عدس (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عدس:
(وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها) عدس: گياهى است كه برگهايش كرکدار و گلهايش سفيد از تيره باقلا، بوته آن كوچک، دانههايش گرد و كمى از ماش درشتتر، محدب الطرفين و به رنگ سفيد مايل به زرد است.
اين گياه به انضمام انواع ديگر از قبيل خيار و سير و پياز مورد درخواست بنى اسرائيل بود كه طبق آيه مورد بحث از موسى (ع) خواسته بودند تا براى آنها آماده سازد.
آيه چنين است:
«...اى موسى، هرگز حاضر نيستيم به يک نوع غذا اكتفا كنيم، از خداى خود بخواه كه از آنچه از زمين مىرويد، از سبزى، خيار، سير، عدس و پياز براى ما بروياند...»
اين آيه، چگونگى كفران و ناسپاسى بنى اسرائيل را در برابر نعمتهاى بزرگى كه خداوند به آنها ارزانى داشته بود، منعكس مىكند و نشان مىدهد كه آنها چگونه مردمى لجوج بودهاند كه شايد در تاريخ ديده نشده است.
به موردی از کاربرد
عدس در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِذْ قُلْتُمْ يا موسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعامٍ واحِدٍ فادْعُ لَنا رَبَّکَ يُخْرِجْ لَنا مِمّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِها وَ قِثّآئِها وَ فومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَتَسْتَبْدِلونَ الَّذی هُوَ أَدْنَى بِالَّذی هُوَ خَيْرٌ اهْبِطواْ مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مّا سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ بآؤوْاْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ كانواْ يَكْفُرونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلونَ النَّبيّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِکَ بِما عَصَواْ وَّ كانواْ يَعْتَدونَ) (و نيز به ياد آوريد زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يک نوع غذا اكتفا كنيم از پروردگارت بخواه كه از آنچه زمين مىروياند، از سبزيجات و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد.» موسى گفت: «آيا غذاى پستتر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مىكنيد؟! اكنون كه چنين مىخواهيد در شهرى فرود آييد؛ زيرا هرچه خواستيد، در آن جا براى شما هست» و مُهر ذلّت و نياز، بر آنها زده شد؛ و به خشم خداوند گرفتار شدند؛ چرا كه آنان نسبت به آيات خداوند، كفر مىورزيدند و پيامبران را به ناحق مىكشتند. اين به خاطر آن بود كه نافرمانى كرده و تجاوز مىنمودهاند.)
شیخ طبرسی در
مجمع البیان میفرماید:
(فادْعُ لَنا رَبَّکَ يُخْرِجْ ...) از خدا بخواه براى ما بيرون آورد، آنچه زمين میروياند مانند سبزى و خيار و گندم و عدس و پياز و سيب.
سبب اين سؤال به عقيده قتاده اين است كه بنى اسرائيل در بيابان بودند و ابر بر سر آنها سايه انداخت و منّ و سلوى بر ايشان نازل میشد؛ از اين يک نواختى زندگى خسته شدند و به ياد زندگى خود در مصر افتادند و از موسى خواستند كه به همان وضع بازگردند. خداوند در جواب اين خواهش آنان فرمود كه به مصر فرود آیيد كه در آنجا آنچه میخواهيد مهيا است.
بعضى میگويند: از اينكه هميشه غذاى آماده داشتند خسته شدند و گفتند ما را بر اين بىنيازى شكيبايى نيست چه، در اين وضع نمیتوانيم به هم كمک كنيم؛ از خدا بخواه تا از رویيدنیهاى زمين به ما دهد تا محتاج كمک هم باشيم و آنكه ندارد كمک توانگر شود.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عدس»، ج۳، ص۱۱۶.