• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خواجه عبداللّه انصاری (شعر عاشورایی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: خواجه عبدالله انصاری.

خواجه عبدالله انصاری معروف به پیر هرات، عارف و مفسر برجسته قرن پنجم هجری (۳۹۶-۴۸۱ق) است که با ابداع نثر مسجع و تالیف آثاری چون مناجات‌نامه، منازل‌السائرین و طبقات‌الصوفیه، جریانی ماندگار در عرفان و ادب فارسی ایجاد کرد.
این دانشمند نامدار که از نوادگان ابوایوب انصاری بود، پس از سال‌ها مجاهدت علمی و ارشاد در علوم دینی و مقامات عرفانی، در سال ۴۸۱ هجری درگذشت و در گازرگاه هرات به خاک سپرده شد.



شیخ الاسلام ابو اسماعیل عبد اللّه بن محمّد انصاری شاعر، خطیب و عارف بزرگ قرن پنجم در سال ۳۹۶ ه‌ ق. در هرات زاده شد.
پدرش ابو منصور محمد مردی متقی و پارسا و صوفی بود و نسبش به ابو ایوب انصاری از صحابه‌ی بزرگوار حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌رسید.


خواجه عبداللّه کسب علم را از سالهای نخستین عمر آغاز کرد و در محضر استادان نامی هرات و نیشابور علوم ادبی و تفسیر و حدیث و فقه را به خوبی فرا گرفت.
او علاوه بر حفظ قرآن اشعار فراوانی از ادبیات فارسی و عربی را در حفظ داشت و از علما و عرفای بزرگ روزگار بهره‌ها جست.
او با آنکه در علوم دینی به ویژه در تفسیر و حدیث عالمی برجسته بود اما به همان‌اندازه در عرفان نیز صاحب مقامات بود.
شهرت خواجه عبداللّه بیشتر به سبب مناجات‌نامه و سوز و گدازهای عارفانه‌ی اوست که به نثری مسجّع و روان و زیبا تقریر شده است.
سخنان عارفانه و مناجات‌های او در طی دوره‌ای متجاوز از نه قرن در میان همه‌ی پارسی گویان رواج داشته و در عارف و عامی اثر نهاده است.


از خواجه عبداللّه آثار ارزشمندی به فارسی و عربی بر جای مانده است. مهمترین کتاب وی در معارف صوفیه «منازل السائرین» به عربی است.
اما اعتبار خواجه در میان صوفیان بر اثر امالی او از کتاب «طبقات الصوفیه» ابو عبدالرّحمان سلمی است که به زبان هروی در مجالس درس خود می‌گفت و به نام «طبقات الصوفیه» خواجه عبداللّه انصاری شهرت دارد.


او که در سالهای پایانی عمر بینائی خود را از دست داده بود، پس از یک عمر طولانی و پربار در روز جمعه ۲۲ ذی‌الحجه سال ۴۸۱ ه‌ ق دار فانی را وداع گفت و در «گازرگاه» هرات به خاک سپرده شد.
[۱] تفسیری، محمد، گنجینه نیاکان.

یا رب به علی‌بن‌ابی‌طالب و آل
آن شیرِ خداوندِ جهان، جلّ جلال
کاندر سه مکان رسی به فریادِ همه
اندر دمِ فزع و قبر و هنگامِ سؤال
یا رب به رسالتِ رسولِ ثقلین
یا رب به غزاکننده‌ی بدر و حُنین
عصیانِ مرا دو نیمه کن در عرصات
نیمی به حسن ببخش و نیمی به حسین
آن شنیدی که حیدرِ کرّار
کافران کُشت و قلعه‌ها بگشاد
تا نداد آن سه قرصِ نانِ جوین
هفده آیت، خدای او نفرستاد
دینِ اسلام، شرعِ مصطفوی است
راهِ ایمان ز مرتضی آباد
مصطفی دان رسول و ره، رهِ اوست
رهنما مرتضی و عترتِ اوست
[۲] انصاری، خواجه عبدالله، مناجات نامه، ص۳۲-۳۳.
[۳] انصاری، خواجه عبدالله، مناجات نامه، ص۳۵.
[۴] انصاری، خواجه عبدالله، مناجات نامه، ص۴۲.
[۵] انصاری، خواجه عبدالله، مناجات نامه، ص۶۱.



۱. تفسیری، محمد، گنجینه نیاکان.
۲. انصاری، خواجه عبدالله، مناجات نامه، ص۳۲-۳۳.
۳. انصاری، خواجه عبدالله، مناجات نامه، ص۳۵.
۴. انصاری، خواجه عبدالله، مناجات نامه، ص۴۲.
۵. انصاری، خواجه عبدالله، مناجات نامه، ص۶۱.



• عناوین دانشنامه شعر عاشورایی، ج۲، ص۷۳۵،






جعبه ابزار