• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بحران دمکراسی اسلامی (فقه سیاسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دموکراسی اسلامی به‌عنوان یک نظریه سیاسی با چالش‌های تاریخی متعددی مواجه شده است.
تجربه امپراتوری عثمانی با تمرکز بر قدرت نظامی، تصویری مخدوش از حکومت اسلامی ارائه داد.
حکومت‌های محلی موروثی و شبه اسلامی نیز با روش‌های استبدادی، ذهنیتی منفی نسبت به دموکراسی اسلامی ایجاد کردند.
پس از فروپاشی عثمانی، کشورهای اسلامی تحت تأثیر استعمار و جذابیت دموکراسی غربی قرار گرفتند.
سنتی‌گرایی و تقلید ناکارآمد از مدل خلافت اولیه نیز تطبیق این نظریه با شرایط مدرن را دشوار ساخت.



انديشۀ دموكراسى اسلامى با توجه به تاريخ تلخ دوران خلفاى اسلامى به‌ويژه امپراطورى عثمانى در مواجهه با دموكراسى غربى با بحران شديدى مواجه شد.
تجربه تلخ امپراطورى عثمانى كه بر دو اصل زور و فتوحات نظامى استقرار يافته بود چهرۀ نامطلوبى از انديشۀ سياسى اسلام به تصوير كشيد كه براساس آن نظريۀ دموكراسى اسلامى سخت زير سؤال رفت و در نتيجه، اين نظريه در فرايند به استقلال رسيدن كشورهاى اسلامى پس از فروپاشى خلافت عثمانى نتوانست با تز دموكراسى غربى رقابت آزادی داشته باشد.


عواملی که در بروز بحران دمکراسی اسلامی مؤثر بود. از جمله:
• تاريخ تلخ دوران خلفاى اسلامى به‌ويژه امپراطورى عثمانى؛
• حكومت‌هاى محلى در سراسر سرزمين‌هاى اسلامى؛
• ذهنيت تاريخى مسلمانان؛
• تقليد و سنت‌گرايى.

حكومت‌هاى محلى در سراسر سرزمين‌هاى اسلامى در طول تاريخ كه به‌طور عرضى و همزمان با خلفا، حكم در پاره‌اى از اين سرزمين‌ها مى‌راندند و يا در فترت‌هايى به شكل مجزا از حكومت‌هاى مركزى در اريكه قدرت بودند همواره با استفاده از روش سلطنت موروثى پايه‌هاى قدرت خود را بر زور و ستم نهاده و با اسلام‌نمايى، پرده روى چهره نامشروع خود مى‌كشيدند.
اين وضعيت غالب و ممتد، موجب ذهنيت تاريخى مسلمانان و دور ماندن از دموكراسى اسلامى بود كه همواره آن را به صورت ايده‌آلى غيرقابل دسترسى در اذهان جلوه‌گر مى‌كرد و دموكراسى اسلامى را تا كنج كتابخانه‌ها و زاويۀ محافل علمى و لابه‌لاى كتب اسلامى عقب مى‌راند.


در هر حال ذهنيت تاريخى مسلمانان يكى از عوامل مؤثر بحران دموكراسى اسلامى در سدۀ بيستم بود كه از آن فقط رؤيايى از دوران خلفای راشدین بيش نمانده بود و كشورهاى اسلامى در شرايطى كه يكى پس از ديگرى به استقلال مى‌رسيدند، در برابر موج دلفريب دموكراسى غرب نمى‌توانستند خود را با رؤيايى كه سده‌ها امكان‌ناپذير بوده روبه‌رو كنند به‌ويژه آنكه در طى مراحل منتهى به استقلال كشورهاى اسلامى همواره دست استعمار در سمت‌گيرى سياسى اين كشورها نقش اول را ايفا مى‌كرده و حتى در برخى از اين كشورها مانند عربستان سعودی، اردن، عراق و ایران نظام‌هاى استبدادى گذشته را نوسازى كردند.


تقليد و سنت‌گرايى عامل ديگرى است كه در بحران دموكراسى اسلامى نمى‌توان از نقش مؤثر آن چشم پوشيد. تصويرى كهنه و مبهم از شوراى سقیفه بنی ساعده و انتقال الگوى خلافت به همان شكل و شرايط ساده اوليه آن به زمان حال و دورماندن از شرايط خاص زمان در مسائل اجرايى حكومت و تقسيم‌بندى نهادهاى آن، كليشه‌اى از حكومت و خلافت اسلامى به‌وجود آورده بود كه تطبيق آن با زمان حاضر امكان‌پذير نبود به‌ويژه آنكه اين كليشه سده‌ها مورد تجربه نيز قرارگرفته و نتيجۀ منفى به بار آورده بود.
منابع دیگر:
[۱] عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۱۰، ص۱۷۹-۱۸۰.

۱. عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۱۰، ص۱۷۹-۱۸۰.



• عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۱، ص۴۰۰.






جعبه ابزار