اعتدال در سیره نبوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در زبان عربی از میانهروی با عنوان "اعتدال" یاد میشود .
در
زبان عربی از
میانهروی با عنوان "
اعتدال" یاد میشود و "اعتدال" به معنای حد وسط در کمیت و یا کیفیت است. مثل اینکه میگوییم قد آن فرد نه کوتاه است و نه بلند، همچنین این واژه به معنای
استقامت و
پایداری نیز آمده است.
در اصطلاح منظور از آن ثبات و پایداری بر فضیلت و استقامت در
سلوک و رفتار شایسته از منظر عقل و
شرعو برگرداندن آنها (امیال مختلفی که در انسان وجود دارد) از
افراط و
تفریط به حدّ وسط و
اعتدال میباشد، به عبارت دیگر، منظور آن است که هر گاه حصول چیزی شرعا و عقلا نیکو و شایسته باشد آن امر پدید آید و وقتی عدم آن نیکو است آن امر بروز نکند، مثلا درباره صفت
شهوت در برخی موارد بروز و ترتیب اثر دادن و پیروی از آن
قبیح است، (مثل نگاه شهوت آلود به نامحرم و مانند آن) در حالی که این مورد درباره همسر نیکو و شایسته است.
براین اساس مثلا درباره خشم، افراط در آن عبارتست از خارج شدن از دایره اطاعت از عقل و شرع، که اعمال خشم بدون فکر و بینش باشد، در برابر نیز تفریط آن است که این قوه در شخص به طور کلی از بین برود به گونهای که حتی در جایی که از نظر عقل و شرع،
غضب نیکو و به جاست هم، فرد، عکس العملی از خود بروز ندهد.
در قرآن کریم
آیات متعدّدی با این جهت گیری تربیتی، (توصیه به میانه روی) آمده است و
خداوند مؤمنان را در امور مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، نظامیو اقتصادی به رعایت اعتدال فراخوانده است. هدف آن است که شاکله انسان، اعتدال یابد و در نتیجه این حالت در همه کارهای وی وجود داشته باشد که محصول این نظام تربیتی کسی خواهد بود که پای در جای پای نمونه اعتدال یعنی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گذارد و به او
تاسّی کند.
پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: "هنگامیکه خداوند برای اعضای خانهای نیکی بخواهد، آنان را در کار دین دانا میسازد و خردسالانش بزرگانشان را محترم میشمارند و مدارا در
معیشت و میانهروی در مخارج را نصیب آنان میسازد، عیبهایشان را به آنان مینماید تا از آنها بازگردند و اگر برای آنان غیر از این بخواهد، به خودشان واگذارشان میکند".
همچنین آن حضرت فرمودند: هر کس سه چیز داشته باشد، همان دارد که
آل داود داشتند: اعتدال به هنگام خشم و رضا و میانهروی هنگام نیاز و بینیازی و ترس از خدا در پنهان و آشکار.
متاسفانه بیشتر انسانها و بسیاری از جوامع، در طول حیات خود فاقد این اصل (میانهروی) بوده و هستند، از این رو یا به دامن افراط افتاده یا در دام تفریط غلطیده، از مسیر صحیح و طریق کمال و هدایت خارج شدهاند. اساسا ریشه بسیاری از انحرافات فردی و اجتماعی را میتوان در عدم رعایت اصل اعتدال جست؛ چه مشکلاتی که انسان در رابطه با خود پیدا میکند و نمیتواند آنها را حل کند و چه مشکلاتی که در خانواده و روابط خانوادگی پیدا میشود و چه مشکلاتی که در جوامع به سبب عدم رعایت این اصل ظهور و بروز دارد. اصولا شان عقل اعتدال است و شان
جهل عدم اعتدال. یعنی انسان عاقل انسانی معتدل است و انسان جاهل انسانی غیر معتدل.
در روایتی آن حضرت مومنین را از اینکه به طور کامل به دنیا گرایش یابند ـ همچنان که یهود چنین اند ـ و از اینکه دنیا را رها کرده و به
رهبانیت رو آورند ـ همچنان که برخی از
نصاری چنین کاری را مرتکب میشوند ـ
نهی کرده است.
در عین حال فرمودند: در طلب روزی، میانهروی کنید؛ چرا که هر کس به آنچه برایش آفریده شده، دست مییابد.
همچنین آن حضرت فرمودند: هر که در زندگی میانهروی کند خدا او را روزی میبخشد، و هر که اسراف کند خدا او را محروم میسازد.
آن حضرت پیرامون عبادت پرودگار به
علی (علیهالسّلام) میفرمودند:
ای علی!. .. عبادت پروردگارت را
مبغوض خویشتن قرار مده، زیادهرو نه پسی باقی گذاشته و نه به پیش رفته است! پس چون کسی عمل کن که امیدوار است که در پیری بمیرد و پروا کن چون کسی که میترسد فردا بمیرد».
همچنین از انس نقل شده است که گفت: «پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد
مسجد شد و ناگهان دید که ریسمانی بین دو ستون مسجد بسته شده است و فرمود: «این ریسمان چیست؟» عرض کردند: این ریسمان مال فلانی است، چون ناتوان میشود، خود را به آن آویزان میکند. آنگاه پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «آن را باز کنید! هر یک از شما باید تا زمانی نماز گزارد که با نشاط است، چون خسته شد، باید بخوابد».
همچنین آن حضرت پیرامون کیفیت نماز
امام جماعت نیز فرمودند:
«هر گاه کسی از شما با مردم نماز گزارد، باید
را کوتاه بخواند، چون که در میان آنها ناتوان، بیمار و کهن سال است و هرگاه کسی از شما به تنهایی نماز میخواند، میتواند هر چه میخواهد، نماز را طولانی بگزارد».
در جای دیگری رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این زمینه فرمود: «خداوند مرا رساننده
و نهی برانگیخته است و مرا مشکل آفرین نفرستاده است».
از
ابی عبداللَّه جابر بن سمره نیز روایت شده است که گفت: چون با پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نماز میگزاردم، هم نمازهایش میانه بودند و هم سخنرانیاش».
البته در این زمینه خداوند هم رسولش را در عبادت امر به اعتدال میکند.
آن حضرت فرمودند: میانهروی (در زندگی و لوازم آن) آسانتر از
مشقت و
رنج بردن (در تحصیل بیشتر برای زندگی بهتر) است،
همچنان که امروزه مرسوم است که برخی بیشتر کار میکنند که راحتر باشند و وسایل بیشتری را در اختیار داشته باشند!
میانهروی اثرات مثبتی در زندگی انسان به جای میگذارد که برخی از آنها در دنیا و برخی در آخرت بروز میکند که در زیر به بخشی از این موارد اشاره میکنم:
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سفارش به امام علی (علیهالسّلام) فرمودند: ای علی! سه چیز، درجه است و سه چیز،
کفّاره و سه چیز،
هلاکت بار و سه چیز،
نجات بخش... و آن نجات بخشها، عبارت اند از: ترس از خدا در آشکار و نهان، میانهروی در
توانگری و
تهیدستی، و
حقگویی در خشم و
خشنودی.
سخن مشهور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این باره کاملا گویاست که:
" کاد الفقر ان یکون کفرا"
"نزدیک است کار فقر به کفر (منجر) شود"
این امر نزد پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از چنان اهمیتی برخوردار بود که در آخرین خطبهای که برای مردم خواند، زمامداران پس از خود را درباره آن هشدار داد.
انسانهای ناپخته فکر، نه تنها در دوستی افراط کنندهاند؛ بلکه آن هنگام که دوستیشان با کسی گسسته میشود در اظهار مخالفت و دشمنی افراط میکنند و در این راه به کارهای تند دست میزنند. انسان عاقل و معتدل کسی است که نه تنها در رفاقت و دوستی بیاندازه اعتماد نمیکند؛ بلکه در ایّام جدایی و دلتنگی هرگز در اظهار گله و شکایت از رفیق دیروز خود تندروی نمیکند و با اعمال ناپخته و افراطی راه رفاقت مجدّد را نمیبندد و کاملا مسدود نمیسازد. نتیجه محبت افراطی، پشیمانی و حاصل دشمنی افراطی شرمندگی است. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در این باره چنین توصیه کردهاند:
دوست خود را دوست بدار از سر اعتدال (او را بر همه اسرار آگاه مساز)، شاید روزی از روزها دشمنت شود
پشیمان شوی و دشمنت را دشمن دار از روی میانهروی (پردهدری مکن)، شاید روزی از روزها دوستت شود
شرمنده او شوی .
سایت پژوه، برگرفته از مقاله«جلوه هایی از میانه روی و اعتدال در سیره و گفتار پیامبر(ص)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۱۵.