• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقوا و ایمان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تقوا یک مقام خاص دینی و معنوی نیست بلکه حالتی است روحی که شامل تمامی مقامات معنوی می‌شود، یعنی همان احساس مسئولیت درونی است که انسان را به سوی تحقیق و بررسی درباره دین و جستجو درباره حق می‌کند و نتیجه آن ایمان و عمل صالح است، و به تعبیر دیگر تا مرحله‌ای از تقوا در وجود انسان نبوده باشد به فکر تحقیق و جستجوی حق نمی‌افتد.



تقوا، مرتبه‌ای برخاسته و فراتر از ایمان است:
«یسـلونک عن الاهلة قل هی موقیت للناس والحج ولیس البر بان تاتوا البیوت من ظهورها ولـکن البر من اتقی واتوا البیوت من ابوبها واتقوا الله...؛ در باره «هلال‌های ماه» از تو سؤال می‌کنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگیِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام می‌پوشیدند، از درِ خانه وارد نمی‌شدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد می‌شدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانه‌ها وارد شوید؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانه‌ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید!»
مخاطب در آیات، اهل ایمان‌اند و امر به تقوا به آنان، مفید برداشت یاد شده است، وگرنه امر به آن لغو است.
«الشهر الحرام بالشهر الحرام والحرمـت قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم واتقوا الله واعلموا ان الله مع المتقین؛ ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدی کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است!»
«.. یومین فلا اثم علیه ومن تاخر فلا اثم... واتقوا الله...؛ ... و هر کس شتاب کند، (و ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهی بر او نیست، و هر که تأخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست ... و از خدا بپرهیزید! ...»
«نساؤکم حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم وقدموا لانفسکم واتقوا الله... وبشر المؤمنین؛ زنان شما، محل بذرافشانی شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، می‌توانید با آنها آمیزش کنید. و (سعی نمائید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکی برای خود، از پیش بفرستید! و از خدا بپرهیزید ... و به مؤمنان، بشارت ده!»
«واذا طـلقتم النساء... واتقوا الله...؛ و هنگامی که زنان را طلاق دادید، ... و از خدا بپرهیزید!...»
«والولدت یرضعن اولـدهن حولین کاملین لمن اراد ان یتم الرضاعة وعلی المولود له رزقهن وکسوتهن بالمعروف لاتکلف نفس الا وسعها لاتضار ولدة بولدها ولا مولود له بولده وعلی الوارث مثل ذلک فان ارادا فصالا عن تراض منهما وتشاور فلا جناح علیهما وان اردتم ان تسترضعوا اولـدکم فلا جناح علیکم اذا سلمتم ما ءاتیتم بالمعروف واتقوا الله...؛ مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر می‌دهند. (این) برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند. و بر آن کس که فرزند برای او متولّد شده (پدر)، لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته (در مدت شیر دادن بپردازد؛ حتی اگر طلاق گرفته باشد.) هیچ کس موظّف به بیش از مقدار توانایی خود نیست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به کودک را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نیز لازم است این کار را انجام دهد (هزینه مادر را در دوران شیرخوارگی تأمین نماید). و اگر آن دو، با رضایت یکدیگر و مشورت، بخواهند کودک را (زودتر) از شیر بازگیرند، گناهی بر آنها نیست. و اگر (با عدم توانایی، یا عدم موافقت مادر) خواستید دایه‌ای برای فرزندان خود بگیرید، گناهی بر شما نیست؛ به شرط اینکه حق گذشته مادر را به طور شایسته بپردازید. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و بدانید خدا، به آنچه انجام می‌دهید، بیناست!»
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله وذروا ما بقی من الربوا ان کنتم مؤمنین؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید!»
«واتقوا یومـا ترجعون فیه الی الله...؛ و از روزی بپرهیزید (و بترسید) که در آن روز، شما را به سوی خدا بازمی‌گردانند...»
«یـایها الذین ءامنوا... ولیتق الله ربه... واتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید!... و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد ... از خدا بپرهیزید!...»
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله حق تقاته...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! آنگونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید!»
«یـایها الذین ءامنوا... • ... وان تصبروا وتتقوا... • ... فاتقوا الله...؛ای کسانی که ایمان آورده‌اید!...• ...•... (امّا) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید...• ...•... پس، از خدا بپرهیزید ...»
«یـایها الذین ءامنوا... واتقوا الله لعلکم تفلحون؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید!... از خدا بپرهیزید، تا رستگار شوید!»
«.. فـامنوا بالله ورسله وان تؤمنوا وتتقوا فلکم اجر عظیم؛ ... پس (اکنون که این جهان، بوته آزمایش پاک و ناپاک است،) به خدا و رسولان او ایمان بیاورید! و اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، پاداش بزرگی برای شماست.»


«.. فاتقوا الله... ان کنتم مؤمنین؛ .. پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! ... اگر ایمان دارید!»
«فکلوا مما غنمتم حلـلا طیبـا واتقوا الله...؛ از آنچه به غنیمت گرفته‌اید، حلال و پاکیزه بخورید؛ و از خدا بپرهیزید...»
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید...»
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید...»
«قل یـعباد الذین ءامنوا اتقوا ربکم... بگو: ای بندگان من که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید!... »
«یـایها الذین ءامنوا... واتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ... از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید...»
«انما المؤمنون... واتقوا الله...؛ مؤمنان برادر یکدیگرند؛ ... و تقوای الهی پیشه کنید ...»
«یـایها الذین ءامنوا... واتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ... از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید...»
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید...»
«یـایها الذین ءامنوا... واتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ... از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید...»
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله... واتقوا الله.... ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید... و از خدا بپرهیزید... »
«.. واتقوا الله الذی انتم به مؤمنون؛ ... و از (مخالفت) خداوندی که همه به او ایمان دارید بپرهیزید!»
«یـایها الذین ءامنوا... • فاتقوا الله ما استطعتم.... ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید!... •...•پس تا می‌توانید تقوای الهی پیشه کنید...»
«.. فاتقوا الله یـاولی الالبـب الذین ءامنوا...؛ .. پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید ای خردمندانی که ایمان آورده‌اید! ...»
«یـایها الذین ءامنوا... واتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید!... از خدا بپرهیزید!...»
«یـایها الذین ءامنوا... واتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید!... از خدا بپرهیزید!...»
«واذکروا نعمة الله علیکم... واتقوا الله...؛ و به یاد آورید نعمت خدا را بر شما، ... و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید...»
«لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات جناح فیما طعموا اذا ما اتقوا و آمنوا و عملوا الصالحات ثم اتقوا و آمنوا ثم اتقوا و احسنوا و الله یحب المحسنین؛بر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، گناهی در آنچه خورده‌اند نیست (و نسبت به نوشیدن شراب، قبل از نزول حکم تحریم، مجازات نمی‌شوند) اگر تقوا پیشه کنند، و ایمان بیاورند، و اعمال صالح انجام دهند سپس تقوا پیشه کنند و ایمان آورند سپس تقوا پیشه کنند و نیکی نمایند. و خداوند، نیکوکاران را دوست می‌دارد.»
«یـایها الذین ءامنوا... واتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید!... از خدا بپرهیزید!...»
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله....؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا بپرهیزید!...»
«.. واتقوا الله ان کنتم مؤمنین؛ ... و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید!»
«.. واتقوا الله الذی انتم به مؤمنون؛ ... و از (مخالفت) خداوندی که به او ایمان دارید، بپرهیزید!»
«یـایها الذین ءامنوا... • ... واتقوا الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید!...• ... از خدا بپرهیزید!...»
«یـایها الذین ءامنوا... • ... واتقوا الله واسمعوا...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید!...•...•...از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و گوش فرا دهید!...»


«اذ قال الحواریون یـعیسی ابن مریم هل یستطیع ربک ان ینزل علینا مائدة من السماء قال اتقوا الله ان کنتم مؤمنین؛ در آن هنگام که حواریون گفتند: ای عیسی بن مریم ! آیا پروردگارت می‌تواند مائده‌ای از آسمان بر ما نازل کند؟ او (در پاسخ) گفت: از خدا بپرهیزید اگر با ایمان هستید!»


بهترین سخن در این زمینه این است که گفته شود: منظور از تقوا که نخستین بار ذکر شده همان احساس مسئولیت درونی است که انسان را به سوی تحقیق و بررسی درباره دین و نگاه کردن در معجزه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و جستجو درباره حق می‌کند و نتیجه آن ایمان و عمل صالح است، و به تعبیر دیگر تا مرحله‌ای از تقوا در وجود انسان نبوده باشد به فکر تحقیق و جستجوی حق نمی‌افتد، و بنابراین نخستین بار که در آیه فوق سخن از تقوا به میان آمده اشاره به این مرحله از تقوا است و این منافات با آغاز آیه که می‌گوید: لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات... ، ندارد، زیرا ایمان در آغاز آیه ممکن است به معنی تسلیم ظاهری بوده باشد ولی ایمانی که بعد از تقوا به وجود آید ایمان واقعی است.
و دومین بار که سخن از تقوا به میان آمده اشاره به تقوایی است که در درون جان انسان نفوذ می‌کند و اثر آن عمیقتر می‌گردد و نتیجه آن ایمان مستقر و ثابتی است که عمل صالح جزء آن است، لذا در جمله دوم پس از ذکر ایمان سخنی از عمل صالح به میان نیامده تنها می‌فرماید: ثم اتقوا و آمنوا... یعنی این ایمان به قدری نافذ و ثابت است که نیازی به ذکر عمل صالح در تعقیب آن نیست.
و در مرحله سوم که گفتگو از تقوا می‌کند منظور تقوایی است که به مرحله عالی خود رسیده بطوری که علاوه بر دعوت به انجام وظائف حتمی، دعوت به احسان یعنی کارهای نیک نیز می‌کند حتی کارهایی که از واجبات نیست.
خلاصه اینکه هر یک از این سه تقوا اشاره به مرحله‌ای از احساس مسئولیت و پرهیزگاری است، مرحله ابتدایی، مرحله متوسط، و مرحله نهایی و هر یک قرینه‌ای در خود آیه دارد که به اتکای آن می‌توان مقصود را دریافت. بر خلاف احتمالاتی که بعضی از مفسرین در تفاوت این سه تقوا و سه ایمان داده‌اند که فاقد قرینه و شاهد است.

اینکه سه بار تقوا را تکرار کرد و مراحل سه گانه ایمان و عمل صالح و احسان را به آن تقیید نمود برای این بود که تاکید کند در اشاره به لزوم مقارنت این مراحل با تقوای واقعی و اینکه نباید در این مراحل هیچگونه غرض غیر دینی در کار باشد، و تقوا یک مقام خاص دینی و معنوی نیست بلکه حالتی است روحی که شامل تمامی مقامات معنوی می‌شود، به این معنا که برای هر درجه و مقامی از مقامات معنوی، تقوایی است مخصوص به خود آن مقام.
پس ملخص آنچه گذشت این شد که مراد از آیه شریفه: لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات جناح فیما طعموا...، این است که بر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح نموده‌اند نسبت به آنچه از شراب نوشیده و یا از سایر محرمات مرتکب شده‌اند حرجی نیست، اما به شرطی که علاوه بر ایمان و عمل صالحشان در جمیع مراحل و اطوار خود ایمان به خدا و رسول و احسان در عمل را دارا باشند، و جمیع واجبات را انجام داده و از جمیع محرمات پرهیزکار باشند.


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۴.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۲۰۳.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۲۳.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۷۸.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۸۱.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۱۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۲.    
۱۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۸.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۰.    
۱۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۳.    
۱۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۰.    
۱۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۹.    
۱۶. انفال/سوره۸، آیه۱.    
۱۷. انفال/سوره۸، آیه۶۹.    
۱۸. توبه/سوره۹، آیه۱۱۹.    
۱۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۰.    
۲۰. زمر/سوره۳۹، آیه۱۰.    
۲۱. حجرات/سوره۴۹، آیه۱.    
۲۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.    
۲۳. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۲۴. حدید/سوره۵۷، آیه۲۸.    
۲۵. مجادله/سوره۵۸، آیه۹.    
۲۶. حشر/سوره۵۹، آیه۱۸.    
۲۷. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۱.    
۲۸. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۴.    
۲۹. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۶.    
۳۰. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۰.    
۳۱. آل عمران/سوره۳، آیه۲۰۰.    
۳۲. مائده/سوره۵، آیه۲.    
۳۳. مائده/سوره۵، آیه۷.    
۳۴. مائده/سوره۵، آیه۹۳.    
۳۵. مائده/سوره۵، آیه۱۱.    
۳۶. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۳۷. مائده/سوره۵، آیه۵۷.    
۳۸. مائده/سوره۵، آیه۸۸.    
۳۹. مائده/سوره۵، آیه۹۵.    
۴۰. مائده/سوره۵، آیه۹۶.    
۴۱. مائده/سوره۵، آیه۱۰۶.    
۴۲. مائده/سوره۵، آیه۱۰۸.    
۴۳. مائده/سوره۵، آیه۱۱۲.    
۴۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۷۸-۷۹.    
۴۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۶، ص۱۹۰.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تقوا و ایمان‌».    



جعبه ابزار