• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بدعت گذاران فتنه گر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف






گروه‌های بدعت‌گذار به دلیل برداشت نادرست از منابع دینی، مرام جدیدی ایجاد می‌کنند.
این گروه‌ها بدون دعوت به قیام مسلحانه، با تبلیغ عقاید خود موجب گمراهی می‌شوند.
دولت اسلامی ابتدا از طریق منطق، ارشاد و پاسخ به شبهات با آنان مقابله می‌کند.
در مرحله بعد، روش سیاسی و افشاگری برای خنثی‌سازی تأثیرات منفی به کار گرفته می‌شود.
در صورت عدم تأثیر، طبق سلسله مراتب امر به معروف و نهی از منکر عمل خواهد شد.



بدعت‌گذاران فتنه‌گر گروهى هستند كه به‌دليل برداشت غلط و سوء فهم در استنتاج از منابع شناخت دين دچار گمراهى شده و مرام و مذهب جديدى را بدعت گذارده‌اند و با فراخواندن مردم به مرام و مذهب خويش و گمراه كردن آنان فتنه‌ای را در جامعه اسلامى به پا مى‌كنند، ولى خود به موازين دولت اسلامى پاى بندند و مردم را نيز به قيام عليه امام دعوت نمى‌كنند.
با چنين فرضى عنوان باغی بر آنها صدق نخواهد كرد.


اين گروه كه عنوان مبتدع بر آنها اطلاق مى‌شود، اگر افساد نكنند (۱) دولت اسلامى با آنان به دو روش مبارزه خواهد كرد:
• نخست از راه منطق، استدلال، ارشاد، توجیه، بحث و پاسخ به شبهات و اشتباهات؛
• دوم به شيوه سياسى و افشاگرانه به‌منظور خنثى كردن آثار منفى دعوت آنان در ميان مردم.
در صورت بى‌اثر ماندن مقابله با شيوه فرهنگى و شيوه سياسى، براساس سلسله مراتبى كه در امر به معروف و نهى از منكر مقرر شده عمل خواهد كرد.


خوارج كه كارشان بالا گرفت و از انتقاد به شعار دادن و تحريک مردم پرداختند، علی (علیه‌السلام) تنها به جواب منطقى و سياست افشاگرانه بسنده كرد.
هنگامى‌كه امام مشغول خطابه بود يكى از آنان فرياد زد: لا حكم الا الله لا لك يا على (حكومت از آن خداست نه براى تو).
امام با آرامى پاسخ داد: كلمة حق يراد بها الباطل (سخن حقى است كه گوينده از آن قصد باطل و فريب دارد.)

امام على (علیه‌السلام) به خوارج فرمودند: شما بر عهده من (دولت اسلامى) سه حق داريد:
• نخست آنكه شما را از شركت در مساجد و عبادت خدا باز نمى‌داريم.
• دوم آنكه با شما آغاز به جنگ نمى‌كنيم.
• سوم شما را از بيت‌المال محروم نمى‌نمایيم تا آنگاه كه دستتان با ماست. (۳)

خوارج به دنبال اعتراض به امام، از حكومت و همكارى با امام كناره گرفتند و در محلى به نام نهروان اجتماع كردند و از طرف امام مورد تعرض قرار نگرفتند.
امام نماينده‌اى بر آنها گماشت كه تا مدتى از وى پيروى مى‌كردند و او نيز با آنان مدارا مى‌كرد تا آنكه شوريدند و او را به قتل رسانيدند.
امام در برابر اين شورش واكنش نرم نشان داد و از آنان خواست قاتل نماينده‌اش را تحويل دهند و آنها در پاسخ گفتند: ما همه قاتل وى هستيم. (۴ و ۵).

۱. سید رضی، ترجمه مکارم شیرازی، نهج البلاغه، ص۹۸.    
۲. ماوردی،علی بن محمد، الأحکام السلطانیة، ص۵۹.    



• عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۱، ص۴۰۲.






جعبه ابزار