• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امر لفظ مشترک بین معنای طلب و غیر آن می باشد. از آن در اصول فقه، مباحث الفاظ سخن رفته و مباحث گوناگونی پیرامون ماده و هیئت و نیز اقسام آن مطرح شده است.




واژه أمر «أ م ر» میان معنای طلب (درخواست) و غیر طلب از سایر معانی که امر در آن‏ها استعمال می‏شود - مانند فعل، شیئ و شأن - مشترک لفظی است، لیکن در این که سایر معانی غیر طلبی به معنای فعل برمی‏گردد یا به شأن و یا به شیئ، اختلاف است.

۱.۱ - محل بحث در ما نحن فیه


در این جا معنای اول امر، یعنی معنای طلب مورد بحث است.

۱.۲ - مراد از طلب


مراد از طلب، ابراز اراده و خواست با گفتار، نوشتار و یا اشاره و مانند این‏ها است. بنابراین، صرف اراده و رغبت بدون ابراز آن، طلب نامیده نمی‏شود.



از امر به معنای طلب، فعل و اسم مشتق می‏شود - مانند «أمر، یأمر، آمر و مأمور» -لیکن امر به معانی دیگر (فعل، شیئ و شأن) جامد است و چیزی از آن مشتق نمی‏شود. جمع امر به معنای طلب، «أوامر» و جمع آن به معانی غیر طلب، «امور» است.
[۲] الموجز فی اصول الفقه ج۱، ص۵۱.


۲.۱ - شرط علو و استعلا در امر


در این که در صدق عنوان امر، علو، یعنی صدور طلب از شخص بلندمرتبه و استعلا یعنی امر با اظهار برتری، هر دو، معتبر است یا تنها بلند مرتبه بودن آمر و صدور طلب از شخص عالی در صدق عنوان امر کفایت می‏کند - هر چند همراه با فروتنی شخص عالی باشد-یا وجود یکی از علو و استعلا شرط است، و یا هیچ کدام شرط نیست، اختلاف است.

۲.۱.۱ - ثمره شرطیت علو در امر


بنا بر اعتبار علو، درخواست فرد پایین مرتبه از بالاتر خود، امر به شمار نمی‏رود، بلکه استدعا است؛ چنان که درخواست از همسان، التماس نامیده می‏شود.
[۴] الموجز فی اصول الفقه ج۱، ص۵۲-۵۳.




در این که مفاد لفظ امر تنها طلب وجوبی است یا مطلق طلب اعم از وجوبی و استحبابی (مشترک معنوی) و یا مشترک لفظی میان طلب وجوبی و استحبابی، اختلاف است.



هیئت امر (صیغه افعل و سایر مشتقات آن) در مقام‏هایی چند همچون مقام بعث و برانگیختن بر کاری، مقام تهدید، مقام ترساندن و مقام امید دادن به کار رفته که مفاد آن در همه موارد یاد شده بنابر مشهور، نسبت طلبی است که قائم به آمر، مخاطب و ماده امر است.
برای مثال، هیئت «اضرب» که بیانگر نسبت طلبی بین ماده «ضرب» (زدن)، گوینده (آمر) و مخاطب (مأمور) است و حاصل آن، قرار دادن ضرب بر عهده مخاطب و برانگیختن و تحریک وی بر انجام آن است.

۴.۱ - کیفیت ظهور صیغه امر در وجوب


در ظهور صیغه امر در وجوب و چگونگی این ظهور، قول‏های گوناگونی مطرح شده که مهم‏ترین آن‏ها این دو قول است:
۱. صیغه، ظهور در وجوب دارد، اما این که منشأ ظهور، وضع صیغه امر در وجوب است یا انصراف طلب به کامل‏ترین فرد آن یعنی وجوب، و یا حکم عقل به لزوم اطاعت امر مولا در فرض عدم وجود قرینه بر رخصت در ترک، اختلاف است.
[۸] الموجز فی اصول الفقه ج۱، ص۵۵-۵۸.

۲. صیغه امر در مطلق طلب یعنی قدر جامع میان وجوب و استحباب ظهور دارد و شامل هر دو می‏شود.



اگر امر به چیزی پس از منع یا توهم منع از آن صادر شود - مانند آن که پزشک پس از بازداشتن بیمار از نوشیدن آب، به او بگوید آب بنوش یا این امر را هنگام توهم منع از نوشیدن آب به بیمار بگوید - در این که چنین امری، ظهور در وجوب دارد یا در اباحه یا صرف ترخیص (رفع منع بدون تعرض به ثبوت حکمی دیگر) است و یا به حکم پیش از منع بازمی‏گردد، میان اصولیان اختلاف است.



اگر امری از مولا صادر شود و قرینه‏ای که بیانگر درخواست تکرار انجام کار یا یک بار انجام دادن آن باشد، موجود نباشد، در این که چنین امری بر تکرار امتثال دلالت دارد یا بر یک بار انجام دادن و یا بر هیچ کدام دلالت ندارد، اختلاف است.



در این که صیغه امر بر فوریت امتثال پس از صدور آن دلالت می‏کند یا بر تأخیر آن یا بر هر دو به اشتراک لفظی و یا بر هیچ کدام، اختلاف است.



امر به اعتبارهای گوناگون به امر توصلی و تعبدی، امر ارشادی و مولوی و جز آن‏ها تقسیم می‏شود.


 
۱. اصول الفقه ج۱، ص ۵۷-۵۸.    
۲. الموجز فی اصول الفقه ج۱، ص۵۱.
۳. اصول الفقه ج۱، ص۵۸-۵۹.    
۴. الموجز فی اصول الفقه ج۱، ص۵۲-۵۳.
۵. اصول الفقه ج۱، ص۵۹-۶۰.    
۶. اصول الفقه ج۱، ص۶۱-۶۲.    
۷. اصول الفقه ج۱، ص۶۳-۶۴.    
۸. الموجز فی اصول الفقه ج۱، ص۵۵-۵۸.
۹. اصول الفقه ج۱، ص۶۴-۶۵.    
۱۰. اصول الفقه ج۱، ص۷۴-۷۵.    
۱۱. اصول الفقه ج۱، ص۷۳.    
۱۲. اصطلاحات الاصول، ص۷۴-۷۶.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۶۸۸-۶۹۱.    



جعبه ابزار