بدعت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدعت به معنای داخل کردن چیزی که جزء
دین نیست، در دین میباشد.
بدعت در لغت به معنای نوآوری یا
اختراع چیزی بدون نمونه پیشین است
و در اصطلاح متون و
منابع اسلامی عبارت است از عملی که اصل و پایهای در
شریعت نداشته باشد
یا وارد ساختن چیزی که جزء دین به شمار نمیرود در
دین .
برخی دیگر بدعت را اعم از زیاد کردن چیزی در دین یا کم کردن از آن دانستهاند.
برخیفقیهان
اهل سنت هرگونه نوآوری را بدعت شمرده، آن را به بدعت پسندیده و ناپسند تقسیمکردهاند.
گروهی دیگر از اینان بدعت را به ۵ قسم
واجب ،
حرام ،
مکروه ،
مستحب و
مباح تقسیم کردهاند
ولی در روایات فراوانی که از طریق
شیعه و اهل سنت نقل شده به گونه مطلق هر بدعتی عامل گمراهی
و دور شدن از سنت به شمار رفته
و
مسلمانان به برائت جستن از آنها مأمور گشتهاند
، بر این اساس، باید تقسیمات یاد شده را به بدعت لغوی مربوط دانست؛ نه بدعت اصطلاحی، زیرا نوآوری گاهی پسندیده و گاهی ناپسند است
، چنانکه از نظر تکلیفی نیز میتواند یکی از احکام پنج گانه مذکور را داشته باشد؛ اما افزودن چیزی بر دین همواره ناپسند و حرام است.
برخی علت این تقسیمبندی را توجیه سخن خلیفه دوم درباره نماز تراویح دانستهاند که پس از امر به جماعت خواندن آن این کار را بدعتی نیکو شمرد.
درباره اینکه بدعت فقط اعتقادات و احکام عبادی را در برمیگیرد یا شامل امور عادی نیز میشود
فقها اختلاف نظر دارند؛ از سخن برخی برمیآید که نوآوری در امور عادی زندگی نیز در صورتی که منتسب به شریعت نباشد، بدعت است؛
ولی برخی دیگر اینگونه نوآوریها را بدعت ندانسته و گفتهاند:در صورتی که نوآوری در امور عادی با آنچه
خداوند منع کرده مخالف باشد، شخص تنها مرتکب عمل حرام گردیده است؛ نه بدعت، زیرا نوآوری او به نام دین نبوده است.
بدعت در
قرآن با واژهها و تعبیرهای گوناگونی آمده است؛ از جمله واژه «بدع» و مشتقات آنکه در ۴ آیه به کار رفته است که در سه
آیه معنای لغوی بدعت مراد است؛ ولی در
آیه ۲۷
حدید :«ورهبانیة ابتدعوها» دو قول وجود دارد:برخی مقصود از آن را روشی جدید در
پرستش خداوند (معنای لغوی) دانستهاند
اما شماری دیگر آن را از مصادیق بدعت اصطلاحی شمردهاند. (=>ادامه مقاله، بدعتهای اهل کتاب) مفهوم بدعت با تعابیری دیگر مانند
حلال کردن یا حرام کردن:«یُحِلّونَهُ عامًا و یُحَرِّمونَهُ عامًا»،
نوشتن کتاب از جانب خود و انتساب آن به خدا:«یَکتُبونَ الکِتبَ بِاَیدیهِم ثُمَّ یَقولونَ هذا مِن عِندِ اللّهِ»
و عبارات دیگر، مانند:«ما یَکونُ لِی اَن اُبَدِّلَهُ مِن تِلقایِ نَفسی».
نیز در قرآن مطرح شده است؛ همچنین در برخی آیات به برخی مصادیق بدعت به ویژه در شرایع پیشین اشاره شده است. در این آیات قرآن ضمن اشاره به عوامل و انگیزههای بدعتگذاری، از آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی این عمل نیز سخن به میان آورده و برخی احکام فقهی بدعت را هم یادآوری کرده است.
الاعتصام؛ بحارالانوار؛ البحر الرائق شرح کنزالدقائق؛ البدعه؛ البدعة مفهومها و حدودها؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر التحریر والتنویر؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ التفسیر المنیر فی العقیدة والشریعة والمنهج؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نورالثقلین؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ حاشیة ردالمحتار علی الدرالمختار؛ حواشی الشروانی علی تحفة المحتاج؛ الدرالمنثور فیالتفسیر بالمأثور؛ رسائل الشریف المرتضی؛ روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه؛ روضةالطالبین و عمدة المفتین؛ سنن ابنماجه؛ سنن الدارمی؛ صحیح مسلم بشرح النووی؛ عقاید الوثنیة فی الدیانة النصرانیه؛ غنائمالایام فی مسائلالحلال والحرام؛ فتحالباری شرح صحیح البخاری؛ فتح العزیز فی شرح الوجیز؛ فقه الصادق (علیهالسلام)؛ فی ظل اصول الاسلام؛ فی ظلال التوحید؛ الکافی؛ الکشاف؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال؛ لسان العرب؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ مجمعالبحرین؛ المجموع فی شرح المهذب؛ مستدرک الوسائل؛ مسند احمدبن حنبل؛ المعجم الاوسط؛ معجم مقاییس اللغه؛ مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج؛ منهاج الفقاهه؛ میزان الحکمه؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النصرانیة منالتوحید الی التثلیث؛ وسائل الشیعه.