حسر عبارت است از کنار زدن لباس از هر چیزی که ملبس به آن است، گفته میشود: حسرت عن الذراع : یعنی آستین را از ذراع بالا زدم و حاسر کسی را گویند که زره بر تن و کلاه جنگی بر سر نداشته باشد، و محسرة به معنای جاروب است تا آنجا که میگویدخسته و فرسوده را هم که حاسر میخوانند برای این است که اندازه توانائیش برای دیگران معلوم شده و حسرت به معنای اندوه و ندامت بر امری است که فوت شده باشد، و ارتباط این معنا با معنای کشف از این راه است که گوید شخص اندوهناک برایش کشف شده و پی برده به جهلی که او را وادار نمود به ارتکاب کاری که مرتکب شده، و یا از این راه است که قوایش از فرط اندوه و ندامت بر ما فات منحسر (ضعیف) شده و یا از تدارک آن دچار حسر (خستگی) گشته است.
در این مدخل از واژهها و تعبیرات «حسرة» و برخی مشتقات آن و «یا ویلتی» و جملاتی همانند «لو اطاعونا ما قتلوا» استفاده شده است. در این مدخل، فقط افسوس و پشیمانی بر آنچه از دست رفته، بررسی شده و اطلاعات مربوط به اندوه و پشیمانی، در مدخل حزن و ندامت آمده است.