حاضِرَة (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حاضِرَة: (تِجَارَةً حَاضِرَةً) يعنى «
نزديک» و آنچه در حضور است. اين واژه در اصل از مادّه «
حضور» و «
حضارة» (به كسر و فتح حاء در مصدر) كه به معنى «
حاضر بودن يا حاضر شدن» است، گرفته شده و اصولا كلمه «
حاضر» كه اسم فاعل است، به معنى «
آماده و موجود» (ضد غايب) است.
جمله
(تِجٰارَةً حٰاضِرَةً) در
آیه مورد بحث به معنى «
معامله نقدی» آمده است و در اين نوع معامله اگرچه از نظر قرآن تنظيم سند و نيز نوشتن لازم نيست، ولى بايد شاهد گرفت، بلكه مانعى ندارد با اين كه دادوستد به صورت نقدى انجام مىگيرد براى اين گونه معامله نيز سند تنظيم شود.
به موردی از کاربرد حاضِرَة در
قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها الَّذينَ آمَنُواْ إِذا تَدايَنتُم بِدَيْنٍ إِلى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَ إن كانَ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفيهًا أَوْ ضَعيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَليُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُواْ شَهيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداء أَن تَضِلَّ إْحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُما الأُخْرى وَ لا يَأْبَ الشُّهَداء إِذا ما دُعُواْ وَ لا تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغيرًا أَو كَبيرًا إِلى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَ أَقْومُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى أَلاّ تَرْتابُواْ إِلاّ أَن تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُديرُونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَلاّ تَكْتُبُوها وَ أَشْهِدُوْاْ إِذا تَبايَعْتُمْ وَ لا يُضآرَّ كاتِبٌ وَ لا شَهيدٌ وَ إِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُواْ اللّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ) «اى كسانى كه
ایمان آوردهايد. هنگامى كه بدهى مدّتدارى به خاطر وام يا داد و ستد به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد. و بايد نويسندهاى از روى
عدالت، سند را در ميان شما بنويسد. و كسى كه
قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن -همان طور كه
خدا به او تعليم داده- خوددارى كند. پس بايد بنويسد. و آن كس كه
حقّ بر عهده اوست، بايد املا كند؛ و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد؛ و چيزى را از آن فروگذار ننمايد. و اگر كسى كه حقّ بر عهده اوست، سفيه يا ضعيف و ديوانه است، يا به خاطر لال بودن، توانايى بر املا كردن ندارد، بايد
ولیّ او به جاى او، با رعايت عدالت، املا كند. و دو نفر از مردان
عادل خود را بر اين حقّ شاهد بگيريد؛ و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد. تا اگر يكى از آن دو انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و هنگامى كه شهود را براى اداى
شهادت دعوت مىكنند، نبايد خوددارى نمايند. و از نوشتن بدهىِ مدت دار، چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد هر چه باشد بنويسيد. اين كار، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مطمئنتر، و براى جلوگيرى از ترديد و نزاع بهتر مىباشد؛ مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مىكنيد. در اين صورت، باكى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش نقد مىكنيد. شاهد بگيريد. و نبايد به نويسنده و شاهد، به خاطر حقگويى، زيانى برسد. و اگر چنين كنيد، از فرمانپروردگار خارج شدهايد. از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد. و خداوند به شما تعليم مىدهد؛ خداوند به همه چيز داناست.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: ... از نوشتن وام چه به مدت اندک و چه بسيار، ملول نشويد، كه اين نزد خدا درستتر و براى گواهى دادن استوارتر، و براى ترديد نكردن شما مناسبتر است، مگر آنكه معاملهاى نقدى باشد، كه ما بين خودتان انجام مىدهيد، پس در ننوشتن آن حرجى بر شما نيست ... .
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « حاضِرَة »، ص۵۳۰.