ترتیب الرحلة للترغیب فی المله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ترتیب الرحلة للترغیب فی الملة سفرنامه حج، نوشته
ابنعربی معافری اشبیلی است.
این اثر با نام کامل ترتیب الرحلة للترغیب فی الملة از سفرنامههای اندلسی است که پژوهشگران آن را نخستین سفرنامهای میدانند که سفر از مغرب اسلامی را به شرق و از جمله
مکه، به گونه دقیق وصف کرده است.
این کتاب را میتوان آغازگر سفرنامهنویسی حج از مغرب اسلامی دانست. کتاب در زمان نویسنده از میان رفته
و تنها بخشی از مطالب آن از طریق دیگر آثار او در دسترس است.
ابوبکر
محمد بن عبدالله ابنعربی معافری اشبیلی، فقیه و محدث مالکی، به سال ۴۶۸ق.
در اشبیلیه (Sevilla) مرکز بخش خودمختار
اَندُلُس و استان سبیا در اسپانیای امروز، زاده شد. نسب او به معافر بن یعفر بن مالک از
قحطان میرسد.
بنیمَعافر بیشتر در
یمن، اندلس و
مصر ساکن بودهاند.
ابنعربی تحصیلات خویش را زیر نظر استادان اشبیلیه، از جمله پدرش ابومحمد
عبدالله بن محمد ابنعربی (م. ۴۹۳ق.) از دانشمندان نامدار و بانفوذ اشبیلیه که مقامی معتبر در دولت
آلعباد داشت
و نیز داییاش ابوالقاسم
حسن بن عمر هوزنی و
ابوعبدالله سرقسطی پی گرفت
و بعدها در سفر به شرق جهان اسلام نزد استادان و مشایخ بسیار در ممالک گوناگون مانند
محمد بن ولید طرطوشی فقیه
مالکیان (م. ۵۲۰ق.) و
مکی بن عبدالسلام رمیلی (م. ۴۹۲ق.) در
بیتالمقدس،
ابوالفتح مقدسی و
ابومحمد ابناکفانی و
ابوالفضل ابنفرات شیعی در
دمشق و
حسین بن علی طبری فقیه شافعی و محدث مکه (م. ۴۸۹ق.)
و
ابوزکریا یحیی خطیب تبریزی (م. ۵۰۲ق.) و
ابوحامد محمد غزالی (م. ۵۰۵ق.) در
بغداد، فقه و حدیث و کلام آموخت.
ابنعربی شاگردان بسیار نیز پرورده که برخی از نامدارترین آنها قاضی عیاض، ابنبشکوال و ابنخیر اشبیلی هستند.
درباره علت سفر ابنعربی و پدرش به شرق، ابهاماتی در میان است. به گفته ابنعربی در خلاصة ترتیب الرحله آن گاه که دولت آلعباد به سال ۴۸۵ق. به دست
مرابطون (حک: ۴۴۸-۵۴۱ ق.) برافتاد، زندگی بر خانوادهاش سخت شد و ناچار ترک وطن کردند.
اما بر پایه پارهای از قرائن، ابنعربی و پدرش از سوی
یوسف بن تاشفین، حاکم مرابطی، نزد
خلیفه عباسی ماموریت سیاسی داشته و در پی دریافت مشروعیت برای حکومت او از دستگاه خلافت بودهاند.
به ظاهر، در نظر این پدر و پسر، از میان برداشتن شکاف سیاسی میان شرق و غرب جهان اسلام و تقویت حکومت مرابطی برای رویارویی با خطر حمله صلیبیان، ضرورت داشته است.
آنان توفیق یافتند که مستظهر، خلیفه عباسی، را راضی کنند تا ابنتاشفین را به عنوان نماینده خود در مغرب به رسمیت بشناسد و بدین سان، مشروعیت حکومت ابنتاشفین تایید شود.
ابنعربی و پدرش از دانشوران نامدار همچون ابوحامد محمد غزالی نیز تاییدیههایی برای ابنتاشفین گرفتند.
با این حال، سفر ابنعربی وجه علمی برجستهای نیز داشت. او در این سفر با بسیاری از دانشمندان دینی دیدار کرد و در حلقه درس و مناظره آنان شرکت جست. خلاصة ترتیب الرحله وجه علمی این سفر را بازمیتاباند.
ابنعربی جنبه سیاسی سفر را در اثری دیگر به نام شواهد الجلة و الاعیان فی مشاهد الاسلام و البلدان نگاشته است.
ابنعربی در سال ۴۹۵ق. به وطن بازگشت و چند سال در سِمَتهای قضایی و سیاسی در اشبیلیه و مدتی نیز در قرطبه به تدریس پرداخت.
سالهای پایانی عمر او با روی کار آمدن
موحدون همزمان شد.
سرانجام وی به سال ۵۴۳ق. هنگام بازگشت از سفری سیاسی به
مراکش، در حومه فاس درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد.
ابنعربی آثاری پرشمار و متنوع در دانشهای دینی مانند
فقه،
تفسیر، حدیث و کلام دارد.
از آن میان، کتاب قانون التاویل در زمینه علوم قرآنی است که چکیدهای از ترتیب الرحله در مقدمه آن آمده است.
ترتیب الرحله را آغازگر گونهای سفرنامهنویسی در ادب عرب دانستهاند که هر چند با
حج ارتباط دارد، بیشتر مطالب آن در باره حج نیست و گزارشی از دورهگردیهای علمی دانشوری جوان که بیش از هر چیز از استادان و مشایخی که دیده، سخن گفته است. اینگونه سفرنامهنویسی با ابنعربی آغاز گشت و با
ابنجبیر تحول یافت و به اوج رسید.
به تصریح ابنعربی، ترتیب الرحله در روزگار خود او، به دلیلی که از آن سخن نگفته، از میان رفت و او منتخبی از آن را با عنوان مختصر ترتیب الرحله در آغاز کتاب قانون التاویل بازنوشت. این مختصر به صورت جداگانه به همت
سعید اعراب در اثری با عنوان مع القاضی ابوبکر ابنالعربی در بیروت چاپ شده است. در مختصر ترتیب الرحله از سفر به شهرهای متعدد در اندلس، افریقای شمالی، شامات و
عراق مانند مالَقَه،
مَرِیّه،
بِجایه،
بونه، سُوسه، مهدیه،
قاهره،
بیتالمقدس،
عَکّا، حَوران، دمشق
و بغداد
یاد شده؛ اما از سفر به
حجاز و
شرح سفر حج گزارشی در دست نیست. گویا ابنعربی در بازنویسی و تلخیص کتاب، تنها به جنبه علمی سفرهای خویش نظر داشته و فقط به مناطقی پرداخته که در آنها دیدارهای علمی مهمی داشته است.
از خلاصة ترتیب الرحله برمیآید که کتاب بیش از سیر در آفاق، به گزارش سیر و سلوک علمی ابنعربی پرداخته است. به ظاهر، بخش مربوط به مکه نیز چندان پربرگ نبوده و تنها بخشی از سفرنامه به شرح سفر حج اختصاص داشته است. وصف بناها و آثار مادی مانند ساختمانها، پلها، بیمارستانها و مدارس نیز در خلاصه کتاب بسیار کمرنگ است.
ابنعربی بیشتر به طرح مباحث علمی پرداخته و حتی آن گاه که از مدارس و مراکز علمی دیدار کرده، از دانشوران و مباحث علمی سخن گفته و از وجوه مادی سفر چندان سخن نگفته است.
سفرنامهنویسان پسین مغرب اسلامی مانند
ابنجبیر و
ابنبطوطه، بسیاری از گزارشهای خود را به رخدادهای سفر، راهها، مشکلات مسافران، و وصف مفصل اماکن، بناها و آثار و وجوه مادی تمدن مسلمانان اختصاص دادهاند.
ابنعربی دستکم دو بار به حج رفته است و برخی گزارشهای او را از مکه که رهاورد این دو سفر بوده، میتوان از لابهلای آثار موجود او بازیافت. وی در برخی از این آثار تصریح کرده که به سال ۴۸۹ق. از
میقات ذاتُ عِرق به مکه رفته است.
او از
وقوف در عرفات و رفتن به
مزدلفه نیز سخن گفته است.
محرم شدن او از ذات عرق که میقات اهل عراق است، نشان میدهد که او از راه هموطنان اندلسی خود به حج نرفته و در چند سالی که در عراق ساکن بوده، بدین سفر پرداخته است.
بر پایه برخی آثار دیگر، او به سال ۴۸۹ق. نیز در موسم حج در مکه بوده است. وی از تجربه معنوی خود بر اثر نوشیدن آب زمزم سخن گفته
و
مقام ابراهیم را وصف کرده است.
بخشی از گزارشهای او به حوزه مورد علاقهاش، یعنی آموزش و تعلیم و تربیت، مربوط است. از جمله به نظام آموزشی مکه در آن روزگار اشارت برده است. به گفته او، مکیان روشی ویژه در تعلیم کودکان داشتهاند. کودکان پس از آموختن خواندن و نوشتن و حساب و صرف و نحو، به حفظ قرآن نزد قاریان میپرداخته و آن گاه به سراغ دانشهای دیگر میرفتهاند.
ابنعربی در دو سفر خود، ضمن گزاردن
مناسک حج و دریافت دانش از استادان مکه و مناطق دیگر،
از کوششهای سیاسی نیز بازنماند و کوشید شرح مجاهدتهای یوسف بن تاشفین در برابر صلیبیان را به گوش حجگزاران برساند.
{{دانشنامه
| آدرس = http://phz.hajj.ir/۴۲۲/۷۴۸۹
| عنوان = ترتیب الرحلة للترغیب فی الملة
| نویسنده = ابراهيم احمديان
}}
•
احکام القرآن: ابنالعربی (م. ۵۴۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
•
الانساب: عبدالکریم السمعانی (م. ۵۶۲ق.)، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق؛
•
تاریخ ابنخلدون: ابنخلدون (م. ۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق؛
•
تاریخ الادب الجغرافی: کراچکوفسکی (م. ۱۹۵۱م.)، ترجمه، عثمانهاشم، قاهره، لجنة التالیف، ۱۹۶۳م؛
•
تاریخ مدینة دمشق: ابنعساکر (م. ۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
•
تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلام: کراچکوفسکی (م. ۱۹۵۱م.)، ترجمه، پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۹ش؛
•
تذکرة الحفّاظ: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
•
جمهرة انساب العرب: ابنحزم (م. ۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
•
دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش؛
•
سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛
•
الصلة فی تاریخ ائمة الاندلس: ابنبشکوال (م. ۵۷۸ق.)، قاهره، الدار المصریه، ۱۹۶۶م؛
•
عارضة الاحوذی: محمد بن عبدالله بن العربی (م. ۵۴۳ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
•
الغنیه فهرست شیوخ القاضی عیاض: قاضی عیاض (م. ۵۴۴ق.)، به کوشش ماهر زهیر جرار، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۰۲ق؛
•
فهرسة ابنخیر الاشبیلی: محمد بن خیر الاشبیلی (م. ۵۷۵ق.)، به کوشش فؤاد منصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق؛
•
قانون التاویل: ابنالعربی (م. ۵۴۳ق.)، به کوشش محمد سلیمان، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۰م؛
•
مطمح الانفس و مسرح التانس فی ملح اهل الاندلس: فتح بن عبدالله الاشبیلی (م. ۵۲۹ق.)، به کوشش علی شوابکه، بیروت، دار النشر، ۱۹۸۳م؛
•
مع القاضی ابیبکر بن العربی: سعید اعراب، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۰۷ق؛
•
نفح الطیب: احمد بن محمد المقری (م. ۱۰۴۱ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۴۰۸ق؛
•
وفیات الاعیان: ابنخلکان (م. ۶۸۱ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.