عَدَلَکَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَدَلَکَ:
(فَسَوّاکَ فَعَدَلَکَ) عَدَلَکَ: از مادّه
«عدل» به معنى ميانه روى و دورى از دو سوى
افراط و
تفریط در هر امرى و نيز قرار دادن هر چيزى در جاى خود مىباشد.
اين
آیه،
انسان غافل را به گوشهاى از
کرم و
لطف خداوندی متوجه مىسازد و مىگويد:
«همان خدايى كه تو را آفريد و دستگاه وجودت را
منظم ساخت و سپس
تعدیل نمود.»
(فَسَوّٰاکَ فَعَدَلَکَ) يكى ديگر از موهبتهاى الهى، تعديل ميان قوا و اعضاى پيكر و هماهنگى و رابطه آنها با يكديگر است.
بعضى اين جمله را اشاره به راست قامت بودن انسان در ميان انواع حيوانات كه
فضیلت و مزيتى براى او محسوب مىشود دانستهاند.
به موردی از کاربرد
عَدَلَکَ در
قرآن، اشاره میشود:
(الَّذی خَلَقَکَ فَسَوّاکَ فَعَدَلَکَ) (همان كسى كه تو را آفريد و منظم ساخت و اعتدال بخشيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين جمله
ربوبیت توأم با
کرم خدا را بيان مىكند و مىفرمايد: يكى از موارد
تدبیر او اين است كه: انسان را با همه اجزاى وجودش
خلق كرد و سپس به تسويهاش پرداخته، هر عضو او را در جاى مناسبش كه
حکمت اقتضاى آن را دارد قرار داد و سپس به عدلبندى او پرداخته، بعضى از اعضا و قوايش را با بعضى ديگر معادل قرار داد و بين آنها توازن و تعادل برقرار كرد، كه مىبينيم هيچ عضوى از اعضاى او از معادلش قوىتر و سنگينتر نيست، در نتيجه اگر يكى از اعضايش نتوانست كار او را انجام دهد عضوى ديگر برايش قرار داده تا آن كار را انجام دهد، مثلا خوردن كه با لقمه انجام مىشود كار دهان است و چون دهان خودش نمىتواند لقمه را پاره و خرد كند اين كار را با دندانهايى مختلف انجام مىدهد و چون نيازمند است لقمه را زير دندانها بدهد و از اين سو به آن سو ببرد، خداى تعالى اين كار را به عهده زبان گذاشت و چون دهان در گرفتن لقمه احتياج به آلتى داشت كه لقمه را گرفته در آن قرار دهد، اين كار را به عهده دستها نهاد، دست هم احتياج به كف و كف دست هم احتياج به انگشتان -با آن منافع مختلفش- داشت و انگشتان هم احتياج به بند داشت و از سوى ديگر دست هم به خاطر اينكه همه جا دراز نمىشود، احتياج داشت كه از جايى به جايى ديگر منتقل شود و لذا خدا براى آدمى پا قرار داد و روى همين حساب معادله را در اعمال ساير اعضاء و قوا كه هزاران هزار و بلكه از حد شمار بيرون است برقرار ساخت و همه اينها مظاهرى از تدبير خداى تعالى است، او است كه اين نعمتها را افاضه مىفرمايد، بدون اينكه منفعتى براى خود خواسته باشد و بدون اينكه
ناسپاسی انسانها مانع
افاضه او شود، آرى افاضه او از كريمى او است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عدس»، ج۳، ص۱۱۶-۱۱۷.