• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لطف‌الله بن یوسف حلیمی خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حليمى، لطف‌اللّه بن يوسف ، لغت‌شناس، فقيه، شاعر و طبيب ايرانى‌تبار عثمانى در اواخر سده نهم بود. جدش، عبدالحليم، اهل سيواس بود و خود حليمى به احتمال بسيار در آماسيه به دنيا آمده و همانجا بزرگ شده بود (بروسه‌لى، ج۱، ص۲۷۳). برخى منابع او را ايرانى و از ديار عجم (ثريا، ذيل مادّه؛ طاشكوپرى‌زاده، ص۳۸۶) و از اديبان فاضل فارسى‌دان (بروسه‌لى، ج۱، ص۲۷۳) شمرده‌اند. بعضى مؤلفان وى را معاصر سلطان سليم ياووز معرفى كرده و گفته‌اند كه در ۹۲۲ درگذشته است (ثريا، ذيل مادّه؛
سامى، ذيل مادّه؛ شوقى، ص۱۸۳)، اما اين مدعا اشتباه، و نتيجه خلط حليمى با شاعرى به نام حليمى چلبى است (بروسه‌لى، ج۱، ص۲۷۳؛طاشكوپرى‌زاده، ص۳۸۶).

حليمى در روزگار سلطان محمد فاتح به استانبول رفت و صدراعظم، محمودپاشا، از او حمايت كرد (سامى، ذيل مادّه). هنگام سلطنت فاتح، حليمى مقام قضاى نواحى مختلف قلمرو عثمانى را داشت، اما وقتى به شاهزاده بايزيد دوم توصيه كرد از معاشرانش، كه وى را به خَمر و قمار و مواد مخدر سوق مى‌دادند، پرهيز كند، دوستان شاهزاده براى وى دسيسه چيدند و او در ۸۷۷ در توقات زندانى شد، ولى پس از سه ماه تبرئه و آزاد گرديد. آنگاه در قصيده تائيه‌اى به عربى، ماوقع را به اطلاع سلطان رساند و موجب تعقيب و مجازات كسانى شد كه وليعهد را گمراه مى‌كردند. حليمى احتمالا پس از جلوس بايزيد دوم، با تحريك و توطئه همان دشمنان قديمش، در ۸۸۷ اعدام شد (صولاق‌زاده، ص۲۵۱).

حليمى فارسى را نيك مى‌دانست، ولى احتمالا بيشتر اشعارش به عربى بوده است.

وى از طبيبان معروف زمان خود بود و نزد شرف‌الدين صابونجى اوغلو، رئيس دارالشفاى آماسيه، پرورش يافت و اثرى در طب، به نام قاسميه، تأليف كرد (شوقى، ص۱۸۳). وى همچنين اثرى منظوم در طب، به نام لطف محمدخان، را به سلطان محمدفاتح تقديم كرد.

آثار حليمى به اين شرح است:
۱) بحرالغرائب، معروف به قائمه، در دو جلد، كه جلد نخست آن فرهنگ لغات فارسى به تركى و جلد دوم آن در خصوص قواعد عروض و قافيه و بديع و بيان است . از اين اثر، كه به لغت حليمى نيز شهرت يافته است، شش نسخه خطى در كتابخانه‌هاى استانبول وجود دارد. گيب از بحرالغرائب ديگرى سخن گفته است كه به بحرالغرائب حليمى ربطى ندارد.
۲) فرائض الحليمى الرومى، به عربى، درباره قواعد ارث.
۳)قصيده تائيه به عربى كه خود حليمى بر آن شرح نوشته است و نسخه‌اى از آن در كتابخانه اياصوفيه وجود دارد (بروسه‌لى، ج۱، ص۲۷۳).
۴) گلشن زيبا، اثرى منظوم به فارسى در طب، در سه باب: طبيعيات، ضروريات، و مرض. وى آن را در ۸۶۲ به سلطان‌محمد فاتح تقديم كرده است.
۵) ترجمه فارسى قرآن، كه يگانه نسخه آن در كتابخانه طوپقاپى‌سراى نگهدارى مى‌شود.
۶) حاشية الحليمى على‌الخَيالى، كه حاشيه‌اى است بر حاشيه خيالى از شرح‌العقائد النَّسَفيه سعدالدين تفتازانى در كلام اسلامى. يك نسخه خطى از اين كتاب در كتابخانه سليمانيه استانبول نگهدارى مى‌شود.
۷) مُصَرِّحاتُ الاسماء، كه نوعى فرهنگ اسامى عربى با معادل‌هاى تركى و گاهى فارسى است. حليمى در تأليف آن، الصِحّاح جوهرى، الجَمْهَره ابن‌دُرَيد و مُعَجم‌اللُغه ابن‌فارِس و برخى ديگر از كتاب‌هاى لغت عربى را مأخذ قرار داده و در ۸۷۲ آن را به بايزيد دوم تقديم كرده است. چند نسخه خطى از اين كتاب در كتابخانه‌هاى استانبول و قاهره و اتريش موجود است.
۸) تحفه مقدمة‌اللغه، فرهنگ منظوم فارسى به تركى.
۹) مرآة‌الطَيّبين، به فارسى، در توبه، كه در ۸۶۵ تأليف شده است.
۱۰) رسالةٌ فى بيان قواعدالمعما، به تركى، در شرح قواعد معماهاى فارسى.
۱۱) رسالةٌ فى التّجنيسات و التّشبيهات و المَجازات، به تركى، در بيان قواعد اين صناعات .
فهرست منابع:
(۱) محمدطاهر بروسه‌لى، عثمانلى مؤلفلرى، استانبول ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲؛
(۲) محمد ثريا، سجل عثمانى، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱؛
(۳) شمس‌الدين‌ بن خالد سامى، قاموس‌الاعلام، چاپ مهران، استانبول ۱۳۰۶ـ۱۳۱۶/ ۱۸۸۹ـ۱۸۹۸؛
(۴) صولاق‌زاده محمد همدمى، صولاق‌زاده تاريخى، استانبول ۱۲۹۷؛
(۵) احمد بن مصطفى طاشكوپرى‌زاده، الشقائق النعمانية فى علماء الدولة العثمانيه، چاپ احمد صبحى فرات، استانبول ۱۴۰۵؛



جعبه ابزار