بهشت اسماعیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حضرت اسماعیل علیه السلام از انبیای الهی بودند که خداوند در
قرآن ایشان را برخوردار از
صبر و شکیبایی و
رحمت خاص الهی دانسته اند.
آنچه که حضرت اسماعیل نبی را وارد
بهشت نموده این است که ایشان از
متقین بوده اند.
واذکر اسمـعیل... • هـذا ذکر وان للمتقین لحسن مـاب• جنت عدن مفتحة لهم الابوب (تا (وحشيان) ديگر را كه جفت جفت با زنجيرها به هم بسته بودند (تحت فرمانش درآورديم) •(گفتيم) اين
بخشش ماست (آن را) بى شمار ببخش يا نگاه دار •و قطعا براى او در پيشگاه ما
تقرب و فرجام نيكوست.)
تفسیر نمونه میگوید: «بعد از
اشاره به مقامات برجسته سه
پیامبر فوق، نوبت به سه پیامبر بزرگ دیگر میرسد، میفرماید: «و به یاد آور «اسماعیل»، «الیسع» و «ذا الکفل» را که همه از
اخیار و نیکان بودند» «و اذکر اسماعیل و الیسع و ذا الکفل و کل من الاخیار».
هر یک از آنها الگو و اسوهای در
صبر ،
استقامت و
اطاعت فرمان خدا بودند، مخصوصا «اسماعیل» که آماده شد جان خود را فدای راه او کند به همین دلیل «ذبیح الله» نامیده شد، با پدرش «ابراهیم» در بنای خانه «
کعبه » و گرم کردن این کانون بزرگ و رسالتهای دیگر همکاری فراوان داشت، توجه به زندگی آنان برای پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و همه مسلمین الهام بخش است، و مطالعه زندگی این چنین مردان بزرگ، به زندگی انسانها جهت میدهد، روح
تقوا و فداکاری و
ایثار را در آنها زنده میکند، و در برابر مشکلات و حوادث سخت مقاوم میسازد.
تعبیر به «کل من الاخیار» با توجه به این که: همین توصیف (الاخیار) عینا درباره «ابراهیم»، «اسحاق» و «یعقوب» به عنوان آخرین صفت آمده، ممکن است اشاره به این باشد که: این سه پیامبر نیز دارای تمام اوصاف سه پیامبر پیشین بودند، چرا که «خیر مطلق» معنی وسیعی دارد که هم «
نبوت » را شامل میشود، هم «توجه به سرای
آخرت »، و هم «مقام
عبودیت و علم و قدرت را». »
علامه طباطبایی میفرمایند: «کلمه ((هذا)) اشاره است به داستانهایی که از ((اوابین)) از انبیای گرام نقل فرموده و اینکه میفرماید: ((این ذکر است)) مراد از ((ذکر)) شرف و ثنای جمیلی است که : از ((اوابین)) کرده. و معنای جمله - به طوری که دیگران هم گفتهاند - این است که : این داستانها که آوردیم شرف و
ذکر جمیل و ثنای نیکی است برای ((اوابین)) از
انبیاء .
و خاطرات و ذکر خیری است که تا
دنیا برقرار است از ایشان میماند، همچنان که
ثواب آخرت هم برایشان آماده است، تا بازگشتگاه نیکی برایشان باشد.
و بنابراین
تفسیر ، مراد از ((متقین)) یا فقط همان انبیای نامبرده شده هستند و یا عموم
اهل تقوی خواهد بود که انبیاء هم داخل آنان هستند. و در نتیجه زمینه گفتار همان
متقین هستند، و اگر در پنج آیه بعد سخنی از
طاغیان به میان آورده، از
باب استطراد میباشد.
ولی به نظر ما این طور نیست، چون از ظاهر آیه برمی آید که کلمه ((هذا)) اشاره به
قرآن باشد. میفرماید: قرآن ذکر است، یعنی کتابی است مشتمل بر ذکر، و در نتیجه از این
آیه به بعد، اجمال در آیه اول
سوره که میفرمود: ((و القرآن ذی الذکر)) به تفصیل بیان میشود، و در این آیات خدای سبحان
دار آخرت را شرح میدهد که در آن برای متقین
ثواب ، و برای طاغیان عقاب آماده شده است.
((و ان للمتقین لحسن ماب))- کلمه ((مآب))به معنای ((مرجع)) است. و اگر آن را
نکره آورده به منظور تعظیم آن است. و معنای جمله روشن است.
جنت عدن مفتحة لهم الابوب
یعنی آن بازگشتگاه خوب، عبارت است از جنتهای با
استقرار و دائمی. و باز بودن درها به روی آنان، کنایه است از اینکه متقین هیچ مانعی از تنعم به نعمتهای موجود در آن
جنات ندارند؛ چون جنات برای آنها درست شده، و مال آنان است.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بهشت اسماعیل».