عَظْم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَظْم:
(قالَ رَبِّ إِنّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّی) عَظْم: به معنى «استخوان» است
و كلمه «عظيم» كه صفت از آن است به مناسبت بزرگى حيوانات به واسطه بزرگى استخوانبندى آنهاست، سپس براى هر چيز بزرگ استعاره آورده شده است.
واژه «عَظْم» به «عظام» جمع بسته مىشود، چنان كه در آيه ۳
سوره قیامت مىخوانيم:
(أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ) «آيا انسان مىپندارد كه استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟»
در روايتى آمده است كه يكى از مشركان كه در همسايگى پيامبر (ص) زندگى مىكرد به نام «على بن ابى ربيعه» خدمت حضرت آمد و از روز قيامت سؤال كرد كه چگونه است و كى خواهد بود؟ سپس افزود: اگر آن روز را من با چشم خودم ببينم باز تصديق تو نمىكنم و به تو ايمان نمىآورم! آيا ممكن است خداوند اين استخوانها را جمعآورى كند؟ اين باوركردنى نيست. اين جا بود كه آيه فوق نازل شد و به او پاسخ گفت و لذا پيامبر (ص) درباره اين مرد لجوج معاند فرمود: «خداوندا شر اين همسايه بد را از من دور كن.»
نظير اين معنى در آيات ديگر قرآن نيز به چشم مىخورد، از جمله در آيه ۷۸
سوره یس مىخوانيم:
يكى از منكران معاد قطعه استخوان پوسيدهاى را به دست گرفته بود و به پيغمبر مىگفت: «چه كسى اين استخوانها را زنده مىكند در حالى كه پوسيده است؟»
اما ببينيم چرا مخصوصا روى استخوانها تكيه شده است؟ اين به خاطر آن است كه اولا دوام استخوان بيش از ساير اعضا مىباشد و لذا هنگامى كه بپوسد و خاک شود و ذرات غبارش پراكنده گردد اميد بازگشت آن در نظر افراد سطحى كمتر است. ثانيا استخوان مهمترين ركن بدن انسان مىباشد، چرا كه ستونهاى بدن را استخوانها تشكيل مىدهند و تمام حركات و جابجايى و فعاليتهاى مهم بدن به وسيله استخوانها انجام مىگيرد، كثرت و تنوع و اشكال و اندازههاى مختلف استخوانها در بدن انسان از عجايب خلقت خداوند محسوب مىشود و ارزش يک مهره كوچک پشت انسان هنگامى ظاهر مىشود كه از كار بيفتد و مىبينيم كه تمام بدن را فلج مىكند.
به موردی از کاربرد
عَظْم در
قرآن، اشاره میشود:
(قالَ رَبِّ إِنّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَ لَمْ أَكُن بِدُعائِکَ رَبِّ شَقيًّا) (گفت: «پروردگارا! استخوانم سست شده و شعله پيرى سرم را فراگرفته و من هرگز در دعاى تو اى پروردگار من، از اجابت محروم نبودهام.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(قالَ رَبِّ إِنّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّی ...) اگر كلمه رب را جلوتر آورد براى استرحام بوده و خواسته در مقدمه دعا، درياى رحمت خدا را به خروش آورد و بعد دعا كند و اگر با كلمه ان مطلب خود را تاكيد كرد براى اين است كه برساند حاجتش به داشتن فرزند حاجتى است مبرم و حياتى و كلمه وهن به معناى ضعف و نقصان نيرو است و اگر اين ضعف خود را به استخوانهايش اختصاص داد براى اين است كه آدمى در تمامى حركتها و سكونهايش بر آن قرار مىگيرد و اگر نگفت استخوانهايم و يا استخوانم براى اين است كه ضعف را به جنس استخوان نسبت دهد و هم اينكه اجمالى باشد براى تفصيل بعد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عَظْم»، ج۳، ص۱۹۶-۱۹۷.