• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مماطله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: مماطله


مماطَلَه به معنای تاخیر انداختن و خودداری از پرداخت دِین است که در فقه حرام تلقی میشود.
حاکم میتواند مماطِل را زندانی کند، تازیانه بزند یا مال او را بفروشد تا بدهی‌اش پرداخت شود.
همچنین، مماطله در مواردی مانند حج، رهن، اجاره، شفعه و شهادت احکام خاصی دارد که به تأثیرات آن در ادای حق و حقوق دیگران اشاره میکند.




مماطله به تاخیر‌انداختن و خودداری از پرداخت دین است.
از ریشه «مطل» به معنای تاخیر‌انداختن ادای حق و خودداری از آن است.



مماطله در ادای حق دیگری با توانایی بر آن، حرام است.
بنابر قول برخی نماز گزاردن در وسعت وقت پس از مطالبه طلبکار و عدم رضایت به تاخیر به مقدار گزاردن نماز، جایز نیست و موجب بطلان نماز میشود؛
چنان که حاکم میتواند مماطل را زندانی کند؛ بلکه در صورت درخواست طلبکار و توقف وصول حق بر آن، حبس مماطل برحاکم واجب خواهد بود.
کیفر مماطل منحصر به حبس نیست؛ بلکه تازیانه زدن نیز در صورت توقف وصول حق بر آن، برای حاکم جایز است؛ البته باید به کمترین مقدار آن بسنده کند؛
چنان که حاکم میتواند مال مماطل را بفروشد و با پول آن، بدهی وی را ادا کند.

اگر کیفر مماطل نتیجه ندهد و فروختن مال وی نیز ممکن نباشد، از سوی حاکم حبس میشود تا بدهی خود را بپردازد و یا بمیرد یا آنکه طلبکار ابرا نماید.
طلبکار در صورت دستیابی به مال مماطل، میتواند به قصد وصول طلب خود، تقاص کند. .


از احکام آن در بابهای تجارت، دین، رهن، اجاره، شفعه، شهادات و حدود سخن گفته‌اند.




۳.۱ - حج

وجوب حج مشروط به استطاعت است. بنابر این، حج بـر غیر مستطیع واجب نیست.
لیکن کسی که به مقدار هزینه حج یا به‌اندازه مکمل آن، از کسی طلب دارد و بدهکار نیز آماده پرداخت آن میباشد، مستطیع به شمار میرود
چنانچه بدهکار مماطله کند اجبار او به پرداخت بدهی اش ممکن باشد یا از اصل منکر بدهی باشد و اثبات آن نزد حاکم و وصول طلب بدون مشقت ممکن باشد، بنابر قول برخی در این فرض نیز مستطیع به شمار میرود.

۳.۲ - رهن

در صورتی که راهن (گرو گذار) با توانایی بر پرداخت دین، مماطله کند، بنابر قول برخی مرتهن (گروگیرنده) میتواند مال رهنی را بفروشد و دین خود را استیفا نماید و به صبر بر مطالبه از راهن مماطل و نیز حبس وی تکلیف نمی‌شود؛ هر چند این کار برای او جایز است.

۳.۳ - اجاره

کسی که برای کاری اجیر شده، پس از اتمام کار -و نه قبل از آن - پرداخت اجرت وی واجب است و مماطله در پرداخت اجرتش جایز نیست.

۳.۴ - شفعه

حق شفعه شریک به سبب مماطله باطل میشود.

۳.۵ - شهادات

از موارد پذیرفته نشدن شهادت، شهادت مماطلی است که بدون عذر، بر مماطله اصرار می‌ورزد.

۳.۶ - حدود

چنانچه طلبکار با این ادعا که بدهکار در پرداخت بدهی خود مماطله میکند، مالی را از وی بدزدد، حد سرقت بر او جاری نمیشود؛ خواه مدعی علیه (مدیون) ادعای او را بپذیرد یا نپذیرد.



۱. زبیدی، مرتضی، تاج العروس و الصحاح، واژۀ «مطل»، ج ۳۰، ص ۴۰۹.    
۲. طباطبایی مجاهد، سیدمحمد، المناهل، ج ۱، ص ۱۸.    
۳. علامه حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج ۱۴، ص ۴۰۰.    
۴. المناهل، طباطبایی مجاهد، سیدمحمد، ج ۱، ص ۱۹.    
۵. نراقی، ملا احمد، مستند الشیعة، ج ۱۷، ص ۱۷۸.    
۶. نراقی، ملا احمد، مستند الشیعة، ج ۱۷، ص ۱۸۰.    
۷. حلی، ابن سعید، نزهة الناظر فی الجمع بین الأشباه و النظائر، ج ۱، ص ۸۳ - ۸۴.    
۸. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج ۱۴، ص ۱۶۷.    
۹. علامه حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج ۱۴، ص ۴۰۰.    
۱۰. نراقی، ملا احمد، مستند الشیعة، ج ۱۷، ص ۱۸۰.    
۱۱. شهید اول، القواعد و الفوائد، ج ۱، ص ۱۲۳.    
۱۲. فقعانی، علی بن علی، الدر المنضود، ج ۱، ص ۲۸۳.    
۱۳. طباطبایی یزدی، سیدمحمد کاظم، العروة الوثقی، ج ۴، ص ۳۷۴.    
۱۴. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج ۱۳، ص ۱۱۸.    
۱۵. طباطبایی یزدی، سیدمحمد کاظم، العروة الوثقی، ج ۵، ص ۵۴.    
۱۶. قطان حلی، معالم الدین فی فقه آل یاسین، ج ۱، ص ۳۷۴.    
۱۷. حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة، ج ۱۸، ص ۴۶۶.    
۱۸. نجفی جواهری، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام، ج ۳۷، ص ۲۸۱.    
۱۹. طباطبایی مجاهد، سیدمحمد، المناهل، ج ۱، ص ۱۹.    
۲۰. علامه حلی، إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان، ج ۲، ص ۱۸۳.    
۲۱. محقق (مقدس) اردبیلی،مجمع الفائدة والبرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج ۱۳، ص ۲۵۴.    



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السّلام)، ج۸، ص۲۸۴.






جعبه ابزار