مجیرالدین بیلقانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مجیرالدین بیلقانی (م
۵۸۶ هـ.ق) شاعر برجسته از ناحیه بیلقان در ارّان بود .
در کودکی به
شیروان رفت و از شاگردان و مریدان خاص خاقانی شد.
پس از جدایی از خاقانی، به دربار
اتابکان آذربایجان پیوست و مداح شمسالدین ایلدگز و فرزندان او شد.
وی در
اصفهان مورد حسد و دشمنی شاعران محلی قرار گرفت و به هجو و درگیریهایی کشیده شد که گفتهاند سرانجام به قتل او در این شهر انجامید.
ایشان از سرآمدان سبک شعرای عراق بهشمار میرفت و دیوانش شامل حدود پنج هزار بیت است.
مرگ او را حدود سال ۵۸۶ (هجری قمری) دانستهاند.
مجیرالدین بیلقانی از دیار بیلقان،
شهری نزدیک شروان و از نواحی ارّان بود و از مادری حبشی نژاد در آنجا به دنیا آمد.
تخلص شاعری
وی که ظاهرا برگرفته از لقب یا اسم او بوده است، در اشعار وی «مجیر» است و معاصرانش نیز او را با همین عنوان یاد کردهاند.
مجیرالدین در کودکی به شیروان رفته و به خدمت
افضلالدین خاقانی درآمد و به این دلیل از مریدان خاص او به شمار آمد.
تا آنجا که خاقانی او را تحت تربیت ویژه خود گرفت و حتی به عنوان فرزندی تلقی کرد.
این نزدیکی و مصاحبت، مجیرالدین را بر آن داشت قصایدی در مدح خاقانی بگوید.
ایشان به یکی از نزدیکان خاقانی دلباخته شد که خوشایند خاقانی نبود؛ از اینرو میان آن دو جدایی افتاد.
این علاقه سبب بیماری او از درد فراق گردید؛ اما وی پس از مدتی شفا یافته و از آن دیار دل کند و به تبریز بازگشت.
بیلقانی در تبریز به دربارهای اتابکان آذربایجان، یعنی شمسالدین ایلدگز و نصرتالدین جهان پهلوان محمد بن ایلدگز و قزل ارسلان عثمان بن ایلدگز اختصاص داشت.
علاوه بر آنان مدایحی درباره رکنالدین ارسلان پسر طغرل سلجوقی و سیفالدین ارسلان که گویا صاحب دربند بوده است، در دیوان او دیده میشود.
دولتشاه سمرقندی نوشته است مجیر در خدمت ایلدگز تقرب و نیابت داشت؛ ولی مورد حسد شاعران قرار گرفت.
مجیرالدین را برای تحصیل وجوه از دیوان اتابکی به اصفهان فرستادند
و در آنجا با شاعران درافتاد و اصفهان را هجو کرد.
از شاعران آن سامان نیز شرفالدین شفروه و جمالالدین اصفهانی او را به باد هجو گرفتند و آزار دادند.
چون مجیر بار دیگر از جانب قزل ارسلان به عنوان نماینده تام الاختیار مأمور اصفهان شد، جمالالدین از بیم او متواری شد و پس از اطمینان، ملاقات کرد و عذر خواست.
برخی این داستان را تا قتل مجیر در اصفهان رسانده و گفتهاند چون مجیر به تعصب اهل اصفهان به قتل رسید،
مردم آن شهر صدهزار دینار به خونبهای او دادند.
درباره
بیلقانی،
عوفی گفته است مجیر وقتی از خدمت قزل ارسلان تخلف نمود، قزل ارسلان اثیر اخسیکتی و جمال اشهری از شاعران آن دیار را طلب کرد و ایشان را کانون توجه و منظور خود گردانید.
مجیر نیز قطعهای در این باره نزد قزل ارسلان فرستاد.
ایشان در عصر خود در شاعری منتهای شهرت را داشته و کاملترین نمونه سبک شعرای عراق از او مانده است.
به همین دلیل مضامین او از مضامین ظهیر فاریابی
دقیقتر و به مضامین اثیر اخسیکتی نزدیکتر از دیگران است.
دیوان او شامل پنج هزار بیت در دست است.
مجیرالدین زمان مرگش را بین سالهای
۵۶۸ (هجری قمری)
تا
۵۹۴ (هجری قمری) ذکر کردهاند.
ولی
ذبیحاللّه صفا سال ۵۸۶ (هجری قمری) را قریب به تحقیق دانسته است.
{{تورفتگی:a:(دیگر منابع:
)}
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «مجیرالدین بیلقانی»، ج۴، ص۲۷۵.