• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توکل انبیا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سیره انبیاء الهی در تمام امور، توکل بر خداوند بود.



توکل بر خدا در تمام امور، سیره پیامبران الهی بوده است.
قالت لهم رسلهم ان نحن الا بشر مثلکم ولـکن الله یمن علی من یشاء من عباده وما کان لنا ان ناتیکم بسلطـن الا باذن الله وعلی الله فلیتوکل المؤمنون• وما لنا الا نتوکل علی الله وقد هدنا سبلنا ولنصبرن علی ما ءاذیتمونا وعلی الله فلیتوکل المتوکلون. «پیامبرانشان به آنها گفتند: «درست است که ما بشری همانند شما هستیم، ولی خداوند بر هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند)، نعمت می‌ بخشد (و مقام رسالت عطا می‌ کند)! و ما هرگز نمی‌ توانیم معجزه ‌ای جز بفرمان خدا بیاوریم! (و از تهدیدهای شما نمی‌ هراسیم) افراد باایمان باید تنها بر خدا توکل کنند! • و چرا بر خدا توکل نکنیم، با اینکه ما را به راه‌های (سعادت) رهبری کرده است؟! و ما بطور مسلم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از رسالت خویش بر نمی‌ داریم)! و توکل کنندگان، باید فقط بر خدا توکل کنند!» (با توجه به تکرار جمله «فلیتوکل» که در آغاز به ایجاد توکل و آنگاه به تداوم آن سفارش شده است.)

۱.۱ - وجوب توکل

معنای آیه این است که: ما چه عذری می‌ توانیم داشته باشیم در این که به خدا توکل نکنیم، و حال آن که خدای تعالی ما را به راههایمان هدایت فرمود، و ما خود در این سعادت و این نعمت بزرگ که بر ما منت نهاده دخالتی نداشته ‌ایم، چون که خدای سبحان، این کار را با ما کرده و چنین نعمتی که تمامی خیرات در آن است به ما ارزانی داشته، لازم است در سایر امور خود هم، بر او توکل کنیم.
و این کلام، در حقیقت حجت دومی است بر وجوب توکل بر خدا چون در این حجت، مطلب را از راه دلالت ثبوت ملازمی بر ملازم دیگر اثبات نموده است یعنی از راه ثبوت هدایت، وجوب توکل را اثبات کرده هم چنان که در حجت قبلی از راه خود مؤثر، برهان آورد، بیان این حجت این است که: هدایت خدا ما را به راههایمان، خود دلیل بر وجوب توکل ما بر اوست زیرا می‌ دانیم که او به بندگان خود خیانت نمی‌ کند، و جز خیر برای ایشان چیز دیگری نمی‌ خواهد، و با اینکه چنین دلیلی بر وجوب توکل داریم، دیگر چه دلیلی بر عدم آن می‌ توانیم داشته باشیم تا عذر ما باشد. و چون با بودن دلیل بر وجوب توکل، معقول نیست دلیلی هم بر عدم وجوب باشد، ناگزیر هیچ راه و عذری برای عدم توکل بر خدا، نخواهیم داشت.

۱.۲ - تکیه گاه متوکلان

"چرا ما بر" الله" توکل نکنیم، و در همه مشکلات به او پناه نبریم؟ چرا ما از قدرتهای پوشالی و تهدیدها بترسیم در حالی که او ما را هدایت به راههای سعادتمان کرده" (و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا).
جایی که برترین موهبت، یعنی موهبت هدایت به راههای سعادت را به ما عطا فرموده مسلما ما را در زیر پوشش حمایت خویش در برابر هر گونه تهاجم و کارشکنی و مشکلی قرار خواهد داد.
و سپس چنین ادامه می‌ دادند اکنون که تکیه گاه ما خدا است، تکیه گاهی شکست ناپذیر و ما فوق همه چیز، "بطور قطع ما در برابر تمام آزار و اذیتهای شما ایستادگی و شکیبایی خواهیم کرد" (و لنصبرن علی ما آذیتمونا).

۱.۳ - توکل مؤمنان و توکل متوکلان

در نخستین آیه مورد بحث می‌ خوانیم "مؤمنان" باید بر خدا توکل کنند، و در آیه دوم می‌ خوانیم "متوکلان" باید بر خدا توکل کنند، گویا جمله دوم مرحله ‌ای است وسیعتر و فراتر از مرحله اول یعنی مؤمنان که سهل است- چون ایمان به خدا از ایمان به قدرت و حمایت او و توکل بر او جدا نمی‌ تواند باشد- حتی غیر مؤمنان و همه کس تکیه گاهی جز خدا پیدا نمی‌ کنند، زیرا به هر کس بنگرند از خود چیزی ندارد همه نعمتها و قدرتها و موهبتها به ذات پاک او بر می‌ گردد، پس آنها نیز باید سر بر آستان او بگذارند و از او بخواهند که این توکل آنها را دعوت به ایمان به الله نیز می‌ کند.


۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۱.    
۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۲.    
۳. الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۵۴۴.    
۴. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۲، ص۴۴.    
۵. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۲۹۴.    
۶. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۲۹۴.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «توکل انبیا».    



جعبه ابزار