تزکیه یحیی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم می فرماید،
طهارت و پاکیزگی
یحیی (علیهالسلام) موهبتی الهی به او بوده است.
قرآن کریم می فرماید، طهارت و پاکیزگی یحیی علیهالسلام موهبتی الهی به او بوده است: «یـیحیی خذ الکتـب بقوة وءاتینـه الحکم صبیـا• وحنانـا من لدنا وزکوة وکان تقیـا» ای یحیی! کتاب (خدا) را با قوت بگیر، و ما فرمان نبوت (و
عقل کافی) در کودکی به او دادیم• و به او
رحمت و محبت از ناحیه خود بخشیدیم، و پاکی (روح و عمل) و او پرهیزگار بود.
حکم در این آیه به فهم و
عقل و نیز به
حکمت و به معرفت
آداب خدمت و همچنین به فراست صادق و نیز به نبوت
تفسیر شده، و مراد به حکم همان علم به معارف حقه الهیه و کشف حقایقی که در پرده غیب است، و از نظر عادی پنهان است میباشد، و شاید آن مفسری هم که حکم را به فهم تفسیر کرده نظرش همین بوده است، بنابراین معنای آیه این میشود: ما به او
علم به معارف حقیقی دادیم در حالی که او کودکی نابالغ بوده.
و جمله : «و حنانا من لدنا» عطف است بر حکم، یعنی ما او را حنانی از نزد خود دادیم، و
حنان به معنای عاطفه به خرج دادن و
شفقت کردن است،
راغب گفته : از آنجائی که
اشفاق جدای از رحمت فرض ندارد، لذا خدای تعالی از رحمت به حنان تعبیر کرده، و فرموده : «وحنانا من لدنا» و از همین باب است حنان منان و کلمه : حنانیک به معنای اشفاق بعد از اشفاق است.
و در آیه شریفه حنان به رحمت تفسیر شده و شاید مراد به آن نبوت و یا
ولایت باشد. بعضی دیگر حنان را به
محبت تفسیر کردهاند، و شاید منظور از آن محبت مردم نسبت به او است همچنان که درباره
موسی فرموده که ما محبت تو را در دلها انداختیم : «و القیت علیک محبه منی»
که خواسته باشد درباره
یحیی علیهالسلام هم بفرماید او را چنان کردیم که هر کس دیدارش کند دوستش بدارد.
بعضی دیگر حنان را به
تعطف و رحمت و رقت و دلسوزی نسبت به مردم تفسیر کردهاند، یعنی یحیی علیهالسلام نسبت به مردم رؤوف و خیر خواه بود، به سوی خدا هدایتشان میکرد، و به
توبه وادارشان مینمود، و به همین جهت در
عهد جدید او را یوحنای معتمد نامیده. و بعضی دیگر آن را تفسیر کردهاند به اینکه مورد حنان خدا بوده، یعنی خدا نسبت به او محبت داشته، چون به طوری که در روایات آمده هر وقت خدا را ندا میداده خدای تعالی جوابش را میداده و چون کلمه مورد بحث
نکره یعنی بدون الف و لام آمده دلالت میکند بر اینکه خدای تعالی حنان مخصوصی به او داشته است. و لیکن آنچه از سیاق بر میآید مخصوصا از نظر اینکه حنان را مقید به قید «من لدنا» نموده و با در نظر گرفتن اینکه این کلمه جز در مواردی که اسباب طبیعی و عادی یا موثر نیست و یا در نظر گرفته نشده آورده نمیشود این است که مراد از حنان یک نوع عطف الهی و
انجذاب مخصوصی است بین یحیی و بین پروردگارش، که در غیر او سابقه و مانند ندارد، و بنابراین تفسیر دوم و سوم از
اعتبار ساقط میشود.
سپس به خاطر اینکه در دنباله اش فرموده «زکوة» که اصل در معنای آن نمو صالح است، باید گفت که معنای اولی هم با آن مناسبت و سازش ندارد، لاجرم یا باید گفت مقصود از آن این است که خدا به او لطف و عنایت دارد، و امور او را خودش
اصلاح نموده، و به شأن او عنایت میورزد، و او هم در زیر سایه عنایت خدا رشد و نمو میکند، و یا این است که او نسبت به خدا
عشق میورزد، و مجذوب پروردگار خویش است، و بر همین اساس جذبه و عشق، رشد و نمو میکند، و مقصود از نمو، نمو
روح است.
از همینجا بی اساسی و سستی این سخن روشن میشود که بعضی گفتهاند: مراد از زکات،
برکت است، و معنایش این است که او را مبارک و نافع و آموزگار خیرات قرار دادیم، و نیز این سخن که بعضی گفتهاند: مراد از آن
صدقه است، و معنایش این است که او را که کودکی خردسال بود حکم دادیم، و او را صدقهای قرار دادیم که بر مردم تصدقش کردیم، و یااین است که او صدقهای بود از خدا به پدر و مادرش، و یا این است که آن حکمی که به او دادیم صدقهای بود از خدا بر وی، و نیز ضعف این سخن معلوم میشود که بعضی گفتهاند: مراد از زکاة
طهارت از گناهان است. گرچه مفسران برای
زکات معانی مختلفی کردهاند، بعضی آن را به عمل صالح، بعضی به
اطاعت و
اخلاص ، بعضی، نیکی به پدر و مادر، بعضی، حسن شهرت، و بعضی به پاکی پیروان، تفسیر کردهاند، ولی ظاهر این است که زکات معنی وسیعی دارد و همه این پاکیزگیها را در بر خواهد گرفت.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تزکیه یحیی».