• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن مؤمن فلکی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





محمد بن مؤمن فلکی۵۷۷ هـ.ق) شاعر و منجم اهل شماخی در ناحیه شیروان (آذربایجان کنونی) بود.
وی شاگرد ابوالعلای گنجوی و دارای تبحر در نجوم و ریاضی بود و از همین‌رو به فلکی شهرت یافت.
او شاعری روان‌گو و خوش‌قلم بود و اشعارش به دور از تکلف‌های ادبی است.
فلکی به دربار شروانشاهان راه یافت و مدح ایشان و دیگر شخصیت‌های سیاسی همچون طامار ملکه گرجستان و دیمیتری پسر داود را می‌گفت.
برخی ایشان را استاد خاقانی دانسته‌اند.
دیوان شعر او حدود پنج تا هفت هزار بیت داشته و اثری از او با عنوان سوگندنامه در مونس‌الاحرار آمده است.
وفات وی به سال ۵۷۷ (هجری قمری)، و به روایتی ۵۴۰ (هجری قمری)، در زادگاهش رخ داده است.



ابونظام محمد بن مؤمن فلکی شیروانی شماخی نجم‌الدین جلال‌الدین در شماخی از روستاهای توابع شیروان واقع در آذربایجان کنونی به دنیا آمد. او در دانش فلکیات، نجوم و هیأت تبحر بسیاری داشت و گویا به همین دلیل نیز به فلکی شهرت یافته است. ولی اطلاعات چندانی در این زمینه از او در دست نیست.
او سخنگویی زبان‌آور و نغزگفتار بود.
او بسیار خوش خط بود و چنان که آثارش گواهی می‌دهد، معلوماتی در ریاضی نیز داشت.
[۱۲] فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۰۲.
[۱۳] فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۰۳.
[۱۴] فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۰۸.


ابونظام شاگرد حکیم ابوالعلای گنجوی بود.

نجم‌الدین را را استاد خاقانی دانسته‌اند.

فلکی از همان آغاز که ذوق شعری‌اش شکوفا شد، به مدح شهریاران و بزرگان روی آورد.
وی رفته رفته به دربار شروانشاهان راه یافت و پیوسته در خدمت ایشان بود.



محمد بن مؤمن در اشعار خود از عبارات پیچیده و نامأنوس بهره نمی‌گرفت.
از این‌رو اشعارش از تکلفات ادبی به دور است.
همو نوشته است: شیروانی علاوه بر اشعار فارسی به زبان عربی هم شعر می‌سرود.



درباره شیروانی برزگان مطالبی گفته‌اند از باب نمونه می‌توان به برخی اشاره نمود.
نفیسی از محققان معاصر در شرح حال فلکی آورده است: «او همه عمرش را در زادگاهش شماخ گذرانید و اشعاری درباره طامار، ملکه گرجستان (۵۸۰ ـ ۶۱۳ هـ.ق) هنگامی که بر آن منطقه دست یافت، سرود. به علاوه اشعاری در مدح دیمیتری پسر داود، مؤسس سلسله بقراطیان دارد که معروف است ».
[۲۴] نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، ج۱، ص۱۰۶.
هدایت نیز به نقل از برخی او را استاد خاقانی دانسته می‌نویسد: فلکی در صناعت و بدایع شعری از استادان مسلّم زمان خود بود. هدایت در ادامه پاره‌ای از اشعار او را ذکر کرده است.
[۲۷] هدایت، رضاقلی‌خان، مجمع الفصحاء، ۱، ج۲، ص۱۴۱۶.


ابونظام کتاب‌هایی نوشته که عبارتند از:
دیوان شعر؛ بر اساس نوشته فروزانفر، دیوان فلکی پنج هزار بیت بوده که اندکی از آن بر جای مانده است.
[۲۸] فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۰۳.
آقابزرگ دیوان وی را شامل هفت هزار بیت می‌داند که در دو مجلد در سال ۱۹۲۹ (میلادی) در مؤسسه آسیایی لندن به چاپ رسیده است. • او همچنین اثری به نام سوگند نامه دارد که در ضمن کتاب مونس الاحرار چاپ شده است.


فلکی سرانجام در سال ۵۷۷ (هجری قمری) در زادگاهش از دنیا رفت.
[۳۸] نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، ج۱، ص۱۰۶.

برخی از معاصران وفات او را ۵۴۰ (هجری قمری) نوشته‌اند.
(دیگر منابع:
[۴۲] خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۴۵۴.
[۴۳] مردانی، نصرالله، ستیغ سخن، ص۹۹.
[۴۴] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۷۴.
[۴۵] دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۱۸۴.
[۴۶] مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۲، ص۱۹۳۲.
[۴۷] منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج۴، ص۲۴۷۱ و ۳۰۳۸.
)



۱. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۹.    
۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۲، ص۲۵۹.    
۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۵. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۷. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۲، ص۲۵۹.    
۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۱۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۱۱. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۱۲. فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۰۲.
۱۳. فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۰۳.
۱۴. فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۰۸.
۱۵. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۱۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۱۷. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۱۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۱۹. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۹.    
۲۰. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۲۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۲۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۲۳. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۲۴. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، ج۱، ص۱۰۶.
۲۵. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۲۶. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۲۷. هدایت، رضاقلی‌خان، مجمع الفصحاء، ۱، ج۲، ص۱۴۱۶.
۲۸. فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۶۰۳.
۲۹. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۹.    
۳۰. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۲.    
۳۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۳۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۳۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۱۵۸.    
۳۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۲، ص۲۵۹.    
۳۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۲، ص۲۵۹.    
۳۶. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۹.    
۳۷. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۳.    
۳۸. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، ج۱، ص۱۰۶.
۳۹. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۳.    
۴۰. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۵۳.    
۴۱. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۹.    
۴۲. خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۴۵۴.
۴۳. مردانی، نصرالله، ستیغ سخن، ص۹۹.
۴۴. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۷۴.
۴۵. دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۱۸۴.
۴۶. مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج۲، ص۱۹۳۲.
۴۷. منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج۴، ص۲۴۷۱ و ۳۰۳۸.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن مؤمن فلکی»، ج۴، ص۳۶۵.






جعبه ابزار