• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن محمد انباری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





محمد بن محمد انباری (۵۰۷ ـ ۵۹۶ هـ.ق) ادیب، محدث، شاعر و فقیه مصری بود که اصالتش به شهر انبار می‌رسید.
او در مصر و بغداد به تدریس علوم قرائت، حدیث و ادب پرداخت.
وی شاگردانی همچون ابن حصری و مبارک بن انوشتکین جوهری داشت.
ایشان در دستگاه حکومتی نیز مناصب بالایی یافت و تا حد وزارت در یمن نزد سیف‌الاسلام، برادر صلاح‌الدین ایوبی، ارتقا یافت.
همچنین روایتگر صحاح اللغه جوهری و سیره ابن هشام بود.
از آثار او تفسیر القرآن المجید و المنظوم و المنثور باقی مانده است.
با وجود موقعیت اجتماعی والا، سرانجام در پی فقر و زندانی شدن، بر اثر سقوط از بام جامع ازهر در سال ۵۹۶ (هجری قمری) درگذشت.



ابوطاهر محمد بن محمد بن محمد بن بُنان مصری انباری ذوالریاستین معروف به ابن بُنان در سال ۵۰۷ (هجری قمری) در مصر به دنیا آمد. نیاکان او از انبار بوده‌اند؛ به این دلیل به انباری شهرت یافته است. وی ادیب، محدث و شاعری زبان‌آور و فصیح بود و این علوم را به خوبی فرا گرفته بود. ایشان بسیار خوش خط بود و در شعر نیز دستی تمام داشت. ابن شاکر، اشعارش را نیکو توصیف کرده و ابیاتی از آن را آورده است.

انباری قرآن کریم را نزد استاد برجسته قرائت، ابوالعباس احمد بن عبداللّه بن حطیئه فرا گرفت.
[۲۹] منذری، عبدالعظیم بن عبدالقوی، ج۱، ص۳۵۰.
حدیث را از کسانی همچون ابوصادق مرشد مدینی، ابوالبرکات محمد بن حمزة و قاضی محمد بن هبةاللّه بن عُرس استماع کرد.

ابن بُنان با سعی و اهتمام فراوان کوله‌باری از دانش اندوخته بود، بر کرسی تدریس نشست.
او در مصر و بغداد به تعلیم حدیث، قرائت، ادبیات و شعر پرداخت.
از میان شاگردان وی می‌توان به ابوالفتوح ابن حصری و مبارک بن انوشتکین جوهری اشاره کرد.

ابوطاهر علاوه بر جایگاه والای علمی، به مناصب و مشاغل حکومتی نیز اشتغال داشته و تا حد وزارت نیز ترقی یافته است.
مورخان و رجال‌نویسان در این باره آورده‌اند او زمانی به یمن مسافرت کرد و در آن‌جا به دربار حکومت راه یافت.
در دربار، سیف‌الاسلام برادر صلاح‌الدین ایوبی، وی را به عنوان یکی از کارگزاران خود در حکومت برگزید.
او را به همراه کاروانی از حجاج که عازم بغداد بودند به عنوان سفیر خود برای پاره‌ای از امور به بغداد فرستاد.
در آن‌جا بود که انباری مورد احترام و تکریم فراوان قرار گرفت و پس از چندی اقامت در آن‌جا به تعلیم، تدریس قرآن کریم و حدیث پرداخت. از مناصب او می‌توان به مواردی از قبیل سمت دیوانی وی در دولت صلاح الدین در مصر و سرپرستی وی بر دیوان انشا در زمان خلافت عاضد آخرین خلیفه فاطمی مصر (م ۵۶۷ هـ.ق) اشاره کرد.
[۴۵] غسانی، اسماعیل بن عباس، العسجد المسبوک، ص۲۵۸.


ذوالریاستین یکی از روایت‌گران سیره ابن هشام و صحاح اللغه جوهری است. به عقیده برخی صحاح جوهری تا آن زمان در بغداد ناشناخته بود؛ اما به دست انباری شهرت یافته و نسخه‌های متعددی از آن در آن‌جا و موصل انتشار یافت.

مصری درباره جایگاه اجتماعی و موقعیت علمی‌اش آورده‌اند: «او آن قدر وجاهت و موقعیت داشت که قاضی فاضل عبدالرحیم بیسانی از قضات بنام و برجسته قاهره به منزلش می‌آمد و به دیدار خود با وی مباهات می‌ورزید.
به همین دلیل همیشه از او حمایت می‌کرد تا بدان‌جا که وقتی انباری از سمت خود عزل و خانه‌نشین گردید، به سفارش همو مقرری کافی برایش قرار دادند.»

محمد کتاب‌هایی تالیف کرده که آثارش عبارت‌اند از:
• تفسیر القرآن المجید؛ • المنظوم و المنثور.

انباری درباره وفاتش و چگونگی آن چنین آمده؛ ذهبی در چگونگی مرگ و سرانجام وی آورده است: وی زمانی به تنگدستی شدیدی گرفتار آمد و به دلیل بدهکاری فراوانی که به آن مبتلا شده بود، به ناچار از سوی حاکم مصر در جامع ازهر زندانی شد.
اما پس از چند روز یکی از بستانکاران او را مورد ضرب و شتم قرار داد.
ایشان چون می‌خواست از دستش رهایی یابد، از بالای بام الازهر به زیر افتاد.
پس از چندی در سال ۵۹۶ (هجری قمری) از دنیا رفت. وی در گورستان قرافه به خاک سپرده شد.


۱. ذهبی،محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۷.    
۲. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۶.    
۳. قیسی، محمد بن عبدالله، توضیح المشتبه، ص۶۰۷.    
۴. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۶، ص۱۵۹.    
۵. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۵۳۴.    
۶. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۷. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ص۳۰۲.    
۸. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۹. ابن شاکر کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات،ج۳، ص۲۵۹.    
۱۰. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۵.    
۱۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۳۸۱.    
۱۲. داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۲۵۰.    
۱۳. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۰۴.    
۱۴. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۱۵. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ص۳۰۲.    
۱۶. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۱۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۵۳۴.    
۱۸. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۶، ص۱۵۹.    
۱۹. قیسی، محمد بن عبدالله، توضیح المشتبه، ص۶۰۰.    
۲۰. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۶.    
۲۱. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۸.    
۲۲. قیسی، محمد بن عبدالله، توضیح المشتبه، ص۶۰۷.    
۲۳. ابن شاکر کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، ج۳، ص۲۵۹.    
۲۴. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۲۵. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۲۶. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۵.    
۲۷. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۲۸. ابن شاکر کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، ج۳، ص۲۶۰.    
۲۹. منذری، عبدالعظیم بن عبدالقوی، ج۱، ص۳۵۰.
۳۰. قیسی، محمد بن عبدالله، توضیح المشتبه، ص۶۰۷.    
۳۱. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۵۳۴.    
۳۲. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۶.    
۳۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۳۸۱.    
۳۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۳۸۱.    
۳۵. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۸.    
۳۶. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۶.    
۳۷. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۳۸۱.    
۳۸. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۵.    
۳۹. قیسی، محمد بن عبدالله، توضیح المشتبه، ص۶۰۷.    
۴۰. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۵.    
۴۱. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۸.    
۴۲. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۵.    
۴۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۴۴. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۴۵. غسانی، اسماعیل بن عباس، العسجد المسبوک، ص۲۵۸.
۴۶. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۳۸۱.    
۴۷. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۶.    
۴۸. ذهبی، شمس‌الدین، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۸.    
۴۹. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۵۳۴.    
۵۰. داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۲۵۰.    
۵۱. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۰۴.    
۵۲. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۵۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۵۴. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۸.    
۵۵. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۰۴.    
۵۶. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۸.    
۵۷. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۵۸. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۵۹. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۳۸۱.    
۶۰. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۸.    
۶۱. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۶.    
۶۲. قیسی، محمد بن عبدالله، توضیح المشتبه، ص۶۰۷.    
۶۳. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۵۳۴.    
۶۴. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۶۵. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ص۳۰۲.    
۶۶. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۶۷. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۶، ص۱۵۹.    
۶۸. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ص۳۰۲.    
۶۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۷۰. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۸.    
۷۱. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۵.    
۷۲. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۷.    
۷۳. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۶.    
۷۴. قیسی، محمد بن عبدالله، توضیح المشتبه، ص۶۰۷.    
۷۵. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۶، ص۱۵۹.    
۷۶. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۵۳۴.    
۷۷. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۶.    
۷۸. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ص۳۰۲.    
۷۹. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۳.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن محمد انباری»، ج۴، ص۲۸۷.






جعبه ابزار