نظریه عدد(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در روزگار دو محدث بزرگ شيعه: شيخ صدوق و ابنقولَوَيه در اثبات هلال نظريه جديدى مطرح شد، بدين شرح:
(سال قمرى، ۳۵۴ روز تمام است. البته شماره روزهاى سال مىبايد ۳۶۰ روز كامل باشد كه همان ۳۶۰ درجه محيط دايره است. ولى به نظر صاحبان اين نظريه چون شش روز از سال صرف آفرينش آسمانها و زمين گرديده است، مىماند ۳۵۴ روز كه شماره روزهاى سال قمرى را تشكيل مىدهند. در نتيجه يك ماه در ميان بيست و نه روز خواهد بود. روى اين محاسبه ماه رمضان، هماره، سى روز و ماه شعبان بيست و نه روز خواهد بود. از اين روى به رؤيت هلال نيازى نيست.) درباره مفهوم نظر عدد، غير از نظر بالا نظرهاى ديگرى نيز ابراز شده است:
۱. پنجاه و نه روز پس از هلال ماه رجب، اول رمضان است.
۲. پنج روز پس از ماه رمضان سال گذشته اول ماه رمضان سال جديد است.
اين ديدگاه (ديدگاه اول) در ميان فقهاى شيعه به جز چند نفرى از جمله شيخ صدوق مقبول نيفتاد. امّا فاطميان و شيخيه آن را پذيرفتند. بر اساس اين نظريه، جَداوِلى نيز تنظيم شده است.(ابنطاووس، اقبال الاعمال، ص۱۶)
شيخ صدوق براى استنباط نظر خود به رواياتى استناد مىجويد، بدين قرار:
۱. امام صادق مىفرمايد: شهر رمضان ثلاثون يوماً لا ينقص ابدا؛ ماه رمضان سى روز تمام است و هيچ گاه كاستى نمىپذيرد.(شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۱۰)
۲. شعيب مىگويد به امام صادق (ع) عرض كردم: ان الناس يرون ان النبى (ص) ما صام شهر رمضان تسعة و عشرين يوماً اكثر مما صام ثلاثين.
قال (ع): كذبوا ما صام رسول اللّه (ص) الاّ تماماً و لا تكون الفرائض ناقصة … و شهر رمضان ثلاثون يوماً لقول اللّه عزوجل: (ولتكملو العدة) والكامل تام … . و شهر رمضان لا ينقص ابدا و شعبان لا يتم ابدا.(شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۱۰) مردم روايت مىكنند: پيامبر (ص) رمضان بيست و نه روزى، بيشتر از رمضان سى روزى روزه گرفته است. امام فرمود: دروغ مىگويند. پيامبر (ص) جز تمام روزه نگرفت و واجبات، ناقص نيستند. ماه رمضان، سى روز است، زيرا خداوند متعال فرموده است: (عدد را كامل كنيد) و كامل، همان تمام است
روز … و ماه رمضان، هيچ گاه كمبود ندارد و شعبان، هيچ كامل نيست.
۳. ابوبصير از امام صادق (ع) درباره معناى (ولتكملوا العرة) مىپرسد، امام مىفرمايد: ثلاثين يوماً(شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۱۰)
۴. ياسر الخادم از امام رضا(ع) سؤال مىكند: هل يكون شهر رمضان تسعة و عشرين يوماً؟
فقال ان شهر رمضان لا ينقص من ثلاثين يوماً ابدا.(شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۱۰)
آيا ماه رمضان، بيست ونه روز است؟ امام مىفرمايد: هيچ گاه از سى روز، كمتر نيست.
فاطميان نيز بر اين نظر، دلايلى اقامه كردهاند.(مجله حوزه، شماره ۴۲، مقاله رؤيت هلال، از ديدگاه فاطميان)
نقد و بررسى دلايل:
گفتيم از همان آغاز گسترش اين تفكر، فقهاى شيعه به مخالفت برخاستند. ابنداود قمى در رد نظريه عدد، رسالهاى نگاشت و شيخ مفيد، كه خود در ابتدا از طرفداران اين نظريه بود و رسالهاى به نام (لمح البرهان) در تأييد و اثبات نظريه عدد نگاشت از اهل اين نظر طرفدارى كرده ولى بعد از اين نظر برگشت و رسالهاى بر ردّ اصحاب عدد نوشت. پيش از اين كه درباره سند و محتواى رواياتى كه عرضه كرديم, به بحث بپردازيم، نمونهاى از دسيسه و تزوير زنادِقَه را در جعل اين سرى روايات مىنمايانيم:
سيد مرتضى علم الهدى مىنويسد:
و كما أنه فى الجاهلية و قبل الاسلام و فى ابتدائه قوم يقولون بالدهر و ينفون الصانع و آخرون مشركون يعبدون غير خالقهم و يستنزلون الرزق من غير رازقهم أخبر اللّه عنهم فى كتابه و ضرب لهم الامثال و كرّر عليهم البيّنات والاعلام فقد نشأبعد هولاء جماعة ممن يتستّر باظهار الاسلام و يحقن باظهار شعائره والدخول فى جملة أهله دمه و ماله زنادقة ملحدون و كفار مشركون فمنعهم عزّ الاسلام عن المظاهرة و ألجأهم خوف القتل الى المساترة و بلية هؤلاء على الاسلام و اهله اعظم و اغلظ لانهم يدغلون فى الدين و يموهون على المستضعفين بجاش رابط و رأى جامع فعل من قدأ من الوحشة و وثق بالأنسة بما يظهره من لباس الدين الذى هو منه على الحقيقة عار و با ثوابه غير متوار كما حكى ان عبدالكريم بن ابى العوجاء قال لما قبض عليه محمدبن سليمان و هو والى الكوفه من قبل المنصور و احضره للقتل و أيقن بمفارقة الحياة لئن قتلتمونى لقد وضعت فى احاديثكم أربعة آلاف حديث مكذوبة مصنوعة.(سيد مرتضى علم الهدى، امالى، ج۱، ص۸۸_۸۹)
در روزگار جاهليت و دوره صدر اسلام، گروهى بودند كه وجود خدا را انكار مىكردند و گروهى بودند كه شرك مىورزيدند و خدايانى را شريك خداوند جهان آفرين مىكردند و مجسمه آنان را مىپرستيدند. خداوند در كتاب خود با امثال گوناگون و برهان و بيّنه، از سستى تفكر اينان پرده برداشت. پس از ظهور اسلام و گسترش اين دين گروهى به نام زنادقه به ميدان آمدند. اينان بازماندگان همان دو آيين پيشين بودند كه نمىتوانستند عقايد را آشكار كنند، از اين روى ناگزير ادعاى اسلام و ايمان مىكردند: امّا در خفاء باطن به شرك خود پايدار بودند. بلا و گرفتاريى كه اين گروه براى اسلام و مسلمانان به بار آورد، اسفبارتر از آن بود كه دست به شمشير ببرند و آشكارا با مسلمانان به جنگ برخيزند. اينان لباس دين پوشيدند، ولى در حقيقت، عارى از آن بودند. بدون وحشت به دسيسه پرداختند و افكار ساده لوحان را مغشوش كرده و اوهام را وارد دين كردند. از جمله حكايت مىكنند:
در هنگامى كه محمد بن سليمان، والى كوفه بود، يك تَن از زَنادِقه را به نام عبدالكريم بن ابى العوجاء, دستگير و براى اعدام حاضر كردند.
وى وقتى كه خود را با مرگ رو به رو ديد، به حاضران چنين گفت:
با كشتن من غائله پايان نمىپذيرد. به خدا سوگند من در كتابهاى شما چهار هزار حديث جعلى داخل كردهام كه اينك رواج كامل يافته است.
در نقل طبرى اين سخن ذيلى دارد بدين شرح:
لقد وضعت اربعة آلاف حديث أحرم فيها الحلال و أحِلَّ فيها الحرام واللّه لقد فطرتكم فى يوم صومكم و صوّمتكم فى يوم فطركم…(محمد بن جرير طبرى، تاريخ الامم والملوك، ج۶، ص۲۹۹)
احاديثى جعل كردم كه حلال شما را حرام و حرام شما را حلال مىكند.
به خدا سوگند احاديثى جعل كردهام كه هم اول ماه رمضان را بر شما مشتبه مىكند هم روز عيد را.
و منجم كبير ابوريحان بيرونى، به اين دسيسه پى مىبرد و گويا به پيروى از ايشان، شيخ طوسى، در كتاب تهذيب، منكر چنين احاديثى مىشود.
علامه مجلسى در بحارالانوار، نظر ابوريحان بيرونى را نقل مىكند كه خلاصه آن را عرضه مىداريم:
آغاز هر ماه با ديدن هلال ماه ثابت مىشود.(علامه مجلسى، بحارالانوار، ج۵۵، ص۳۵۴_۳۵۷) خداوند تبارك و تعالى مىفرمايد:
(يسألونك عن الاهلّه قل هى مواقيت للناس والحج)
ولى فرقهاى نادان و جاهل سر بر آوردند و به تقليد از يهود و نصارا، احاديثى جعل كردند و جَداوِلى پرداختند، بر اين مبنى كه سالهاى قمرى هميشه يك ماه در ميان بيست و نه روز بوده و خواهد بود.
اين فرقه، از زيجهاى نجومى مايه گرفته بودند كه هماره سالهاى قمرى يك ماه در ميان بيست و نه روز و يك ماه در ميان سى روز كامل است، در حالى كه اين محاسبه نجومى، بر اساس تقريب و براى مبتديان علم نجوم است، نه دريافت واقعيت.
از اين جا بود كه شناخت ماه مبارك رمضان و شناخت عيد فطر و اول هر ماه، دچار اختلال و آشفتگى شد و مردمان، پيش از آمدن ماه رمضان روزه گرفتند و پيش از آمدن ماه شوال، روزه خود را گشودند و عيد گرفتند. بسيار به جا و به موقع است كه بگوييم: نشر اين جَداول و جَعل اين رشته احاديث به دست عبدالكريم بن ابى العَوجاء صورت گرفته باشد. زيرا من در كتابهاى تاريخ خواندهام: عبدالكريم را به جرم زندقه، زير تيغ جلاد نشاندند و او در لحظات آخر زندگى با غيظ و كين اعلام كرد:
من، چهار هزار حديث جعلى در احاديث شما داخل كردهام كه حلال شما را حرام مىكند و حرام شما را حلال مىسازد. من بودم كه با جَعل حديث فرمان دادم: روزه بگيرند، در حالى كه ماه رمضان نبود و گفتم: روزه خود را افطار كنيد، در حاليكه عيد فطر نبود؟
شيخ طوسى درباره خبر حذيفه (شهر رمضان ثلاثون يوماً لاينقص ابدا) مىنويسد:
و هذا الخبر لا يصح العمل به من وجوه، أحدها: ان متن هذا الحديث لا يوجد فى شئ من الاصول المصنفة و انما هو موجود فى الشواذ من الاخبار و منها: ان كتاب حذيفة بن منصور رحمة اللّه عرى منه والكتاب معروف مشهور و لو كان هذا الحديث صحيحاً عنه لضّمنه كتابه و منها: ان هذا الخبر مختلف الالفاظ مضطرب المعانى ألا ترى ان حذيفه تارة يرويه عن معاذبن كثير عن ابى عبداللّه عليه السلام و تارة يرويه عن ابى عبداللّه عليه السلام و تارة يرويه عن ابى عبداللّه عليه السلام بلا واسطة و تارة يفتى به من قِبل نفسه فلا يسنده الى أحد و هذا الضرب من الاختلاف مما يضعف الاعتراض به والتعلق بمثله و منها: انه لو سلم من جميع ما ذكرناه لكان خبر و احد لا يوجب علما و لا عملاً و اخبار الاحاد لا يجوز الاعتراض بها على ظاهر القرآن والاخبار المتواترة و لو كان هذا الخبر مما يوجب العلم لم يكن فى مضمونه ما يوجب العمل على العدد دون الاهله.(شيخ طوسى، تهذيب الاحكام، ج۴، ص۱۶۹)
عمل به خبر حذيفه صحيح نيست از جهاتى:
۱. متن اين حديث در اصول مصنّفه نيامده، بلكه جزء اخبار شاذ ذكر شده است.
۲. كتاب حذيفه، عارى از اين خبر است. كتاب حذيفه، كتابى است معروف و مشهور و اگر اين حديث صحيح مىبود، حتماً در آن كتاب مىآمد.
۳. الفاظ اين خبر گوناگون است و معانى آن مضطرب. حذيفه يكمرتبه آن را از معاذ بن كثير و وى از امام صادق روايت مىكند و مرتبه ديگر، بى واسطه از امام صادق و يك مرتبه خودش بدان فتوا مىدهد، بدون اين كه مستند به كسى بكند.
۴. اگر صرف نظر كنيم از جميع آنچه كه ذكر شد، خبر واحد است و توان معارضه با ظواهر قرآن و اخبار متواترهاى كه رؤيت را معتبر مىدانند، ندارد.
۵. بر فرض كه علم آور باشد، در مضمون آن چيزى نيست كه وا دارد ما را به عمل بر عدد، دون اهله.
شيخ مفيد پس از نقل خبر شعيب مىنويسد:
هو حديث شاذ لا يثبت عند اصحاب الاثار و قد طعن فيه فقهاء الشيعه بان قالو: محمد بن يعقوب بن شعيب لم يروعن ابيه حديثاً واحداً غير هذا الحديث. ولو كانت له رواية عن ابيه لروى عنه امثال هذا الحديث و لم يقتصر على حديث واحد لم يشركه فيه غيره. مع ان ليعقوب بن شعيب رحمه اللّه اصلاً قد جمع فيه كافة ما رواه عن ابى عبدالله عليه السلام ليس هذا الحديث منه و لو كان مما رواه يعقوب بن شعيب لأورده فى اصله الذى جمع فيه حديثه عن ابى عبداللّه عليه السلام و خلّو أصله منه دليل على انه موضوع. مع ان فى الحديث ما قد بينا بعده فى قول الائمة عليهم السلام و هو الطعن فى قول من قال: ان شهر رمضان تسعة و عشرون يوماً لان الفريضة لا تكون ناقصة والشهر اذا كان تسعة و عشرين يوماً ما كانت فريضة الصوم فيه ناقصة كما انه اذا كان فرض السفر لصلاة الظهر ركعتين لم يكن الفرض ناقصاً و ان كان على الشطر من صلاة الحضر و …(شيخ مفيد، الرّد على اهل العدد، ص۲۴)
اين حديث شاذ است. فقهاى شيعه بر اين حديث خُرده گرفته و گفتهاند: محمد بن يعقوب بن شعيب از پدرش، غير از همين حديث، حديثى روايت نكرده است. اگر وى از پدرش روايت مىكرد، بايد رواياتى ديگر نيز بمانند اين روايت، نقل مىكرد و اكتفا نمىكرد بر يك حديث كه ديگرى هم با وى، در آن شريك نيست. علاوه يعقوب بن شعيب، اصلى داشته حاوى روايات وى از امام صادق، در آن اصل از اين حديث اثرى نيست. اگر اين حديث از آن اصل گرفته شده بود، بايد مىبود. نبود اين روايت در آن اصل، دليل بر جعلى بودن روايت مذكور است.
اين روايت از نظر متن نيز مخدوش است. در اين حديث خرده گرفته شده بر كسى كه ماه رمضان را بيست و نه روز دانسته است، چون بر اين اساس، فريضه نقصان مىپذيرد. در حالى كه نقصان در عدد موجب نقص فريضه نيست. هر گاه ماه بيست و نه روز باشد، فريضه صوم ناقص نيست. هرگاه نماز ظهر به خاطر سفر در دو ركعت وجوب بيابد، نقص فريضه نخواهد بود و …
اشكال مهمتر اين كه: اين روايات، معارضه دارند با رواياتى كه هم از نظر سند به مراتب قوىتر و هم از نظر دلالت واضحتر و روشنترند. اين روايات، به دو دستهاند:
۱. رواياتى كه ماه رمضان را همانند ساير ماهها نقصان پذير مىدانند:
۱. امام صادق مىفرمايد:
شهر رمضان يصيبه ما يصيب الشهور من النقصان. فاذا صُمتَ تِسعَةُ و عشرين يوماً ثم تَغَيََّمت السماء فاتمَّ العدة ثلاثين.(شيخ طوسى، تهذيب الاحكام، ج۱، ص۱۵۵)
ماه رمضان مانند ساير ماهها نقصان مىپذيرد. پس هرگاه بيست و نه روز، روزه گرفتى و آسمان ابرى شد، سى روز را كامل كن.
يا: يصيب شهر رمضان, ما يصيب الشهور من النقصان, يكون ثلاثين يوماً و يكون تسعة و عشرين يوماً.(شيخ مفيد، الرّد على اهل العدد، ص۳۰_۳۱)
ماه رمضان همانند ديگر ماهها نقصان مىپذيرد، گاه سى روز است و گاه بيست و نه روز.
۲. رواياتى كه رؤيت را در اثبات هلال معتبر مى دانند. از جمله:
۱. امام باقر (ع) مىفرمايد: قال اميرالمؤمنين (ع) اذا رأيتم الهلال فافطروا … و ان لم تروا الهلال فاتمّو الصيام الى الليل …(شيخ طوسى، تهذيب الاحكام، ج۴، ص۱۵۸)
اميرالمؤمنين (ع) مىفرمايد: هرگاه هلال را ديديد روزه بگشاييد و اگر هلال را نديديد تا شب روزه را ادامه بدهيد.
۲. يونس بن يعقوب مىگويد به امام صادق (ع) عرض كردم: انى صمت شهر رمضان على روية الهلال تسعة و عشرين يوماً و ما قضيت. فقال(ع): و انا قد صمته و ما قضيت…(شيخ طوسى، تهذيب الاحكام، ص۱۶۰)
من مطابق رؤيت هلال ماه رمضان بيست و نه روز، روزه گرفتم و قضاى آن را به جاى نياوردم.
امام فرمود: من هم بيست و نه روز، روزه گرفتم و قضاى آن را به جاى نياوردم.
بنابراين اين دو گروه از روايات، كه گروهى ماه رمضان را همانند ساير ماهها نقصان پذير مىدانند و گروهى رؤيت را در ثبوت هلال معتبر، به صراحت معارض نظريه عددند كه ماه رمضان را هميشه سى روز مىداند و غير از عدد راه ديگرى را معتبر نمىشمرد.
فهرست منابع:
(۱) ابنطاووس، اقبال الاعمال؛
(۲) شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، دارالتعارف، بيروت؛
(۳) مجله حوزه، شماره ۴۲، مقاله رؤيت هلال، از ديدگاه فاطميان؛
(۴) سيد مرتضى علم الهدى، امالى، كتابخانه آية اللّه مرعشى نجفى؛
(۵) محمد بن جرير طبرى، تاريخ الامم والملوك، حوادث سال ۱۵۵ هـ . ق، مطبعة الاستامة، قاهره؛
(۶) علامه مجلسى، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت؛
(۷) شيخ طوسى، تهذيب الاحكام، دارالتعارف، بيروت؛
(۸) شيخ مفيد، الرّد على اهل العدد، چاپ شده در مجموعه مصنفات شيخ مفيد، كنگره جهانى شيخ مفيد، قم؛