• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

إِمْساک (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: مسک (ابهام‌زدایی).


إِمْساک: (الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ)
إِمْساک: به معنى «نگهدارى» است و جمله «امساک به معروف» در آيه مورد بحث به معنى «نگهدارى كردن به نيكى» است و آیه در مورد نگهدارى زنان به‌طور نيكو و شايسته است (فَإِمْسٰاكٌ بِمَعْرُوفٍ‌) و يا رها كردن آن‌ها با نيكويى و شايستگى است (أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسٰانٍ‌).
آيه مى‌گويد تا دو مرتبه طلاق و رجوع صحيح است، امّا اگر براى بار سوم طلاق انجام گرفت ديگر حقى براى رجوع نيست و آخرين طلاق همين طلاق سوم است و منظور از جمله (اَلطَّلاٰقُ مَرَّتٰانِ‌) اين است كه طلاقى كه در آن رجوع ممكن است و امساک به معروف در مورد آن صدق مى‌كند، دو طلاق بيشتر نيست و طلاق سوم رجوع ندارد.




به موردی از کاربرد إِمْساک در قرآن، اشاره می‌شود:


۱.۱ - إِمْساک (آیه ۲۲۹ سوره بقره)

(الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ)
(طلاق، طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد، دو مرتبه است و پس از دو طلاق، بايد يا به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند و آشتى نمايد، يا با نيكى او را رها سازد. و براى شما حلال نيست كه چيزى از آنچه به آن‌ها داده‌ايد، پس بگيريد؛ مگر اين‌كه دو همسر، بترسند كه حدود الهى را برپا ندارند. در اين حال اگر بترسيد كه حدود الهى را رعايت نكنند، گناهی بر آن‌ها نيست كه زن، فديه و عوضى بپردازد. تا شوهر او را طلاق دهد. اين‌ها حدود الهى است؛ از آن، تجاوز نكنيد. و هر كس از حدود الهى تجاوز كند، ستمكار است.)


۱.۲ - إِمْساک در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه مرة به معناى يک دفعه است، پس كلمه مرتان به معناى دو دفعه است و از ماده مرور گرفته شده، تا دلالت كند بر يک عمل، هم چنان كه كلمات دفعه و كره و نزله هم معناى آن را مى‌دهند و بر وزن آن نيز هستند و هم از نظر اعتبار نظير آن مى‌باشند.
و كلمه تسريح در اصل به معناى رها كردن در چريدن است، از اصطلاح سرحت الإبل شتر را رها كردم، تا برود و از ميوه درخت سرخ بخورد گرفته شده و درخت سرخ داراى بارى است كه تنها شتران آن را مى‌خورند و در آيه شريفه، به عنوان استعاره در رها شدن زن مطلقه استعمال شده، البته رها شدنى كه شوهر نتواند رجوع كند، بلكه او را ترک بگويد، تا عده‌اش سر آيد كه به زودى جزئياتش مى‌آيد.



۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۷۶۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۲۸۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲، ص۱۶۷.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۲۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۴۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۳۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۷۸.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «إِمْساک»، ج۴، ص۳۰۱.


رده‌های این صفحه : لغات سوره بقره | لغات قرآن




جعبه ابزار