• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امکان بالقیاس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امکان در اصطلاح مشهور، به معنی سلب ضرورت وجود و عدم می‌باشد.



امکان در یک تقسیم به امکان بالذات و امکان بالقیاس الی الغیر تقسیم می‌شود.

۱.۱ - تعریف امکان بالذات

امکان بالذات به این معنی است که ذات یک شیء ـ صرف نظر از هر چیز دیگر ـ نه وجود برایش ضروری است نه عدم. بنابراین در امکان بالذات، نفی ضرورت وجود و عدم، تنها با توجه به ذات شیء صورت می‌گیرد و لذاست که بالذات نامیده می‌شود. امکان بالغیر _ یعنی امکانی که در یک شیء، از سوی شیء دیگری اعطاء شده باشد _ محال است و لذا امکان (بر خلاف وجوب و امتناع که هریک سه قسم دارند) تنها دو قسم خواهد داشت.

۱.۲ - تعریف امکان بالقیاس

امکان بالقیاس الی الغیر به این معنی است که یک شیء در نسبت با شیء دیگری نه وجودش ضروری است نه عدمش و این در جایی است که آن شیء دیگر، نه وجود شیء مورد نظر را تقاضا داشته باشد نه عدم آن را. این وضعیت میان دو شیء، در حالتی رخ می‌دهد که میان آن دو، علیت و معلولیتی نباشد و آن دو معلول علت واحدی نیز نباشند. چه اینکه وجود معلول، وجود علت را تقاضا دارد ولذا وجود علت در نسبت با وجود معلول، دارای وجوب بالقیاس است نه امکان بالقیاس؛ همچنین وجود علت، وجود معلول را استدعا دارد و لذا وجود معلول، با توجه به وجود علت، دارای وجوب بالقیاس است؛ نیز میان دو معلول یک علت، وجوب بالقیاس برقرار است؛ زیرا وجود یک معلول، وجود علت خود را استدعا دارد و علت، با توجه به وجود معلول دارای وجوب بالقیاس می‌شود و وجود علت نیز وجود معلول دیگر را استدعا دارد و معلول دیگر، با توجه به وجود علت دارای وجوب بالقیاس می‌گردد. بنابراین در نهایت، وجود یک معلول وجود معلول دیگر را استدعا دارد ولذا هر معلول با توجه به وجود معلول دیگر، دارای وجوب بالقیاس خواهد بود.


با توجه به مطالب فوق، روشن می‌شود که میان دو موجود، هیچگاه امکان بالقیاس برقرار نمی‌شود.
[۳] شرح منظومه، سبزواری، ملا هادی، ج۲، ص۲۵۳، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش.
زیرا هر دو موجود، یا علت و معلول‌اند یا معلول علت واحدی هستند؛ چه اینکه، اگر علت و معلول نباشند، در نهایت به علت واحدی منتهی می‌شوند چرا که همه عالم هستی، معلول ذات خداوند (واجب الوجود بالذات) است و طبق دلایل توحید ، این ذات، یگانه و واحد است و لذا همه موجودات عالم، معلول علتی واحد‌اند. آری اگر دو موجود فرض شود که هر دو واجب الوجود بالذات باشند، چون واجب بالذات محال است که دارای علت باشد، میان آن دو موجود، علیت و معلولیت برقرار نخواهد بود و لذا در نسبت با یکدیگر، دارای امکان بالقیاس خواهند بود. اما طبق دلایل توحید، تنها یک واجب الوجود بالذات موجود است و واجب بالذات دیگر، محال است موجود باشد.
بنابراین امکان بالقیاس را باید میان دوشیئی سراغ گرفت که دست کم یکی از آن دو معدوم باشد؛ مثلا میان واجب الوجود بالذات (خداوند) و ممکناتی که معدوم‌اند یا میان دو ممتنع بالذات، امکان بالقیاس برقرار است.


۱. اسفار اربعه، شیرازی، صدرالدین، ج۱، ص۱۵۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.    
۲. نهایة الحکمه، طباطبایی، سید محمد حسین، ص۶۳-۶۵، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.    
۳. شرح منظومه، سبزواری، ملا هادی، ج۲، ص۲۵۳، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش.
۴. نهایة الحکمه، طباطبایی، سید محمد حسین، ص۵۰.    
۵. نهایة الحکمه، طباطبایی، سید محمد حسین، ص۵۰.    
۶. نهایة الحکمه، طباطبایی، سید محمد حسین، ص۵۱.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «امکان بالقیاس».    



جعبه ابزار