تزکیه مؤمنان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم می فرماید، مؤمنان، دوستدار
تزکیه و تطهیر
نفس می باشند و خداوند، دوستدار مؤمنان جوینده تزکیه و پاکی می باشد.
قرآن کریم می فرماید، مؤمنان، دوستدار تزکیه و تطهیر نفس می باشند: «لا تقم فیه ابدا لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المطهرین» هرگز در آن
قیام (و عبادت) مکن، آن مسجدی که از روز نخست بر پایه
تقوا بنا شده شایسته تر است که در آن قیام (و عبادت) کنی، در آن مردانی هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد.
خداوند، دوستدار مؤمنان جوینده تزکیه و پاکی می باشد: «لا تقم فیه ابدا لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المطهرین»هرگز در آن قیام (و عبادت) مکن، آن مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوی بنا شده شایسته تر است که در آن قیام (و
عبادت ) کنی، در آن مردانی هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد.
ابتداء نهی میکند رسول خود را از اینکه در آن مسجد به
نماز بایستد، و سپس
مسجد قبا را اسم برده، بعد از
مدح و ثنای آن مسجد،
نماز خواندن در آنجا را ترجیح داده و فرموده : هر آینه، آن مسجدی که از روز اول بر اساس تقوا باشد سزاوارتر است به اینکه در آن به نماز بایستی و با این بیان به مدح نیت بانیان آن از نخستین روز پرداخته، و بدان جهت نماز گزاردن در آن را بر نماز در
مسجد ضرار ترجیح داده است. هر چند در جمله بالا نفرموده : متعینا باید در مسجد قبا نماز بخوانی، بلکه فرموده : آنجا بخوانی سزاوارتر است لیکن همینکه نهی کرد از اینکه در مسجد ضرار نماز بخواند قهرا نماز در مسجد قبا را متعین کرده است.
و جمله «فیه رجال یحبون ان یتطهروا» بیان علت رجحان است، و جمله «و الله یحب المطهرین» متمم آن تعلیل است، و همین تعلیل دلیل بر این است که مقصود از مسجد نامبرده در آیه، مسجد قبا است، نه
مسجد النبی و یا غیر آن. و معنای آیه این است که : تا ابد در مسجد ضرار برای نماز نایست، که من
سوگند میخورم مسجد قبا که بر اساس تقوا و پرهیز از خدا از روز اول بنا نهاده شده، سزاوارتر است به اینکه در آن به نماز بایستی، زیرا در آن مسجد رجالی هستند که دوست میدارند خود را از گناهان پاک سازند - یا از پلیدیها و آلودگیها طاهر نمایند، و خداوند کسانی را که در صدد پاک کردن خود باشند دوست میدارد، و تو باید در میان چنین مردمی به نماز بایستی.
از همینجا معلوم میشود که جمله «لمسجد اسس» به منزله تعلیلی است برای رجحان آن مسجد بر آن مسجد دیگر، و جمله «فیه رجال» به منزله تعلیل برای رجحان
اهل آن مسجد بر اهل این مسجد است، و جمله «افمن اسس بنیانه» رجحان و مزیت دیگری را بیان میکند.
کلمه «احق» (شایسته تر) گر چه
افعل التفضیل است ولی در اینجا به معنی مقایسه دو چیز در شایستگی نیامده بلکه شایسته و ناشایسته ای را مقایسه میکند، و این در آیات
قرآن و احادیث و سخنان روزمره نمونههای زیادی دارد.
مثلا گاه به شخص ناپاک و دزد میگوئیم پاکی و درستکاری برای تو بهتر است، معنی این سخن آن نیست که دزدی و ناپاکی خوب است ولی پاکی از آن بهتر است بلکه مفهومش این است که پاکی خوب و دزدی بد و ناشایست است. مفسران گفتهاند مسجدی که در جمله فوق به آن
اشاره شده که شایسته است پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در آن نماز بخواند همان مسجد ((قبا)) است که منافقان مسجد ضرار را در نزدیک آن ساخته بودند. البته این
احتمال نیز داده شده که منظور مسجد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و یا همههمچون مسجد قبا را بر پایه تقوی بنا میکنند با منافقانی که شالوده آنرا بر
کفر و نفاق و تفرقه و فساد قرار میدهند به عمل آمده است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تزکیه مؤمنان».