ضرورت تفسیر موضوعی(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
همه آنان که از تفسیر موضوعى سخن به میان آوردهاند بر اهمیت و ضرورت آن تأکید کرده و وجوه فراوانى در این باره و درباره فواید این تفسیر بیان کردهاند(عبدالستار فتح الله سعید، المدخل الی التفسیر الموضوعی، ص۴۰_۵۵؛ مصطفی مسلم، مباحث فی التفسیر الموضوعی، ص۳۰_۳۳؛ ص۲۴_۳۰) ؛ خالدى در بیش از ۱۶ محور اهمیت و فواید تفسیر موضوعى را بیان داشته است.(صلاح عبدالفلاح خالدی، التفسیر الموضوعی بین النظریه و التطبیق، ص۴۸_۵۱) به نظر شهید صدر در عصر حاضر مسلمانان نیازمند استخراج و تنظیم نظر اسلام درباره همه رشتهها و شاخههاى معرفت انسانىاند، تا در مواجهه با دیدگاههاى فراوانى که دانشمندان مغرب زمین در زمینههاى مختلف عرضه مىکنند، از دیدگاه اسلام باخبر بوده، از آن دفاع کنند؛ همچنین نیازمند آناند که دیدگاه و حکم اسلام را درباره موضوعات جدید و تجاربى بدانند که بشر در زندگى به آنها رسیده است و تفسیر موضوعى تنها راهى است که ما را قادر مىسازد در برابر موضوعات گوناگون زندگى بشر به نظریههاى اساسى اسلام و قرآن دست یابیم.(محمد باقر الصدر، المدرسة القرآنیه، ص۲۸_۳۷) به نظر شهید صدر روش موضوعى در تفسیر براى نوآورى و تطور مناسب است و دائماً از تجربیات بشرى ارتزاق و از معلومات هر قرن تغذیه و خود را روز به روز غنىتر کرده، ما را به حصول نظریات اساسى و استنباط قوانین کلى موفق مىگرداند.(محمد باقر الصدر، المدرسة القرآنیه، ص۲۹) وى با اشاره به اینکه تفسیر ترتیبى هرگز از فهم مدلول الفاظ و آیات قرآن فراتر نرفته و در تاریخ خود در بسط و گسترش اندیشههاى اساسى اسلام درباره موضوعات و زمینههاى مختلف زندگى بشرى چندان موفق نبوده است(محمد باقر الصدر، المدرسة القرآنیه، ص۳۴_۳۵)، غنا و تعمیق دانش فقه را مرهون نگاه موضوعى فقها به این دانش مىداند.
شهید صدر با مقایسه میان تفسیر ترتیبى و فقه، رشد و تعمیق و گسترش فقه و رکود نسبى تفسیر را مرهون رویکرد موضوعى به احادیث فقهى و عدم این رویکرد به تفسیر مىداند. وى معتقد است که فقه در آغاز به تفسیر احادیث پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) محدود بود و به تدریج فقها به دستهبندى روایات بر حسب موضوعات روى آورده، به استخراج حکم شرعى از آنها پرداختند. شیوه معهود فقها در مباحث فقهى چنین بود که با نظر به شئون مختلف زندگى و واقعیات اجتماعى نیازها را از واقعیات خارجى گرفته و با عرضه آنها بر شریعت به استنباط احکام آنها پرداختند. همین روش روز به روز موجب شکوفایى و تکامل علم فقه شد. حال به کارگیرى همین روش در مواجهه با قرآن مفسر را در حصول نظریات اساسى و استنباط قوانین کلى براى پاسخگویى به نیازهاى متنوع، گسترده و پیچیده روزگار ما مدد خواهد رساند.(محمد باقر الصدر، المدرسة القرآنیه، ص۲۵_۲۸)
به نظر آیت الله مصباح در برابر نظام هاى فکرى باطل هرگز نمىتوان با تکیه بر تفسیر ترتیبى و بیان مطالب پراکنده، نظام فکرى منسجمى ارائه کرد. از آنجا که همه مکتبهاى انحرافى کوشیدهاند تا با ارتباط میان یک سلسله مسائل یک کل منظم و هماهنگ به وجود آورند و اندیشههاى باطل خود را منسجم معرفى کنند باید معارف قرآن را به صورت سیستماتیک و منظم عرضه کرد، بنابراین ناگزیر باید معارف قرآن را دستهبندى کرد تا از یک سو آموزش آن براى فراگیران آسان و از سوى دیگر در برابر سایر نظامهاى فکرى قابل عرضه باشد.(محمد تقی مصباح، معارف قرآن، ص۸_۱۰) آیت الله سبحانى با تأکید بر ضرورت رویکرد به تفسیر موضوعى و پرهیز از تکرار تفسیر ترتیبى، تفسیر موضوعى را مجالى براى گشوده شدن آفاق عظیمى در علوم و معارف قرآن دانسته(سبحانی، منشور جاوید، ج۱، ص۱۱) که هیچ گاه این معارف از تفسیر ترتیبى حاصل نمىشوند.
فهرست منابع:
(۱) عبدالستار فتح الله سعید، المدخل الی التفسیر الموضوعی، قاهره، دارالتوزیع والنشر الاسلامیه، ۱۴۱۱ق.
(۲) مصطفی مسلم، مباحث فی التفسیر الموضوعی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۰ق.
(۳) بهروز یدالله پور، مبانی و سیر تاریخی تفسیر موضوعی قرآن، قم، دارالعلم، ۱۳۸۳ش.
(۴) صلاح عبدالفلاح خالدی، التفسیر الموضوعی بین النظریه و التطبیق، اردن، دارالنفائس، ۱۴۱۸ق.
(۵) محمد باقر الصدر، المدرسة القرآنیه، به کوشش لجنة التحقیق، مرکز الابحاث والدراسات، ۱۴۲۱ق.
(۶) محمد تقی مصباح، معارف قرآن، قم، در راه حق، ۱۳۷۳ش.
(۷) سبحانی، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق.