• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کار بدون درآمد (فقه سیاسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کار بدون درآمد به معنای به‌کارگیری توان انسان در خدمت دیگران است.
این نوع کار در منطق دینی ارزش معنوی و اجتماعی بالایی دارد و موجب جلوگیری از هدررفت توان انسانی و تقویت همبستگی و رفع نیازهای جامعه می‌شود.



در فرهنگ مادی اقتصادی، کار بدون درآمد مفهوم صحیحی ندارد و نوعی استثمار به شمار می‌آید. اما در منطق دینی، توان و همۀ امکانات کاری، نعمت، سرمایه و فضل محسوب می‌شود که چون مازاد مال مورد نیاز باید در خدمت دیگران، به ویژه نیازمندان قرار گیرد.
انفاق در فرهنگ قرآن بر همۀ این موارد اطلاق می‌شود، به ویژه در مورد کسانی که از توان و امکانات کاری خود در فایده رساندن به دیگران استفاده می‌کنند.


در یک جامعۀ پویا که رفع نیازهای عمومی احتیاج به کار همگان دارد، کار بدون درآمد شخصی به نفع دیگران و جهت تامین نیازهای عمومی و حتی رفع نیاز شخصی دیگران از ارزش معنوی والایی برخوردار است.
اصولا انسان نمی‌تواند قوا، استعدادها، و امکانات خود را عاطل و باطل نگهدارد. در مواردی که با انجام ندادن کاری می‌توان آن را ذخیره کرد، شانه خالی کردن از کار، صورت معقول دارد، اما رجایی که توان و امکان کار با انجام ندادن آن به هدر می‌رود. بی‌گمان فرار از کار، نوعی فرار از زندگی محسوب می‌شود. این نکته را می‌توان به‌وضوح در مورد افرادی مشاهده کرد که توان و امکان کاری بالاتر از میزان کسب درآمد دارند و می‌توانند افزون بر کاری که درآمد کافی برای آنان تامین می‌کند، کارهای سودمندی انجام دهند و در صورت عدم انجام آنها، توان و امکانات مازادشان به هدر خواهد رفت.
گاه یک مشاوره که کار فکری است و نجات درمانده‌ای با نیروی بدنی، بیش از انفاق مالی سودمند می‌افتد. بی‌گمان نقش نیکوکاران در جامعه‌ای که گرفتار تنگناها است، کار فرشتۀ نجات است، نیک‌اندیشیدن و نیک کار کردن برای گشودن تنگناها و هموار کردن راه زندگی برای همه، قبل از آن که به بذل مال نیاز داشته باشد به‌ اندیشه و عمل احتیاج دارد.


هنگامی‌که از ضرورت کار بدون درآمد برای صاحبان توان و امکان، سخن به میان می‌آید، باید به نیاز جامعه هم نسبت به این نوع کار توجه کرد.
کار برای درآمد نمی‌تواند همۀ نیازهای جامعه را برطرف سازد و اگر هم سودمند باشد بخشی از توان و امکانات جامعه را می‌گیرد.
در فرایند کار و مزد همواره، مشکل و راه‌حل در برابر یکدیگر قرار دارند و با کار، مشکلی بر طرف و با پرداخت دستمزد مشکلی به وجود می‌آید. اما در کار بدون درآمد همواره کار، مشکل‌گشاست و سوخت آن از توان و امکان اشخاص تامین می‌شود.


۱. عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۱، ص۱۵۰-۱۴۹.    



عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۲، ص۴۲۰-۴۱۹.    






جعبه ابزار