• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قراردادهای تجاری (فقه سیاسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




قراردادهای تجاری در اسلام ابزار مشروع کسب درآمد‌اند و بر پایه وفای به عقود و رضایت طرفین استوارند.
تراکم سرمایه می‌تواند به سلطه سرمایه و تکاثر منجر شود.
اسلام برای جلوگیری از آن سه شیوه نظارت قانونی، دولتی و ریزشی پیش‌بینی کرده است.
نظارت بر معاملات اقتصادی بر عهده دولت اسلامی است و این امر اقتصاد را با حوزه حقوق عمومی پیوند می‌دهد.



قراردادهاى تجارى، قراردادهايى است كه به منظور كسب درآمد و مالكيت منعقد مى‌شود.
مانند خريد و فروش، اجاره، هبه و نظاير آن اين قراردادها در زبان شرع، يا سيره عرف و عقلا محترم شمرده شده است.


قرآن اين نوع قراردادها را تحت عنوان عقود:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ)
و تجارت براساس رضايت طرفين:
(إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ) لازم الاجراء معرفى نموده است.
در حقيقت مبناى مهم‌ترين بخش‌هاى اقتصادى اسلام در روند توسعه و تأمين عدالت اجتماعى محسوب مى‌شود.


اما تراكم درآمدهاى حاصل از معاملات و قراردادها مى‌تواند دو نوع پيامد منفى نيز به دنبال داشته باشد:
نخست: حاكميت سرمايه كه مهم‌ترين نقش را در قراردادهاى تجارتى دارد؛
دوم: تكاثر كه خود عامل بازدارنده در توسعه اقتصادى و رشد معنوى جامعه است.


در سياست‌هاى اقتصادى اسلام به منظور جلوگيرى از چنين پيامدهايى سه نوع نظارت و كنترل بر عقود و تجارت پيش‌بينى شده است؛
نوع اول محدوديت‌هاى قانونى كه به صورت شرايط بازدارنده از شكل‌گيرى سرمايه‌هاى كلان و زيان‌آور مانند معاملات ربوى و توأم با اكراه، ممانعت به عمل آورده است؛
نوع دوم: نظارت هاى دولتى است كه در عمل در جريان فعاليت‌هاى تجارتى به صورت حسبه مانند: كنترل قيمت‌ها و مقررات تجارى انجام مى‌شود و نوع سوم سياست‌هاى ريزشى است كه به صورت‌هاى مختلف مانند:
ماليات‌ها و انفاق‌ها در روند تكاثر سرمايه موجب كسر، تقسيم و توزيع ثروت مى‌شود.


كنترل و نظارت در مورد معاملات، تجارت و انواع قراردادهاى اقتصادى چه در بخش خصوصى و چه در بخش‌هاى دولتى و تعاونى بر عهده دولت اسلامى است.
به همين لحاظ است كه مسئله معاملات اقتصادى و فعاليت‌هاى تجارى با حقوق عمومى ارتباط پيدا مى‌كند.
[۳] بیهقی، ابوبکر، سنن بيهقى، ج۶، ص۱۵۱.
[۷] متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، كنز العمال، ج۴، ص۹۹۷.



۱. مائده/سوره۵، آیه۱.    
۲. نساء/سوره۴، آیه۲۹.    
۳. بیهقی، ابوبکر، سنن بيهقى، ج۶، ص۱۵۱.
۴. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۰۰.    
۵. متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنز العمال، ج۴، ص۱۵۸.    
۶. متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنز العمال، ج۴، ص۱۵۹.    
۷. متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، كنز العمال، ج۴، ص۹۹۷.
۸. عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۴، ص۲۴-۲۵.    



• عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۲، ص۳۹۷.


رده‌های این صفحه : اقتصاد | تجارت | حقوق عمومی | فقه | فقه سیاسی




جعبه ابزار