• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امنیت سیاسی و اجتماعی خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



افزون بر هر یک از موارد پیشینِ امنیت که امنیت را در جامعه نیز در پی دارد، در بخشی از آیات قرآن مسائل مربوط به امنیت در ساحت اجتماعی انسان و مناسبات حاکم بر آن در دو حوزه داخلی و خارجی جامعه اسلامی بررسی شده است.
امنیت در دو بعد جامعه اسلامی




در بُعد داخلی جامعه اسلامی، قرآن رابطه مؤمنان را بر پایه برادری: «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ» (حجرات:۱۰) و وحدت و ترک تفرقه: «واعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَميعـًا و لاتَفَرَّقوا» (آل‌عمران:۱۰۳) ترسیم می‌کند و نزاع و درگیری را مایه ضعف و از بین رفتن عزت و کرامت مؤمنان می‌داند [۱]    : «و لا تَنـزَعوا فَتَفشَلوا و تَذهَبَ ريحُكُم» (انفال:۸) و چون مؤمنان با هم برادرند از آنان می‌خواهد اختلافات پیش آمده بین همدیگر را براساس قسط و عدل حل کرده (حجرات:۹)، در جامعه صلاح برقرار کنند: «... فَاَصلِحوا بَينَ اَخَوَيكُم» (حجرات:۱۰) و زمینه را برای تعاون و همکاری: «و تَعاونوا عَلَى البِرِّ والتَّقوى» (مائده: ۲) و احسان (نساء:۳۶) فراهم آورند و از سوی دیگر با هوشیاری، ریشه‌های فتنه را بیابند و گزارشهایی را که باعث اختلافات و درگیریهای احتمالی مؤمنان می‌شود ارزیابی کنند: «يـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا اِن جاءَكُم فاسِقٌ بِنَبَإ فَتَبَيَّنوا اَن تُصيبوا قَومـًا بِجَهــلَة» (حجرات:۶)

۱.۱ - منافقان

و اخبار مربوط به امنیت جامعه را که منافقان به قصد خنثا کردن نقشه‌های جنگی مسلمانان یا برای ترساندن مردم از حمله احتمالی دشمن منتشر می‌سازند به مسئولان امر برسانند تا آن را ارزیابی کنند [۲]    : «و اِذَا جاءَهُم اَمرٌ مِنَ الاَمنِ اَوِ الخَوفِ اَذاعوا بِهِ ولَو رَدّوهُ اِلَى الرَّسولِ واِلى اُولِى الاَمرِ مِنهُم لَعَلِمَهُ الَّذينَ يَستَنـبِطونَهُ مِنهُم» (نساء:۸۳)؛ همچنین باید با منافقانی که به قصد حفظ جان و مال خود با فریبکاری نزد مسلمانان اظهار اسلام و نزد قوم مشرک خود اظهار کفر می‌کنند و خدایان آنان را عبادت می‌کنند تا از هر دو گروه ایمن باشند، برخورد کنند، زیرا که آنان در پی فتنه انگیزی‌اند: «سَتَجِدونَ ءاخَرينَ يُريدونَ اَن يَأمَنوكُم و يَأمَنوا قَومَهُم كُلَّ ما رُدّوا اِلَى الفِتنَةِ اُركِسوا فيها» (نساء:۹۱) مؤمنان وظیفه دارند در صورت دست برنداشتن و تسلیم نشدن منافقان، آنان را هر جا یافتند بگیرند و بکشند: «فَاِن لَم يَعتَزِلوكُم و يُلقوا اِلَيكُمُ السَّلَمَ و يَكُفّوا اَيدِيَهُم فَخُذوهُم واقتُلوهُم حَيثُ ثَقِفتُموهُم» (نساء:۹۱)[۳]     سزای بر هم زنندگان امنیت که فساد می‌کنند و با خدا و رسول او می‌جنگند نیز کشته یا مصلوب شدن یا قطع دستها و پاها یا تبعید است: «اِنَّما جَزؤُا الَّذينَ يُحارِبونَ اللّهَ ورَسولَهُ و يَسعَونَ فِى‌الاَرضِ فَسادًا اَن يُقَتَّلوا اَو يُصَلَّبوا اَو تُقَطَّعَ اَيديهِم واَرجُلُهُم مِن خِلـف اَو يُنفَوا مِنَ الاَرضِ» (مائده:۳۳)[۴]    


در بعد خارجی با حفظ آمادگی دفاعی: «واَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة ...» (انفال:۶۰) می‌توان با کافرانی که قصد جنگ و ضربه زدن به مسلمانان نداشته باشند رابطه مسالمت‌آمیز برقرار کرد: «لا يَنهـكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذينَ لَم يُقـتِلوكُم فِى‌الدّينِ و لَم يُخرِجوكُم مِن ديـرِكُم اَن تَبَرّوهُم و تُقسِطوا اِلَيهِم» (ممتحنه:۸)؛ اما اگر جنگ را آغاز کنند مؤمنان باید در راه خدا با آنان جهاد کنند (نساء:۸۴)؛ ولی ستم پیشه نکنند: «و قـتِلوا فى سَبيلِ اللّهِ الَّذينَ يُقـتِلونَكُم ولا تَعتَدُوا» (بقره:۱۹۰) و چون اسلام دین صلح و مسالمت است مسلمانان باید تقاضای صلح کافران را بپذیرند و بر خدا توکل کنند [۵]    : «و اِن جَنَحوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها وتَوَكَّل عَلَى اللّهِ» (انفال:۶۱)، زیرا مسلمان هیچ گاه آغازگر جنگ نیست و دشمنان، مسلمانان را به جنگ وادار می‌کنند [۶]     و در جنگ یا صلح نباید پیران، زنان، کودکان و اسیران کشته شوند و اموری چون شبیخون، ترور، بستن آب، قصاص قبل از جنایت، کشتن از روی گمان و تهمت و شکنجه و نیز مُثله کردن کشتگان آنان ممنوع است [۷]     و دشمنی تنها با دشمن ظالم: «فَلا عُدونَ اِلاّ عَلَى الظّــلِمين» (بقره:۱۹۳) آن هم به قصد رفع فتنه (انفال:۳۹) و به صورت مقابله به مثل جایز است. «و اِن عاقَبتُم فَعاقِبوا بِمِثلِ ما عوقِبتُم بِهِ» (نحل:۱۲۶)
[۸]    . المیزان، ج ۹، ص ۹۵.
[۹]    . جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۲۴۶ ـ ۲۴۷.
[۱۰]    . جامع البیان، مج ۴، ج ۵،، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۴.
[۱۱]    . جامع البیان، مج ۴، ج ۶، ص ۲۷۹ ـ ۲۸۰.
[۱۲]    . مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۵۳.
[۱۳]    . المیزان، ج ۴، ص ۱۶۴؛ المیزان، ج ۶، ص ۳۴۶.
[۱۴]    . المیزان، ج ۴، ص ۱۶۴؛ المیزان، ج ۶، ص ۳۴۶.



جعبه ابزار