. [۷۰۱]
نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱.
به گزارش فاسی، امیران مکه در ازای شش هزار درهم که در اختیار پردهداران قرار میدادند، همواره پرده آویخته بر درِِ کعبه و قسمت بزرگی از جامه را از آنِ خویش میکردند. شریف عنان بن مغامس به سال۷۸۸ق. این سنت را رسم کرد و دیگر امیران مکه نیز معمولاً از او پیروی کردند. [۷۰۲]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳.
این وضع در دوران امارت شریف عون الرفیق (م. ۱۳۲۳ق.) و شریف علی بن عبدالله که به سال ۱۳۲۶ق. برکنار شد و نیز شریف حسین بن علی به هنگام امارت او و اعلان استقلال، ادامه داشت. امیران مکه، پردة دَر کعبه و کمربند و جامه مقام ابراهیم خلیل(ع) را از آن خود میکردند.شریف حسن بن عجلان نیز در پی سالها امارت بر مکه، پرده و دَرِ کعبه و جامه مقام ابراهیم را از بنیشیبه گرفته، در اختیار بزرگان و پادشاهان مینهاد و از عطایای آنها برخوردار میشد. [۷۰۳]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳.
به گزارش ابن ظهیره (م. ۹۵۰ق.) امیران مکه پس از حسن، همچنان این سنت را جاری ساختند. پادشاهان مصر نیز گاهی در این زمینه با پردهداران در تقسیم جامه شریک میشدند و به قسمتی از آن دست مییافتند. برخی از این پادشاهان در برابر پولی که از بیت المال در اختیار پردهداران و اشراف قرار میدادند، سراسر جامه را از آن خود میکردند. [۷۰۴]
کعبه و جامه آن، ص۲۸۵.
گاهی آنان برای دستیابی به همه آن، مبلغی پول به پردهداران و اشراف میپرداختند. در این دوره، جامه کعبه همواره میان امیران مکه و خاندان بنیشیب تقسیم میشد و امیران مکه، پرده در کعبه و کمربند و جامه مقام ابراهیم خلیل(ع) را از آن خود میکردند. این وضع در دوران امارت شریف عون الرفیق (م. ۱۳۲۳ق.) و شریف علی بن عبدالله که به سال ۱۳۲۶ق. برکنار گردید و نیز شریف حسین بن علی جریان داشت. گویا این رسم در امارت پیش از افراد یاد شده نیز برقرار بوده است.از دیگر نمونههای رفتار امیران مکه با بنیشیبه این بود که اگر پردهداری عقیم بود یا فرزندی خردسال داشت، کفالت او را بر عهده میگرفتند. در پی درگذشت عبدالقادر شیبی که عقیم بود، پردهداری به فردی به نام محمد بن زین العابدین رسید که کودکی بیش نبود. شریف غالب بن مسعود، امیر مکه، کفالت او را بر عهده گرفت و چون وی بزرگ شد، او را رسماً به عنوان پردهدار تعیین کرد. [۷۰۵]
التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹.
نظام مالی امیران مکه: مالیات بر حاجیان (مکوس) از جمله درآمدهای امیران مکه در دوران امارت اشراف بود که برخی حکمرانان مانند صلاح الدین ایوبی در ازای کمکهای دیگر خواستار حذف آن شدند. [۷۰۶]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷.
در این زمینه، گاه پیمانی میان امیران مکه و دولت صاحب نفوذ تنظیم میشد و آن را در مسجدالحرام پیش چشم همگان مینهادند. اما برخی امیران مکه با گچاندود کردن آن، از حاجیان مالیات میگرفتند؛ چنانکه پیمان نقش بسته بر ستون نزدیک «بابالحزوره» که از سوی «اشرف شعبان» پادشاه مصر صادر شده بود، گچاندود شد. [۷۰۷]
سفرنامه حجاز، ص۲۱۱.
از دیگر درآمدهای امیران مکه در هنگامههای بحرانی، برداشتن جواهرات اهدایی کعبه بود. در قحطی سخت سال ۴۶۲ق. طلاهای باب الکعبه به دست امیر مکه کنده و هزینه شد. [۷۰۸]
البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹.
تقسیم پرده کعبه با خاندان بنیشیبه به عنوان پردهداران را نیز میتوان منبع درآمد آنان دانست. [۷۰۹]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳.
کمک قدرتهای ذی نفوذ در حرمین نیز از در آمدهای امیران مکه بود. به گفته ناصر خسرو، امیر مکه برای اینکه اجازه ساختن چهار طاقی را به پسر شاد دل•، امیر عدن، بدهد، از وی هزار دینار گرفت. [۷۱۰]
سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹.
نیمی از درآمد گمرک جده نیز متعلق به امیران مکه بود. [۷۱۱]
اشراف مکه، ص۵۵.
والی ترک جده به نام قانصو به سال ۱۰۴۰ق. در پی حوادثی که روی داد، به سبب ضعف امیر مسعود در مکه در آن سال، توانست بر همه این درآمد دستاندازی و آن را به خزانه دولت عثمانی منتقل کند. این وضع چندان ادامه نیافت. شریف زید که در راس امیران آل زید بود، حکومت را در اختیار گرفت و خواستار بازگشت درآمد به خزانه امیر مکه شد. اما تلاش زید تنها به بازگشت نیمی از درآمد انجامید. سپس والی عثمانیها در جده در دوران امارت مسعود بن سعید تلاش کرد تا از پرداخت حق امیر مکه خودداری ورزد. از این رو، مسعود جده را تصرف نمود و والی ترک را از آنجا بیرون راند. سپس امیر مکه نامهای در شرح این اوضاع به دربار عثمانی نوشت که موجب برقراری حق امیر مکه شد. [۷۱۲]
تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷.
عثمانیها هرسال ۲۵۰۰۰ قرش به امیر مکه اعطا میکردند. این مبلغ نصف جوایز سلطان بود که عطیه سلطانی نام داشت. [۷۱۳]
اشراف مکه، ص۵۵.
">۶ - به سال ۱۲۲۲ق. با استیلای آل سعود بر مکه، آنان تا سال ۱۲۲۸ق. به امارت مکه دست یافتند. [۷۱۴]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸.
اما در همین سال، با حمله محمد علی پاشا حاکم مصر و پسرش به حجاز، مکه مکرمه بار دیگر زیر سلطه عثمانیها قرار گرفت و حکومت اول سعودی پایان یافت. [۷۱۵]
نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰.
به سال ۱۲۳۰ق. شخصی به نام اوزون اوغلی امارت مکه را بر عهده گرفت. [۷۱۶]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸.
امارت محمد علی پاشا بر حجاز و مکه تا سال ۱۲۵۶ق. ادامه داشت. در این سال، دولت عثمانی وی را از این سمت برکنار کرد و خود حکومت عثمانی منطقه حجاز و مکه مکرمه را در دست گرفت و پس از چندی این منصب را به اشراف واگذار کرد. [۷۱۷]
جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱.
فروپاشی عثمانی در جنگ اول جهانی (۱۹۱۴-۱۹۱۸م.) به شریف حسین فرصت داد تا در سال ۱۳۳۵ق. خود را خلیفه مسلمانان خوانده، پادشاهی حجاز را مستقل اعلام نماید. [۷۱۸]
قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴.
وی مدینه را نیز به سال ۱۳۳۷ق. از عثمانی بازستاند. [۷۱۹]
فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵.
در این هنگام، آل سعود که بار سوم در نجد قدرت گرفته بودند، در پی ناکامی شریف حسین، به سال ۱۳۴۳ق. دیگر بار به رهبری عبدالعزیز بن عبدالرحمن بر حجاز و مکه استیلا یافتند. [۷۲۰]
موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹.
سعودیها به امارت مکه نگاهی ویژه دارند. از این رو، امیران این شهر را از میان شاهزادگان سعودی انتخاب میکنند. امیران سعودی در مکه عبارتند از: خالد بن لؤی (حک: ۱۳۴۳ق.)، فیصل بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۴۴-۱۳۷۸ق.)، معتب بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۷۸-۱۳۸۰ق.)، عبدالله بن سعود (حک: ۱۳۸۰-۱۳۸۲ق.)، مشعل بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۸۲- ۱۳۹۰ق.)، فواز بن عبدالعزیز (حک: ۱۳۹۰-۱۴۰۰ق.) و ماجد بن عبدالعزیز (حک: ۱۴۰۰ق.) .در باره چگونگی رفتار امیران مکه با پردهداران کعبه، یعنی بنیشیبه، آگاهی اندکی در دست است. امیران مکه در دوران اشراف، هنگام تعویض پرده کعبه، جامه قدیمی را با بنیشیبه تقسیم میکردند و با ارسال آن نزد حاکمان به عنوان تبرّک، هدایا و مبالغی به دست میآوردند. [۷۲۱]
نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱.
به گزارش فاسی، امیران مکه در ازای شش هزار درهم که در اختیار پردهداران قرار میدادند، همواره پرده آویخته بر درِِ کعبه و قسمت بزرگی از جامه را از آنِ خویش میکردند. شریف عنان بن مغامس به سال۷۸۸ق. این سنت را رسم کرد و دیگر امیران مکه نیز معمولاً از او پیروی کردند. [۷۲۲]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳.
این وضع در دوران امارت شریف عون الرفیق (م. ۱۳۲۳ق.) و شریف علی بن عبدالله که به سال ۱۳۲۶ق. برکنار شد و نیز شریف حسین بن علی به هنگام امارت او و اعلان استقلال، ادامه داشت. امیران مکه، پردة دَر کعبه و کمربند و جامه مقام ابراهیم خلیل(ع) را از آن خود میکردند.شریف حسن بن عجلان نیز در پی سالها امارت بر مکه، پرده و دَرِ کعبه و جامه مقام ابراهیم را از بنیشیبه گرفته، در اختیار بزرگان و پادشاهان مینهاد و از عطایای آنها برخوردار میشد. [۷۲۳]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳.
به گزارش ابن ظهیره (م. ۹۵۰ق.) امیران مکه پس از حسن، همچنان این سنت را جاری ساختند. پادشاهان مصر نیز گاهی در این زمینه با پردهداران در تقسیم جامه شریک میشدند و به قسمتی از آن دست مییافتند. برخی از این پادشاهان در برابر پولی که از بیت المال در اختیار پردهداران و اشراف قرار میدادند، سراسر جامه را از آن خود میکردند. [۷۲۴]
کعبه و جامه آن، ص۲۸۵.
گاهی آنان برای دستیابی به همه آن، مبلغی پول به پردهداران و اشراف میپرداختند. در این دوره، جامه کعبه همواره میان امیران مکه و خاندان بنیشیب تقسیم میشد و امیران مکه، پرده در کعبه و کمربند و جامه مقام ابراهیم خلیل(ع) را از آن خود میکردند. این وضع در دوران امارت شریف عون الرفیق (م. ۱۳۲۳ق.) و شریف علی بن عبدالله که به سال ۱۳۲۶ق. برکنار گردید و نیز شریف حسین بن علی جریان داشت. گویا این رسم در امارت پیش از افراد یاد شده نیز برقرار بوده است.از دیگر نمونههای رفتار امیران مکه با بنیشیبه این بود که اگر پردهداری عقیم بود یا فرزندی خردسال داشت، کفالت او را بر عهده میگرفتند. در پی درگذشت عبدالقادر شیبی که عقیم بود، پردهداری به فردی به نام محمد بن زین العابدین رسید که کودکی بیش نبود. شریف غالب بن مسعود، امیر مکه، کفالت او را بر عهده گرفت و چون وی بزرگ شد، او را رسماً به عنوان پردهدار تعیین کرد. [۷۲۵]
التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹.
نظام مالی امیران مکه: مالیات بر حاجیان (مکوس) از جمله درآمدهای امیران مکه در دوران امارت اشراف بود که برخی حکمرانان مانند صلاح الدین ایوبی در ازای کمکهای دیگر خواستار حذف آن شدند. [۷۲۶]
شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷.
در این زمینه، گاه پیمانی میان امیران مکه و دولت صاحب نفوذ تنظیم میشد و آن را در مسجدالحرام پیش چشم همگان مینهادند. اما برخی امیران مکه با گچاندود کردن آن، از حاجیان مالیات میگرفتند؛ چنانکه پیمان نقش بسته بر ستون نزدیک «بابالحزوره» که از سوی «اشرف شعبان» پادشاه مصر صادر شده بود، گچاندود شد. [۷۲۷]
سفرنامه حجاز، ص۲۱۱.
از دیگر درآمدهای امیران مکه در هنگامههای بحرانی، برداشتن جواهرات اهدایی کعبه بود. در قحطی سخت سال ۴۶۲ق. طلاهای باب الکعبه به دست امیر مکه کنده و هزینه شد. [۷۲۸]
البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹.
تقسیم پرده کعبه با خاندان بنیشیبه به عنوان پردهداران را نیز میتوان منبع درآمد آنان دانست. [۷۲۹]
شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳.
کمک قدرتهای ذی نفوذ در حرمین نیز از در آمدهای امیران مکه بود. به گفته ناصر خسرو، امیر مکه برای اینکه اجازه ساختن چهار طاقی را به پسر شاد دل•، امیر عدن، بدهد، از وی هزار دینار گرفت. [۷۳۰]
سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹.
نیمی از درآمد گمرک جده نیز متعلق به امیران مکه بود. [۷۳۱]
اشراف مکه، ص۵۵.
والی ترک جده به نام قانصو به سال ۱۰۴۰ق. در پی حوادثی که روی داد، به سبب ضعف امیر مسعود در مکه در آن سال، توانست بر همه این درآمد دستاندازی و آن را به خزانه دولت عثمانی منتقل کند. این وضع چندان ادامه نیافت. شریف زید که در راس امیران آل زید بود، حکومت را در اختیار گرفت و خواستار بازگشت درآمد به خزانه امیر مکه شد. اما تلاش زید تنها به بازگشت نیمی از درآمد انجامید. سپس والی عثمانیها در جده در دوران امارت مسعود بن سعید تلاش کرد تا از پرداخت حق امیر مکه خودداری ورزد. از این رو، مسعود جده را تصرف نمود و والی ترک را از آنجا بیرون راند. سپس امیر مکه نامهای در شرح این اوضاع به دربار عثمانی نوشت که موجب برقراری حق امیر مکه شد. [۷۳۲]
تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷.
عثمانیها هرسال ۲۵۰۰۰ قرش به امیر مکه اعطا میکردند. این مبلغ نصف جوایز سلطان بود که عطیه سلطانی نام داشت. [۷۳۳]
اشراف مکه، ص۵۵.
[ [۷۳۴]
موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۷-۵۵۸.
_اما_در_همین_سال،_با_حمله_محمد_علی_پاشا_حاکم_مصر_و_پسرش_به_حجاز،_مکه_مکرمه_بار_دیگر_زیر_سلطه_عثمانیها_قرار_گرفت_و_حکومت_اول_سعودی_پایان_یافت. [۷۳۵]
نک:_تاریخ_امراء_مکه،_ص۳۵۶-۳۶۰.
[۷۳۶]
موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۸.
_امارت_محمد_علی_پاشا_بر_حجاز_و_مکه_تا_سال_۱۲۵۶ق._ادامه_داشت._در_این_سال،_دولت_عثمانی_وی_را_از_این_سمت_برکنار_کرد_و_خود_حکومت_عثمانی_منطقه_حجاز_و_مکه_مکرمه_را_در_دست_گرفت_و_پس_از_چندی_این_منصب_را_به_اشراف_واگذار_کرد. [۷۳۷]
جغرافیای_کشورهای_اسلامی،_ج۱،_ص۱۹۱.
_فروپاشی_عثمانی_در_جنگ_اول_جهانی_(۱۹۱۴-۱۹۱۸م.)_به_شریف_حسین_فرصت_داد_تا_در_سال_۱۳۳۵ق._خود_را_خلیفه_مسلمانان_خوانده،_پادشاهی_حجاز_را_مستقل_اعلام_نماید. [۷۳۸]
قصة_الاشراف_و_ابن_سعود،_ص۲۱۲-۲۱۴.
_وی_مدینه_را_نیز_به_سال_۱۳۳۷ق._از_عثمانی_بازستاند. [۷۳۹]
فصول_من_تاریخ_المدینه،_ص۵۵.
_در_این_هنگام،_آل_سعود_که_بار_سوم_در_نجد_قدرت_گرفته_بودند،_در_پی_ناکامی_شریف_حسین،_به_سال_۱۳۴۳ق._دیگر_بار_به_رهبری_عبدالعزیز_بن_عبدالرحمن_بر_حجاز_و_مکه_استیلا_یافتند. [۷۴۰]
موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۸-۵۵۹.
_سعودیها_به_امارت_مکه_نگاهی_ویژه_دارند._از_این_رو،_امیران_این_شهر_را_از_میان_شاهزادگان_سعودی_انتخاب_میکنند._امیران_سعودی_در_مکه_عبارتند_از:_خالد_بن_لؤی_(حک:_۱۳۴۳ق.)،_فیصل_بن_عبدالعزیز_(حک:_۱۳۴۴-۱۳۷۸ق.)،_معتب_بن_عبدالعزیز_(حک:_۱۳۷۸-۱۳۸۰ق.)،_عبدالله_بن_سعود_(حک:_۱۳۸۰-۱۳۸۲ق.)،_مشعل_بن_عبدالعزیز_(حک:_۱۳۸۲-_۱۳۹۰ق.)،_فواز_بن_عبدالعزیز_(حک:_۱۳۹۰-۱۴۰۰ق.)_و_ماجد_بن_عبدالعزیز_(حک:_۱۴۰۰ق.)_. [۷۴۱]
نک:_شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۱.
_به_گزارش_فاسی،_امیران_مکه_در_ازای_شش_هزار_درهم_که_در_اختیار_پردهداران_قرار_میدادند،_همواره_پرده_آویخته_بر_درِِ_کعبه_و_قسمت_بزرگی_از_جامه_را_از_آنِ_خویش_میکردند._شریف_عنان_بن_مغامس_به_سال۷۸۸ق._این_سنت_را_رسم_کرد_و_دیگر_امیران_مکه_نیز_معمولاً_از_او_پیروی_کردند. [۷۴۲]
شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۳.
_این_وضع_در_دوران_امارت_شریف_عون_الرفیق_(م._۱۳۲۳ق.)_و_شریف_علی_بن_عبدالله_که_به_سال_۱۳۲۶ق._برکنار_شد_و_نیز_شریف_حسین_بن_علی_به_هنگام_امارت_او_و_اعلان_استقلال،_ادامه_داشت._امیران_مکه،_پردة_دَر_کعبه_و_کمربند_و_جامه_مقام_ابراهیم_خلیل(ع)_را_از_آن_خود_میکردند. [۷۴۳]
شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۳.
_به_گزارش_ابن_ظهیره_(م._۹۵۰ق.)_امیران_مکه_پس_از_حسن،_همچنان_این_سنت_را_جاری_ساختند._پادشاهان_مصر_نیز_گاهی_در_این_زمینه_با_پردهداران_در_تقسیم_جامه_شریک_میشدند_و_به_قسمتی_از_آن_دست_مییافتند._برخی_از_این_پادشاهان_در_برابر_پولی_که_از_بیت_المال_در_اختیار_پردهداران_و_اشراف_قرار_میدادند،_سراسر_جامه_را_از_آن_خود_میکردند. [۷۴۴]
کعبه_و_جامه_آن،_ص۲۸۵.
_گاهی_آنان_برای_دستیابی_به_همه_آن،_مبلغی_پول_به_پردهداران_و_اشراف_میپرداختند._در_این_دوره،_جامه_کعبه_همواره_میان_امیران_مکه_و_خاندان_بنیشیب_تقسیم_میشد_و_امیران_مکه،_پرده_در_کعبه_و_کمربند_و_جامه_مقام_ابراهیم_خلیل(ع)_را_از_آن_خود_میکردند._این_وضع_در_دوران_امارت_شریف_عون_الرفیق_(م._۱۳۲۳ق.)_و_شریف_علی_بن_عبدالله_که_به_سال_۱۳۲۶ق._برکنار_گردید_و_نیز_شریف_حسین_بن_علی_جریان_داشت._گویا_این_رسم_در_امارت_پیش_از_افراد_یاد_شده_نیز_برقرار_بوده_است. [۷۴۵]
التاریخ_القویم،_ج۲،_ص۱۹۹.
[۷۴۶]
شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۸۷.
_در_این_زمینه،_گاه_پیمانی_میان_امیران_مکه_و_دولت_صاحب_نفوذ_تنظیم_میشد_و_آن_را_در_مسجدالحرام_پیش_چشم_همگان_مینهادند._اما_برخی_امیران_مکه_با_گچاندود_کردن_آن،_از_حاجیان_مالیات_میگرفتند؛_چنانکه_پیمان_نقش_بسته_بر_ستون_نزدیک_«بابالحزوره»_که_از_سوی_«اشرف_شعبان»_پادشاه_مصر_صادر_شده_بود،_گچاندود_شد. [۷۴۷]
سفرنامه_حجاز،_ص۲۱۱.
[۷۴۸]
البدایة_و_النهایه،_ج۱۲،_ص۹۹.
_تقسیم_پرده_کعبه_با_خاندان_بنیشیبه_به_عنوان_پردهداران_را_نیز_میتوان_منبع_درآمد_آنان_دانست. [۷۴۹]
شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۱-۱۷۳.
[۷۵۰]
سفرنامه_ناصر_خسرو،_ص۱۳۹.
_نیمی_از_درآمد_گمرک_جده_نیز_متعلق_به_امیران_مکه_بود. [۷۵۱]
اشراف_مکه،_ص۵۵.
_والی_ترک_جده_به_نام_قانصو_به_سال_۱۰۴۰ق._در_پی_حوادثی_که_روی_داد،_به_سبب_ضعف_امیر_مسعود_در_مکه_در_آن_سال،_توانست_بر_همه_این_درآمد_دستاندازی_و_آن_را_به_خزانه_دولت_عثمانی_منتقل_کند._این_وضع_چندان_ادامه_نیافت._شریف_زید_که_در_راس_امیران_آل_زید_بود،_حکومت_را_در_اختیار_گرفت_و_خواستار_بازگشت_درآمد_به_خزانه_امیر_مکه_شد._اما_تلاش_زید_تنها_به_بازگشت_نیمی_از_درآمد_انجامید._سپس_والی_عثمانیها_در_جده_در_دوران_امارت_مسعود_بن_سعید_تلاش_کرد_تا_از_پرداخت_حق_امیر_مکه_خودداری_ورزد._از_این_رو،_مسعود_جده_را_تصرف_نمود_و_والی_ترک_را_از_آنجا_بیرون_راند._سپس_امیر_مکه_نامهای_در_شرح_این_اوضاع_به_دربار_عثمانی_نوشت_که_موجب_برقراری_حق_امیر_مکه_شد. [۷۵۲]
تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۲۷.
_عثمانیها_هرسال_۲۵۰۰۰_قرش_به_امیر_مکه_اعطا_میکردند._این_مبلغ_نصف_جوایز_سلطان_بود_که_عطیه_سلطانی_نام_داشت. [۷۵۳]
اشراف_مکه،_ص۵۵.
" title="ویرایش">ویرایش]وظایف و اختیارات امیران مکه [۷۵۴] السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. [۷۵۵]
تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰.
امیر مکه گاه وظایف امیر الحاج را نیز بر عهده داشته است؛ از جمله اعلان ثبوت هلال ماه ذیحجه که از وظایف امیر الحاج به شمار میرفت. [۷۵۶]
وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳.
در سدههای پسین، افزون بر موارد یاد شده، گردآوری خراج و صدقات، پاسداری از مرزها و تجهیز و اعزام کاروانهای حاجیان همراه نصب متولی برای آنها نیز از وظایف امیران شمرده شده است. [۷۵۷]
الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱.
در دورهای، استقبال از کاروانهای حج، به وظایف امیران مکه افزوده شده است. در امارت اشراف، آنان معمولا با گروهی که بر اسبان تزئین شده، سوار بودند و نوازندگان طبل آنان را همراهی میکردند، به استقبال کاروان و امیر الحاج مصر که حامل پرده کعبه بوده است، میرفتهاند. [۷۵۸]
اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶.
در منشور امارت دوران عثمانی، به وظایف امیر مکه اشاره شده است. استقبال از حاجیان و بدرقه آنان و همچنین سفارش به مدارا با مجاوران و زائرین و دعا برای دوام و قوت دولت عثمانی از آن جمله است. [۷۵۹]
اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱.
این منشور در حرم بر اشراف، دانشوران و دیگران خوانده میشد و سپس بیعت با امیر انجام میگشت. در خطبه، نام امیر در پی نام سلطان آورده میشد. در عصرگاه هر روز نیز بر درگاه امیر طبل کوبیده میشد. [۷۶۰]
خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴.
وظایف امیر از سوی آل سعود، نظارت بر نظم و امنیت محدوده امارت، اجرای احکام قضایی، حفظ حقوق شهروندان در چارچوب دین و نظام، و تلاش برای اعتلای اجتماعی و عمرانی اعلام شده است. [۷۶۱]
نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی.
" name="_ در آغاز اسلام، وظایف امیران در حکمی از سوی رسول خدا، شامل موارد زیر بوده است: فرماندهی نیروهای نظامی، تعلیم دین و قضاوت، اجرای احکام و حدود، امامت جمعه و جماعات. [۷۶۲]
السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸.
امیران مکه در دو سده نخست ق. که برخی فقیه نیز بودند، گاه کار قضاوت را هم انجام میدادند؛ اما از آن پس، قضاتی برای یاری به امیران تعیین میشدند. گزارشهایی از درگیری امیران با قاضیانی که خلاف خواست آنان احکامی صادر میکردند، در دست است. [۷۶۳]
تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰.
امیر مکه گاه وظایف امیر الحاج را نیز بر عهده داشته است؛ از جمله اعلان ثبوت هلال ماه ذیحجه که از وظایف امیر الحاج به شمار میرفت. [۷۶۴]
وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳.
در سدههای پسین، افزون بر موارد یاد شده، گردآوری خراج و صدقات، پاسداری از مرزها و تجهیز و اعزام کاروانهای حاجیان همراه نصب متولی برای آنها نیز از وظایف امیران شمرده شده است. [۷۶۵]
الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱.
در دورهای، استقبال از کاروانهای حج، به وظایف امیران مکه افزوده شده است. در امارت اشراف، آنان معمولا با گروهی که بر اسبان تزئین شده، سوار بودند و نوازندگان طبل آنان را همراهی میکردند، به استقبال کاروان و امیر الحاج مصر که حامل پرده کعبه بوده است، میرفتهاند. [۷۶۶]
اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶.
در منشور امارت دوران عثمانی، به وظایف امیر مکه اشاره شده است. استقبال از حاجیان و بدرقه آنان و همچنین سفارش به مدارا با مجاوران و زائرین و دعا برای دوام و قوت دولت عثمانی از آن جمله است. [۷۶۷]
اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱.
این منشور در حرم بر اشراف، دانشوران و دیگران خوانده میشد و سپس بیعت با امیر انجام میگشت. در خطبه، نام امیر در پی نام سلطان آورده میشد. در عصرگاه هر روز نیز بر درگاه امیر طبل کوبیده میشد. [۷۶۸]
خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴.
وظایف امیر از سوی آل سعود، نظارت بر نظم و امنیت محدوده امارت، اجرای احکام قضایی، حفظ حقوق شهروندان در چارچوب دین و نظام، و تلاش برای اعتلای اجتماعی و عمرانی اعلام شده است. [۷۶۹]
نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی.
">۷ - در آغاز اسلام، وظایف امیران در حکمی از سوی رسول خدا، شامل موارد زیر بوده است: فرماندهی نیروهای نظامی، تعلیم دین و قضاوت، اجرای احکام و حدود، امامت جمعه و جماعات. [۷۷۰]
السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸.
امیران مکه در دو سده نخست ق. که برخی فقیه نیز بودند، گاه کار قضاوت را هم انجام میدادند؛ اما از آن پس، قضاتی برای یاری به امیران تعیین میشدند. گزارشهایی از درگیری امیران با قاضیانی که خلاف خواست آنان احکامی صادر میکردند، در دست است. [۷۷۱]
تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰.
امیر مکه گاه وظایف امیر الحاج را نیز بر عهده داشته است؛ از جمله اعلان ثبوت هلال ماه ذیحجه که از وظایف امیر الحاج به شمار میرفت. [۷۷۲]
وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳.
در سدههای پسین، افزون بر موارد یاد شده، گردآوری خراج و صدقات، پاسداری از مرزها و تجهیز و اعزام کاروانهای حاجیان همراه نصب متولی برای آنها نیز از وظایف امیران شمرده شده است. [۷۷۳]
الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱.
در دورهای، استقبال از کاروانهای حج، به وظایف امیران مکه افزوده شده است. در امارت اشراف، آنان معمولا با گروهی که بر اسبان تزئین شده، سوار بودند و نوازندگان طبل آنان را همراهی میکردند، به استقبال کاروان و امیر الحاج مصر که حامل پرده کعبه بوده است، میرفتهاند. [۷۷۴]
اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶.
در منشور امارت دوران عثمانی، به وظایف امیر مکه اشاره شده است. استقبال از حاجیان و بدرقه آنان و همچنین سفارش به مدارا با مجاوران و زائرین و دعا برای دوام و قوت دولت عثمانی از آن جمله است. [۷۷۵]
اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱.
این منشور در حرم بر اشراف، دانشوران و دیگران خوانده میشد و سپس بیعت با امیر انجام میگشت. در خطبه، نام امیر در پی نام سلطان آورده میشد. در عصرگاه هر روز نیز بر درگاه امیر طبل کوبیده میشد. [۷۷۶]
خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴.
وظایف امیر از سوی آل سعود، نظارت بر نظم و امنیت محدوده امارت، اجرای احکام قضایی، حفظ حقوق شهروندان در چارچوب دین و نظام، و تلاش برای اعتلای اجتماعی و عمرانی اعلام شده است. [۷۷۷]
نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی.
[ [۷۷۸] السیرة_النبویه،_ج۲،_ص۵۸۹؛_فتوح_البلدان،_ص۷۸. _امیران_مکه_در_دو_سده_نخست_ق._که_برخی_فقیه_نیز_بودند،_گاه_کار_قضاوت_را_هم_انجام_میدادند؛_اما_از_آن_پس،_قضاتی_برای_یاری_به_امیران_تعیین_میشدند._گزارشهایی_از_درگیری_امیران_با_قاضیانی_که_خلاف_خواست_آنان_احکامی_صادر_میکردند،_در_دست_است. [۷۷۹]
تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۱۸۰.
_ [۷۸۰]
وسائل_الشیعه،_ج۱۰،_ص۱۳۳.
_در_سدههای_پسین،_افزون_بر_موارد_یاد_شده،_گردآوری_خراج_و_صدقات،_پاسداری_از_مرزها_و_تجهیز_و_اعزام_کاروانهای_حاجیان_همراه_نصب_متولی_برای_آنها_نیز_از_وظایف_امیران_شمرده_شده_است. [۷۸۱]
الاحکام_السلطانیه،_ص۴۹-۵۱.
_ [۷۸۲]
اناشید_الحاج،_ص۶۴-۶۶.
_ [۷۸۳]
اناشید_الحاج،_ص۶۵؛_اشراف_مکه،_ص۵۱.
_این_منشور_در_حرم_بر_اشراف،_دانشوران_و_دیگران_خوانده_میشد_و_سپس_بیعت_با_امیر_انجام_میگشت._در_خطبه،_نام_امیر_در_پی_نام_سلطان_آورده_میشد._در_عصرگاه_هر_روز_نیز_بر_درگاه_امیر_طبل_کوبیده_میشد. [۷۸۴]
خلاصة_الاثر،_ج۴،_ص۴۴۸؛_اشراف_مکه،_ص۵۴.
_ [۷۸۵]
نک:_سایت_رسمی_وزارت_کشور_عربستان_سعودی.
_تلاشهای عمرانی امیران مکه [۷۸۶] سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹." name="_ با توجه به وابستگی امیران مکه به قدرتهای همجوار و مشکل اقتصادی، آنان به طور مستقل توان پرداختن به کارهای عمرانی و رفاهی نداشتند. از کارهای آنان میتوان به بازسازی برخی قناتها که در سیل سالهای ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ق. آسیب دیده بود، اشاره کرد که شریف حسین پاشا، امیر مکه، به بازسازی آن پرداخت. [۷۸۷]
سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹.
">۸ - با توجه به وابستگی امیران مکه به قدرتهای همجوار و مشکل اقتصادی، آنان به طور مستقل توان پرداختن به کارهای عمرانی و رفاهی نداشتند. از کارهای آنان میتوان به بازسازی برخی قناتها که در سیل سالهای ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ق. آسیب دیده بود، اشاره کرد که شریف حسین پاشا، امیر مکه، به بازسازی آن پرداخت. [۷۸۸]
سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹.
[ [۷۸۹] سفرنامه_حجاز،_ص۱۶۸-۱۶۹. _ مذهب و کارهای مذهبی امیران مکه [۷۹۰] تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. [۷۹۱]
النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹.
البته از دوران ممالیک، برخی از اشراف به تدریج به مذهب شافعی، [۷۹۲]
میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب.
مالکی و در دوران عثمانی به مذهب حنفی روی آوردند که شاید دلیل آن، حفظ موقعیت و نیز تقیه بوده است. به طور کلی، سیاست مذهبی آنان چنان بود که با موضع سیاسی ایشان درباره قدرتهای همسایه و ذی نفوذ در حرمین منافات نداشته باشد. نفوذ تشیع در مکه از هنگام نفوذ دولت فاطمیان مصر و قدرتگیری اشراف در مکه آغاز شد و سنتهای شیعیان تا آمدن دولت سعودی در مکه ادامه یافت. [۷۹۳]
تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶.
یک گزارش از زیدی بودن آنان در سده یازدهم ق. حکایت دارد؛ چنانکه نابلسی، امیر مکه شریف سعد بن زید را بر این مذهب دانسته است. [۷۹۴]
الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳.
" name="_ تا هنگام امارت اشراف (حک: ۳۵۸ق.) امیران مکه بیشتر بر مذهب اهل سنت بودند. با روی کار آمدن اشراف تا دوران ممالیک (۶۴۷-۹۲۳ق.) بیشتر مذهب زیدی داشتند. شریف قتاده، همچون امامیه، «حی علی خیر العمل» را در اذان رسمی کرد. [۷۹۵]
تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷.
ابن تغری بردی از اینکه شریف عجلان در سده هشتم ق. بر مذهب اهل سنت، گویا شافعی، بوده، تعجب کرده و تصریح نموده که آنان آشکارا به مذهب زیدی پایبند هستند. [۷۹۶]
النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹.
البته از دوران ممالیک، برخی از اشراف به تدریج به مذهب شافعی، [۷۹۷]
میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب.
مالکی و در دوران عثمانی به مذهب حنفی روی آوردند که شاید دلیل آن، حفظ موقعیت و نیز تقیه بوده است. به طور کلی، سیاست مذهبی آنان چنان بود که با موضع سیاسی ایشان درباره قدرتهای همسایه و ذی نفوذ در حرمین منافات نداشته باشد. نفوذ تشیع در مکه از هنگام نفوذ دولت فاطمیان مصر و قدرتگیری اشراف در مکه آغاز شد و سنتهای شیعیان تا آمدن دولت سعودی در مکه ادامه یافت. [۷۹۸]
تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶.
یک گزارش از زیدی بودن آنان در سده یازدهم ق. حکایت دارد؛ چنانکه نابلسی، امیر مکه شریف سعد بن زید را بر این مذهب دانسته است. [۷۹۹]
الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳.
">۹ - تا هنگام امارت اشراف (حک: ۳۵۸ق.) امیران مکه بیشتر بر مذهب اهل سنت بودند. با روی کار آمدن اشراف تا دوران ممالیک (۶۴۷-۹۲۳ق.) بیشتر مذهب زیدی داشتند. شریف قتاده، همچون امامیه، «حی علی خیر العمل» را در اذان رسمی کرد. [۸۰۰]
تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷.
ابن تغری بردی از اینکه شریف عجلان در سده هشتم ق. بر مذهب اهل سنت، گویا شافعی، بوده، تعجب کرده و تصریح نموده که آنان آشکارا به مذهب زیدی پایبند هستند. [۸۰۱]
النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹.
البته از دوران ممالیک، برخی از اشراف به تدریج به مذهب شافعی، [۸۰۲]
میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب.
مالکی و در دوران عثمانی به مذهب حنفی روی آوردند که شاید دلیل آن، حفظ موقعیت و نیز تقیه بوده است. به طور کلی، سیاست مذهبی آنان چنان بود که با موضع سیاسی ایشان درباره قدرتهای همسایه و ذی نفوذ در حرمین منافات نداشته باشد. نفوذ تشیع در مکه از هنگام نفوذ دولت فاطمیان مصر و قدرتگیری اشراف در مکه آغاز شد و سنتهای شیعیان تا آمدن دولت سعودی در مکه ادامه یافت. [۸۰۳]
تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶.
یک گزارش از زیدی بودن آنان در سده یازدهم ق. حکایت دارد؛ چنانکه نابلسی، امیر مکه شریف سعد بن زید را بر این مذهب دانسته است. [۸۰۴]
الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳.
[ [۸۰۵] تاریخ_الاسلام،_ج۴۴،_ص۳۶۰؛_تاریخ_ابن_خلدون،_ج۴،_ص۱۶؛_غایة_المرام،_ج۱،_ص۵۷۷. _ابن_تغری_بردی_از_اینکه_شریف_عجلان_در_سده_هشتم_ق._بر_مذهب_اهل_سنت،_گویا_شافعی،_بوده،_تعجب_کرده_و_تصریح_نموده_که_آنان_آشکارا_به_مذهب_زیدی_پایبند_هستند. [۸۰۶]
النجوم_الزاهره،_ج۱۱،_ص۱۳۹.
_البته_از_دوران_ممالیک،_برخی_از_اشراف_به_تدریج_به_مذهب_شافعی،_ [۸۰۷]
میقات_حج،_ش۲۲،_ص۶۶،_«تاریخ_تشیع_در_مکه،_مدینه،_جبل_عامل،_حلب._
_مالکی_و_در_دوران_عثمانی_به_مذهب_حنفی_روی_آوردند_که_شاید_دلیل_آن،_حفظ_موقعیت_و_نیز_تقیه_بوده_است._به_طور_کلی،_سیاست_مذهبی_آنان_چنان_بود_که_با_موضع_سیاسی_ایشان_درباره_قدرتهای_همسایه_و_ذی_نفوذ_در_حرمین_منافات_نداشته_باشد._نفوذ_تشیع_در_مکه_از_هنگام_نفوذ_دولت_فاطمیان_مصر_و_قدرتگیری_اشراف_در_مکه_آغاز_شد_و_سنتهای_شیعیان_تا_آمدن_دولت_سعودی_در_مکه_ادامه_یافت. [۸۰۸]
تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۱۶.
_یک_گزارش_از_زیدی_بودن_آنان_در_سده_یازدهم_ق._حکایت_دارد؛_چنانکه_نابلسی،_امیر_مکه_شریف_سعد_بن_زید_را_بر_این_مذهب_دانسته_است. [۸۰۹]
الحقیقة_و_المجاز،_ج۳،_ص۷۳.
_تکنگاریها درباره امیران مکه [۸۱۰] الفهرست، ص۱۲۵. [۸۱۱]
معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱.
صفدی [۸۱۲]
الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱.
و بغدادی نیز از این کتاب با عنوان اخبار امرای مکه یاد کردهاند. [۸۱۳]
هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰
از دیگر کتابها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: امراء مکة المکرمه فی العهد العثمانی از اسماعیل حقی جارشلی، ترجمه خلیل علی مراد؛ حکام مکه از جرالدوی غوری، ترجمه رزق الله بطراس و محمد شهاب؛ جداول امراء مکه و حکامها منذ فتح الی الوقت الحاضر از عبد بن منصور حسنی؛ امراء البلد الحرام عبر عصور الاسلام از عبدالفتاح حسین؛ تاریخ امارة مکة المکرمه من ۸ق. -۱۳۴۴ق. از عارف عبدالغنی؛ امراء البلد الحرام منذ اولهم فی عهد رسول الله حتی الشریف الحسین بن علی از احمد زینی دحلان؛ تاریخ اشراف و امراء مکة المکرمه از عبدالله بن عبدالشکور بن محمد هندی (م. ۱۲۵۷ق.) که نسخههایی از آن برجای مانده است. برخی کتابها نیز بابی را به امیران مکه اختصاص دادهاند؛ همچون الارج المسکی و العقد الثمین." name="_ نظر به اهمیت مکه و حاکمان آن، تکنگاریهایی درباره امیران مکه نگاشته شده که برخی عبارتند از: امراء مکه تالیف عمر بن شبه بصری (م. ۲۶۲ق.) که از کتابهای گمشده به شمار میرود و ابن ندیم با همین نام بدان اشاره کرده است. [۸۱۴]
الفهرست، ص۱۲۵.
یاقوت، [۸۱۵]
معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱.
صفدی [۸۱۶]
الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱.
و بغدادی نیز از این کتاب با عنوان اخبار امرای مکه یاد کردهاند. [۸۱۷]
هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰
از دیگر کتابها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: امراء مکة المکرمه فی العهد العثمانی از اسماعیل حقی جارشلی، ترجمه خلیل علی مراد؛ حکام مکه از جرالدوی غوری، ترجمه رزق الله بطراس و محمد شهاب؛ جداول امراء مکه و حکامها منذ فتح الی الوقت الحاضر از عبد بن منصور حسنی؛ امراء البلد الحرام عبر عصور الاسلام از عبدالفتاح حسین؛ تاریخ امارة مکة المکرمه من ۸ق. -۱۳۴۴ق. از عارف عبدالغنی؛ امراء البلد الحرام منذ اولهم فی عهد رسول الله حتی الشریف الحسین بن علی از احمد زینی دحلان؛ تاریخ اشراف و امراء مکة المکرمه از عبدالله بن عبدالشکور بن محمد هندی (م. ۱۲۵۷ق.) که نسخههایی از آن برجای مانده است. برخی کتابها نیز بابی را به امیران مکه اختصاص دادهاند؛ همچون الارج المسکی و العقد الثمین.">۱۰ - نظر به اهمیت مکه و حاکمان آن، تکنگاریهایی درباره امیران مکه نگاشته شده که برخی عبارتند از: امراء مکه تالیف عمر بن شبه بصری (م. ۲۶۲ق.) که از کتابهای گمشده به شمار میرود و ابن ندیم با همین نام بدان اشاره کرده است. [۸۱۸]
الفهرست، ص۱۲۵.
یاقوت، [۸۱۹]
معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱.
صفدی [۸۲۰]
الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱.
و بغدادی نیز از این کتاب با عنوان اخبار امرای مکه یاد کردهاند. [۸۲۱]
هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰
از دیگر کتابها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: امراء مکة المکرمه فی العهد العثمانی از اسماعیل حقی جارشلی، ترجمه خلیل علی مراد؛ حکام مکه از جرالدوی غوری، ترجمه رزق الله بطراس و محمد شهاب؛ جداول امراء مکه و حکامها منذ فتح الی الوقت الحاضر از عبد بن منصور حسنی؛ امراء البلد الحرام عبر عصور الاسلام از عبدالفتاح حسین؛ تاریخ امارة مکة المکرمه من ۸ق. -۱۳۴۴ق. از عارف عبدالغنی؛ امراء البلد الحرام منذ اولهم فی عهد رسول الله حتی الشریف الحسین بن علی از احمد زینی دحلان؛ تاریخ اشراف و امراء مکة المکرمه از عبدالله بن عبدالشکور بن محمد هندی (م. ۱۲۵۷ق.) که نسخههایی از آن برجای مانده است. برخی کتابها نیز بابی را به امیران مکه اختصاص دادهاند؛ همچون الارج المسکی و العقد الثمین.[ [۸۲۲] الفهرست،_ص۱۲۵. _یاقوت،_ [۸۲۳]
معجم_الادباء،_ج۱۶،_ص۶۱.
_صفدی [۸۲۴]
الوافی_بالوفیات،_ج۲۲،_ص۳۰۱.
_و_بغدادی_نیز_از_این_کتاب_با_عنوان_اخبار_امرای_مکه_یاد_کردهاند. [۸۲۵]
هدیة_العارفین،_ج۱،_ص۷۸۰
_از_دیگر_کتابها_میتوان_به_موارد_زیر_اشاره_کرد:_امراء_مکة_المکرمه_فی_العهد_العثمانی_از_اسماعیل_حقی_جارشلی،_ترجمه_خلیل_علی_مراد؛_حکام_مکه_از_جرالدوی_غوری،_ترجمه_رزق_الله_بطراس_و_محمد_شهاب؛_جداول_امراء_مکه_و_حکامها_منذ_فتح_الی_الوقت_الحاضر_از_عبد_بن_منصور_حسنی؛_امراء_البلد_الحرام_عبر_عصور_الاسلام_از_عبدالفتاح_حسین؛_تاریخ_امارة_مکة_المکرمه_من_۸ق._-۱۳۴۴ق._از_عارف_عبدالغنی؛_امراء_البلد_الحرام_منذ_اولهم_فی_عهد_رسول_الله_حتی_الشریف_الحسین_بن_علی_از_احمد_زینی_دحلان؛_تاریخ_اشراف_و_امراء_مکة_المکرمه_از_عبدالله_بن_عبدالشکور_بن_محمد_هندی_(م._۱۲۵۷ق.)_که_نسخههایی_از_آن_برجای_مانده_است._برخی_کتابها_نیز_بابی_را_به_امیران_مکه_اختصاص_دادهاند؛_همچون_الارج_المسکی_و_العقد_الثمین.پانویس
۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. | ۲. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. | ۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. | ۴. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. | ۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. | ۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. | ۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. | ۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. | ۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. | ۱۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. | ۱۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. | ۱۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. | ۱۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. | ۱۴. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. | ۱۵. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. | ۱۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. | ۱۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۱۸. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۱۹. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. | ۲۰. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. | ۲۱. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. | ۲۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. | ۲۳. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. | ۲۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. | ۲۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. | ۲۶. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. | ۲۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. | ۲۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. | ۲۹. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. | ۳۰. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. | ۳۱. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. | ۳۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. | ۳۳. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. | ۳۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. | ۳۵. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. | ۳۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. | ۳۷. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. | ۳۸. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. | ۳۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. | ۴۰. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. | ۴۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. | ۴۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. | ۴۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. | ۴۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. | ۴۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. | ۴۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. | ۴۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. | ۴۸. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. | ۴۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. | ۵۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۵۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۵۲. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. | ۵۳. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. | ۵۴. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. | ۵۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. | ۵۶. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. | ۵۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. | ۵۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. | ۵۹. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. | ۶۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. | ۶۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. | ۶۲. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. | ۶۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. | ۶۴. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. | ۶۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. | ۶۶. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. | ۶۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. | ۶۸. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. | ۶۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. | ۷۰. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. | ۷۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. | ۷۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. | ۷۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. | ۷۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. | ۷۵. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. | ۷۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. | ۷۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. | ۷۸. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. | ۷۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. | ۸۰. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. | ۸۱. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. | ۸۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. | ۸۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۸۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۸۵. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. | ۸۶. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. | ۸۷. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. | ۸۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. | ۸۹. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. | ۹۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. | ۹۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. | ۹۲. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. | ۹۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. | ۹۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. | ۹۵. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. | ۹۶. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. | ۹۷. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. | ۹۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. | ۹۹. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. | ۱۰۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. | ۱۰۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. | ۱۰۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. | ۱۰۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. | ۱۰۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. | ۱۰۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. | ۱۰۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. | ۱۰۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. | ۱۰۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. | ۱۰۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. | ۱۱۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. | ۱۱۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. | ۱۱۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. | ۱۱۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. | ۱۱۴. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. | ۱۱۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. | ۱۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۱۱۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۱۱۸. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. | ۱۱۹. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. | ۱۲۰. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. | ۱۲۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. | ۱۲۲. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. | ۱۲۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. | ۱۲۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. | ۱۲۵. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. | ۱۲۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. | ۱۲۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. | ۱۲۸. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. | ۱۲۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. | ۱۳۰. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. | ۱۳۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. | ۱۳۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. | ۱۳۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. | ۱۳۴. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. | ۱۳۵. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. | ۱۳۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. | ۱۳۷. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. | ۱۳۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. | ۱۳۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. | ۱۴۰. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. | ۱۴۱. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. | ۱۴۲. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. | ۱۴۳. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. | ۱۴۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. | ۱۴۵. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. | ۱۴۶. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. | ۱۴۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. | ۱۴۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. | ۱۴۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. | ۱۵۰. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. | ۱۵۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. | ۱۵۲. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. | ۱۵۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. | ۱۵۴. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. | ۱۵۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. | ۱۵۶. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. | ۱۵۷. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. | ۱۵۸. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. | ۱۵۹. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. | ۱۶۰. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. | ۱۶۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. | ۱۶۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. | ۱۶۳. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. | ۱۶۴. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. | ۱۶۵. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. | ۱۶۶. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. | ۱۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. | ۱۶۸. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. | ۱۶۹. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. | ۱۷۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. | ۱۷۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. | ۱۷۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. | ۱۷۳. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. | ۱۷۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. | ۱۷۵. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. | ۱۷۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. | ۱۷۷. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. | ۱۷۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. | ۱۷۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. | ۱۸۰. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. | ۱۸۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. | ۱۸۲. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. | ۱۸۳. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. | ۱۸۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. | ۱۸۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. | ۱۸۶. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. | ۱۸۷. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. | ۱۸۸. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. | ۱۸۹. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. | ۱۹۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. | ۱۹۱. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. | ۱۹۲. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. | ۱۹۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. | ۱۹۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. | ۱۹۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. | ۱۹۶. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. | ۱۹۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. | ۱۹۸. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. | ۱۹۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. | ۲۰۰. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. | ۲۰۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. | ۲۰۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. | ۲۰۳. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. | ۲۰۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. | ۲۰۵. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. | ۲۰۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. | ۲۰۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. | ۲۰۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. | ۲۰۹. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. | ۲۱۰. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. | ۲۱۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. | ۲۱۲. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. | ۲۱۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. | ۲۱۴. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. | ۲۱۵. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. | ۲۱۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. | ۲۱۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. | ۲۱۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. | ۲۱۹. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. | ۲۲۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. | ۲۲۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. | ۲۲۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. | ۲۲۳. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. | ۲۲۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. | ۲۲۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. | ۲۲۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. | ۲۲۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. | ۲۲۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. | ۲۲۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. | ۲۳۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. | ۲۳۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. | ۲۳۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. | ۲۳۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۲۳۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۲۳۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. | ۲۳۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. | ۲۳۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. | ۲۳۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. | ۲۳۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. | ۲۴۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. | ۲۴۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. | ۲۴۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۲۴۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. | ۲۴۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۲۴۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. | ۲۴۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. | ۲۴۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. | ۲۴۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. | ۲۴۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. | ۲۵۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. | ۲۵۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. | ۲۵۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. | ۲۵۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۲۵۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۲۵۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. | ۲۵۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. | ۲۵۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. | ۲۵۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. | ۲۵۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. | ۲۶۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. | ۲۶۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. | ۲۶۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۲۶۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. | ۲۶۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۲۶۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. | ۲۶۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. | ۲۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. | ۲۶۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. | ۲۶۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. | ۲۷۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. | ۲۷۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. | ۲۷۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. | ۲۷۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۲۷۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۲۷۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. | ۲۷۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. | ۲۷۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. | ۲۷۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. | ۲۷۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. | ۲۸۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. | ۲۸۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. | ۲۸۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۲۸۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. | ۲۸۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۲۸۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. | ۲۸۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. | ۲۸۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. | ۲۸۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. | ۲۸۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. | ۲۹۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. | ۲۹۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. | ۲۹۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. | ۲۹۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۲۹۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۲۹۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. | ۲۹۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. | ۲۹۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. | ۲۹۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. | ۲۹۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. | ۳۰۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. | ۳۰۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. | ۳۰۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۳۰۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. | ۳۰۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۳۰۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. | ۳۰۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. | ۳۰۷. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. | ۳۰۸. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. | ۳۰۹. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. | ۳۱۰. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. | ۳۱۱. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. | ۳۱۲. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. | ۳۱۳. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. | ۳۱۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. | ۳۱۵. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. | ۳۱۶. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. | ۳۱۷. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. | ۳۱۸. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. | ۳۱۹. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. | ۳۲۰. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. | ۳۲۱. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. | ۳۲۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. | ۳۲۳. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. | ۳۲۴. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. | ۳۲۵. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. | ۳۲۶. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. | ۳۲۷. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. | ۳۲۸. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. | ۳۲۹. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. | ۳۳۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. | ۳۳۱. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. | ۳۳۲. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. | ۳۳۳. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. | ۳۳۴. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. | ۳۳۵. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. | ۳۳۶. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. | ۳۳۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. | ۳۳۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. | ۳۳۹. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. | ۳۴۰. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. | ۳۴۱. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. | ۳۴۲. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. | ۳۴۳. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. | ۳۴۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. | ۳۴۵. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. | ۳۴۶. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. | ۳۴۷. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. | ۳۴۸. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. | ۳۴۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. | ۳۵۰. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. | ۳۵۱. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. | ۳۵۲. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. | ۳۵۳. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. | ۳۵۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. | ۳۵۵. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. | ۳۵۶. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. | ۳۵۷. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. | ۳۵۸. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. | ۳۵۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. | ۳۶۰. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. | ۳۶۱. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. | ۳۶۲. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. | ۳۶۳. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. | ۳۶۴. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ | ۳۶۵. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. | ۳۶۶. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. | ۳۶۷. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. | ۳۶۸. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ | ۳۶۹. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. | ۳۷۰. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. | ۳۷۱. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. | ۳۷۲. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ | ۳۷۳. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. | ۳۷۴. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. | ۳۷۵. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. | ۳۷۶. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ | ۳۷۷. | ↑ الصحاح، ج۲، ص۵۸۱؛ لسان العرب، ج۴، ص۳۱؛ تاج العروس، ج۶، ص۳۲، «امر. | ۳۷۸. | ↑ نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۲۴۲-۲۴۳. | ۳۷۹. | ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۳۸. | ۳۸۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۹. | ۳۸۱. | ↑ الفتوح، ج۵، ص۱۴. | ۳۸۲. | ↑ نک: رحلة ابن جبیر، ص۵۱؛ نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۵؛ النجوم الزاهره، ج۵، ص۱۰۹. | ۳۸۳. | ↑ نک: الروض المعطار، ص۴۲۴؛ مسالک الابصار، ج۱۶، ص۷۷. | ۳۸۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۰۷. | ۳۸۵. | ↑ الارج المسکی، ص۳۱۷-۳۱۸. | ۳۸۶. | ↑ جامع الیبان، ج۱، ص۷۴۹؛ مجمع البیان، ج۲، ص۳۸۲؛ ج۸، ص۳۲۳. | ۳۸۷. | ↑ التبیان، ج۱، ص۴۶۲. | ۳۸۸. | ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۳-۲۰۵؛ علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۷. | ۳۸۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۲. | ۳۹۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۹-۲۰. | ۳۹۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۰. | ۳۹۲. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲؛ الکامل، ج۲، ص۴۲؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۳. | ۳۹۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۵. | ۳۹۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲. | ۳۹۵. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲. | ۳۹۶. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲. | ۳۹۷. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۲؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۱-۸۲؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۲۴. | ۳۹۸. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۷۳؛ معجم البلدان، ج۵، ص۱۸۵. | ۳۹۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. | ۴۰۰. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۲. | ۴۰۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۶۹. | ۴۰۲. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۴؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. | ۴۰۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. | ۴۰۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۲. | ۴۰۵. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. | ۴۰۶. | ↑ معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۵. | ۴۰۷. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۴-۸۶؛ مروج الذهب، ج۱، ص۲۲-۲۳. | ۴۰۸. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲-۲۳؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. | ۴۰۹. | ↑ الروض الانف، ج۲، ص۷۹؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۱۷. | ۴۱۰. | ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۵. | ۴۱۱. | ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۲۲۵. | ۴۱۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۲۱. | ۴۱۳. | ↑ الانساب، ج۱، ص۲۲؛ معجم قبائل العرب، ج۱، ص۵۲. | ۴۱۴. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲. | ۴۱۵. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۴. | ۴۱۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۳۰-۳۳. | ۴۱۷. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. | ۴۱۸. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۷. | ۴۱۹. | ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. | ۴۲۰. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. | ۴۲۱. | ↑ المعارف، ص۱۰۸؛ نک: المفصل، ج۸، ص۳۳. | ۴۲۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۷۴. | ۴۲۳. | ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۹۰-۹۲. | ۴۲۴. | ↑ المفصل، ج۲، ص۱۲؛ ج۷، ص۱۴. | ۴۲۵. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۲۴. | ۴۲۶. | ↑ الاصنام، ص۸؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲۷؛ المفصل، ج۶، ص۱۴-۱۵. | ۴۲۷. | ↑ المعجم الاوسط، ج۱، ص۷۲؛ بحار الانوار، ج۹، ص۸۴. | ۴۲۸. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۹، ۲۵۴-۲۵۵؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۵۰۱. | ۴۲۹. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۰۱. | ۴۳۰. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۰؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۳؛ سبل الهدی، ج۱، ص۲۹۵. | ۴۳۱. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸. | ۴۳۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۳-۲۴. | ۴۳۳. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵-۵۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۵-۲۵۶. | ۴۳۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵-۵۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۶. | ۴۳۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۴؛ اعلام النبوه، ص۱۸۰؛ الانوار فی مولد النبی، ص۱۹. | ۴۳۶. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۶-۵۸؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۷. | ۴۳۷. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸. | ۴۳۸. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ الکامل، ج۲، ص۲۱-۲۲؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۱۰-۵۱۱. | ۴۳۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵. | ۴۴۰. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳؛ المنمق، ص۵۴؛ المعارف، ص۶۰۴. | ۴۴۱. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۱؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۱۰؛ اعلام النبوه، ص۱۹۲. | ۴۴۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۰. | ۴۴۳. | ↑ الطبقات، ج۱، ص۷۵؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۲. | ۴۴۴. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۷، ۱۴۲. | ۴۴۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰، ۱۴۳. | ۴۴۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۶۳. | ۴۴۷. | ↑ المغازی، ج۱، ص۹۱، ۱۵۷. | ۴۴۸. | ↑ الطبقات، ج۱، ص۶۳؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۲. | ۴۴۹. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۶۳. | ۴۵۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. | ۴۵۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. | ۴۵۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. | ۴۵۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. | ۴۵۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. | ۴۵۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. | ۴۵۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. | ۴۵۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. | ۴۵۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. | ۴۵۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. | ۴۶۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. | ۴۶۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. | ۴۶۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. | ۴۶۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. | ۴۶۴. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. | ۴۶۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. | ۴۶۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۴۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۴۶۸. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. | ۴۶۹. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. | ۴۷۰. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. | ۴۷۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. | ۴۷۲. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. | ۴۷۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. | ۴۷۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. | ۴۷۵. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. | ۴۷۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. | ۴۷۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. | ۴۷۸. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. | ۴۷۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. | ۴۸۰. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. | ۴۸۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. | ۴۸۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. | ۴۸۳. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. | ۴۸۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. | ۴۸۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. | ۴۸۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. | ۴۸۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. | ۴۸۸. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. | ۴۸۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. | ۴۹۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. | ۴۹۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. | ۴۹۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. | ۴۹۳. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. | ۴۹۴. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. | ۴۹۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. | ۴۹۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. | ۴۹۷. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. | ۴۹۸. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. | ۴۹۹. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۵۰۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۵۰۱. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. | ۵۰۲. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. | ۵۰۳. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. | ۵۰۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. | ۵۰۵. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. | ۵۰۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. | ۵۰۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. | ۵۰۸. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. | ۵۰۹. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. | ۵۱۰. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. | ۵۱۱. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. | ۵۱۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. | ۵۱۳. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. | ۵۱۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. | ۵۱۵. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. | ۵۱۶. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. | ۵۱۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. | ۵۱۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. | ۵۱۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. | ۵۲۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. | ۵۲۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. | ۵۲۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. | ۵۲۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. | ۵۲۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. | ۵۲۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. | ۵۲۶. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. | ۵۲۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. | ۵۲۸. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. | ۵۲۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. | ۵۳۰. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. | ۵۳۱. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. | ۵۳۲. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۵۳۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. | ۵۳۴. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. | ۵۳۵. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. | ۵۳۶. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. | ۵۳۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. | ۵۳۸. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. | ۵۳۹. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. | ۵۴۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. | ۵۴۱. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. | ۵۴۲. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. | ۵۴۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. | ۵۴۴. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. | ۵۴۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. | ۵۴۶. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. | ۵۴۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. | ۵۴۸. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. | ۵۴۹. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۵۹؛_النجوم_الزاهره،_ج۷،_ص۹۷. | ۵۵۰. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۷۲؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۵۵. | ۵۵۱. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۲۰. | ۵۵۲. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۴۹۷. | ۵۵۳. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰-۱۱۵. | ۵۵۴. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۲؛_النجوم_الزاهره،_ج۸،_ص۱۹۹. | ۵۵۵. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۲-۱۴۳. | ۵۵۶. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۸۶؛_العقد_الثمین،_ج۱،_ص۳۳۱؛_غایة_المرام،_ج۱،_ص۶۴۰. | ۵۵۷. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۴۱؛_الجامع_اللطیف،_ص۲۷۴. | ۵۵۸. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۵۲۹؛_اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۰۱؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۴۷-۷۴۸. | ۵۵۹. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۳۴۵،_۳۵۱؛_شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۴۱. | ۵۶۰. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۳. | ۵۶۱. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۳۴-۱۳۵؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۴۸-۷۴۹. | ۵۶۲. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۳؛_الرحلة_الحجازیه،_ص۱۸۱. | ۵۶۳. | ↑ تاریخ_اولجایتو،_ص۱۹۹-۲۰۰. | ۵۶۴. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۳۴_به_بعد؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۶۲-۲۷۲. | ۵۶۵. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰. | ۵۶۶. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰. | ۵۶۷. | ↑ السلوک،_ج۴،_ص۲۹۳؛_الدرر_الکامنه،_ج۱،_ص۲۳۷؛_النجوم_الزاهره،_ج۱۱،_ص۱۳۹-۱۴۰. | ۵۶۸. | ↑ الاعلام،_ج۱،_ص۱۶۸. | ۵۶۹. | ↑ نزهة_النفوس،_ج۳،_ص۲۴۷. | ۵۷۰. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۱۸۸. | ۵۷۱. | ↑ الضوء_اللامع،_ج۱،_ص۲۵۷؛_ج۵،_ص۲۷۲؛_سمط_النجوم،_ج۴،_ص۲۷۴-۲۷۵. | ۵۷۲. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۴۱؛_تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۱۲. | ۵۷۳. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۱۹۰-۱۹۱. | ۵۷۴. | ↑ تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۴-۷۶۵. | ۵۷۵. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۴۳. | ۵۷۶. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۴۹-۲۵۰؛_خلاصة_الکلام،_ص۴۴؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۶-۷۶۷. | ۵۷۷. | ↑ بلوغ_القری،_ج۱،_ص۱۰۲۰. | ۵۷۸. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۸۹-۲۹۰. | ۵۷۹. | ↑ افادة_الانام،_ج۳،_ص۳۲۰-۳۵۰؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۸. | ۵۸۰. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۴۰۵. | ۵۸۱. | ↑ نک:_شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۷۸؛_العقد_الثمین،_ج۳،_ص۴۴۸. | ۵۸۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. | ۵۸۳. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. | ۵۸۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. | ۵۸۵. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. | ۵۸۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. | ۵۸۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. | ۵۸۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. | ۵۸۹. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. | ۵۹۰. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. | ۵۹۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. | ۵۹۲. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. | ۵۹۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. | ۵۹۴. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. | ۵۹۵. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. | ۵۹۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. | ۵۹۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. | ۵۹۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. | ۵۹۹. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. | ۶۰۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. | ۶۰۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. | ۶۰۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. | ۶۰۳. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. | ۶۰۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. | ۶۰۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. | ۶۰۶. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. | ۶۰۷. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. | ۶۰۸. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. | ۶۰۹. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. | ۶۱۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. | ۶۱۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. | ۶۱۲. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. | ۶۱۳. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. | ۶۱۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. | ۶۱۵. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. | ۶۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. | ۶۱۷. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. | ۶۱۸. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. | ۶۱۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. | ۶۲۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. | ۶۲۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. | ۶۲۲. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. | ۶۲۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. | ۶۲۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. | ۶۲۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. | ۶۲۶. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. | ۶۲۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. | ۶۲۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. | ۶۲۹. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. | ۶۳۰. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. | ۶۳۱. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. | ۶۳۲. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. | ۶۳۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. | ۶۳۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. | ۶۳۵. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. | ۶۳۶. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. | ۶۳۷. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. | ۶۳۸. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. | ۶۳۹. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. | ۶۴۰. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. | ۶۴۱. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. | ۶۴۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. | ۶۴۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. | ۶۴۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. | ۶۴۵. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. | ۶۴۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. | ۶۴۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. | ۶۴۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. | ۶۴۹. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. | ۶۵۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. | ۶۵۱. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۳۵۹-۳۶۰؛_سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۲۰؛_اشراف_مکه،_ص۱۳۲. | ۶۵۲. | ↑ اشراف_الحجاز،_ص۳۰؛_اشراف_مکه،_ص۳۹. | ۶۵۳. | ↑ سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۲۹. | ۶۵۴. | ↑ اشراف_مکه،_ص۴۹. | ۶۵۵. | ↑ اشراف_مکه،_ص۴۹،_۵۴. | ۶۵۶. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۵۶۵؛_اشراف_مکه،_ص۵۹-۶۰. | ۶۵۷. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۵۸۹. | ۶۵۸. | ↑ اشراف_مکه،_ص۶۰-۶۱. | ۶۵۹. | ↑ نک:_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۹۴. | ۶۶۰. | ↑ سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۷۴؛_تاریخ_امراء_مکه،_ص۷۰۲. | ۶۶۱. | ↑ امراء_البلد_الحرام،_ص۷۶؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۴۷. | ۶۶۲. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۵-۱۱۶؛_منائح_الکرم،_ج۳،_ص۴۳۲. | ۶۶۳. | ↑ نک:_اشراف_مکه،_ص۱۳۹-۱۵۰. | ۶۶۴. | ↑ اشراف_مکه،_ص۱۴۱. | ۶۶۵. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۲۲۷-۲۳۳. | ۶۶۶. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۲۴۰. | ۶۶۷. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۱۶؛_الحرم_المکی،_ص۸۴. | ۶۶۸. | ↑ نک:_اشراف_مکه،_ص۱۵۰-۱۷۷. | ۶۶۹. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۲۰۳؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۳۵. | ۶۷۰. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۲۰۳؛_افادة_الانام،_ج۳،_ص۶۴۸. | ۶۷۱. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۳۹-۴۵۶. | ۶۷۲. | ↑ ریشههای_بحران_در_خاور_میانه،_ص۱۳۷-۱۷۶؛_آثار_اسلامی_مکه،_ص۶۱. | ۶۷۳. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۶۶. | ۶۷۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. | ۶۷۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. | ۶۷۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. | ۶۷۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. | ۶۷۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. | ۶۷۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. | ۶۸۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. | ۶۸۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. | ۶۸۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۶۸۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۶۸۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. | ۶۸۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. | ۶۸۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. | ۶۸۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. | ۶۸۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. | ۶۸۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. | ۶۹۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. | ۶۹۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۶۹۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. | ۶۹۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۶۹۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. | ۶۹۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. | ۶۹۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. | ۶۹۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. | ۶۹۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. | ۶۹۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. | ۷۰۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. | ۷۰۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. | ۷۰۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۷۰۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۷۰۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. | ۷۰۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. | ۷۰۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. | ۷۰۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. | ۷۰۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. | ۷۰۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. | ۷۱۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. | ۷۱۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۷۱۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. | ۷۱۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۷۱۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. | ۷۱۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. | ۷۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. | ۷۱۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. | ۷۱۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. | ۷۱۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. | ۷۲۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. | ۷۲۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. | ۷۲۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۷۲۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. | ۷۲۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. | ۷۲۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. | ۷۲۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. | ۷۲۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. | ۷۲۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. | ۷۲۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. | ۷۳۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. | ۷۳۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۷۳۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. | ۷۳۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. | ۷۳۴. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۷-۵۵۸. | ۷۳۵. | ↑ نک:_تاریخ_امراء_مکه،_ص۳۵۶-۳۶۰. | ۷۳۶. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۸. | ۷۳۷. | ↑ جغرافیای_کشورهای_اسلامی،_ج۱،_ص۱۹۱. | ۷۳۸. | ↑ قصة_الاشراف_و_ابن_سعود،_ص۲۱۲-۲۱۴. | ۷۳۹. | ↑ فصول_من_تاریخ_المدینه،_ص۵۵. | ۷۴۰. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۸-۵۵۹. | ۷۴۱. | ↑ نک:_شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۱. | ۷۴۲. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۳. | ۷۴۳. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۳. | ۷۴۴. | ↑ کعبه_و_جامه_آن،_ص۲۸۵. | ۷۴۵. | ↑ التاریخ_القویم،_ج۲،_ص۱۹۹. | ۷۴۶. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۸۷. | ۷۴۷. | ↑ سفرنامه_حجاز،_ص۲۱۱. | ۷۴۸. | ↑ البدایة_و_النهایه،_ج۱۲،_ص۹۹. | ۷۴۹. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۱-۱۷۳. | ۷۵۰. | ↑ سفرنامه_ناصر_خسرو،_ص۱۳۹. | ۷۵۱. | ↑ اشراف_مکه،_ص۵۵. | ۷۵۲. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۲۷. | ۷۵۳. | ↑ اشراف_مکه،_ص۵۵. | ۷۵۴. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. | ۷۵۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. | ۷۵۶. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. | ۷۵۷. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. | ۷۵۸. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. | ۷۵۹. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. | ۷۶۰. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. | ۷۶۱. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. | ۷۶۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. | ۷۶۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. | ۷۶۴. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. | ۷۶۵. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. | ۷۶۶. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. | ۷۶۷. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. | ۷۶۸. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. | ۷۶۹. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. | ۷۷۰. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. | ۷۷۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. | ۷۷۲. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. | ۷۷۳. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. | ۷۷۴. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. | ۷۷۵. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. | ۷۷۶. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. | ۷۷۷. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. | ۷۷۸. | ↑ السیرة_النبویه،_ج۲،_ص۵۸۹؛_فتوح_البلدان،_ص۷۸. | ۷۷۹. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۱۸۰. | ۷۸۰. | ↑ وسائل_الشیعه،_ج۱۰،_ص۱۳۳. | ۷۸۱. | ↑ الاحکام_السلطانیه،_ص۴۹-۵۱. | ۷۸۲. | ↑ اناشید_الحاج،_ص۶۴-۶۶. | ۷۸۳. | ↑ اناشید_الحاج،_ص۶۵؛_اشراف_مکه،_ص۵۱. | ۷۸۴. | ↑ خلاصة_الاثر،_ج۴،_ص۴۴۸؛_اشراف_مکه،_ص۵۴. | ۷۸۵. | ↑ نک:_سایت_رسمی_وزارت_کشور_عربستان_سعودی. | ۷۸۶. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. | ۷۸۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. | ۷۸۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. | ۷۸۹. | ↑ سفرنامه_حجاز،_ص۱۶۸-۱۶۹. | ۷۹۰. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. | ۷۹۱. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. | ۷۹۲. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. | ۷۹۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. | ۷۹۴. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. | ۷۹۵. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. | ۷۹۶. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. | ۷۹۷. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. | ۷۹۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. | ۷۹۹. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. | ۸۰۰. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. | ۸۰۱. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. | ۸۰۲. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. | ۸۰۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. | ۸۰۴. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. | ۸۰۵. | ↑ تاریخ_الاسلام،_ج۴۴،_ص۳۶۰؛_تاریخ_ابن_خلدون،_ج۴،_ص۱۶؛_غایة_المرام،_ج۱،_ص۵۷۷. | ۸۰۶. | ↑ النجوم_الزاهره،_ج۱۱،_ص۱۳۹. | ۸۰۷. | ↑ میقات_حج،_ش۲۲،_ص۶۶،_«تاریخ_تشیع_در_مکه،_مدینه،_جبل_عامل،_حلب._ | ۸۰۸. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۱۶. | ۸۰۹. | ↑ الحقیقة_و_المجاز،_ج۳،_ص۷۳. | ۸۱۰. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. | ۸۱۱. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. | ۸۱۲. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. | ۸۱۳. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ | ۸۱۴. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. | ۸۱۵. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. | ۸۱۶. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. | ۸۱۷. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ | ۸۱۸. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. | ۸۱۹. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. | ۸۲۰. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. | ۸۲۱. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ | ۸۲۲. | ↑ الفهرست،_ص۱۲۵. | ۸۲۳. | ↑ معجم_الادباء،_ج۱۶،_ص۶۱. | ۸۲۴. | ↑ الوافی_بالوفیات،_ج۲۲،_ص۳۰۱. | ۸۲۵. | ↑ هدیة_العارفین،_ج۱،_ص۷۸۰ | |
" name="_
۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۲. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۴. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۱۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۱۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۱۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۱۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۱۴. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۱۵. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۱۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۱۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۱۸. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۱۹. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۲۰. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۲۱. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۲۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۲۳. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۲۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۲۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۲۶. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۲۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۲۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۲۹. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۳۰. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۳۱. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۳۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۳۳. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۳۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۳۵. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۳۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۳۷. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۳۸. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۳۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۴۰. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۴۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۴۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۴۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۴۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۴۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۴۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۴۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۴۸. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۴۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۵۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۲. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۵۳. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۵۴. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۵۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۵۶. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۵۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۵۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۵۹. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۶۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۶۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۶۲. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۶۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۶۴. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۶۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۶۶. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۶۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۶۸. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۶۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۷۰. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۷۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۷۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۷۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۷۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۷۵. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۷۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۷۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۷۸. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۷۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۸۰. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۸۱. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۸۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۸۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۸۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۸۵. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۸۶. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۸۷. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۸۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۸۹. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۹۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۹۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۹۲. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۹۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۹۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۹۵. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۹۶. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۹۷. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۹۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۹۹. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۱۰۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۱۰۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۱۰۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۱۰۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۱۰۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۱۰۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۱۰۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۱۰۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۱۰۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۱۰۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۱۱۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۱۱۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۱۱۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۱۱۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۱۱۴. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۱۱۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۱۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۱۱۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۱۱۸. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۱۱۹. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۱۲۰. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۱۲۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۱۲۲. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۱۲۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۱۲۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۱۲۵. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۱۲۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۱۲۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۱۲۸. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۱۲۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۱۳۰. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۱۳۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۱۳۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۱۳۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۱۳۴. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۱۳۵. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۱۳۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۱۳۷. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۱۳۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۱۳۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۱۴۰. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۱۴۱. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۱۴۲. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۱۴۳. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۱۴۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۱۴۵. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۱۴۶. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۱۴۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۱۴۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۱۴۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۱۵۰. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۱۵۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۱۵۲. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۱۵۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۱۵۴. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۱۵۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۱۵۶. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۱۵۷. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۱۵۸. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۱۵۹. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۱۶۰. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۱۶۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۱۶۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۱۶۳. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۱۶۴. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۱۶۵. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۱۶۶. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۱۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۱۶۸. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۱۶۹. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۱۷۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۱۷۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۱۷۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۱۷۳. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۱۷۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۱۷۵. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۱۷۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۱۷۷. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۱۷۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۱۷۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۱۸۰. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۱۸۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۱۸۲. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۱۸۳. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۱۸۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۱۸۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۱۸۶. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۱۸۷. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۱۸۸. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۱۸۹. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۱۹۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۱۹۱. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۱۹۲. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۱۹۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۱۹۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۱۹۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۱۹۶. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۱۹۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۱۹۸. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۱۹۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۲۰۰. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۲۰۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۲۰۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۲۰۳. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۲۰۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۲۰۵. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۲۰۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۲۰۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۲۰۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۲۰۹. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۲۱۰. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۲۱۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۲۱۲. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۲۱۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۲۱۴. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۲۱۵. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۲۱۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۲۱۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۲۱۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۲۱۹. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۲۲۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۲۲۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۲۲۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۲۲۳. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۲۲۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۲۲۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۲۲۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۲۲۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۲۲۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۲۲۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۲۳۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۲۳۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۲۳۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۲۳۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۳۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۳۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۲۳۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۲۳۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۲۳۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۲۳۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۲۴۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۲۴۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۲۴۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۴۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۲۴۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۴۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۲۴۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۲۴۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۲۴۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۲۴۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۲۵۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۲۵۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۲۵۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۲۵۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۵۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۵۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۲۵۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۲۵۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۲۵۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۲۵۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۲۶۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۲۶۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۲۶۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۶۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۲۶۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۶۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۲۶۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۲۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۲۶۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۲۶۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۲۷۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۲۷۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۲۷۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۲۷۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۷۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۷۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۲۷۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۲۷۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۲۷۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۲۷۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۲۸۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۲۸۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۲۸۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۸۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۲۸۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۸۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۲۸۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۲۸۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۲۸۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۲۸۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۲۹۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۲۹۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۲۹۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۲۹۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۹۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۹۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۲۹۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۲۹۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۲۹۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۲۹۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۳۰۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۳۰۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۳۰۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۳۰۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۳۰۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۳۰۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۳۰۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۳۰۷. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۳۰۸. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۳۰۹. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۳۱۰. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۳۱۱. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۳۱۲. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۳۱۳. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۳۱۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۳۱۵. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۳۱۶. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۳۱۷. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۳۱۸. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۳۱۹. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۳۲۰. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۳۲۱. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۳۲۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۳۲۳. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۳۲۴. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۳۲۵. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۳۲۶. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۳۲۷. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۳۲۸. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۳۲۹. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۳۳۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۳۳۱. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۳۳۲. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۳۳۳. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۳۳۴. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۳۳۵. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۳۳۶. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۳۳۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۳۳۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۳۳۹. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۳۴۰. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۳۴۱. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۳۴۲. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۳۴۳. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۳۴۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۳۴۵. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۳۴۶. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۳۴۷. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۳۴۸. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۳۴۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۳۵۰. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۳۵۱. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۳۵۲. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۳۵۳. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۳۵۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۳۵۵. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۳۵۶. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۳۵۷. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۳۵۸. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۳۵۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۳۶۰. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۳۶۱. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۳۶۲. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۳۶۳. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۳۶۴. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۳۶۵. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۳۶۶. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۳۶۷. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۳۶۸. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۳۶۹. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۳۷۰. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۳۷۱. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۳۷۲. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۳۷۳. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۳۷۴. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۳۷۵. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۳۷۶. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۳۷۷. | ↑ الصحاح، ج۲، ص۵۸۱؛ لسان العرب، ج۴، ص۳۱؛ تاج العروس، ج۶، ص۳۲، «امر. |
۳۷۸. | ↑ نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۲۴۲-۲۴۳. |
۳۷۹. | ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۳۸. |
۳۸۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۹. |
۳۸۱. | ↑ الفتوح، ج۵، ص۱۴. |
۳۸۲. | ↑ نک: رحلة ابن جبیر، ص۵۱؛ نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۵؛ النجوم الزاهره، ج۵، ص۱۰۹. |
۳۸۳. | ↑ نک: الروض المعطار، ص۴۲۴؛ مسالک الابصار، ج۱۶، ص۷۷. |
۳۸۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۰۷. |
۳۸۵. | ↑ الارج المسکی، ص۳۱۷-۳۱۸. |
۳۸۶. | ↑ جامع الیبان، ج۱، ص۷۴۹؛ مجمع البیان، ج۲، ص۳۸۲؛ ج۸، ص۳۲۳. |
۳۸۷. | ↑ التبیان، ج۱، ص۴۶۲. |
۳۸۸. | ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۳-۲۰۵؛ علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۷. |
۳۸۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۲. |
۳۹۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۹-۲۰. |
۳۹۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۰. |
۳۹۲. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲؛ الکامل، ج۲، ص۴۲؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۳. |
۳۹۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۵. |
۳۹۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲. |
۳۹۵. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲. |
۳۹۶. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲. |
۳۹۷. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۲؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۱-۸۲؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۲۴. |
۳۹۸. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۷۳؛ معجم البلدان، ج۵، ص۱۸۵. |
۳۹۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۰. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۲. |
۴۰۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۶۹. |
۴۰۲. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۴؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۲. |
۴۰۵. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۶. | ↑ معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۵. |
۴۰۷. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۴-۸۶؛ مروج الذهب، ج۱، ص۲۲-۲۳. |
۴۰۸. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲-۲۳؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۹. | ↑ الروض الانف، ج۲، ص۷۹؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۱۷. |
۴۱۰. | ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۵. |
۴۱۱. | ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۲۲۵. |
۴۱۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۲۱. |
۴۱۳. | ↑ الانساب، ج۱، ص۲۲؛ معجم قبائل العرب، ج۱، ص۵۲. |
۴۱۴. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲. |
۴۱۵. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۴. |
۴۱۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۳۰-۳۳. |
۴۱۷. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. |
۴۱۸. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۷. |
۴۱۹. | ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. |
۴۲۰. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. |
۴۲۱. | ↑ المعارف، ص۱۰۸؛ نک: المفصل، ج۸، ص۳۳. |
۴۲۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۷۴. |
۴۲۳. | ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۹۰-۹۲. |
۴۲۴. | ↑ المفصل، ج۲، ص۱۲؛ ج۷، ص۱۴. |
۴۲۵. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۲۴. |
۴۲۶. | ↑ الاصنام، ص۸؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲۷؛ المفصل، ج۶، ص۱۴-۱۵. |
۴۲۷. | ↑ المعجم الاوسط، ج۱، ص۷۲؛ بحار الانوار، ج۹، ص۸۴. |
۴۲۸. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۹، ۲۵۴-۲۵۵؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۵۰۱. |
۴۲۹. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۰۱. |
۴۳۰. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۰؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۳؛ سبل الهدی، ج۱، ص۲۹۵. |
۴۳۱. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸. |
۴۳۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۳-۲۴. |
۴۳۳. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵-۵۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۵-۲۵۶. |
۴۳۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵-۵۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۶. |
۴۳۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۴؛ اعلام النبوه، ص۱۸۰؛ الانوار فی مولد النبی، ص۱۹. |
۴۳۶. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۶-۵۸؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۷. |
۴۳۷. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸. |
۴۳۸. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ الکامل، ج۲، ص۲۱-۲۲؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۱۰-۵۱۱. |
۴۳۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵. |
۴۴۰. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳؛ المنمق، ص۵۴؛ المعارف، ص۶۰۴. |
۴۴۱. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۱؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۱۰؛ اعلام النبوه، ص۱۹۲. |
۴۴۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۰. |
۴۴۳. | ↑ الطبقات، ج۱، ص۷۵؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۲. |
۴۴۴. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۷، ۱۴۲. |
۴۴۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰، ۱۴۳. |
۴۴۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۶۳. |
۴۴۷. | ↑ المغازی، ج۱، ص۹۱، ۱۵۷. |
۴۴۸. | ↑ الطبقات، ج۱، ص۶۳؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۲. |
۴۴۹. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۶۳. |
۴۵۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۴۵۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۴۵۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۴۵۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۴۵۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۴۵۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۴۵۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۴۵۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۴۵۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۴۵۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۴۶۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۴۶۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۴۶۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۴۶۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۴۶۴. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۴۶۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۴۶۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۴۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۴۶۸. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۴۶۹. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۴۷۰. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۴۷۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۴۷۲. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۴۷۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۴۷۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۴۷۵. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۴۷۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۴۷۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۴۷۸. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۴۷۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۴۸۰. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۴۸۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۴۸۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۴۸۳. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۴۸۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۴۸۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۴۸۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۴۸۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۴۸۸. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۴۸۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۴۹۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۴۹۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۴۹۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۴۹۳. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۴۹۴. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۴۹۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۴۹۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۴۹۷. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۴۹۸. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۴۹۹. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۰۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۰۱. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۵۰۲. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۵۰۳. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۵۰۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۵۰۵. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۵۰۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۵۰۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۵۰۸. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۵۰۹. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۵۱۰. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۵۱۱. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۵۱۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۵۱۳. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۵۱۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۵۱۵. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۵۱۶. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۵۱۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۵۱۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۵۱۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۵۲۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۵۲۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۵۲۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۵۲۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۵۲۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۵۲۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۵۲۶. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۵۲۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۵۲۸. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۵۲۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۵۳۰. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۵۳۱. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۵۳۲. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۳۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۳۴. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۵۳۵. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۵۳۶. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۵۳۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۵۳۸. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۵۳۹. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۵۴۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۵۴۱. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۵۴۲. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۵۴۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۵۴۴. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۵۴۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۵۴۶. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۵۴۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۵۴۸. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۵۴۹. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۵۹؛_النجوم_الزاهره،_ج۷،_ص۹۷. |
۵۵۰. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۷۲؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۵۵. |
۵۵۱. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۲۰. |
۵۵۲. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۴۹۷. |
۵۵۳. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰-۱۱۵. |
۵۵۴. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۲؛_النجوم_الزاهره،_ج۸،_ص۱۹۹. |
۵۵۵. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۲-۱۴۳. |
۵۵۶. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۸۶؛_العقد_الثمین،_ج۱،_ص۳۳۱؛_غایة_المرام،_ج۱،_ص۶۴۰. |
۵۵۷. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۴۱؛_الجامع_اللطیف،_ص۲۷۴. |
۵۵۸. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۵۲۹؛_اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۰۱؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۴۷-۷۴۸. |
۵۵۹. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۳۴۵،_۳۵۱؛_شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۴۱. |
۵۶۰. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۳. |
۵۶۱. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۳۴-۱۳۵؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۴۸-۷۴۹. |
۵۶۲. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۳؛_الرحلة_الحجازیه،_ص۱۸۱. |
۵۶۳. | ↑ تاریخ_اولجایتو،_ص۱۹۹-۲۰۰. |
۵۶۴. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۳۴_به_بعد؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۶۲-۲۷۲. |
۵۶۵. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰. |
۵۶۶. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰. |
۵۶۷. | ↑ السلوک،_ج۴،_ص۲۹۳؛_الدرر_الکامنه،_ج۱،_ص۲۳۷؛_النجوم_الزاهره،_ج۱۱،_ص۱۳۹-۱۴۰. |
۵۶۸. | ↑ الاعلام،_ج۱،_ص۱۶۸. |
۵۶۹. | ↑ نزهة_النفوس،_ج۳،_ص۲۴۷. |
۵۷۰. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۱۸۸. |
۵۷۱. | ↑ الضوء_اللامع،_ج۱،_ص۲۵۷؛_ج۵،_ص۲۷۲؛_سمط_النجوم،_ج۴،_ص۲۷۴-۲۷۵. |
۵۷۲. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۴۱؛_تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۱۲. |
۵۷۳. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۱۹۰-۱۹۱. |
۵۷۴. | ↑ تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۴-۷۶۵. |
۵۷۵. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۴۳. |
۵۷۶. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۴۹-۲۵۰؛_خلاصة_الکلام،_ص۴۴؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۶-۷۶۷. |
۵۷۷. | ↑ بلوغ_القری،_ج۱،_ص۱۰۲۰. |
۵۷۸. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۸۹-۲۹۰. |
۵۷۹. | ↑ افادة_الانام،_ج۳،_ص۳۲۰-۳۵۰؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۸. |
۵۸۰. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۴۰۵. |
۵۸۱. | ↑ نک:_شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۷۸؛_العقد_الثمین،_ج۳،_ص۴۴۸. |
۵۸۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۵۸۳. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۵۸۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۵۸۵. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۵۸۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۵۸۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۵۸۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۵۸۹. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۵۹۰. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۵۹۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۵۹۲. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۵۹۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۵۹۴. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۵۹۵. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۵۹۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۵۹۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۵۹۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۵۹۹. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۶۰۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۶۰۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۶۰۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۶۰۳. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۶۰۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۶۰۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۶۰۶. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۶۰۷. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۶۰۸. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۶۰۹. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۶۱۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۶۱۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۶۱۲. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۶۱۳. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۶۱۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۶۱۵. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۶۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۶۱۷. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۶۱۸. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۶۱۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۶۲۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۶۲۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۶۲۲. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۶۲۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۶۲۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۶۲۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۶۲۶. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۶۲۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۶۲۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۶۲۹. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۶۳۰. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۶۳۱. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۶۳۲. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۶۳۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۶۳۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۶۳۵. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۶۳۶. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۶۳۷. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۶۳۸. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۶۳۹. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۶۴۰. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۶۴۱. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۶۴۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۶۴۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۶۴۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۶۴۵. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۶۴۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۶۴۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۶۴۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۶۴۹. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۶۵۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۶۵۱. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۳۵۹-۳۶۰؛_سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۲۰؛_اشراف_مکه،_ص۱۳۲. |
۶۵۲. | ↑ اشراف_الحجاز،_ص۳۰؛_اشراف_مکه،_ص۳۹. |
۶۵۳. | ↑ سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۲۹. |
۶۵۴. | ↑ اشراف_مکه،_ص۴۹. |
۶۵۵. | ↑ اشراف_مکه،_ص۴۹،_۵۴. |
۶۵۶. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۵۶۵؛_اشراف_مکه،_ص۵۹-۶۰. |
۶۵۷. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۵۸۹. |
۶۵۸. | ↑ اشراف_مکه،_ص۶۰-۶۱. |
۶۵۹. | ↑ نک:_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۹۴. |
۶۶۰. | ↑ سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۷۴؛_تاریخ_امراء_مکه،_ص۷۰۲. |
۶۶۱. | ↑ امراء_البلد_الحرام،_ص۷۶؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۴۷. |
۶۶۲. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۵-۱۱۶؛_منائح_الکرم،_ج۳،_ص۴۳۲. |
۶۶۳. | ↑ نک:_اشراف_مکه،_ص۱۳۹-۱۵۰. |
۶۶۴. | ↑ اشراف_مکه،_ص۱۴۱. |
۶۶۵. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۲۲۷-۲۳۳. |
۶۶۶. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۲۴۰. |
۶۶۷. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۱۶؛_الحرم_المکی،_ص۸۴. |
۶۶۸. | ↑ نک:_اشراف_مکه،_ص۱۵۰-۱۷۷. |
۶۶۹. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۲۰۳؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۳۵. |
۶۷۰. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۲۰۳؛_افادة_الانام،_ج۳،_ص۶۴۸. |
۶۷۱. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۳۹-۴۵۶. |
۶۷۲. | ↑ ریشههای_بحران_در_خاور_میانه،_ص۱۳۷-۱۷۶؛_آثار_اسلامی_مکه،_ص۶۱. |
۶۷۳. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۶۶. |
۶۷۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۶۷۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۶۷۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۶۷۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۶۷۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۶۷۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۶۸۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۶۸۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۶۸۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۶۸۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۶۸۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۶۸۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۶۸۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۶۸۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۶۸۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۶۸۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۶۹۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۶۹۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۶۹۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۶۹۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۶۹۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۶۹۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۶۹۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۶۹۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۶۹۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۶۹۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۷۰۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۷۰۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۷۰۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۷۰۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۷۰۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۷۰۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۷۰۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۷۰۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۷۰۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۷۰۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۷۱۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۷۱۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۷۱۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۷۱۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۷۱۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۷۱۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۷۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۷۱۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۷۱۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۷۱۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۷۲۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۷۲۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۷۲۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۷۲۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۷۲۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۷۲۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۷۲۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۷۲۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۷۲۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۷۲۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۷۳۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۷۳۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۷۳۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۷۳۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۷۳۴. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۷-۵۵۸. |
۷۳۵. | ↑ نک:_تاریخ_امراء_مکه،_ص۳۵۶-۳۶۰. |
۷۳۶. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۸. |
۷۳۷. | ↑ جغرافیای_کشورهای_اسلامی،_ج۱،_ص۱۹۱. |
۷۳۸. | ↑ قصة_الاشراف_و_ابن_سعود،_ص۲۱۲-۲۱۴. |
۷۳۹. | ↑ فصول_من_تاریخ_المدینه،_ص۵۵. |
۷۴۰. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۸-۵۵۹. |
۷۴۱. | ↑ نک:_شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۱. |
۷۴۲. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۳. |
۷۴۳. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۳. |
۷۴۴. | ↑ کعبه_و_جامه_آن،_ص۲۸۵. |
۷۴۵. | ↑ التاریخ_القویم،_ج۲،_ص۱۹۹. |
۷۴۶. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۸۷. |
۷۴۷. | ↑ سفرنامه_حجاز،_ص۲۱۱. |
۷۴۸. | ↑ البدایة_و_النهایه،_ج۱۲،_ص۹۹. |
۷۴۹. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۱-۱۷۳. |
۷۵۰. | ↑ سفرنامه_ناصر_خسرو،_ص۱۳۹. |
۷۵۱. | ↑ اشراف_مکه،_ص۵۵. |
۷۵۲. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۲۷. |
۷۵۳. | ↑ اشراف_مکه،_ص۵۵. |
۷۵۴. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۷۵۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۷۵۶. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۷۵۷. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۷۵۸. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۷۵۹. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۷۶۰. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۷۶۱. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۷۶۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۷۶۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۷۶۴. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۷۶۵. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۷۶۶. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۷۶۷. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۷۶۸. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۷۶۹. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۷۷۰. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۷۷۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۷۷۲. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۷۷۳. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۷۷۴. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۷۷۵. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۷۷۶. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۷۷۷. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۷۷۸. | ↑ السیرة_النبویه،_ج۲،_ص۵۸۹؛_فتوح_البلدان،_ص۷۸. |
۷۷۹. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۱۸۰. |
۷۸۰. | ↑ وسائل_الشیعه،_ج۱۰،_ص۱۳۳. |
۷۸۱. | ↑ الاحکام_السلطانیه،_ص۴۹-۵۱. |
۷۸۲. | ↑ اناشید_الحاج،_ص۶۴-۶۶. |
۷۸۳. | ↑ اناشید_الحاج،_ص۶۵؛_اشراف_مکه،_ص۵۱. |
۷۸۴. | ↑ خلاصة_الاثر،_ج۴،_ص۴۴۸؛_اشراف_مکه،_ص۵۴. |
۷۸۵. | ↑ نک:_سایت_رسمی_وزارت_کشور_عربستان_سعودی. |
۷۸۶. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۷۸۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۷۸۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۷۸۹. | ↑ سفرنامه_حجاز،_ص۱۶۸-۱۶۹. |
۷۹۰. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۷۹۱. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۷۹۲. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۷۹۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۷۹۴. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۷۹۵. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۷۹۶. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۷۹۷. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۷۹۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۷۹۹. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۸۰۰. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۸۰۱. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۸۰۲. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۸۰۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۸۰۴. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۸۰۵. | ↑ تاریخ_الاسلام،_ج۴۴،_ص۳۶۰؛_تاریخ_ابن_خلدون،_ج۴،_ص۱۶؛_غایة_المرام،_ج۱،_ص۵۷۷. |
۸۰۶. | ↑ النجوم_الزاهره،_ج۱۱،_ص۱۳۹. |
۸۰۷. | ↑ میقات_حج،_ش۲۲،_ص۶۶،_«تاریخ_تشیع_در_مکه،_مدینه،_جبل_عامل،_حلب._ |
۸۰۸. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۱۶. |
۸۰۹. | ↑ الحقیقة_و_المجاز،_ج۳،_ص۷۳. |
۸۱۰. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۸۱۱. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۸۱۲. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۸۱۳. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۸۱۴. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۸۱۵. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۸۱۶. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۸۱۷. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۸۱۸. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۸۱۹. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۸۲۰. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۸۲۱. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۸۲۲. | ↑ الفهرست،_ص۱۲۵. |
۸۲۳. | ↑ معجم_الادباء،_ج۱۶،_ص۶۱. |
۸۲۴. | ↑ الوافی_بالوفیات،_ج۲۲،_ص۳۰۱. |
۸۲۵. | ↑ هدیة_العارفین،_ج۱،_ص۷۸۰ |
">۱۱ -
۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۲. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۴. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۱۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۱۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۱۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۱۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۱۴. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۱۵. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۱۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۱۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۱۸. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۱۹. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۲۰. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۲۱. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۲۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۲۳. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۲۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۲۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۲۶. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۲۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۲۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۲۹. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۳۰. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۳۱. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۳۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۳۳. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۳۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۳۵. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۳۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۳۷. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۳۸. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۳۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۴۰. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۴۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۴۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۴۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۴۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۴۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۴۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۴۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۴۸. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۴۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۵۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۲. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۵۳. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۵۴. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۵۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۵۶. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۵۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۵۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۵۹. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۶۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۶۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۶۲. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۶۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۶۴. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۶۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۶۶. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۶۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۶۸. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۶۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۷۰. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۷۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۷۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۷۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۷۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۷۵. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۷۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۷۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۷۸. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۷۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۸۰. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۸۱. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۸۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۸۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۸۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۸۵. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۸۶. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۸۷. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۸۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۸۹. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۹۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۹۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۹۲. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۹۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۹۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۹۵. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۹۶. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۹۷. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۹۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۹۹. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۱۰۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۱۰۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۱۰۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۱۰۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۱۰۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۱۰۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۱۰۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۱۰۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۱۰۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۱۰۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۱۱۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۱۱۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۱۱۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۱۱۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۱۱۴. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۱۱۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۱۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۱۱۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۱۱۸. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۱۱۹. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۱۲۰. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۱۲۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۱۲۲. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۱۲۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۱۲۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۱۲۵. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۱۲۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۱۲۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۱۲۸. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۱۲۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۱۳۰. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۱۳۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۱۳۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۱۳۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۱۳۴. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۱۳۵. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۱۳۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۱۳۷. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۱۳۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۱۳۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۱۴۰. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۱۴۱. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۱۴۲. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۱۴۳. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۱۴۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۱۴۵. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۱۴۶. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۱۴۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۱۴۸. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۱۴۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۱۵۰. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۱۵۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۱۵۲. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۱۵۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۱۵۴. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۱۵۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۱۵۶. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۱۵۷. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۱۵۸. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۱۵۹. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۱۶۰. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۱۶۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۱۶۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۱۶۳. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۱۶۴. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۱۶۵. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۱۶۶. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۱۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۱۶۸. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۱۶۹. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۱۷۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۱۷۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۱۷۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۱۷۳. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۱۷۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۱۷۵. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۱۷۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۱۷۷. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۱۷۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۱۷۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۱۸۰. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۱۸۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۱۸۲. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۱۸۳. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۱۸۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۱۸۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۱۸۶. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۱۸۷. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۱۸۸. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۱۸۹. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۱۹۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۱۹۱. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۱۹۲. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۱۹۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۱۹۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۱۹۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۱۹۶. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۱۹۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۱۹۸. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۱۹۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۲۰۰. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۲۰۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۲۰۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۲۰۳. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۲۰۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۲۰۵. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۲۰۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۲۰۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۲۰۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۲۰۹. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۲۱۰. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۲۱۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۲۱۲. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۲۱۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۲۱۴. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۲۱۵. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۲۱۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۲۱۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۲۱۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۲۱۹. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۲۲۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۲۲۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۲۲۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۲۲۳. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۲۲۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۲۲۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۲۲۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۲۲۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۲۲۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۲۲۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۲۳۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۲۳۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۲۳۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۲۳۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۳۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۳۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۲۳۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۲۳۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۲۳۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۲۳۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۲۴۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۲۴۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۲۴۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۴۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۲۴۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۴۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۲۴۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۲۴۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۲۴۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۲۴۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۲۵۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۲۵۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۲۵۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۲۵۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۵۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۵۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۲۵۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۲۵۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۲۵۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۲۵۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۲۶۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۲۶۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۲۶۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۶۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۲۶۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۶۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۲۶۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۲۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۲۶۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۲۶۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۲۷۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۲۷۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۲۷۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۲۷۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۷۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۷۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۲۷۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۲۷۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۲۷۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۲۷۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۲۸۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۲۸۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۲۸۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۸۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۲۸۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۲۸۵. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۲۸۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۲۸۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۲۸۸. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۲۸۹. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۲۹۰. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۲۹۱. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۲۹۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۲۹۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۹۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۲۹۵. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۲۹۶. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۲۹۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۲۹۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۲۹۹. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۳۰۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۳۰۱. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۳۰۲. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۳۰۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۳۰۴. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۳۰۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۳۰۶. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۳۰۷. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۳۰۸. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۳۰۹. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۳۱۰. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۳۱۱. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۳۱۲. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۳۱۳. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۳۱۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۳۱۵. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۳۱۶. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۳۱۷. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۳۱۸. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۳۱۹. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۳۲۰. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۳۲۱. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۳۲۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۳۲۳. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۳۲۴. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۳۲۵. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۳۲۶. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۳۲۷. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۳۲۸. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۳۲۹. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۳۳۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۳۳۱. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۳۳۲. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۳۳۳. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۳۳۴. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۳۳۵. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۳۳۶. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۳۳۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۳۳۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۳۳۹. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۳۴۰. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۳۴۱. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۳۴۲. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۳۴۳. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۳۴۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۳۴۵. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۳۴۶. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۳۴۷. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۳۴۸. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۳۴۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۳۵۰. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۳۵۱. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۳۵۲. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۳۵۳. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۳۵۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۳۵۵. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۳۵۶. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۳۵۷. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۳۵۸. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۳۵۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۳۶۰. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۳۶۱. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۳۶۲. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۳۶۳. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۳۶۴. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۳۶۵. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۳۶۶. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۳۶۷. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۳۶۸. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۳۶۹. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۳۷۰. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۳۷۱. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۳۷۲. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۳۷۳. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۳۷۴. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۳۷۵. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۳۷۶. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۳۷۷. | ↑ الصحاح، ج۲، ص۵۸۱؛ لسان العرب، ج۴، ص۳۱؛ تاج العروس، ج۶، ص۳۲، «امر. |
۳۷۸. | ↑ نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۲۴۲-۲۴۳. |
۳۷۹. | ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۳۸. |
۳۸۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۹. |
۳۸۱. | ↑ الفتوح، ج۵، ص۱۴. |
۳۸۲. | ↑ نک: رحلة ابن جبیر، ص۵۱؛ نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۵؛ النجوم الزاهره، ج۵، ص۱۰۹. |
۳۸۳. | ↑ نک: الروض المعطار، ص۴۲۴؛ مسالک الابصار، ج۱۶، ص۷۷. |
۳۸۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۰۷. |
۳۸۵. | ↑ الارج المسکی، ص۳۱۷-۳۱۸. |
۳۸۶. | ↑ جامع الیبان، ج۱، ص۷۴۹؛ مجمع البیان، ج۲، ص۳۸۲؛ ج۸، ص۳۲۳. |
۳۸۷. | ↑ التبیان، ج۱، ص۴۶۲. |
۳۸۸. | ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۳-۲۰۵؛ علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۷. |
۳۸۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۲. |
۳۹۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۹-۲۰. |
۳۹۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۰. |
۳۹۲. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲؛ الکامل، ج۲، ص۴۲؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۳. |
۳۹۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۵. |
۳۹۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲. |
۳۹۵. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲. |
۳۹۶. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲. |
۳۹۷. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۲؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۱-۸۲؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۲۴. |
۳۹۸. | ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۷۳؛ معجم البلدان، ج۵، ص۱۸۵. |
۳۹۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۰. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۲. |
۴۰۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۶۹. |
۴۰۲. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۴؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۲. |
۴۰۵. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۶. | ↑ معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۵. |
۴۰۷. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۸۴-۸۶؛ مروج الذهب، ج۱، ص۲۲-۲۳. |
۴۰۸. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲-۲۳؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۷۰. |
۴۰۹. | ↑ الروض الانف، ج۲، ص۷۹؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۱۷. |
۴۱۰. | ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۸۵. |
۴۱۱. | ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۲۲۵. |
۴۱۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۲۱. |
۴۱۳. | ↑ الانساب، ج۱، ص۲۲؛ معجم قبائل العرب، ج۱، ص۵۲. |
۴۱۴. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲. |
۴۱۵. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۴. |
۴۱۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۳۰-۳۳. |
۴۱۷. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. |
۴۱۸. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۷. |
۴۱۹. | ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. |
۴۲۰. | ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۹۸. |
۴۲۱. | ↑ المعارف، ص۱۰۸؛ نک: المفصل، ج۸، ص۳۳. |
۴۲۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۷۴. |
۴۲۳. | ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۹۰-۹۲. |
۴۲۴. | ↑ المفصل، ج۲، ص۱۲؛ ج۷، ص۱۴. |
۴۲۵. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۲۴. |
۴۲۶. | ↑ الاصنام، ص۸؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۲۷؛ المفصل، ج۶، ص۱۴-۱۵. |
۴۲۷. | ↑ المعجم الاوسط، ج۱، ص۷۲؛ بحار الانوار، ج۹، ص۸۴. |
۴۲۸. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۹، ۲۵۴-۲۵۵؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۵۰۱. |
۴۲۹. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۰۱. |
۴۳۰. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۰؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۳؛ سبل الهدی، ج۱، ص۲۹۵. |
۴۳۱. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸. |
۴۳۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۳-۲۴. |
۴۳۳. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵-۵۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۵-۲۵۶. |
۴۳۴. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵-۵۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۶. |
۴۳۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۴؛ اعلام النبوه، ص۱۸۰؛ الانوار فی مولد النبی، ص۱۹. |
۴۳۶. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۶-۵۸؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۰۷. |
۴۳۷. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸. |
۴۳۸. | ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ الکامل، ج۲، ص۲۱-۲۲؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۱۰-۵۱۱. |
۴۳۹. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵. |
۴۴۰. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳؛ المنمق، ص۵۴؛ المعارف، ص۶۰۴. |
۴۴۱. | ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۱؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۱۰؛ اعلام النبوه، ص۱۹۲. |
۴۴۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۰. |
۴۴۳. | ↑ الطبقات، ج۱، ص۷۵؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۲. |
۴۴۴. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۷، ۱۴۲. |
۴۴۵. | ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰، ۱۴۳. |
۴۴۶. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۶۳. |
۴۴۷. | ↑ المغازی، ج۱، ص۹۱، ۱۵۷. |
۴۴۸. | ↑ الطبقات، ج۱، ص۶۳؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۲. |
۴۴۹. | ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۶۳. |
۴۵۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۴۵۱. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۴۵۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۴۵۳. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۴۵۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۴۵۵. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۴۵۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۴۵۷. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۴۵۸. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۴۵۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۴۶۰. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۴۶۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۴۶۲. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۴۶۳. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۴۶۴. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۴۶۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۴۶۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۴۶۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۴۶۸. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۴۶۹. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۴۷۰. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۴۷۱. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۴۷۲. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۴۷۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۴۷۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۴۷۵. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۴۷۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۴۷۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۴۷۸. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۴۷۹. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۴۸۰. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۴۸۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۴۸۲. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۴۸۳. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۴۸۴. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۴۸۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۴۸۶. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۴۸۷. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۴۸۸. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۴۸۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۴۹۰. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۴۹۱. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۴۹۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۴۹۳. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۴۹۴. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۴۹۵. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۴۹۶. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۴۹۷. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۴۹۸. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۴۹۹. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۰۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۰۱. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۵۰۲. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۵۰۳. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۵۰۴. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۵۰۵. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۵۰۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۵۰۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۵۰۸. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۵۰۹. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۵۱۰. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۵۱۱. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۵۱۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۵۱۳. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۵۱۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۵۱۵. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۵۱۶. | ↑ السلوک، ج۲، ص۵۹؛ النجوم الزاهره، ج۷، ص۹۷. |
۵۱۷. | ↑ السلوک، ج۲، ص۷۲؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۵۵. |
۵۱۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۲۰. |
۵۱۹. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۴۹۷. |
۵۲۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۵. |
۵۲۱. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲؛ النجوم الزاهره، ج۸، ص۱۹۹. |
۵۲۲. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳. |
۵۲۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۶؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۱؛ غایة المرام، ج۱، ص۶۴۰. |
۵۲۴. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱؛ الجامع اللطیف، ص۲۷۴. |
۵۲۵. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۵۲۹؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۰۱؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۷-۷۴۸. |
۵۲۶. | ↑ السلوک، ج۲، ص۳۴۵، ۳۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۱. |
۵۲۷. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳. |
۵۲۸. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴-۱۳۵؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۸-۷۴۹. |
۵۲۹. | ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۳؛ الرحلة الحجازیه، ص۱۸۱. |
۵۳۰. | ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۹۹-۲۰۰. |
۵۳۱. | ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۳۴ به بعد؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۶۲-۲۷۲. |
۵۳۲. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۳۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰. |
۵۳۴. | ↑ السلوک، ج۴، ص۲۹۳؛ الدرر الکامنه، ج۱، ص۲۳۷؛ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹-۱۴۰. |
۵۳۵. | ↑ الاعلام، ج۱، ص۱۶۸. |
۵۳۶. | ↑ نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷. |
۵۳۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۸۸. |
۵۳۸. | ↑ الضوء اللامع، ج۱، ص۲۵۷؛ ج۵، ص۲۷۲؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۷۴-۲۷۵. |
۵۳۹. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۱؛ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۲. |
۵۴۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۱۹۰-۱۹۱. |
۵۴۱. | ↑ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵. |
۵۴۲. | ↑ خلاصة الکلام، ص۴۳. |
۵۴۳. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۴۹-۲۵۰؛ خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷. |
۵۴۴. | ↑ بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰. |
۵۴۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۸۹-۲۹۰. |
۵۴۶. | ↑ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸. |
۵۴۷. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۴۰۵. |
۵۴۸. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸؛ العقد الثمین، ج۳، ص۴۴۸. |
۵۴۹. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۵۹؛_النجوم_الزاهره،_ج۷،_ص۹۷. |
۵۵۰. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۷۲؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۵۵. |
۵۵۱. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۲۰. |
۵۵۲. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۴۹۷. |
۵۵۳. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰-۱۱۵. |
۵۵۴. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۲؛_النجوم_الزاهره،_ج۸،_ص۱۹۹. |
۵۵۵. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۲-۱۴۳. |
۵۵۶. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۸۶؛_العقد_الثمین،_ج۱،_ص۳۳۱؛_غایة_المرام،_ج۱،_ص۶۴۰. |
۵۵۷. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۴۱؛_الجامع_اللطیف،_ص۲۷۴. |
۵۵۸. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۵۲۹؛_اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۰۱؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۴۷-۷۴۸. |
۵۵۹. | ↑ السلوک،_ج۲،_ص۳۴۵،_۳۵۱؛_شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۴۱. |
۵۶۰. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۳. |
۵۶۱. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۳۴-۱۳۵؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۴۸-۷۴۹. |
۵۶۲. | ↑ عمدة_الطالب،_ص۱۴۳؛_الرحلة_الحجازیه،_ص۱۸۱. |
۵۶۳. | ↑ تاریخ_اولجایتو،_ص۱۹۹-۲۰۰. |
۵۶۴. | ↑ اتحاف_الوری،_ج۳،_ص۱۳۴_به_بعد؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۶۲-۲۷۲. |
۵۶۵. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰. |
۵۶۶. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۰. |
۵۶۷. | ↑ السلوک،_ج۴،_ص۲۹۳؛_الدرر_الکامنه،_ج۱،_ص۲۳۷؛_النجوم_الزاهره،_ج۱۱،_ص۱۳۹-۱۴۰. |
۵۶۸. | ↑ الاعلام،_ج۱،_ص۱۶۸. |
۵۶۹. | ↑ نزهة_النفوس،_ج۳،_ص۲۴۷. |
۵۷۰. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۱۸۸. |
۵۷۱. | ↑ الضوء_اللامع،_ج۱،_ص۲۵۷؛_ج۵،_ص۲۷۲؛_سمط_النجوم،_ج۴،_ص۲۷۴-۲۷۵. |
۵۷۲. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۴۱؛_تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۱۲. |
۵۷۳. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۱۹۰-۱۹۱. |
۵۷۴. | ↑ تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۴-۷۶۵. |
۵۷۵. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۴۳. |
۵۷۶. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۴۹-۲۵۰؛_خلاصة_الکلام،_ص۴۴؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۶-۷۶۷. |
۵۷۷. | ↑ بلوغ_القری،_ج۱،_ص۱۰۲۰. |
۵۷۸. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۸۹-۲۹۰. |
۵۷۹. | ↑ افادة_الانام،_ج۳،_ص۳۲۰-۳۵۰؛_تحصیل_المرام،_ج۲،_ص۷۶۸. |
۵۸۰. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۴۰۵. |
۵۸۱. | ↑ نک:_شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۷۸؛_العقد_الثمین،_ج۳،_ص۴۴۸. |
۵۸۲. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۵۸۳. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۵۸۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۵۸۵. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۵۸۶. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۵۸۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۵۸۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۵۸۹. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۵۹۰. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۵۹۱. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۵۹۲. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۵۹۳. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۵۹۴. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۵۹۵. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۵۹۶. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۵۹۷. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۵۹۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۵۹۹. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۶۰۰. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۶۰۱. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۶۰۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۶۰۳. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۶۰۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۶۰۵. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۶۰۶. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۶۰۷. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۶۰۸. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۶۰۹. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۶۱۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۶۱۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۶۱۲. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۶۱۳. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۶۱۴. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۶۱۵. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۶۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۶۱۷. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۶۱۸. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۶۱۹. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۶۲۰. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۶۲۱. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۶۲۲. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۶۲۳. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۶۲۴. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۶۲۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۶۲۶. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۶۲۷. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۶۲۸. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۳۵۹-۳۶۰؛ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۰؛ اشراف مکه، ص۱۳۲. |
۶۲۹. | ↑ اشراف الحجاز، ص۳۰؛ اشراف مکه، ص۳۹. |
۶۳۰. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۲۹. |
۶۳۱. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹. |
۶۳۲. | ↑ اشراف مکه، ص۴۹، ۵۴. |
۶۳۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۹-۶۰. |
۶۳۴. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۵۸۹. |
۶۳۵. | ↑ اشراف مکه، ص۶۰-۶۱. |
۶۳۶. | ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص۳۹۴. |
۶۳۷. | ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۳۷۴؛ تاریخ امراء مکه، ص۷۰۲. |
۶۳۸. | ↑ امراء البلد الحرام، ص۷۶؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۴۷. |
۶۳۹. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶؛ منائح الکرم، ج۳، ص۴۳۲. |
۶۴۰. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۳۹-۱۵۰. |
۶۴۱. | ↑ اشراف مکه، ص۱۴۱. |
۶۴۲. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۲۷-۲۳۳. |
۶۴۳. | ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص۲۴۰. |
۶۴۴. | ↑ تاریخ مکه، طبری، ص۲۱۶؛ الحرم المکی، ص۸۴. |
۶۴۵. | ↑ نک: اشراف مکه، ص۱۵۰-۱۷۷. |
۶۴۶. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۵. |
۶۴۷. | ↑ خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸. |
۶۴۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۳۹-۴۵۶. |
۶۴۹. | ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص۱۳۷-۱۷۶؛ آثار اسلامی مکه، ص۶۱. |
۶۵۰. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۶. |
۶۵۱. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۳۵۹-۳۶۰؛_سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۲۰؛_اشراف_مکه،_ص۱۳۲. |
۶۵۲. | ↑ اشراف_الحجاز،_ص۳۰؛_اشراف_مکه،_ص۳۹. |
۶۵۳. | ↑ سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۲۹. |
۶۵۴. | ↑ اشراف_مکه،_ص۴۹. |
۶۵۵. | ↑ اشراف_مکه،_ص۴۹،_۵۴. |
۶۵۶. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۵۶۵؛_اشراف_مکه،_ص۵۹-۶۰. |
۶۵۷. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۵۸۹. |
۶۵۸. | ↑ اشراف_مکه،_ص۶۰-۶۱. |
۶۵۹. | ↑ نک:_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۹۴. |
۶۶۰. | ↑ سمط_النجوم،_ج۴،_ص۳۷۴؛_تاریخ_امراء_مکه،_ص۷۰۲. |
۶۶۱. | ↑ امراء_البلد_الحرام،_ص۷۶؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۴۷. |
۶۶۲. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۱،_ص۱۱۵-۱۱۶؛_منائح_الکرم،_ج۳،_ص۴۳۲. |
۶۶۳. | ↑ نک:_اشراف_مکه،_ص۱۳۹-۱۵۰. |
۶۶۴. | ↑ اشراف_مکه،_ص۱۴۱. |
۶۶۵. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۲۲۷-۲۳۳. |
۶۶۶. | ↑ تاریخ_امراء_البلد_الحرام،_ص۲۴۰. |
۶۶۷. | ↑ تاریخ_مکه،_طبری،_ص۲۱۶؛_الحرم_المکی،_ص۸۴. |
۶۶۸. | ↑ نک:_اشراف_مکه،_ص۱۵۰-۱۷۷. |
۶۶۹. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۲۰۳؛_تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۳۵. |
۶۷۰. | ↑ خلاصة_الکلام،_ص۲۰۳؛_افادة_الانام،_ج۳،_ص۶۴۸. |
۶۷۱. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۳۹-۴۵۶. |
۶۷۲. | ↑ ریشههای_بحران_در_خاور_میانه،_ص۱۳۷-۱۷۶؛_آثار_اسلامی_مکه،_ص۶۱. |
۶۷۳. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۳۶۶. |
۶۷۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۶۷۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۶۷۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۶۷۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۶۷۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۶۷۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۶۸۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۶۸۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۶۸۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۶۸۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۶۸۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۶۸۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۶۸۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۶۸۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۶۸۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۶۸۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۶۹۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۶۹۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۶۹۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۶۹۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۶۹۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۶۹۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۶۹۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۶۹۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۶۹۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۶۹۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۷۰۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۷۰۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۷۰۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۷۰۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۷۰۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۷۰۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۷۰۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۷۰۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۷۰۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۷۰۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۷۱۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۷۱۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۷۱۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۷۱۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۷۱۴. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۷-۵۵۸. |
۷۱۵. | ↑ نک: تاریخ امراء مکه، ص۳۵۶-۳۶۰. |
۷۱۶. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸. |
۷۱۷. | ↑ جغرافیای کشورهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۱. |
۷۱۸. | ↑ قصة الاشراف و ابن سعود، ص۲۱۲-۲۱۴. |
۷۱۹. | ↑ فصول من تاریخ المدینه، ص۵۵. |
۷۲۰. | ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۳، ص۵۵۸-۵۵۹. |
۷۲۱. | ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱. |
۷۲۲. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۷۲۳. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳. |
۷۲۴. | ↑ کعبه و جامه آن، ص۲۸۵. |
۷۲۵. | ↑ التاریخ القویم، ج۲، ص۱۹۹. |
۷۲۶. | ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۸۷. |
۷۲۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۲۱۱. |
۷۲۸. | ↑ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۹۹. |
۷۲۹. | ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳. |
۷۳۰. | ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۳۹. |
۷۳۱. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۷۳۲. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۴۲۷. |
۷۳۳. | ↑ اشراف مکه، ص۵۵. |
۷۳۴. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۷-۵۵۸. |
۷۳۵. | ↑ نک:_تاریخ_امراء_مکه،_ص۳۵۶-۳۶۰. |
۷۳۶. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۸. |
۷۳۷. | ↑ جغرافیای_کشورهای_اسلامی،_ج۱،_ص۱۹۱. |
۷۳۸. | ↑ قصة_الاشراف_و_ابن_سعود،_ص۲۱۲-۲۱۴. |
۷۳۹. | ↑ فصول_من_تاریخ_المدینه،_ص۵۵. |
۷۴۰. | ↑ موسوعة_مکة_المکرمه،_ج۳،_ص۵۵۸-۵۵۹. |
۷۴۱. | ↑ نک:_شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۱. |
۷۴۲. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۳. |
۷۴۳. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۳. |
۷۴۴. | ↑ کعبه_و_جامه_آن،_ص۲۸۵. |
۷۴۵. | ↑ التاریخ_القویم،_ج۲،_ص۱۹۹. |
۷۴۶. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۲،_ص۲۸۷. |
۷۴۷. | ↑ سفرنامه_حجاز،_ص۲۱۱. |
۷۴۸. | ↑ البدایة_و_النهایه،_ج۱۲،_ص۹۹. |
۷۴۹. | ↑ شفاء_الغرام،_ج۱،_ص۱۷۱-۱۷۳. |
۷۵۰. | ↑ سفرنامه_ناصر_خسرو،_ص۱۳۹. |
۷۵۱. | ↑ اشراف_مکه،_ص۵۵. |
۷۵۲. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۴۲۷. |
۷۵۳. | ↑ اشراف_مکه،_ص۵۵. |
۷۵۴. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۷۵۵. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۷۵۶. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۷۵۷. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۷۵۸. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۷۵۹. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۷۶۰. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۷۶۱. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۷۶۲. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۷۶۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۷۶۴. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۷۶۵. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۷۶۶. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۷۶۷. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۷۶۸. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۷۶۹. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۷۷۰. | ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۸۹؛ فتوح البلدان، ص۷۸. |
۷۷۱. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۱۸۰. |
۷۷۲. | ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۳. |
۷۷۳. | ↑ الاحکام السلطانیه، ص۴۹-۵۱. |
۷۷۴. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۴-۶۶. |
۷۷۵. | ↑ اناشید الحاج، ص۶۵؛ اشراف مکه، ص۵۱. |
۷۷۶. | ↑ خلاصة الاثر، ج۴، ص۴۴۸؛ اشراف مکه، ص۵۴. |
۷۷۷. | ↑ نک: سایت رسمی وزارت کشور عربستان سعودی. |
۷۷۸. | ↑ السیرة_النبویه،_ج۲،_ص۵۸۹؛_فتوح_البلدان،_ص۷۸. |
۷۷۹. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۱۸۰. |
۷۸۰. | ↑ وسائل_الشیعه،_ج۱۰،_ص۱۳۳. |
۷۸۱. | ↑ الاحکام_السلطانیه،_ص۴۹-۵۱. |
۷۸۲. | ↑ اناشید_الحاج،_ص۶۴-۶۶. |
۷۸۳. | ↑ اناشید_الحاج،_ص۶۵؛_اشراف_مکه،_ص۵۱. |
۷۸۴. | ↑ خلاصة_الاثر،_ج۴،_ص۴۴۸؛_اشراف_مکه،_ص۵۴. |
۷۸۵. | ↑ نک:_سایت_رسمی_وزارت_کشور_عربستان_سعودی. |
۷۸۶. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۷۸۷. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۷۸۸. | ↑ سفرنامه حجاز، ص۱۶۸-۱۶۹. |
۷۸۹. | ↑ سفرنامه_حجاز،_ص۱۶۸-۱۶۹. |
۷۹۰. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۷۹۱. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۷۹۲. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۷۹۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۷۹۴. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۷۹۵. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۷۹۶. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۷۹۷. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۷۹۸. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۷۹۹. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۸۰۰. | ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۷۷. |
۸۰۱. | ↑ النجوم الزاهره، ج۱۱، ص۱۳۹. |
۸۰۲. | ↑ میقات حج، ش۲۲، ص۶۶، «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل، حلب. |
۸۰۳. | ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص۲۱۶. |
۸۰۴. | ↑ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۷۳. |
۸۰۵. | ↑ تاریخ_الاسلام،_ج۴۴،_ص۳۶۰؛_تاریخ_ابن_خلدون،_ج۴،_ص۱۶؛_غایة_المرام،_ج۱،_ص۵۷۷. |
۸۰۶. | ↑ النجوم_الزاهره،_ج۱۱،_ص۱۳۹. |
۸۰۷. | ↑ میقات_حج،_ش۲۲،_ص۶۶،_«تاریخ_تشیع_در_مکه،_مدینه،_جبل_عامل،_حلب._ |
۸۰۸. | ↑ تاریخ_مکه،_سباعی،_ص۲۱۶. |
۸۰۹. | ↑ الحقیقة_و_المجاز،_ج۳،_ص۷۳. |
۸۱۰. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۸۱۱. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۸۱۲. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۸۱۳. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۸۱۴. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۸۱۵. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۸۱۶. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۸۱۷. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۸۱۸. | ↑ الفهرست، ص۱۲۵. |
۸۱۹. | ↑ معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۱. |
۸۲۰. | ↑ الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۳۰۱. |
۸۲۱. | ↑ هدیة العارفین، ج۱، ص۷۸۰ |
۸۲۲. | ↑ الفهرست،_ص۱۲۵. |
۸۲۳. | ↑ معجم_الادباء،_ج۱۶،_ص۶۱. |
۸۲۴. | ↑ الوافی_بالوفیات،_ج۲۲،_ص۳۰۱. |
۸۲۵. | ↑ هدیة_العارفین،_ج۱،_ص۷۸۰ |
[
منابع ==
منبع: منابع()
{{دانشنامه
| آدرس = http://phz.hajj.ir/۴۲۲/۸۹۸۶
| عنوان = امرای مکه
| نویسنده = سيدمحمود ساماني
}}
•آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش
•اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق
•اتعاظ الحنفاء: احمد المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش الشیال و دیگران، احیاء التراث الاسلامیه
•الاحکام السلطانیه: القاضی ابویعلی ابن الفراء (م. ۴۵۸ق.)، به کوشش الفقی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق
•اخبار الدول و آثار الاول: احمد بن یوسف القرمانی (م. ۱۰۱۹ق.)، به کوشش احمد حطیط، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۲ق
•الاخبار الطوال: ابن داود الدینوری (م. ۲۸۲ق.)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، ۱۴۱۲ق
•اخبار المدینه: محمد ابن زباله (م. ۱۹۹ق.)، به کوشش ابن سلامه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۴ق
•اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق
•اخبار مکه: الفاکهی (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق
•الارج المسکی فی تاریخ المکی: علی عبدالقادر الطبری (م. ۱۰۷۰ق.)، به کوشش الجمال، مکه، المکتبة التجاریه، ۱۴۱۶ق
•الارج المسکی فی تاریخ المکی: علی عبدالقادر الطبری (م. ۱۰۷۰ق.)، به کوشش الجمال، مکه، المکتبة التجاریه، ۱۴۱۶ق
•الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق
•اشراف الحجاز فی القرن الثامن عشر: صبری فالح الحمدی، قاهره، مؤسسة المختار، ۱۴۳۰ق
•الاشراف علی تاریخ الاشراف: عاتق بن غیث البلادی، بیروت، دار النفائس، ۱۴۲۳ق
•اشراف مکة المکرمة و امراءها فی العهد العثمانی: اسماعیل حقی جارشلی، ترجمه، خلیل علی مراد، بیروت، دار العربیة للموسوعات، ۱۴۲۴ق
•الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
•الاصنام (تنکیس الاصنام): هشام بن محمد کلبی (م. ۲۰۴ق.)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، ۱۳۴۸ش
•اعلام النبوه: الماوردی (م. ۴۵۰ق.)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۴۰۹ق
•الاعلام: الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م
•الاغانی: ابوالفرج الاصفهانی (م. ۳۵۶ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق
•افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازی (م. ۱۳۶۵ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق
•الامامة و السیاسه: ابن قتیبه (م. ۲۷۶ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، ۱۴۱۳ق
•امراء البلد الحرام: زینی دحلان (م. ۱۳۰۴ق.)، بیروت، الدار المتحدة للنشر
•اناشید الحاج بوی مونثون: ناشناس، ترجمه، اجبیلو و العمیر، الریاض، دار الفیصل الثقافیه، ۱۴۲۴ق
•انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق
•الانساب: عبدالکریم السمعانی (م. ۵۶۲ق.)، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق
•الانوار فی مولد النبی: احمد بن عبدالله بکری، قم، الرضی، ۱۴۱۱ق
•بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
•البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (م. ۳۵۵ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۳م
•البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف
•بلوغ القری فی ذیل اتحاف الوری: عبدالعزیز بن فهد المکی (م. ۹۲۰ق.)، به کوشش صلاح الدین و دیگران، دار القاهره
•تاج العروس: الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق
•تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق
•تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق
•تاریخ امراء البلد الحرام عبر عصور الاسلام: عبدالفتاح حسین راوه، الطائف، مکتبة المعارف، ۱۴۰۷ق
•تاریخ امراء المدینة المنوره: عارف احمد عبدالغنی، دمشق، دار کنان، ۱۴۱۷ق
•تاریخ امراء مکة المکرمه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار البشائر، ۱۴۱۳ق
•تاریخ اولجایتو: عبدالله بن محمد القاشانی، به کوشش همبلی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۸ش
•تاریخ حبیب السیر: غیاث الدین خواند امیر (م. ۹۴۲ق.)، به کوشش سیاقی، خیام، ۱۳۸۰ش
•تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق.)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
•تاریخ الخمیس: حسین الدیاربکری (م. ۹۶۶ق.)، بیروت، مؤسسة شعبان، ۱۲۸۳ق
•التاریخ الشامل للمدینة المنوره: عبدالباسط بدر، مدینه، ۱۴۱۴ق
•التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق
•تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•تاریخ عباسیان طقوش: محمد سهیل طقوش، بیروت، دار النفائس، ۱۴۱۷ق
•تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. ۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
•تاریخ مکه (اتحاف فضلاء الزمن): محمد بن علی الطبری (م. ۱۱۷۳ق.)، به کوشش محسن محمد، قاهره، دار الکتاب الجامعی
•تاریخ مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق
•تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق
•التبیان: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•تبیین القرآن: سید محمد الشیرازی، بیروت، دار العلوم، ۱۴۲۳ق
•تجارب الامم: ابوعلی مسکویه (م. ۴۲۱ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش
•تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق.)، به کوشش ابن دهیش، ۱۴۲۴ق
•تحفة الازهار و زلال الانهار: ضامن بن شدقم الحسینی (م. ۱۰۹۰ق.)، به کوشش الجبوری، تهران، میراث، ۱۴۲۰ق
•التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (م. ۹۰۲ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
•تذکرة الخواص: سبط بن الجوزی (م. ۶۵۴ق.)، قم، الرضی، ۱۴۱۸ق
•التنبیه و الاشراف: المسعودی (م. ۳۴۵ق.)، بیروت، دار صعب
•جامع البیان: الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
•الجامع اللطیف: محمد ابن ظهیره (م. ۹۸۶ق.)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق
•جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی: حسین قرجانلو، تهران، سمت، ۱۳۸۰ش
•جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. ۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
•حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه، آیتی، مشعر، ۱۳۷۵ش
•الحرم المکی الشریف و الاعلام المحیطة به: عبدالملک بن عبدالله دهیش، مکه، ۱۴۱۸ق
•الحقیقة و المجاز فی رحلة بلاد الشام: عبدالغنی النابلسی (م. ۱۱۴۳ق.)، به کوشش ریاض عبدالحمید، دمشق، دار المعرفه، ۱۴۱۹ق
•خلاصة الاثر: محمد امین المحبی (م. ۱۱۱۱ق.)، بیروت، دار صادر
•خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام: زینی دحلان (م. ۱۳۰۴ق.)، مصر، المطبعة الخیریه، ۱۳۰۵ق
•دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش
•الدرر الفرائد المنظمه: عبدالقادر بن محمد الجزیری (م. ۹۷۷ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
•الدرر الکامنه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، به کوشش عبدالمعید ضان، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۹۲ق
•دولت حمدانیان: فیصل سامر، ترجمه، ذکاوتی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۸ش
•رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (م. ۶۱۴ق.)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م
•الرحلة الحجازیه: اولیا چلبی، قاهره، دار الآفاق العربیه، ۱۹۹۹م
•رقابت عباسیان و فاطمیان: سلیمان الخرایشه، ترجمه، جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۵ش
•الروض الانف: السهیلی (م. ۵۸۱ق.)، به کوشش عبدالرحمن، قاهره، مکتبة ابن تیمیه، ۱۴۱۰ق
•الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. ۹۰۰ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م
•ریشههای بحران در خاورمیانه: حمید احمدی جلفایی، کیهان، ۱۳۶۹ش
•سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
•سفرنامه حجاز: محمد لبیب البتنونی، ترجمه، انصاری، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش
•سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م. ۴۸۱ق.)، تهران، زوّار، ۱۳۸۱ش
•السلوک لمعرفة دول الملوک: المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
•سیاستنامه سیر الملوک: المحسن قوام الدین نظام الملک (م. ۴۸۵ق.)، به کوشش بکار، قطر، دار الثقافه، ۱۴۰۷ق
•سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
•السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه
•شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید (م. ۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق
•شرح نهج البلاغه: ابن میثم البحرانی (م. ۶۷۹ق.)، به کوشش یوسف علی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق
•شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق
•صبح الاعشی: احمد بن علی القلقشندی (م. ۸۲۱ق.)، به کوشش یوسف علی، دمشق، دار الفکر، ۱۹۸۷م
•الصحاح: الجوهری (م. ۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق
•الضوء اللامع: شمس الدین السخاوی (م. ۹۰۲ق.)، بیروت، دار مکتبة الحیاة
•الطبقات الکبری (الطبقة الخامسه): ابن سعد (م. ۲۳۰ق.)، به کوشش السلمه، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ق
•الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
•العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق
•علل الشرایع: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق
•عمدة الطالب: ابن عنبه (م. ۸۲۸ق.)، به کوشش آل الطالقانی، نجف، المطبعة الحیدریه، ۱۳۸۰ق
•الغارات: ابراهیم ثقفی الکوفی (م. ۲۸۳ق.)، به کوشش المحدث، بهمن، ۱۳۵۵ش
•غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزیز بن فهد المکی (م. ۹۲۰ق.)، به کوشش شلتوت، السعودیه، جامعة القری، ۱۴۰۹ق
•فتوح البلدان: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، بیروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م
•الفتوح: ابن اعثم الکوفی (م. ۳۱۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق
•الفخری فی الآداب السلطانیه: محمد بن الطقطقی (م. ۷۰۹ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار القلم القمری، ۱۴۱۸ق
•فصول من تاریخ المدینة المنوره: علی حافظ، جده، شرکة المدینة المنوره، ۱۴۱۷ق
•الفهرست: ابن الندیم (م. ۴۳۸ق.)، به کوشش تجدد
•قصة الاشراف و ابن سعود: علی الوردی، بیروت، دار الوراق، ۲۰۰۸م
•کعبه و جامه آن از آغاز تا کنون: محمد الدقن، ترجمه، انصاری، تهران، مشعر، ۱۳۸۴ش
•الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
•الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق
•لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق
•مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق
•المحبّر: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده
•مروج الذهب: المسعودی (م. ۳۴۶ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
•مسالک الابصار: احمد بن فضل الله العمری (م. ۷۴۹ق.)، به کوشش الشاذلی، ابوظبی، المجمع الثقافی، ۱۴۲۳ق
•المعارف: ابن قتیبه (م. ۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش
•معجم الادباء: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۳م
•المعجم الاوسط: الطبرانی (م. ۳۶۰ق.)، قاهره، دار الحرمین، ۱۴۱۵ق
•معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م
•معجم قبائل العرب: عمر کحّاله، بیروت، الرساله، ۱۴۰۵ق
•المعرفة و التاریخ: الفسوی (م. ۲۷۷ق.)، به کوشش الامری، بیروت، الرساله، ۱۴۰۱ق
•المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق
•المفصل: جواد علی، دار الساقی، ۱۴۲۲ق
•مقاتل الطالبیین: ابوالفرج الاصفهانی (م. ۳۵۶ق.)، به کوشش سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفه
•منائح الکرم: علی بن تاج الدین السنجاری (م. ۱۱۲۵ق.)، به کوشش المصری، مکه، جامعة ام القری، ۱۴۱۹ق
•المنتظم: ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق
•المنمق: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق
•موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق
•میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت
•النجوم الزاهره: ابن تغری بردی الاتابکی (م. ۸۷۴ق.)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی
•نزهة المشتاق: محمد الادریسی (م. ۵۶۰ق.)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۹ق
•نزهة النفوس فی تواریخ الزمان: علی بن داود الصیرفی، به کوشش حسن حبشی، دار الکتب، ۱۹۷۳م
•نسب قریش: مصعب بن عبدالله الزبیری (م. ۲۳۶ق.)، به کوشش بروفسال، قاهره، دار المعارف
•نهایة الارب: احمد بن عبدالوهاب النویری (م. ۷۳۳ق.)، قاهره، دار الکتب و الوثائق، ۱۴۲۳ق
•الوافی بالوفیات: الصّفدی (م. ۷۶۴ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۱ق
•وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق
•هدیة العارفین: اسماعیل پاشا (م. ۱۳۳۹ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
منبع: پایان()
منبع: تکمیل مقاله
(شناسه = شد
)
(شناسه = شد
)