مَریج (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَریج:
(فِي أَمْرٍ مَّرِيجٍ) مَریج: از مادّه
«مرج» (بر وزن حرج) به معنى «مختلط و مشوش و مشتبه» است و: امر مريج، به كار آشفته و درهم گفته مىشود و
«مروج» همان اختلاط و درهمآميختگى است به همين مناسبت به زمينى كه گياهان مختلف و فراوان در آن مىرويد
«مرج» (مرتع) گفته مىشود.
بههرحال در آيه مورد بحث،
کافران در مقام تكذيب برآمدند و حق را منكر شدند و ضد و نقيض سخن گفتند و درباره
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلام) با گفتار باطل و بيهوده خود بر يک حال نبودند و در كار خود متحيّر ماندند و در امور مختلط گرفتار آمدند
(فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ) گاه پيامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را مجنون مىخواندند، گاه كاهن و گاه شاعر، گاه مىگفتند سخنان او «اساطير الاوّلين» است، گاه مىگفتند: بشرى به او تعليم مىدهد، گاه نفوذ كلماتش را نوعى
سحر مىدانستند و گاه مدعى مىشدند كه آنچه او آورده ما هم مثل آن مىتوانيم بياوريم و در هرحال هرگز روى يک حرف نمىايستادند.
به موردی از کاربرد تابعین در
قرآن، اشاره میشود:
(بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَّرِيجٍ) (آنها حق را هنگامى كه به سراغشان آمد تكذيب كردند؛ از اين رو پيوسته در كار آشفته خود متحيرند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مرج كه كلمه مريج از آن مشتق شده به معناى اختلاط و اشتباه است و در
آیه شريفه از آنچه كه آيه قبلى اشارهاى به آن داشت اعراض كرده. توضيح اينكه از آيه قبلى اين معنا به ذهن مىرسيد كه
کفار به اين حقيقت جاهلند كه
خدا عالم است و اگر از مساله بعث و رجوع تعجب مىكنند بدين جهت است كه نمىدانند خدا دانا است و چيزى از احوال و آثار خلقش از او پنهان نيست و نمىدانند كه تمامى اين جزئيات در لوح محفوظ نزد او نوشته شده، به طورى كه حتى ذرهاى از قلمش نيفتاده است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَریج»، ج۴، ص۲۷۲.