• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نیکی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: نیکی

نیکی (احسان) عبارت است از انجام کار خیر و نفع‌رسانی مادی یا معنوی به دیگران، که در فقه و اخلاق اسلامی عملی پسندیده و مورد تاکید شرع بوده و مصادیقی چون کمک مالی، تعلیم، حمایت و خوش‌رفتاری با والدین، خویشاوندان و مؤمنان را در بر می‌گیرد.
تعریف نیکی
نیکی: نیکوکاری؛ احسان را می‌گویند.
نیکی که از آن به احسان نیز تعبیر می‌شود، عبارت است از نیکوکاری، کار خوب و خیر در حق دیگران کردن که با منفعت‌رسانی به آنان یا دفع ضرر از آنان محقّق می‌شود. از مصادیق آن در فقه، می‌توان از هبه (← هبه)، صدقه (← صدقه)، وقف (← وقف)، عمری (← عمری)، رقبی (← رقبی)، سکنی (← سکنی)، حبس (← حبس) و وصیت (← وصیت) به مالی برای دیگری به نیت احسان نام برد؛ چنان‌که شامل نیکی‌های معنوی و معرفتی، همچون تادیب، تربیت و تعلیم نیز می‌شود. از نام‌های خدای تعالی «مُحسِن» به معنای احسان‌کننده و بخشنده نعمت‌های بی‌پایان به بندگان و همه خلق است. از آن به مناسبت در برخی باب‌ها همچون جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و تجارت سخن گفته‌اند.
احسان و نیکوکاری از کارهای پسندیده و مستحب و مورد تاکید شرع مقدس است و خدای تعالی محبت خود را به نیکوکاران، کرامت و آنان را در آیات متعدد محبوب خود معرفی کرده است.
[۱] قرآن کریم، سوره بقره، آیه۱۹۵.
[۲] قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه۱۳۴.
[۳] قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه۱۴۸.
و در آیه‌ای دیگر، در شمار عدل و بخشش به نزدیکان، امر به احسان کرده است.
[۴] قرآن کریم، سوره نحل، آیه۹۰.

در روایتی از امیر مؤمنان (علیه‌السّلام)، احسان در آیه یادشده «اِنَّ اللهَ یَامُرُ بِالعَدْلِ وَ الاِحسانِ وَ ایتاءِ ذِی القُربی...» به تفضّل به دیگران تفسیر شده است.
[۵] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۹۱.

در روایات فراوان نیز احسان و نیکوکاری مورد تاکید واقع شده است؛ از جمله در روایتی از امام (علیه‌السّلام) به نقل از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است: خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: نیکوکاری، هدیه‌ای از جانب من به بنده مؤمنم می‌باشد.
[۶] نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳۳، ص۷.

در روایتی دیگر از امام صادق (علیه‌السّلام) آمده است: با نیکی کردن و صله رحم به سوی خدای عزّ و جلّ تقرّب جویید.
[۷] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۸۷.
و نیز آن حضرت از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده است که فرمود: از بهترین اخلاق‌ها نیکی کردن به کسی است که به او بدی کرده است.
[۸] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۱۷۲.

آیات متعدد به نیکی و احسان به پدر و مادر امر کرده و بر آن تاکید نموده و آن را در ردیف بندگی خود ـ که به آن امر کرده ـ شمرده است.
[۹] قرآن کریم، سوره بقره، آیه۸۳.
[۱۰] قرآن کریم، سوره نساء، آیه۳۶.
[۱۱] قرآن کریم، سوره انعام، آیه۱۵۱.
[۱۲] قرآن کریم، سوره اسراء، آیه۲۳.
بر این اساس، فقها نیز به وجوب احسان به والدین و هم‌صحبتی با آنان به گونه شایسته تصریح کرده‌اند.
[۱۳] علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۰.
[۱۴] فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸–۹.
[۱۵] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۴.
[۱۶] فاضل هندی، محمد بن حسن، المناهل، ص۲۵۴.

در روایتی، از امام صادق (علیه‌السّلام) درباره چیستی احسان به والدین سؤال شد. امام (علیه‌السّلام) فرمود: این است که به نیکی و خوبی با آنان مصاحبت کنی و آنان را به زحمت درخواست آنچه به آن نیاز دارند نیندازی؛ یعنی قبل از درخواست، نیاز آنان را برآورده کنی.
[۱۷] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۸۷–۴۸۸.
[۱۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۵۷.

در نیکی به پدر و مادر، ایمان در آنان شرط نیست؛ حتی اگر والدین کافر باشند، مستحق احسان‌اند.
[۱۹] میرزای قمی، ابوالقاسم، جامع الشتات، ج۱، ص۲۴۱.
چنان‌که در این جهت تفاوتی میان پدر و مادر نیست؛ همچنین می‌تواند از طرف آنان که مرده‌اند، حج بگزارد، صدقه دهد، روزه بگیرد یا نماز بخواند.
[۲۰] فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸–۹.

نیکی به بستگان: در قرآن کریم، به احسان به خویشاوندان، مساکین، همسایگان، در راه‌ماندگان و بردگان سفارش شده است.
[۲۱] قرآن کریم، سوره نساء، آیه۳۶.
همچنین نیکی به همسر مستحب است و در روایات بر آن تاکید شده است.
[۲۲] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۶۹.

نیکی به مؤمنان: نیکی کردن به مؤمن مستحب مؤکد است. یکی از مصادیق آن آزاد کردن برده مؤمن می‌باشد.
[۲۳] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۱۰، ص۲۹۷.
[۲۴] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۴، ص۱۲۳.
در روایات، از جمله حقوق مؤمن بر همتای خود، یاری کردن او با مال و جان و دست و پا و نیز سیر کردن، پوشاندن، برطرف کردن گرفتاری و ادای دین او شمرده شده و بر آن تاکید گردیده است.
[۲۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۶۹.
چنان‌که سود گرفتن از مؤمن در معامله ـ جز در موارد استثنا شده ـ مکروه است.
[۲۶] علامه حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الاذهان، ج۱، ص۳۵۹.
[۲۷] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۳، ص۱۸۴.
[۲۸] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۳۹۶.
(← سود)
در برخی روایات، کفاره خدمت به سلطان جائر برای کسی که ناگزیر از آن است، احسان و گره‌گشایی از کار برادران مؤمن و برآوردن نیازهای آنان دانسته شده است.
[۲۹] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۱۹۲.
[۳۰] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۶۴.

نیکی به کفار: آیا نیکی کردن به کفار با دادن صدقه به آنان یا وقف مالی بر ایشان یا وصیت به مالی برای آنان جایز است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است.
[۳۱] فخرالمحققین، محمد بن حسن، ایضاح الفوائد، ج۲، ص۳۸۷.
[۳۲] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۵، ص۳۳۲–۳۳۳.
[۳۳] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۵، ص۴۱۲.
[۳۴] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۶، ص۲۱۸–۲۲۱.

وعده به احسان در معامله: سود گرفتن از کسی که فروشنده به او وعده احسان در معامله داده، مکروه است.
[۳۵] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۵۶.
[۳۶] نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة، ج۱۴، ص۲۵.

مکافات احسان: در قرآن کریم آمده است: «هَل جَزاءُ الاِحسانِ اِلَّا الاِحسانُ»
[۳۸] قرآن کریم، سوره الرحمن، آیه۶۰.
آیا پاسخ احسان و نیکی جز احسان و نیکی است؟ بر این اساس، مستحب است پاسخ نیکی به مثل یا زیاده بر آن داده شود و در صورت ناتوانی از مکافات، برای نیکی‌کننده دعای خیر شود و بر نیکوکار مکروه است درخواست مکافات کند.
[۳۹] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۵.

قاعده احسان: از قواعد معروف فقهی، قاعده احسان است. مفاد این قاعده آن است که هرگاه کسی برای حفظ مال یا جان دیگری به قصد احسان و نیکی به او باعث ورود خسارت به وی شود، ضمانی متوجه او نمی‌شود. (← قاعده احسان)

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. قرآن کریم، سوره بقره، آیه۱۹۵.
۲. قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه۱۳۴.
۳. قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه۱۴۸.
۴. قرآن کریم، سوره نحل، آیه۹۰.
۵. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۹۱.
۶. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳۳، ص۷.
۷. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۸۷.
۸. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۱۷۲.
۹. قرآن کریم، سوره بقره، آیه۸۳.
۱۰. قرآن کریم، سوره نساء، آیه۳۶.
۱۱. قرآن کریم، سوره انعام، آیه۱۵۱.
۱۲. قرآن کریم، سوره اسراء، آیه۲۳.
۱۳. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۰.
۱۴. فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸–۹.
۱۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۴.
۱۶. فاضل هندی، محمد بن حسن، المناهل، ص۲۵۴.
۱۷. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۸۷–۴۸۸.
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۵۷.
۱۹. میرزای قمی، ابوالقاسم، جامع الشتات، ج۱، ص۲۴۱.
۲۰. فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸–۹.
۲۱. قرآن کریم، سوره نساء، آیه۳۶.
۲۲. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۶۹.
۲۳. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۱۰، ص۲۹۷.
۲۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۴، ص۱۲۳.
۲۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۶۹.
۲۶. علامه حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الاذهان، ج۱، ص۳۵۹.
۲۷. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۳، ص۱۸۴.
۲۸. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۳۹۶.
۲۹. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۱۹۲.
۳۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۶۴.
۳۱. فخرالمحققین، محمد بن حسن، ایضاح الفوائد، ج۲، ص۳۸۷.
۳۲. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۵، ص۳۳۲–۳۳۳.
۳۳. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۵، ص۴۱۲.
۳۴. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۶، ص۲۱۸–۲۲۱.
۳۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۵۶.
۳۶. نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة، ج۱۴، ص۲۵.
۳۷. رحمن/سوره۵۵، آیه۶۰.    
۳۸. قرآن کریم، سوره الرحمن، آیه۶۰.
۳۹. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۵.



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السّلام)، ج۹، ص۲۷۸-۲۸۱.


رده‌های این صفحه : اصطلاحات فقهی




جعبه ابزار