• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اِستَیأَسَ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اِستَیأَسَ‌: (اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ)
اِستَیأَسَ‌: واژه «استيأس» به معنى «نوميد شدن و يأس به خود راه دادن» است و علماى لغت معتقدند «يأس» و «استيأس» هردو به يک معنى است، لكن بعيد نيست كه «استيأس» از جهتى كه از باب استفعال است به خاطر ظاهر شدن آثار و نشانه‌هاى آن به معنى نزديک شدن به يأس باشد.
در آيه ۸۰ سوره یوسف، آنجا كه برادران یوسف آخرين تلاش خود را براى نجات بنيامين كردند و سرانجام مأيوس شده، تصميم به مراجعت به كنعان گرفتند، آمده است:
({{(آیه):فَلَمَّا اِسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا...)
«هنگامى كه (برادران) از او (از عزيز مصر يا از نجات برادر) مأيوس شدند به كنارى رفتند و با هم به نجوا و سخنان درگوشى پرداختند.»}}




به موردی از کاربرد اِستَیأَسَ‌ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - اِستَیأَسَ‌ (آیه ۱۱۰ سوره يوسف)

(حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَ لاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ)
(پيامبران به دعوت خود و دشمنان به مخالفت با آن‌ها، همچنان ادامه دادند تا آنگاه كه پيامبران مأيوس شدند و گروهى گمان كردند كه به آنان دروغ گفته شده‌است؛ در اين هنگام، يارى ما به سراغ آن‌ها آمد؛ آنان را كه خواستيم نجات يافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهكار بازگردانده نمى‌شود.)

۱.۱.۱ - اِستَیأَسَ‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: علماى لغت مى‌گويند: كلمه ياس و كلمه استيئاس هر دو به يک معنى است ليكن بعيد نيست بگوييم دومى از جهت اينكه از باب استفعال است به معناى نزديک شدن به ياس است، بخاطر ظاهر شدن آثار و نشانه‌هاى آن و نزديک شدن به ياس را هم عرفا ياس مى‌گويند، ولى ياس حقيقى و قاطع نيست.
جمله‌ (حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ ...) متعلق غايتى است كه از آيه قبلى استفاده مى‌شد و معناى مجموع آن اين است كه: اين رسولان كه گفتيم مردانى بودند مانند تو از اهل قريه‌ها و گفتيم كه قريه‌هاى ايشان بكلى نابود شده است، اين رسولان، قوم خود را هم چنان دعوت مى‌كردند و مردم، هم، هم چنان لجاجت نموده آنان به عذاب خدا انذارشان كرده و اينان نمى‌پذيرفتند، تا آنكه رسولان از ایمان آوردن قوم خود مايوس شدند (و يا نزديک بود مايوس شوند) و مردم گمان كردند آن كس كه به پيغمبرشان گفته عذابى چنين و چنان دارند دروغشان گفته، در اين موقع بود كه يارى ما انبیاء را دريافت، پس هر كه را خواستيم نجات داديم و آن‌ها همان مؤمنين بودند و باس ما يعنى عذاب سخت ما از قوم مجرم درنگذشت و همه را فرا گرفت.

۱.۲ - اِستَیأَسَ‌ (آیه ۸۰ سوره يوسف)

(فَلَمَّا اسْتَيْأَسُواْ مِنْهُ خَلَصُواْ نَجِيًّا قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُواْ أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُم مَّوْثِقًا مِّنَ اللّهِ وَ مِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِي يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الأَرْضَ حَتَّىَ يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللّهُ لِي وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ)
(هنگامى كه برادران از او مأيوس شدند، به كنارى رفتند و با هم به نجوا پرداختند؛ برادر بزرگشان گفت: «آيا نمى‌دانيد پدرتان از شما پيمان الهى گرفته و پيش از اين درباره يوسف نيز، كوتاهى كرديد؟! من از اين سرزمين حركت نمى‌كنم، تا پدرم به من اجازه دهد؛ يا خدا درباره من حكم كند، كه او بهترين حكم‌كنندگان است.)

۱.۱.۱ - اِستَیأَسَ‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در مجمع البيان گفته: ياس به معناى قطع شدن طمع آدمى است از امرى كه بدان طمع داشته و بصورت: يئس- ييأس استعمال مى‌شود، البته آيس- يايس نيز لغتى است و بهمين جهت چون به باب استفعال مى‌رود، هم استياس مى‌شود و هم استايس و نيز گفته است يئس و استياس به يک معنا است مانند سخر و استسخر، عجب و استعجب.

۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۱۰.    
۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۰.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۹۲.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۱۲۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۰، ص۴۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۰، ص۹۸.    
۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۱۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۴۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۸۰.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۷۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۳۱۴.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۱۵.    
۱۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۰.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۴۵.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۱۱.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۲۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۷۴.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۹۰.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اِستَیأَسَ‌»، ج۴، ص۷۵۴.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره یوسف | لغات قرآن




جعبه ابزار