بتپرستی1
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بت، تندیسی است که بتپرستان به اشکال گوناگون مانند
انسان ،
حیوان و ترکیبی از آن دو
از موادی مانند زر، سیم، سنگ،
چوب ، عاج و غیر آن
میساختند و به عنوان نمادی از معبود و ملجأ
غایب و جانشین
خداوند و مساوی با او در همه شئون
یا در عرض
او آن را میپرستیدند و از او حاجت میخواستند.
در اصطلاح
قرآن به پرستش هر موجود مادی یا غیر مادی
و حقیقی یا اعتباری که انسانها معتقد
به تفویض شأنی از شئون یا نوعی از انواع هستی به آن باشند و برای تقرب به خداوند متعالی یا به جای او به جهت عدم
امکان پرستش خدای نامحدود
، آن را بپرستند بتپرستی گفته میشود که شامل پرستش انواع بتها نظیر مجسمه، تصویر و نماد
خورشید ، ماه،
ستاره ،
فرشته ،
جن ، انسان، حیوان، گیاهان و سایر موجودات طبیعی
میشود؛ همچنین به پرستش هرچه غیر خداست که انسان را از توجه به خدا باز میدارد بتپرستی
اطلاق شده است.
باید توجه داشت
حقیقت پرستش بدون اعتقاد به استقلال معبود در برابر خدا گرچه اندکی از استقلال، محقق نمیشود.
در بیش از ۳۰ آیه از
آیات قرآن درباره نامها
عام و خاص و اوصاف بتها سخن گفته شدهاست.
واژههایی که در قرآن بر بتها اطلاق شده عبارت است از:
۱. «صَنَم» و آن مجسمهای است که از
نقره یامس ریخته یا از چوب تراشیده شده باشد
و برای تقرب به خدا پرستش شود و در ظاهر یاعنوانْ بزرگ به نظر آید.
بعضی از حکیمانگفتهاند:به هر چیزی که
انسان را از توجه به خدا باز دارد و به خود مشغول سازد صنم گفتهمیشود.
برخی گفتهاند:صنم عبارت است از آنچه غیر خدا پرستش شود
، با
عبادت ظاهری یا باطنی، با توجه قلب به سوی آن شیء و
تواضع و فروتنی در برابر آن و اعتقاد به تأثیر آن در دنیا و آخرت.
این واژه پنج بار به صورت جمع (اصنام) در قرآن آمده است.
۲. «وَثَن» و آن به معنای سنگی است که آن را میتراشیدند و پرستش میکردند
و بر بتهای کوچک و پست
و نیز به عکس و تصاویر و شکلهای ترسیم شده اطلاق شده
و در
قرآن سه بار به صورت جمع آمدهاست.
۳. «نُصُب» که به قطعه سنگهای زیبا، بیشکل و بینامی که در اطراف
کعبه یا جاهای دیگر نصب میکردند و در نزد آن تقرب میجستند و گاهی بر گرد آن
طواف و روی آن قربانی کرده، خون بر آن میمالیدند، گفته شده است.
۴. «بعل»؛ برخی آن را نام بتی خاص دانستهاند؛ ولی راغب میگوید:بعل هر موجودی است که دست برتر و
قدرت بالاتری داشته باشد، به همین جهت به
شوهر بعل گفته میشود و عرب بر بت، از آن رو که اعتقاد داشتند قدرت برتر است بعل اطلاق میکردند.
۵. «وَدّ»، «سُواع»، «یَغوث»، «نَسْر» و «یَعوق» که نام پنج مرد صالح یا نامهای پنج فرزند
آدم (علیهالسلام) است که مجسمه آنها ساخته شده، یا نام بتهایی که در عصر خود
نوح ساخته شده و مورد پرستش بوده است و بعد عربها نیز به پرستش آنها روی آوردند.
۶. «لات»، «عُزّی» و «مَنات»؛ اینها بتهای سهگانه عرب و در نظرشان از جایگاه ویژهای برخوردار بودند.
لات به صورت انسان
و عُزّی به صورت گیاه بود
و هر دو بت در
مسجدالحرام قرار داشت.
منات که از کهنترین بتهای عرب به شمار میآمده بزرگترین بت بوده و بیشترین پرستشکنندگان را داشته است.
۷. برخی «جبت» و «طاغوت» را نیز بتانی شمردهاند
که نام آنها در قرآن آمده؛ اما با توجه به
اطلاق و عمومیت معنای این دو واژه، که درباره هر معبودی غیر خدا به کار رفته
بر مطلق بت و معبود دروغین
و بر هر متکبر متظاهر بیحقیقت
اطلاق میشود.
همچنین از واژههایی چون آلهه، تماثیل (جمع تمثال به معنای تصویر و مجسمه که عکسهای روی پرده را نیز شامل میشود) اولیاء، انداد، ماتنحتون (آنچه میتراشید)، شرکاء، شفعاء، شهداء و ارباب که به اوصاف بتها اعم از واقعی و ادعایی اشاره دارند نیز معنای بت اراده شده است.
گفتنی است که
آیات مربوط بهشرک که بیشتر درباره بتپرستان ساکن شبهجزیره
عربستان است
نیز به بحث ارتباط مییابند.
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بتپرستی».