• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کلید

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: مبارزه


مُبارزه از واژگان به‌کار رفته در فقه، به معنای رو در روی کسی ایستادن با هدف شکست دادن او است.
از احکام آن در باب جهاد سخن گفته‌اند.



مبارزه با دشمن دین امری مشروع است.آیا برای مسلمان، مبارز طلبیدن بدون اذن امام (علیه‌السّلام) جایز است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است. برخی آن را حرام و برخی دیگر مکروه دانسته‌اند. البته در صورت منع امام (علیه‌السّلام) از مبارزه، سرپیچی از دستور ایشان حرام خواهد بود.
اگر امام (علیه‌السّلام) به فردی خاص فرمان مبارزه دهد، مبارزه بر او واجب عینی می‌باشد و اگر گروهی را به آن امر کند، تا زمانی که یک نفر از آنان برای مبارزه گام پیش ننهاده، بر همه واجب کفایی خواهد بود و چنانچه بدون امر الزامی، دعوت به مبارزه کند، اجابت دعوت مستحب می‌باشد.

چنانچه دشمن، مبارز بطلبد و عدم کمک دیگر رزمندگان را به رزمنده‌ای که برای مبارزه گام پیش نهاده، شرط نکند یاری کردن او در برابر دشمن جایز است؛ اما اگر شرط کند کسی در مبارزه به مبارز مسلمان کمک نکند، وفا به شرط واجب خواهد بود؛
[۱۳] علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۴۵.
[۱۴] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۸۲.
مگر اینکه مبارز مسلمان فرار و دشمن، او را تعقیب کند که در این صورت، دفع او جایز است؛ لیکن در صورت عدم تعقیب، جنگیدن مسلمانان با او جایز نیست. از برخی نقل شده است: در صورتی که مبارز کافر برای خود تا زمان بازگشت به صف کفار، شرط امان کرده باشد، تعرض به او جایز نیست و در صورت عدم چنین شرطی، تعرض جایز است.
[۱۵] علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۴۵.
[۱۶] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۸۳.
[۱۷] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج٢١، ص۹۰ – ٩١.
چنانچه از جبهه دشمن، افرادی به کمک مبارز خود بیایند، بر مسلمانان واجب است مبارز مسلمان را یاری کنند و با نیروهای دشمن بجنگند. اگر مبارز دشمن شرط کرده باشد که جز مبارز مسلمان کسی دیگر از مسلمانان با او نجنگند، در صورتی که وی از یارانش کمک بگیرد، امانش باطل می‌شود و مسلمانان می‌توانند با آنان بجنگند و اگر نیروهای دشمن بدون درخواست مبارزشان به کمک او بشتابند و او آنان را از یــاری رساندن خویش منع کند، امانش به قوت خود باقی است و جایز نیست مسلمانان با او بجنگند؛ اما اگر وی آنان را منع نکند، امانش نقض می‌شود و جنگیدن با او برای مسلمانان روا خواهد بود.
[۱۸] علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۴۵.
[۱۹] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۹۱.
خدعه و نیرنگ در مبارزه با دشمن با هدف پیروزی بر او جایز است.
[۲۰] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج٩، ص۸۳ – ۸۴.


۱. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۷۹.    
۲. شیخ طوسی، النهایة، ص٢٩٣.    
۳. ابن ادریس حلی، کتاب السرائر، ج۲، ص۸.    
۴. حلبی، علی بن حسن، اشارة السبق، ص۱۴۳.    
۵. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۳، ص۳۸۷.    
۶. شیخ طوسی، المبسوط، ج۲، ص۱۹.    
۷. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۳۷.    
۸. علامه حلی، ارشاد الاذهان، ج۱، ص۳۴۴.    
۹. فاضل مقداد، مقداد بن عبداللّه، التنقیح الرائع، ج۱، ص۵۸۲.    
۱۰. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۲، ص۳۹۵.    
۱۱. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص٨١.    
۱۲. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۲، ص۳۹۵.    
۱۳. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۴۵.
۱۴. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۸۲.
۱۵. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۴۵.
۱۶. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۸۳.
۱۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج٢١، ص۹۰ – ٩١.
۱۸. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۴۵.
۱۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۹۱.
۲۰. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج٩، ص۸۳ – ۸۴.



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۷، ص۴۷۶.



جعبه ابزار