مُهر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُهر به معنای قطعهای گل خشک و نشانهای برای انتساب اسناد به صاحب آن است. سجده بر مهرهای از خاک یا سنگ صحیح بوده و بهتر است بدون نقش باشد. اعتبار مهر و امضا منوط به شواهد و قرائن است و وراث باید به وصیتنامههای میت عمل کنند. قاضی نمیتواند به مهر و امضا استناد کند مگر با شواهد کافی و صاحب مهر نمیتواند به نوشتهاش شهادت دهد، مگر آنکه واقعه را به یاد داشته باشد یا شاهدی بر آن شهادت دهد.
مُهر: قطعه گل خشک که هنگام سجده پیشانی بر آن گذارند
مهر به معنای نخست در باب صلات آمده است.
سجده بر زمین و آنچه از زمین میروید و خوردنی و پوشیدنی نیست، صحیح است؛ از این رو، سجده بر مهری که از خاک یا سنگ درست شده صحیح میباشد و بهتر است بدون نقش و نوشته باشد
.
ابزاری فلزی، چوبی، پلاستیکی و مانند آن که نشانه، عنوان یا نامی بر آن حک شده باشد.
از مهر به معنای دوم به مناسبت در بابهای وصیت، قضاء و شهادات سخن گفتهاند.
وجود مهر و امضا پای سند و نوشتهای از نظر عرف، نشانه انتساب آن سند و نوشته به صاحب مهر و امضا است؛ لیکن از نظر شرع اعتبار آن منوط به این است که انتساب آن به صاحب مهر و امضا با قراین و شواهد معلوم باشد و احتمال جعل و تزویر در آن نرود.
چنانچه ورثه، نوشتهای با امضا یا مهر میت ببینند، در صورتی که مقصود او را بفهمند و معلوم باشد که به عنوان وصیت نامه نوشته است، باید بر اساس آن عمل کنند.
قاضی نمیتواند با استناد به امضا یا مهر کسی یا سندی، حکم صادر کند، مگر آنکه با قراین و شواهدی برایش علم حاصل شود.
کسی با استناد به نوشته و مهر و امضای خود، بدون آنکه وقوع آنچه را نوشته یا مهر و امضا کرده، به یاد داشته باشد، نمیتواند شهادت بدهد،
مگر آنکه فرد عادلی بر مضمون و مفاد آن نزد قاضی شهادت دهد.
در این صورت، جمعی شهادت دادن صاحب مهر و نوشته را جایز دانستهاند؛ هر چند اصل رخداد را به یاد نداشته باشد.
برخی ثقه و مورد اطمینان بودن مدعی را نیز بدان افزودهاند؛
لیکن بسیاری شهادت دادن صاحب نوشته و مهر را تنها در صورت حصول علم و یادآوری به آنچه نوشته و مهر کرده، جایز
دانستهاند.
• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسّلام)، ج۸، ص۳۱-۳۲.