• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اطباق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منطبق شدن بخشی از سطح زبان با سقف دهان هنگام تلفّظ حرف را اِطباق (به کسر همزه) گویند.




اطباق مترادف الصاق است و به معناى منطبق کردن و روى هم قرار دادن دو سطح است.



اطباق از صفات حروف و از اصطلاحات علم تجوید است و عبارت است از: "مطابق شدن بخشى از سطح زبان با سقف دهان در هنگام تلفظ حرف ". در تلفظ برخى حروف مثل "ضاد" سطح زبان با حالتى شبیه سقف دهان به آن نزدیک مى‌شود، یعنى زبان خود را با سقف دهان منطبق مى‌کند.



اطباق در حرف موجب پر حجم و درشت شدن آن در تلفظّ می‏گردد.



حروف دارای اطباق عبارتند از: «ص»، «ض»، «ط» و «ظ».



صفت اطباق در مقابل صفت انفتاح، از صفات اصلی و یا متضاد است که هر دو ذاتى حرف‌اند و قابلیت انفکاک از آن را ندارند.



نکته قابل ذکر این که صفت "اطباق" و "استعلاء" که هر دو از صفات اصلى هستند از یک دیگر تفکیک ناپذیرند. و در حروف مطبقه " ص، ض، ط، ظ" اگر اطباق صورت نگیرد استعلا نیز غیر ممکن خواهد بود.حروفى را که داراى این صفت هستند، حروف منطبقه و یا مطبقه مى‌خوانند.
[۱] محیسن، محمدسالم، الرائد فى تجوید القرآن، ص۴۸.
[۲] موسوی بلده، محسن، حلیة القرآن قواعد تجوید مطابق با روایت حفص از عاصم، ج۲، ص۵۴-۵۵.
[۳] بیگلری، حسن، سر البیان فى علوم القرآن، ص۱۶۹.
[۴] فاضل گروسی، عبد الحسین، تجویداستدلالى، ص۱۳۶.
[۵] جمعی از محققان، التجوید، ص۱۹.
[۶] صبره، علی، العقدالفری دفى فن التجوید، ص۴۳-۴۴.
[۷] پور فرزیب مولایی، ابراهیم، تجوید جامع، ص۵۲.



 
۱. محیسن، محمدسالم، الرائد فى تجوید القرآن، ص۴۸.
۲. موسوی بلده، محسن، حلیة القرآن قواعد تجوید مطابق با روایت حفص از عاصم، ج۲، ص۵۴-۵۵.
۳. بیگلری، حسن، سر البیان فى علوم القرآن، ص۱۶۹.
۴. فاضل گروسی، عبد الحسین، تجویداستدلالى، ص۱۳۶.
۵. جمعی از محققان، التجوید، ص۱۹.
۶. صبره، علی، العقدالفری دفى فن التجوید، ص۴۳-۴۴.
۷. پور فرزیب مولایی، ابراهیم، تجوید جامع، ص۵۲.




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۵۷۹-۵۸۰.    
مرکز اطلاعات واسناد اسلامی.    




جعبه ابزار