ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی1
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی» پسر عمّه و جانشين
پیامبر (صلی الله عليه و اله) در
مدینه ، از مجروحان اُحد است.
عبدالله بن عبدالاسد بن هلال،
مشهور به کنیه اش ابوسلمه
از تیره بنی مخزوم قریش است.
مادرش بره
دختر عبدالمطلب عمه رسول (صلی الله علیه و اله)
خدا بود.
از آن جا که ثویبه
کنیز ابولهب ، پیامبر،
حمزه و ابوسلمه را
شیر داده بود، آنان
برادر رضاعی یکدیگر نیز شمرده میشدند.
وی از اندک کسانی بود که هنگام
بعثت نوشتن میدانستند.
وی در دار ارقم یا بر پایه گزارشی دیگر، پیش از آن به
اسلام گروید.
او را یازدهمین
مسلمان دانستهاند. وی همراه چند نفر نزد
رسول خدا (صلی الله علیه و اله) رفت و پس از شنیدن آیاتی از
قرآن اسلام آورد.
او و همسرشام سلمه که پس از
شهادت شوهرش همسر پیامبر (صلی الله علیه و اله) شد،
از نخستین
مهاجران به
حبشه در
سال پنجم ق. بودند.
آن گاه که از حبشه به
مکه بازگشتند،
ابوطالب او را در پناه خود گرفت
و از سپردنش به
بنی مخزوم خودداری کرد.
گزارشی نیز از
هجرت دیگر بار او به حبشه در دست است.
در
صحابه ابوسلمه نخستین کسی است که به
یثرب هجرت کرد.
زمان این هجرت را یک سال پیش از
بیعت عقبه دوم به
سال ۱۳ بعثت دانستهاند.
او را به سبب هجرت به حبشه و مدینه، «ذو هجرتین» نامیدهاند.
برخی هجرتش به یثرب را همراه همسرشام سلمه و برخی به تنهایی دانستهاند.
گزارش دوم از این جهت درست به نظر میرسد که در مسیر، مردانی از تیره بنی مخزوم،
بنی مغیره ، همسرشام سلمه و فرزندش سلمه
را از او جدا کردند و تا نزدیک یک سال آنان نتوانستند به ابوسلمه در یثرب بپیوندند.
ابوسلمه پس از هجرت در محله قبا به منزل مبشر بن عبدالمنذر از بنی عمرو بن عوف وارد شد.
در
پیمان برادری، رسول خدا (صلی الله علیه و اله) او را با
سعد بن خیثمه از تیره بنی عمرو بن عوف برادر کرد.
ابوسلمه و همسرش در زمینهایی ساکن شدند که پیامبر (صلی الله علیه و اله) برای اسکان او و مهاجران نزدیک محله
بنی عبدالعزیز تعیین کرد.
آنان بعدها با فروش آن مکان، به محله
بنی کعب انتقال یافتند.
پیامبر (صلی الله علیه و اله) در
غزوه ذات العشیره به سال دوم ق. ابوسلمه را در مدینه جانشین خود کرد.
برخی از جانشینی وی در غزوههای
بنی قینقاع و سویق به سال دوم ق. نیز یاد کردهاند.
او در
جنگ بدر به سال دوم ق.
و احد به سال سوم ق. شرکت داشت و در این نبرد از ناحیه بازو مجروح شد و در
غزوه حمراء الاسد که پس از احد برای تعقیب
قریش صورت گرفت، با همان جراحت حضور یافت.
در جریان تقسیم غنایم
غزوه بنی نضیر به سال چهارم ق. پیامبر (صلی الله علیه و اله) بویله، جایی در زمینهای
بنی نضیر ، را به ابوسلمه و
زبیر بن عوام اقطاع داد.
ابوسلمه در اواخر سال سوم ق. به فرماندهی
گروهی ۱۵۰ نفری به سوی قطن، آبگاه
یا کوهی در کرانه وادی الرمه از آن
بنی اسد به فاصله ۳۳۰ کیلومتر از مدینه،
فرستاده شد.
این نبرد به «سریه ابوسلمه»
شهرت یافت.
در بازگشت از این سریه، زخم بازوی او باز شد و پس از یک ماه مداوا، او در روزهای پایانی ماه
جمادی الاخری سال چهارم ق. در مدینه
به شهادت رسید و در محله بنی امیة بن زید از تیرههای خزرج
غسل یافت
و در مدینه به
خاک سپرده شد.
گزارشی درگذشت او را در
سال سوم ق.
یا پس از
بدر به سال دوم ق. دانسته
که با توجه به شهرت نقش او در سریه قطن و برخی رویدادهای دیگر، پذیرش آن دشوار است.
ابوسلمه این افتخار را داشت که هنگام احتضارش پیامبر گرامی (صلی الله علیه و اله) بر بالینش حضور یافت.
وی در این لحظات
دعا کرد که او جانشین خوبی در خانواده اش داشته باشد. دعای او بدین سان اجابت یافت که پس از مدتی ام سلمه با پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) ازدواج کرد.
رسول خدا (صلی الله علیه و اله) پس از رحلت او نه تکبیر گفت و فرمود: اگر بر ابوسلمه ۱۰۰۰ تکبیر هم گفته شود، شایسته آن است.
پیامبر بخشش گناهان، والایی جایگاه، بقای نسل، و وسعت و نورانیت
قبر را برای وی از
خدا طلبید.
برخی مفسران ذیل آیاتی از ابوسلمه یاد کردهاند و مراد از
آیه {فاما من اوتی کتابه بیمینه... }،
{... ام من یاتی ءامنا یوم القیمة}
و {و الذین آتیناهم الکتاب}
را ابوسلمه و بعضی دیگر از صحابه دانستهاند.
در آیه {من اهتدی فانما یهتدی لنفسه و من ضل فانما یضل علیها}،
مراد از هدایت شده، ابوسلمه و مراد از گمراه شده، ولید بن مغیره مخزومی است.
در آیه ۵۴
انعام : {فقل سلام علیکم... }
از افرادی یاد شده که ابوسلمه نیز از آنان شمرده شده است. بر پایه گزارشی، پیامبر (صلی الله علیه و اله) پس از نزول این آیه هرگاه ایشان را میدید، در
سلام بر ایشان سبقت میجست.
نیز نزول آیه {واضرب لهم مثلا رجلین... }
را در شان ابوسلمه مؤمن و برادر کافرش یاد کردهاند.
همچنین گفتهاند که آیه۴۰
نباء : {یوم ینظر المرء ما قدمت یداه}
در مورد ابوسلمه و {یقول الکافر یا لیتنی کنت ترابا} درباره برادرش اسود است.
وی راوی
حدیث رسول خدا (صلی الله علیه و اله) بود. از احادیث اوست: کسی که هنگام رسیدن
مصیبت ، کلمه
استرجاع را بر زبان آورد،
خداوند جایگزینی شایسته برای او در
دنیا قرار میدهد.
وی در جریان
معجزه شق القمر از گواهان پیامبر بود.
از ابوسلمه چهار فرزند به نامهای سلمه،
عمر ،
زینب (بره)
و دره
بر جای ماندند که پس از شهادت ابوسلمه تحت حمایت پیامبر قرار گرفتند. سلمة بزرگ تر از عمر بود
و در حبشه
تولد یافت.
پیامبر (صلی الله علیه و اله) امامه
دختر حمزه را به
عقد او در آورد.
اما وی پیش از
زفاف درگذشت و کسی از نسل او نماند.
عمر/ عمرو، دیگر فرزند ابوسلمه، در سال دوم ق. زاده شد.
وی از راویان حدیث پیامبر گرامی (صلی الله علیه و اله) بود.
از
روایات او
حدیث کساء ،
غدیر خم و ائمه اثناعشر است.
او در
جنگ جمل حضور داشت.
سپس از سوی
امیرمؤمنان علیهالسّلام به
ولایت بحرین و در گزارشی فارس
منصوب شد. پیش از نبرد
صفین ،
امام علی علیهالسّلام در نامهای وی را به شرکت در صفین فراخواند و او را به عنوان کسی که پشتش به وی گرم است، ستود و ضمن اظهار رضایت از او، حکمرانی بحرین را به دیگری سپرد.
او از گواهان
صلح امام حسن علیهالسّلام با
معاویه بود.
وی به سال۸۳ق. در مدینه درگذشت و در
بقیع به خاک سپرده شد.
نسل ابوسلمه از طریق او ادامه یافت.
زینب دختر ابوسلمه در حبشه زاده شد.
بر پایه گزارشی، پیامبر (صلی الله علیه و اله) وی را زینب نامید.
دو تن از پسران او در واقعه
حره به سال ۶۴ق. کشته شدند.
زینب راوی
حدیث پیامبر (صلی الله علیه و اله) از طریق برخی از همسران ایشان
بود. از او با تعبیر فقیهترین
زنان روزگار خود یاد شده است.
وی به
سال ۷۴ق. درگذشت
و در بقیع به خاک سپرده شد.
دختر دیگر ابوسلمه، دره نام داشت که در منابع، گزارشی از او در دست نیست.
الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.) ، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ بحرالعلوم: السمرقندی (م. ۳۷۵ق.) ، به کوشش عمر بن غرامه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، بیروت، مکتبة المعارف؛ بهجة المحافل و بغیة الاماثل: یحیی بن ابی بکر العامری (م. ۸۹۳ق.) ، بیروت، دار صادر؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. ۵۷۱ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. ۶۷۱ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛ الجرح و التعدیل: ابن ابی حاتم الرازی (م. ۳۲۷ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۳۷۲ق؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. ۴۵۶ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ حیاة النبیصلی الله علیه و آلهو سیرته: محمد قوام وشنوهای، قم، اسوه، ۱۴۲۴ق؛ الخصال: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛ الدر المنثور: السیوطی (م. ۹۱۱ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق؛ دلائل النبوه: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛ ذخائر العقبی: احمد بن عبدالله الطبری (م. ۶۹۴ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۷۴م؛ روح المعانی: الآلوسی (م. ۱۲۷۰ق.) ، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق؛ روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ق.) ، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش؛ سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ السنن الکبری: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۸-۲۱۳ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛ صحیح مسلم: مسلم (م. ۲۶۱ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، بیروت، دار المعرفه؛ فتح القدیر: الشوکانی (م. ۱۲۵۰ق.) ، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۱۴ق؛ فتوح البلدان: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، بیروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م؛ کشف الاسرار: میبدی (م. ۵۲۰ق.) ، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش؛ المحبر: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛ المحرر الوجیز: ابن عطیة الاندلسی (م. ۵۴۶ق.) ، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق؛ مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.) ، بیروت، دار صادر؛ المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق؛ معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ معجم الصحابه: عبدالباقی بن قانع (م. ۳۵۱ق.) ، به کوشش صلاح بن سالم، مکتبة الغرباء الاثریه، ۱۴۱۸ق؛ معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (م. ۴۳۰ق.) ، به کوشش العزازی، ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۹ق؛ المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.) ، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛ مناقب آل ابی طالب: ابن شهر آشوب (م. ۵۸۸ق.) ، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی».