• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن محمد بروی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: محمد بن محمد بروی.


محمد بن محمد بروی (۵۱۷ ـ ۵۶۷ هـ.ق) از علمای برجسته اشعری مذهب در قرن ششم (هجری قمری) بود.
او در کلام، مناظره، بلاغت، فقه و حدیث تبحر داشت.
ایشان فقه را نزد شاگردان غزالی و حدیث را نزد شماری از محدثان مشهور فراگرفت.
وی در اواخر عمر به دمشق و سپس بغداد سفر کرد و در هر دو شهر به تدریس و تبلیغ مذهب اشعری پرداخت.
او در بغداد در مدرسه نظامیه و جامع قصر حلقه‌های وعظ و مناظره داشت و به شدت با حنابله مخالفت می‌ورزید.
از آثار مهم ایشان می‌توان به سراج العقول، المنتهی و المقترح اشاره کرد.
وی به طرز مشکوکی در رمضان سال ۵۶۷ (هجری قمری) مسموم شد و درگذشت.



ابومنصور محمد بن محمد بن محمد بن سعد بَرَوی طوسی خراسانی در سال ۵۱۷ (هجری قمری) در طوس به دنیا آمد. رجال‌نویسان کنیه او را ابومنصور، ابوحامد و ابومظفر نوشته‌اند. او به بغداد و دمشق مسافرت کرده و به تعلیم و ترویج مذهب اشعری پرداخته است. از منابع برمی‌آید وی در اواخر عمر و در ایامی که به شهرت و آوازه علمی دست یافته بود، به این دو شهر درآمده است.
سبکی و اسنوی نام او را در زمره علمای شافعی ذکر کرده، فصاحت و بلاغت وی را در نوشتار و گفتار ستوده‌اند.
[۳۲] اسنوی، عبدالرحیم بن حسن، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۱۲۶.


ابومنصور درباره‌اش گزارشاتی وجود دارد که ار جمله آن‌ها؛ بر پایه گزارش یافعی، وی از علمای برجسته علم کلام، مناظره و بلاغت بود.
بر مذهب اشاعره آگاهی و تسلط کامل داشت و چون از قلم، بیان فصیح و بلیغی برخوردار بود، جایگاه ویژه‌ای میان عام و خاص یافته بود. ابن عساکر که با او دیدار داشته است، می‌نویسد: وی در سال ۵۶۵ (هجری قمری) به دمشق وارد شد و در خانقاه سمیساطی اقامت گزید.
چون خبر ورودش در شهر انتشار یافت، بسیاری از طالبان علم مطالبی را که از او شنیده یا به واسطه اخذ کرده بودند، بر وی عرضه کردند و او نیز نکاتی را برایشان املا کرد. ابن جوزی نیز در گزارش خود آورده است: وی در اوایل حکومت خلیفه المستضیئ (۵۶۶ ـ ۵۷۵ هـ.ق) به بغداد آمد و کرسی تدریس برپا ساخت.
به تدریس فقه و حدیث و ترویج مذهب اشعری پرداخت. از مجموع این دو گزارش به دست می‌آید او به مدت دو سال در دمشق و بغداد اقامت داشته، چه این‌که در سال ۵۶۷ (هجری قمری) از دنیا رفته است.

بروی در مدتی که در بغداد اقامت داشت، در جامع قصر حلقه مناظره داشت و حتی بسیاری از بزرگان و مدرسان در آن شرکت می‌کردند. به علاوه در مدرسه نظامیه مجلس وعظ داشت و در مدرسه نهائیه به تدریس علوم گوناگون مشغول بود. گفته شده وی از دشمنان دیرینه و سرسخت حنابله بود و دائماً آن‌ها را شماتت می‌کرد.
صفدی از او نقل کرده است که گفت: «اگر قدرتی داشتم برای حنابله جزیه وضع می‌کردم.» این حرف، گویای عمق کینه و دشمنی وی را با حنبلیان می‌رساند.



ابومنصور فقه را نزد محمد بن یحیی جنزی نیشابوری، شاگرد برجسته ابوحامد غزالی و حدیث را از محدثان بزرگی همچون ابوالمعالی محمد بن اسماعیل فارسی، عبدالوهاب شادیاخی، هبه الرحمان قشیری، ابومحمد بن عبدالجبار بن محمد بیهقی و وجیه بن طاهر شحامی آموخت.

طوسی کتاب‌هایی تالیف کرده که آثارش عبارت‌اند از:
• سراج العقول الی منهاج الوصول؛
• المنتهی فی معرفة الکلام و النظر و البلاغة و الجدل؛ • المقترح فی المصطلح فی الجدل. کتاب اخیر وی مورد استفاده بسیاری از علما و فقها قرار گرفته و فقیه ابوالحسن مظفر بن عبداللّه مصری شرحی مفصل بر آن نوشته است.

خراسانی درنهایت به مرگی مشکوک از دنیا رفت.
ابن اثیر نوشته است وی، جمعی از خانواده و اطرافیانش به واسطه مرض اسهال از دنیا رفتند.
بنابر نقلی یادآور شده است چون با حنابله دشمنی داشت به وسیله حلوایی که از جانب ایشان و به‌واسطه زنی برای وی آوردند، او و خانواده‌اش مسموم شده و درگذشتند. گزارش اخیر در بسیاری از منابع تأیید گردیده است. سال مرگ وی در ماه رمضان سال ۵۶۷ (هجری قمری) در بغداد اتفاق افتاد که خلیفه المستضیئ باللّه بر او نماز گزارد.
ایشان در مقبره ابواسحاق شیرازی در باب أبرز به خاک سپرده شد.


۱. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۲۵.    
۲. سبکی، عبدالوهاب بن تقی‌الدین، طبقات الشافعیة الکبری، ج۶، ص۳۸۹.    
۳. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۲۸۸.    
۴. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۲۰۴.    
۵. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۸، ص۱۹۸.    
۶. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۴.    
۷. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۹.    
۸. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۷۷.    
۹. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۱۰. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۲۶۹.    
۱۱. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۱۲. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۴.    
۱۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۱۴. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۲۴.    
۱۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۹۳.    
۱۶. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۱۱.    
۱۷. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۶.    
۱۸. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۶.    
۱۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۲۰. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۲۶.    
۲۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۲۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۶.    
۲۳. سبکی، عبدالوهاب بن تقیالدین، طبقات الشافعیة الکبری، ج۶، ص۳۸۹.    
۲۴. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۲۴.    
۲۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۹۳.    
۲۶. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۷۷.    
۲۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۲۸. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۲۶۹.    
۲۹. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۳۰. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۵.    
۳۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۳۲. اسنوی، عبدالرحیم بن حسن، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۱۲۶.
۳۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۷۷.    
۳۴. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۳۵. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۳۶. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۴.    
۳۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۹۳.    
۳۸. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۶.    
۳۹. سبکی، عبدالوهاب بن تقی‌الدین، طبقات الشافعیة الکبری، ج۶، ص۳۹۰.    
۴۰. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۱۱.    
۴۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۴۲. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۵.    
۴۳. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۴۴. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۴۵. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۲۸۸.    
۴۶. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۲۰۴.    
۴۷. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۵.    
۴۸. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۴۹. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۵.    
۵۰. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۵۱. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۸، ص۱۹۸.    
۵۲. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۷۷.    
۵۳. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۵۴. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۵۵. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۵.    
۵۶. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۵۷. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۲۵.    
۵۸. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۲۵.    
۵۹. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۶۰. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۴.    
۶۱. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۲۶۹.    
۶۲. اذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۷۷.    
۶۳. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۲۰۴.    
۶۴. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۶۵. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۲۶۹.    
۶۶. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۲۰۴.    
۶۷. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۲۰۴.    
۶۸. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۲۰۴.    
۶۹. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۲۰۴.    
۷۰. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۵، ص۲۰۴.    
۷۱. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۷۲. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۷۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۷۴. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۶.    
۷۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۲۴.    
۷۶. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۱۱، ص۲۷۹.    
۷۷. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۷۸. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۹۳.    
۷۹. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۱۱.    
۸۰. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۶.    
۸۱. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۲۴.    
۸۲. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۱۱.    
۸۳. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۹۳.    
۸۴. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۲۵.    
۸۵. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۳۷۶.    
۸۶. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۸۷. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۸۸. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۸۹. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۳، ص۲۸۸.    
۹۰. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۲۶.    
۹۱. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ص۲۱۴.    
۹۲. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۷۷.    
۹۳. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۹۴. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۲۶۹.    
۹۵. ذهبی، شمس‌الدین، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۵.    
۹۶. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۹۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۲۴.    
۹۸. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۹۳.    
۹۹. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۶.    
۱۰۰. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۷۷.    
۱۰۱. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۳۷۰.    
۱۰۲. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۲۶۹.    
۱۰۳. ذهبی، محمد بن احمد، العبر ج۳، ص۵۲.    
۱۰۴. ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبیثی، ص۶۴.    
۱۰۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۲۴.    
۱۰۶. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۲۴.    
۱۰۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۹۳.    
۱۰۸. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۱۱.    
۱۰۹. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۹۶.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن محمد بروی»، ج۴، ص۲۹۲.






جعبه ابزار