• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

واجب الوجود بالذات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



واجب در لغت به معنای ضروری و حتمی است. و در اصطلاح فلسفه «واجب بالذات»، موجودی است كه در ذات خود با قطع نظر از هر چیز دیگر، وجود برایش ضروری است. در مقابل «ممكن الوجود» كه وجود برای آن ضروری نیست و می‌تواند معدوم باشد.
انحصار موجود در این دو قسم، عقلی می‌باشد و بیشتر از این دو، قسم دیگری متصوّر نیست، زیرا از نظر عقلی یا وجود برای یک موجود ضرورت دارد یا نه؛ قسم اول را واجب‌الوجود نامند و اگر وجود ضرورت نداشته باشد یا عدم برای آن ضروری است كه این قسم از دایرۀ موجودات بیرون بوده و نمی­توان آنرا از اقسام وجود به حساب آورد. و یا عدم نیز همانند وجود ضرورت ندارد، چنین موجودی را كه نه وجود برایش ضروری است و نه عدم، ممكن‌الوجود نامند.
لازم به ذکر است تقسیمی كه گفته شد با نظر به خود وجود و با قطع نظر از هر چیز دیگر می‌باشد اما از سوی دیگر هر موجود ممكنی تا به مرحلۀ ضرورت نرسد و تمام راه‌های عدم بر او بسته نشود وجود نخواهد یافت و چنین ضرورتی برای موجود از ناحیه علتش داده می‌شود بنابراین هر موجود ممكنی نیز ضرورت دارد كه به آن ضرورت بالغیر (وجوب بالغیر) گفته می‌شود.





برای اثبات واجب‌الوجود برهان‌های متعددی آورده شده كه ما در این‌جا به یكی از مهم‌ترین و متقن‌ترین آن‌ها كه از راه تحلیل خود وجود هستی ما را به واجب می­رساند، اشاره می‌كنیم:
بیان برهان: بدون شك واقعیتی در عالم خارج وجود دارد حال این واقعیت یا خودش واجب بالذات است یا مستلزم واجب بالذا ت می‌باشد. اگر خود واقعیت واجب بالذات باشد مطلوب ما ثابت می­شود و اگر این واقعیت واجب نباشد لاجرم ممكن‌الوجود خواهد بود و هر ممكن‌الوجود ی نیازمند به واجب است زیرا موجود ممكن در ذات خود نه اقتضای وجود دارد و نه اقتضای عدم بنابراین نیازمند به موجود دیگری است كه بالذات وجود داشته باشد و به او هستی بدهد.




اطبائی، محمد حسین؛ بدائة الحكمة، تحقیق علی زارعی، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۲، چ ۱۸، ص ۵۵.
۲- شیرازی، صدرالدین محمد؛ الحكمة المتعالیة فی‌الاسفار الاربعة، بیروت، داراحیاء التراث، ۱۴۱۰، چ۴، ج۶، ص۲۶.






سایت پژوهه    



جعبه ابزار