• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن حسن فورک اصفهانی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





محمد بن حسن فورک اصفهانی۴۰۶ هـ.ق) از فقها و متکلمان اشعری مکتب شافعی بود.
در فقه، کلام، حدیث و تفسیر مهارت داشت و از اساتیدی چون ابوالحسن باهلی و احمد بن محمود اهوازی بهره برد.
در نیشابور به تدریس پرداخت و شاگردانی چون ابوبکر بیهقی و ابوالقاسم قشیری داشت.
با کرامیه مخالف بود و در مناظرات متعددی شرکت کرد.
از آثار او طبقات المتکلمین، مشکل الآثار، دقائق الأسرار و تفسیر القرآن است.
ایشان در سال ۴۰۶ (هجری قمری) در مسیر بازگشت از غزنه مسموم شد و در نیشابور به خاک سپرده شد.




ابوبکر محمد بن حسن بن فورک اصفهانی مشهور به ابن فورک اهل اصفهان بود و پس از گذر ایام کودکی به تحصیل علم فقه پرداخت و برای اقنای خویش از استادان کلام بهره برد.



ابوبکر در سفری که به بغداد و بصره داشت از استادان آن شهرها استفاده کرد.
از ابوالحسن باهلی متکلم معروف در کلام و مذهب اشعری استفاده کرد.
در زمینه حدیث از احمد بن محمود بن خرزاد اهوازی و عبداللّه بن جعفر بن فارس اصفهانی استفاده کرد.
او در سفری که به مکه داشت از دیبلی نیز حدیث شنید و در ادبیات عرب، نحو و تفسیر مهارت یافت.



درباره مذهب ابن فورک، سُبکی او را از فقیهان شافعی و ابن قطلوبغا از فقیهان حنفی شمرده است.
[۲۸] ابن قطلوبغا، قاسم بن قطلوبغا، تاج التراجم، ص۲۱۳.

او در این میان به بحث‌های کلامی شهرت یافته بود و متکلمی اشعری شمرده می‌شد.



محمد بن حسن آموخته‌های خویش را به دیگران نیز انتقال می‌داد.
بسیاری از او حدیث شنیدند ، گروهی در زمینه فقه و گروهی در زمینه کلام از او بهره بردند.
ابوبکر بیهقی، ابوالقاسم قشیری و حاکم نیشابوری از جمله کسانی هستند که از او استفاده کردند.



ابن حسن شاهد حوادث مهمی که در زمان او اتفاق افتاد و آن اختلافاتی است که بین شیعه و سنی در اصفهان رخ داد. او در این ماجرا زندانی شد.
همچنین با افکار کرامیه مخالف بود؛ اما چون کرامیه از طرف حکومت حمایت می‌شد بر او سخت می‌گذشت. زیرا بارها به جلسات مناظره دعوت شد و به بحث پرداخت.
ایشان آزار بسیاری از کرامیه تحمل کرد و اتهاماتی بر او وارد می‌شد، ولی تبرئه گردید.



اصفهانی با آن‌که در اصفهان در خدمت صاحب بن عباد بود و وزیر دیلمیان به او نظر خوبی داشت، ولی در شیراز به عضدالدوله دیلمی پیوست.
مدتی را در عراق اقامت گزید و سپس به ری رفت.
کرامیه او را در مدرسه رجاء ری به مناظره خواندند.
گرچه نتیجه مناظره معلوم نبود، حاکم نیشابوری و دیگر بزرگان آن عصر او را به نیشابور دعوت کردند.
حاکم، خانه و مدرسه‌ای برای او ساخت و زمینه مهاجرت وی فراهم شد.
نیشابور که در آن روز مهد علم و فرهنگ بود، آموخته‌های او را گرفت و طالبان علم از او علم فقه و کلام آموخته، حدیث شنیدند.
او باز از اتهام کرامیه مصون نماند و به پایان رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) متهم شد.
از این متکلم مشهور، بالغ بر صد اثر در اصول دین، اصول فقه و معانی قرآن برجای ماند.



فورک تالفاتی داشته که برخی از تألیفات وی در منابع ذکر شده عبارت‌اند از:
• الفصول من تعلیق الاصول؛
• تفسیر القرآن؛
• دقائق الاسرار؛
• مشکل الآثار؛
• طبقات المتکلمین؛
• شرح اوائل الادلة لابی القاسم البلخی؛
• النظامی فی اصول الدین که آن را برای نظام الملک نوشت؛
از اینکه این شخص در سال ۴۰۶ درگذشته، انتساب کتاب النظامی به او نمی‌تواند صحت داشته باشد؛ زیرا خواجه نظام در ۴۰۸ متولد شد، مگر این‌که به گفته المنتخب من السیاق، ص۷، ابن فورک در سال ۴۶۰ درگذشته باشد یا آن را برای نظام الملک ننوشته باشد.
• الحدود فی الاصول؛
• اسماء الرجال؛
• حل الآیات المتشابهات؛
• غریب القرآن؛
• رسالة فی علم التوحید؛
• الاملاء فی الایضاح و الکشف عن وجوه الاحادیث الوارده؛
• العالم و المتعلم؛
• الانتفاء؛
• اختلاف الشیخین (ابوالحسن اشعری و ابوالعباس قلانسی)؛
• مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعری؛
• نامه ابن فورک به ابواسحاق اسفرایینی؛
• الابانه عن طرق القاصدین و الکشف عن مناهج السالکین و التوفر الی عبادة رب العالمین؛
• تأویل مشکل الحدیث؛
[۷۰] باجی، سلیمان بن خلف، التعدیل و التجریح، ج۱، ص۷۱.

• مشکل القرآن.



محمد پس از آخرین مناظره که در شهر غزنه انجام داد، در راه بازگشت مسموم شد و در سال ۴۰۶ (هجری قمری) درگذشت.
برخی معتقدند وی به علت عقایدش به دست محمود غزنوی کشته شد.
جنازه او پس از مرگ در راه بازگشت از غزنه به نیشابور منتقل شد و در گورستان حیره آن شهر به خاک سپرده شد.



۱. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۲. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۳، ص۵۱۵.    
۳. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۲۱۳.    
۴. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۲۵۴.    
۵. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۴، ص۲۴۰.    
۶. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۵، ص۴۲.    
۷. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۱۱۰.    
۸. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۷.    
۹. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۷۲.    
۱۰. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۴.    
۱۱. سبکی، عبدالوهاب بن تقی‌الدین، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۲۷.    
۱۲. ابن عساکر، ابوالقاسم، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۲.    
۱۳. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۱۴. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۸.    
۱۵. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۲۱۵.    
۱۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۷.    
۱۷. صیرفینی، ابراهیم بن محمد، المنتخب من کتاب السیاق، ص۱۷.    
۱۸. ابن عساکر، ابوالقاسم، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۲.    
۱۹. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۲۰. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۲۱۳.    
۲۱. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۵، ص۴۲.    
۲۲. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۱۱۰.    
۲۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۸.    
۲۴. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۷۲.    
۲۵. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۴.    
۲۶. سبکی، عبدالوهاب بن تقی‌الدین، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۲۸.    
۲۷. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۲۸. ابن قطلوبغا، قاسم بن قطلوبغا، تاج التراجم، ص۲۱۳.
۲۹. ابن عساکر، ابوالقاسم، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۲.    
۳۰. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۲۱۵.    
۳۱. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۴، ص۲۴۰.    
۳۲. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۲۵۴.    
۳۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۷.    
۳۴. ابن عساکر، ابوالقاسم، تبیین کذب المفتری، ص۲۳۳.    
۳۵. سبکی، عبدالوهاب بن تقی‌الدین، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۳۱.    
۳۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۸.    
۳۷. ابن عساکر، ابوالقاسم، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۳.    
۳۸. سبکی، عبدالوهاب بن تقی‌الدین، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۳۱.    
۳۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۸.    
۴۰. ، قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواه، ج۳، ص۱۱۱.    
۴۱. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۴۲. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۱۱۰.    
۴۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۸.    
۴۴. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۷۲.    
۴۵. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۴.    
۴۶. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۴، ص۲۴۰.    
۴۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۵، ص۴۲.    
۴۸. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۱۱۱.    
۴۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۸.    
۵۰. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۷۲.    
۵۱. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۴.    
۵۲. ابن عساکر، ابوالقاسم، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۲.    
۵۳. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۲۵۴.    
۵۴. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۱۱۱.    
۵۵. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۸.    
۵۶. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۴.    
۵۷. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۷۲.    
۵۸. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۴.    
۵۹. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۴۶.    
۶۰. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۶۱. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۶۲. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۶۳. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۶۰.    
۶۴. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۲۰۰.    
۶۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۹۶۰.    
۶۶. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۶۷. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۶۸. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۸۳.    
۶۹. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۷۵.    
۷۰. باجی، سلیمان بن خلف، التعدیل و التجریح، ج۱، ص۷۱.
۷۱. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ص۲۳۷.    
۷۲. سبکی، عبدالوهاب بن تقی‌الدین، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۳۰.    
۷۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۸.    
۷۴. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۷۵. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۲۵۴.    
۷۶. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۷۲.    
۷۷. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۴.    
۷۸. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۲۱۶.    
۷۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۹.    
۸۰. ابن عساکر، ابوالقاسم، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۳.    
۸۱. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۵.    
۸۲. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۷۲.    
۸۳. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۹، ص۲۰۸.    
۸۴. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۳، ص۵۱۵.    
۸۵. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۲۱۳.    
۸۶. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۲۵۴.    
۸۷. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۴، ص۲۴۰.    
۸۸. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۵، ص۴۲.    
۸۹. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۱۱۰.    
۹۰. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۸، ص۱۴۷.    
۹۱. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۷۲.    
۹۲. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۱۴.    
۹۳. اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیه، ج۲، ص۱۲۶.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن حسن فورک اصفهانی»، ج۳، ص۲۸۹.






جعبه ابزار